آیا میتوانید پدیده ای که در فیلم ضمیمه رخ میدهد را تحلیل کنید؟

Posted On:

باسمه تعالی

بعضی وقتها خوب است که مطالبی که در دبیرستان یاد گرفته ایم را مرور کرده تا ببینیم چه مقدار از آن را هنوز به یاد داریم.

پزشکی متخصص را به یاد دارم که فرزند خود را برای امتحان نهایی کلاس پنجم ابتدایی برده بود، و وقتی سئوال ها را مشاهده کرده بود، خوشحال بود که از او امتحان نمی گیرند، چون جواب خیلی از آنها را بلد نبود.

فیلمی که در این لینک ضمیمه کرده ام، پدیده ای فیزیکی را نشان میدهد. شخصا بارها آنرا نگاه کردم و هیچ از اینکه چه اتفاقی دارد می افتد، سر در نیاوردم. تا اینکه از جناب استاد حازم فریپور سئوال کردم و ایشان توضیحات خوبی را ارائه  فرمودند. توصیه میکنم قبل از اینکه توضیحات ذیل را ملاحظه بفرمایید، اول فیلم را به دقت مشاهده کرده و سعی کنید شخصا نحوه کار و پدیده ای را که رخ میدهد، تحلیل کنید.

--- یک لوله مسی تو خالی به صورت یک سیم پیچ با میدان غیر یکنواخت در آمده و از آن جریانی بسیار بالا (چند ده آمپر) با فرکانس بالا (چند صد کیلو هرتز یا چند مگاه هرتز) عبور می­کند.

--- از داخل لوله آب عبور می­کند تا آن را خنک نگه دارد و ذوب  نشود.

--- یک قطعه فلزی (مثلا آلومینیوم) وارد میدان متناوب می­شود و خطوط میدان را قطع می­کند. جریانهای القایی فوکو به صورت گردابی درون آن بوجود می­آید. به دلیل شدت بالا و فرکانس بالای میدان مغناطیسی، این جریانهای گردابی بسیار قوی هستند.

--- شدت بالای جریانهای گردابی، قطعه فلزی را گرم و گداخته می­کنند.

--- طبق قانون لنز، این جریانها به گونه ای به وجود می آیند که با تغییرات میدان مغناطیسی متغییر اولیه مخافت ­کنند. این موضوع باعث می­شود تا  نیروهایی بر قطعه فلزی وارد شود که مانع ورود آن به حوزه میدان می­شود و بخواهند که قطعه را بر خلاف نیروی جاذبه زمین به سمت بالا دفع کنند.

--- سیم پیچ به گونه ای پیچیده شده که میدان یکنواختی ایجاد نمی کند یا به اصطلاح، میدان گرادیان دارد به گونه ای که هرچه قطعه به سمت پایین برود، در میدان متغییر شدیدتری قرار می­گیرد و نیروی دافعه شدیدتری به آن وارد می­شود. این امر باعث پایداری عمودی می­شود. یعنی قطعه تا جایی درون سیم پیچ پایین می­رود که نیروی دافعه رو به بالا، با نیری جاذبه خنثی شود.

--- در این جا تعادل عمومی به سادگی فوق الذکر حاصل می­شود ولی تحلیل چگونگی تعادل افقی کار پیچیده ای است. ولی به طور خلاصه این طور است که اگر قطعه معلق بخواهد از محور سیم پیچ کمی در راستای افقی جابجا شود، به سیمها نزدیکتر شده و وارد میدانی قوی تر می­شود و نیروی دافعه ناشی از جریانهای القایی، طبق قانون لنز در جهت خلاف این حرکت است و آن را به جای قبلی خود باز می­گرداند.

--- نکته کلیدی در این مسئله ، غیر یکنواخت بودن میدان در هر دو راستای عمودی و افقی یا همان گرادیان دو بعدی میدان است . اگر از یک سیم پیچ بلند یکنواخت مرتب و فشرده استفاده شود، این نتیجه حاصل نمی شود.

Open Article with Its Comments

درباره آخرین پاپ

Posted On:

باسمه تعالی

روز 11 فوریه روزی بود که پاپ بندیکت قصد استعفای خود از سمت پاپ را اعلام کرد و این خبر به مهم ترین خبر دنیا تبدیل شد. اما اینکه چرا این خبر مهم است، جای بحث دارد و قصد دارم در این نوشته در حد توان خود در این باره بنویسم.

