باسمه تعالی
از دوران ریاستجمهوری احمدینژاد بحث درباره حذف ۴ صفر از پول ملی ایران و تغییر نام آن در جریان بود. اخیراً بحث درباره این موضوع خیلی جدی شده، کارشناسان اقتصادی و سیاسی هم درباره مزایا و عواقب این کار زیاد بحث کردهاند. اما نکته عجیب این است که هیچکس درباره علت اصلی این کار و شرایط جهانی که چنین تغییراتی را لازم کرده است، روشنگری نمیکند.
اظهارنظرهای کارشناسی که مشاهده کردهام، من را به یاد حکایت فیل در تاریکی مولوی انداخت. در این داستان هر کسی وارد اتاق میشد و به یک عضو از فیل دست میزد و برمیگشت و براساس تجربه خود شرحی از فیل ارائه میکرد، که به هیچوجه فیل را توصیف نمیکرد. تا وقتی هم که هوا روشن نشد و مردم به چشم خود فیل را ندیدند، کسی با توصیفات آن افراد واقعیت فیل را درک نکرد.
واقعیت چیست؟
تمدنهای زیادی را در تاریخ میتوان مثال آورد که رشد شیطانپرستی در آنها منجر به نابودی کل تمدن شده بود. مثلا درباره تمدن ازتکها چنین میگویند که رشد عقاید شیطانی و قربانی انسان در مقیاس زیاد، این تمدن را از بین برد.
آن چیزی که درواقع در دوره رنسانس رخ داد، به حاشیه رفتن ادیان توحیدی و قدرت گرفتن عقاید شیطانی در غرب بود. در چند صد سال اخیر این گروهها توانستند بر همه ارکان قدرت و اقتصاد غرب، و به تبع آن بخش بزرگی از دنیا، تسلط پیدا کنند. راهاندازی جنگهای جهانی، تبلیغ برای داشتن فرزند کمتر، کاهش جمعیت دنیا، گسترش بیماریهایی مانند ایدز از طریق واکسیناسیون، و امثالهم، ترفندهایی بود که پیروان شیطان برای پیشبرد برنامه قربانی انسان خود بکار بردند. در زمینه اقتصادی نیز روچیلدها با ایجاد شبکههای بانکی، ارزهای بدون پشتوانه ملی بسیاری از کشورهای دنیا را کنترل میکردند.
تحول بزرگی که انقلاب اسلامی ایران در ۴۰ سال پیش ایجاد کرد، این بود که گرایش به ادیان الهی در کل دنیا را باعث شد؛ و بازگشت مسیحیت به صحنه سیاسی، در روسیه و آمریکا و برزیل، و بسیاری کشورهای دیگر، را به دنبال داشت. روسیه جدید خواهان بازسازی امپراطوری روم شرقی ارتدکس است و اوانجلیکالیستهای آمریکا نیز بدون ترس و واهمه از عقاید دینی خود صحبت میکنند. به عنوان نمونه وزیر خارجه آمریکا هیچ ابایی از ابراز اعتقادات مذهبی خود ندارد و به راحتی آن را بیان میکند؛ در حالی که چنین چیزی در دهههای گذشته امکان نداشت.
اتفاق دیگری که در سالهای اخیر افتاد، انفجار اطلاعات و ظهور اینترنت بود. مجموع این شرایط باعث شده که دامنه سلطه گروههای شیطانی بر دنیا برای همه روشن شود؛ و در کنار آن عزم و اراده مقابله با آنها وجود داشته باشد. به همین دلیل اتحادیهای در سطح دنیا تشکیل شده تا بساط این گروههای شیطانی را جمع کنند.
این گروههای شیطانی از جمله روچیلدها، ملکه انگلیس و واتیکان و شبکههای فراماسونری، هنوز برای بقای خود، و یا حداقل نگه داشتن سهم مختصری، در حال تلاش هستند. تلاش برای راهاندازی جنگ جهانی، گسترش بیماریهای واگیردار، انجام عملیات false flag، راهاندازی جنگ صلیبی، همه جزء شگردهای این گروهها برای بقا است. اینکه چقدر ترفندهای این شیطانپرستها موفق باشد، هنوز معلوم نیست. اما آنچه مشخص است این است که هیچکدام از این ترفندها بقای آنها را تضمین نخواهد کرد؛ و شبکههای بانکی روچیلدها منهدم شده، سیستم مالی جدیدی در دنیا برقرار خواهد شد.
در این سیستم مالی جدید، ارز همه کشورها باید پشتوانه داشته باشد و نحوه تسعیر ارزها باید بر اساس یک ارزش واقعی تعیین شوند. گذار از سیستم مالی موجود به سیستم جدید، قاعدتاً با فروپاشی بازارهای مالی کلید خواهد خورد؛ تا زمینه روانی برای چنین تغییری ایجاد شود. دیگر بحث بر سر اصل قضیه نیست،بلکه تلاش کشورهای مختلف این است که به نحوی این فروپاشی را مدیریت کنند که بیشتر سود ببرند. مثلاً سقوط ارزش دلار آمریکا، این امکان را برای این دولت فراهم میکند که دهها هزار میلیارد دلار بدهی خارجی خود را براحتی بازپرداخت کند.
درباره آینده سیستم مالی جهانی بحثهای زیادی در جریان است و نامهای متعددی از سیستمهای پیشنهادی را شخصاً شنیدهام. اینکه کدام یک از این سیستمها در نهایت مورد توافق دنیا خواهد بود، شخصاً نمیتوانم اظهار نظر کنم.
بانک مرکزی ایران یکی از بانکهایی بود که تحت مالکیت روچیلدها قرار داشت. بعد از انقلاب نیز هیچ تغییری در سیاستهای کلی این بانک، و بقیه سیستم بانکی در ایران، داده نشد؛ و این سیستم ربوی و ارز بدون پشتوانه، به همان صورت سابق ادامه یافت. با فروپاشی امپراطوری بانکی روچیلدها و برقراری سیستم مالی جدید در دنیا، دیگر جایی برای ریال بدون پشتوانه تحت کنترل روچیلدها باقی نخواهد ماند و ایران باید ارزی با پشتوانه را جایگزین کند. از اینکه پشتوانه ارز جدید چه خواهد بود، هنوز خبر دقیقی ندارم؛ اما میتوان نفت خام را به عنوان پشتوانه ارز معرفی کرد. یعنی مشخص باشد که در ازای مقدار معینی از ارز جدید چقدر میشود میتوان نفتخام دریافت کرد.
به جریان افتادن دوباره بحث درباره تغییر ارز ملی، به معنی این است که مقامات ایرانی رخداد فروپاشی مالی جهانی و برقراری سیستم جایگزین را قریبالوقوع دیده، خود را برای چنین شرایطی آماده میکنند؛ بدون اینکه به اطلاعرسانی به مردم اهمیت دهند.