تا کنون رسم متداول در کلیسای کاتولیک این بوده که پاپ تا زمان مرگ، عنوان خود را حفظ کند و حدود 600 سال از آخرین باری که یک پاپ استعفای خود را اعلام کرده، می گذرد. پاپ های قبلی نیز در اواخر عمر با مشکلات بیماری و ضعف جسمی و عقلی روبرو بوده اند، اما حداقل 600 سال است که چنین چیزی بهانه برای تغییر پاپ نبوده است.

To See the Rest, Open Article in A Page

علل شکست ملت ها به روایت خطبه قاصعه

Posted On:

باسمه تعالی

این هفته خبرهای زیادی از ایران در رسانه ها به گوش رسید، از فرستادن موجود زنده به فضا تا هواپیمای جنگنده رادار گریز. سیاق خبرها نشان از پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی داشت که بتوان در سایه آنها تهدیدات خارجی را کم اثر تر کرد. اما خبرهای دیگری مانند ماجرای استیضاح وزیر کار و افشاگری های جلسه علنی مجلس هم رسید که نگران کننده است.

واقعیتی که گاها مغفول می ماند این است که در صحنه تعارض و تقابل بین ملتها، این افراد هستند که با هم می جنگند و یا رقابت می کنند. جنگ همیشه بین آدم ها با هم است و ابزارهای جنگی با هم نمی جنگند. ابزار جنگی و نظامی تنها وقتی موثر واقع میشوند که در دست افرادی باشند که به اهداف خود ایمان داشته باشند و از اتحاد و همدلی برخوردار باشند. آنها که خاطرات جنگ صدام علیه ایران را به یاد دارند، می دانند که در آن زمان بیش از سی کشور بزرگ دنیا همه گونه حمایت های مالی، تسلیحاتی و انسانی به صدام میکردند و در واقع ایران با تمام دنیا می جنگید. در حالی که بعضا سربازان ایرانی از کوچکترین امکانات بی بهره بودند، تا به آن حد که درحملات خود باید روی مهمات موجود در خاکریز اول دشمن حساب میکردند تا با استفاده از آن به حمله ادامه دهند. با این همه دشمنان نتوانستند هیچ امتیازی در جنگ با ایران بدست آورند.

اما وقتی اتحاد و همدلی در یک ملت رو به کاهش گذارد، زمانی است که باید در توان دفاعش در مقابل دشمنان و دفع تهدیدات، شک کرد.

سرنوشت ملت هایی که به گناه آلوده میشوند و از حقیقت و توحید به تدریج فاصله می گیرند، با کمال وضوح در خطبه ای از امام علی (ع) مشهور به خطبه قاصعه (که در نهج البلاغه با شماره 192 آورده شده) تشریح شده است که خواندن همه آن را اکیدا توصیه میکنم و در اینجا فقط فراز هایی از آن را می آورم:

از كيفرهايى كه بر اثر كردار بد و كارهاى ناپسند بر امّت‏ هاى پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد، و حالات گذشتگان را در خوبى‏ ها و سختى ‏ها به ياد آوريد، و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگى گذشتگان مطالعه و انديشه مى‏ كنيد، عهده دار چيزى باشيد كه عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافيت زندگى آنان را فراهم كرد، و نعمت‏ هاى فراوان را در اختيارشان گذاشت، و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدايى اجتناب كردند، و بر وحدت و همدلى همّت گماشتند، و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند. و از كارهايى كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزى با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از يارى هم كشيدن، بپرهيزيد، و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش‏ و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختى و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند. فرعون‏ هاى زمان، آنها را به بردگى كشاندند، و همواره بدترين شكنجه‏ ها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخى‏ ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهى وجود داشت كه سرپيچى كنند، و نه چاره ‏اى كه از خود دفاع نمايند.

تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستى خود، و قدرت تحمّل ناراحتى ‏ها را براى ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاى بلا و سختى ‏ها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود، و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواى انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمى ‏پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعى داشتند، خواسته‏ هاى آنان يكى، قلب‏هاى آنان يكسان، و دست‏هاى آنان مددكار يكديگر، شمشيرها يارى كننده، نگاه ‏ها به يك سو دوخته، و اراده‏ ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشواى همه دنيا نشدند.

پس به پايان كار آنها نيز بنگريد در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگى روى آوردند، و مهربانى و دوستى آنان از بين رفت، و سخن‏ها و دل‏هايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزب‏ها و گروه‏ ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد، و نعمت‏ هاى فراوان شيرين را از آنها گرفت، و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقى ماند. از حالات زندگى فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسرائيل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد.

راستى چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است.

اينك سرنوشت پراكندگى و جدايى آنان را به تماشا بنشينيد در روزگاران تيره اى كـه كـسـرى هـا و قـيـصـرهـا سـرور آنـان بـودنـد، پـايـشـان را از همه كشتزارهاى سرسبز و از دجله و فرات بريدند و آنها را از محيط هاى سر سبز و خرّم دور كردند، به سوى سرزمين هاى علفهاى خودرو و گذرگاه بادهاى سخت و جایی که زندگى در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند،

آنـهـا را درويـش و مـستمند به شتر چرانى و زندگى مشقت بار وا گذاشتند، خانه‏ هاشان پست‏ ترين خانه ملّت‏ ها، و سرزمين زندگيشان خشك ‏ترين بيابان‏ها بود، نه دعوت حقّى وجود داشت كه به آن روى آورند و پناهنده شوند، و نه سايه محبّتى وجود داشت كه در عزّت آن زندگى كنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراكنده، و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلايى سخت، و در جهالتى فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بت‏ ها را پرستش مى ‏كردند، و قطع رابطه با خويشاوندان، و غارتگرى ‏هاى پياپى در ميانشان رواج يافته بود.

ره آورد بعثت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حال به نعمت‏ هاى بزرگ الهى كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فرو ريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمت‏ هاى الهى بالهاى كرامت خود را بر آنان گستراند، و جويبارهاى آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت در ميان نعمت ‏ها غرق گشتند، و در خرّمى زندگانى شادمان شدند، امور اجتماعى آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتى پايدار آرام گرفتند، و به حكومتى پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطين روى زمين گرديدند، و فرمانرواى كسانى شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانين الهى را بر كسانى اجرا مى‏ كردند كه مجريان احكام بودند، و در گذشته كسى قدرت در هم شكستن نيروى آنان را نداشت، و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمى‏ پروراند.

علل نكوهش و سقوط كوفيان آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد، و با زنده كردن ارزش‏ هاى جاهليّت، دژ محكم الهى را در هم شكستيد، در حالى كه خداوند بر اين امّت اسلامى بر «وحدت و برادرى» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگى كنند، نعمتى بود كه هيچ ارزشى نمى ‏توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشى گرانقدرتر، و از هر كرامتى والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ‏ايد، و پس از وحدت و برادرى به احزاب گوناگون تبديل گشته‏ ايد، از اسلام تنها نام آن، و از ايمان جز نشانى را نمى ‏شناسيد. شعار مى‏ دهيد: آتش آرى، ننگ هرگز. گويا مى ‏خواهيد اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيمانى را كه خدا براى حفظ حرمت مسلمين در زمين، و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد. همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را يارى دهند، و چاره‏ اى جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم! از مثل‏هاى قرآن درباره كسانى كه عذاب و كيفر شدند، و روزهاى سخت آنان، و آسيب‏ هاى شديدى كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد، و به عذر اينكه آگاهى نداريد خود را گرفتار نسازيد، و انتقام خدا را سبك، و خود را از كيفر الهى ايمن مپنداريد، زيرا كه خداى سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براى ترك امر به معروف، و نهى از منكر. پس خدا، بى ‏خردان را براى نافرمانى، و خردمندان را براى ترك باز داشتن ديگران از گناه، لعنت كرد. آگاه باشيد! شما رشته پيوند با اسلام را قطع، و اجراى حدود الهى را تعطيل، و احكام اسلام را به فراموشى سپرده‏ ايد .

Open Article with Its Comments

معجزه شق القمر

Posted On:

باسمه تعالی

مدتی پیش در رسانه های ایرانی خبری با عنوان وقتی که ماه دو نیم شد، پخش شد و در آن عکس هایی از ماه را آورده بود که چنین در ذهن تداعی میکرد که انگار ماه به دو نیم شده باشد و سپس آن دو نیمه به هم چسبیده باشد به نحوی که خط محل اتصال مجدد مشخص باشد. در این بحث چند موضوع است که با هم مخلوط شده، در حالی که باید هرکدام جداگانه بررسی شود.

اولین مطلب این است که باید مواظب حیله های دشمنان دین باشیم

در مقاله ای تحت عنوان ساده لوح نباشیم نوشته ام که دشمنان اسلام توسط عوامل نفوذی خود و یا بازیچه قرار دادن افراد ساده لوح، خبری به ظاهر علمی درباره یکی از معجزات قرآن پخش می کنند و مومنین زودباور هم بدون تحقیق درباره صحت خبر و سند آن شروع به پخش کردن خبر می کنند. وقتی که خبر همه جا توسط خود مسلمین پخش شد، توسط دیگر عوامل آنها دروغ بودن خبر و بی اعتباری آن همه جا پخش میشود و چنین وانمود می کنند که اعتبار بقیه مطالبی که درباره اعجاز قرآن گفته شده، در حد آن خبر دروغ است تا بدین وسیله در بین مسلمین احساس سرخوردگی ایجاد کنند. در مقاله درباره مریخ نورد Curiosity نیز درباره ناسا توضیح داده ام که این سازمان به یک فرقه شیطان پرستی بیشتر شبیه است تا یک سازمان علمی. لذا به هرآنچه به عنوان مستندات علمی از طرف آنها منتشر میشود، باید مورد بررسی و بازبینی مکرر قرار گیرد. برای اثبات و رد چنین مطلبی باید با اتکا به ادله معتبر بحث کرد و با توجه به چند عکس نمیشود چیزی را ثابت یا رد کرد. اگر روزی ثابت شد که این عکس ها تقلبی بود، نمیشود آنرا دلیلی بر رد معجزه دانست.

دومین مطلب درباره معجزه شق القمر است

بنا به روایتی در اوائل شـب چـهـاردهـم ذى الحـجـه سال ششم بعثت يعنى پنج سال قبل از هجرت، این معجزه اتفاق افتاده است. در تفسیر المیزان در تفسیر سوره قمر چنین آمده است:

در تـفـسـير قمى ... آمـده كـه قـريـش از رسـول خـدا (صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم ) خـواسـت تـا مـعـجـره اى بـرايـشـان بـياورد، رسـول خـدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) دعا كرد، و از خدا خواست قرص قمر را برايش دو نـيـم كـنـد، و خـداى تـعـالى ايـن كـار را كرد، به طورى كه مشركين همه آن را ديدند، و دوباره آن دو قسمت به هم چسبيدند، با اين حال گفتند: سحرى مستمر يعنى صحيح . و در امـالى شـيـخ به سند خود از عبيداللّه بن على از حضرت رضا از آباء گرامى اش از عـلى (عـليـه السـلام ) روايـت آورده كـه فـرمـود: در مـكـّه قـرص قـمـر دو نـيـم شـد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرمود: (شاهد باشيد، شاهد باشيد.

مـؤ لف(المیزان) : مـسـاءله انـشقاق قمر براى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در روايات شيعه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) در رواياتى بسيار آمده ، و علما و محدثين ايشان آنها را بدون هيچ توقفى پذيرفته اند. و در الدر المـنـثـور اسـت كـه : عـبدالرزاق ، احمد، عبد بن حميد، مسلم ، ابن جرير، ابن منذر، تـرمـذى ، ابـن مـردويه ، و بيهقى (در دلائل )، از انس روايت كرده اند كه گفت : مردم مكّه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) معجزه اى خواستند، خداى تعالى قرص ماه را دو نـيـم كـرد، و به دنبالش آيه نازل شد: (اقتربت الساعة و انشق القمر... سحر مستمر) يعنى سحرى از بين رفتنى . ... مـسـلم ، تـرمـذى ، ابن جرير، ابن منذر، ابن مردويه ، حاكم ، بيهقى و ابو نعيم ، در دلائل از طريق مجاهد از ابن عمر روايت كرده اند كه : در تفسير آيه اقـتـربـت السـاعة و انشق القمر گفته : اين آيه مربوط به جريانى است كه در عهد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پيش آمد، يعنى قرص ماه دو نيم شد، يك نيمه آن جـلو كـوه و نـيـم ديـگـرش پـشـت كـوه قـرار گـرفـت ، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) عرضه داشت : پروردگارا شاهد باش . ظاهرا احادیث مربوط به این واقعه متواتر هستند و ما دلیلی برای تشکیک در آن در دست نداریم. اما به فرض اینکه که چنین معجزه ای رخ داده باشد، خداوند متعالی که قادر است ماه را به دو نیم کند و پس از ساعتی دو تکه آن را به هم بچسباند، قطعا قادر است چنان آن دو تکه را به هم متصل کند که هیچ درزی باقی نماند. بلکه باقی ماندن درز اتصال در هنگام چسبیدن دو تکه به هم، به نوعی نقص حساب میشود، مگر اینکه خداوند متعال تعمدا چنین نشانه ای را باقی گذارد و وجود آن را به نحوی به انسان ها خبر دهد تا آیندگان آن را به عنوان آیه ای آشکار ببینند. در حالی که تا بحال در هیچ کتابی از باقی گذاردن چنین نشانه ای خبر داده نشده است.

نکته مهم این است که برای اثبات و رد رخداد این معجزه هیچ راهی جز اخبار رسیده و یا تشکیک در اعتبار راویان آن وجود ندارد، بنابراین اگر نشانه ای در ماه مشاهده شد که محتملا به این واقعه بتواند مربوط باشد، باید ارتباط آن را نیز از طریق همان اخبار و روایات اثبات کرد. در حالی که شخصا هیچ خبر و حدیثی از باقی ماندن نشانه ای از این معجزه نشنیده ام.

مطلب سوم درباره آیات اول سوره قمر است

دو آیه اول سوره قمر چنین است:

اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ

ترجمه انصاریان: قیامت بسیار نزدیک شد، و ماه از هم شکافت. (۱)و اگر معجزه ای را ببینند، روی بگردانند و گویند: [این] جادویی همیشگی است!

صاحب المیزان مانند اکثر مفسرین دیگر بر این مطلب اصرار دارد که انشقاق قمری که در این آیه ذکر شده، مربوط به معجزه شق القمر است و دلیل آن را چنین آورده:

سياق آن آيه روشن تـريـن شـاهـد اسـت بـر ايـن كـه مـنـظـور از (آيـه) مـعـجـره بـه قـول مـطلق است ، كه شامل دو نيم كردن قمر هم مى شود، يعنى حتى اگر دو نيم شدن قمر را هـم بـبـينند مى گويند سحرى است پشت سر هم ، و معلوم كه روز قيامت روز پرده پوشى نـيـسـت ، روزى اسـت كـه هـمـه حـقـايـق ظـهـور مـى كـنـد، و در آن روز هـمـه در بـدر دنـبـال مـعـرفـت مى گردند، تا به آن پناهنده شوند، و معنا ندارد در چنين روزى هم بعد از ديـدن شـق القـمـر بـاز بـگـويند اين سحرى است مستمر، پس هيچ چاره اى نيست جز اين كه بـگـويـيـم شـق القمر آيت و معجزه اى بوده كه واقع شده تا مردم را به سوى حق و صدق دلالت كند.

مطلبی که به زعم اینجانب باعث سوء تفاهم شده است، این است که تصور شده که اگر با نزدیک شدن قیامت انشقاق ماه رخ بدهد، لزوما مردم آن دوره متوجه نزدیکی قیامت خواهند شد و چنین پدیده ای را نمی توانند سحر بخوانند. در ضمن فرض شده که پدیده متلاشی شدن ماه، دفعی و سریع رخ میدهد. در حالی که این تصورات لزوما صحیح نیست.

قطر ماه تقریبا 3500 کیلومتر است و سرعت دوران ماه به دور زمین حدود یک کیلومتر در ثانیه است. حال اگر این سناریو را در نظر بگیریم که متلاشی شدن ماه در اثر برخورد کره ای سرگردان باشد، قاعدتا باید قطر این کره حداقل حدود 1000 کیلومتر باشد تا توان تلاشی ماه را داشته باشد، واگر از این مقدار کمتر باشد، محتملا در پوسته ماه فرو میرود و به تدریج شکل ماه فرم کروی سابق خود را باز خواهد یافت.  حال اگر فرض کنیم ماه و جسمی که قرار است به آن برخورد کند، با سرعت 2 کیلومتر بر ثانیه به هم نزدیک شوند، فرو رفتن جسمی با قطر 1000 کیلومتر به درون پوسته ماه حداقل حدود 500 ثانیه یا بیش از 8 دقیقه طول خواهد کشید و روند متلاشی شدن ماه فرآیندی است که به چندین ساعت زمان نیاز دارد. بنابراین از دید ناظری که بر روی زمین قرار دارد، این اتفاق به کندی رخ میدهد و میتواند روند تلاشی ماه را طی روزها و بلکه هفته های آتی مشاهده کند. اینکه ماه به نحوی متلاشی شود که اجزا آن را در آسمان دور از هم ببینیم، به هفته ها زمان نیاز است. همانطور که در کتاب المیزان تاکید شده، انشقاق ماه از لوازم نزدیکی قیامت است و رخداد آن خبر از نزدیکی قیامت میدهد و نه لزوما رخداد خود قیامت. بنابراین اگر مردم روی زمین، تلاشی ماه را طی چند روز یا چند هفته مشاهده کنند، بسیار محتمل است که این واقعه باعث هشیاری آنها نشود و آنها را از خواب غفلت بیدار نکند. بلکه مثلا آن را یک نمایش هولوگرام تصور کنند و یا بخاطر بطئی بودن آن به اهمیت آن پی نبرند.

تفسیر المیزان اصرار دارد که انـشقاق را جز به پاره شدن چيزى و دو نيم شدن آن اطلاق نمى كنند. البته برای پایان عمر ماه سناریوهای دیگری نیز میتوان تصور کرد و در اینکه آیا میشود رخداد آن سناریوها را انشقاق نامید، توان اظهار نظر ندارم. یکی از سناریوها این است که با توجه به اینکه ماه هر سال چهار سانتیمتر از زمین دور میشود، روزی خواهد رسید که ماه از مدار زمین خارج شود. این پدیده میتواند تحت تاثیر جاذبه جسمی آسمانی، زودتر از آنچه که انتظار میرود رخ بدهد. قطعا ترک مدار گردش به دور زمین توسط ماه، تاثیرات شگرفی بر روی زمین خواهد گذاشت و میتواند فاجعه آمیز باشد. حال اگر فرض کنیم که ماه به چنین روشی از زمین جدا شود، از دید افرادی که از روی زمین، ماه را نظاره میکنند، دور شدن ماه بسیار آرام و بطئی خواهد بود. مثلا پس از اینکه ماه مدار خود را ترک کند، برای اینکه فاصله ماه تا زمین دوبرابر شود، به حدود 3 روز زمان نیاز است. بنابراین روند دور شدن ماه از زمین، کمتر توسط مردم روی زمین مورد توجه قرار خواهد گرفت و با ناباوری و بی تفاوتی با این پدیده برخورد میشود.

آنچه در دو آیه اول سوره قمر به وضوح مشخص است این است که این آیات گویای آن است که متلاشی شدن ماه و یا ترک مدار گردش به دور زمین توسط ماه، علامت نزدیکی قیامت و پایان جهان است و رخداد آن توسط مردم آن عصر با انکار و ناباوری روبرو شده و موجب تنبه و توبه بسیاری از مردم نخواهد شد. از جهتی نیز برای مردم دیگر اعصار، عبرت آموز است تا خود را برای روز حساب آماده کنند. اینکه شق القمری که در این آیه ذکر شده را بتوان به معجزه شق القمر رسول الله نسبت داد، نیازمند دلیل معتبری است که در تفسیر المیزان و دیگر تفاسیر چنین دلیلی ارائه نشده است.

مطلب چهارم این است که فرض انشقاق ماه به دو تکه و اتصال مجدد آنها، تنها فرض ممکن نیست و در این باره تئوری های بسیاری وجود دارد و در این لینک درباره یکی از آنها بحث شده است. در این تئوری چنین نظریه پردازی شده که در اوایل خلقت زمین، سنگ ها و قمرهای متعددی در مدار زمین در چرخش بوده اند و به تدریج با سرعت نسبتا کم به هم برخورد کرده و در هم ادغام شده اند. خطوط مشاهده شده در ماه نیز میتواند در اثر ادغام یک قمر با قطر تقریبی 1000 کیلومتر در قمری بزرگتر بوجود آمده باشد و حاصل این ادغام همین ماه است.

Open Article with Its Comments

تاثیر زبان عربی و فارسی بر زبانهای غربی

Posted On:

آیا روایت غرب درباره کشف قاره آمریکا صحیح است؟

Posted On:

چقدر به تكنولوژي هاي موجود ميشود اتكا كرد؟

Posted On:

باسمه تعالي

 به نظر من يك سوء تفاهم خطرناك در بين عموم مردم دنيا درباره ميزان كارايي تكنولوژي ها و قابليت اعتماد به دستاوردهاي تمدن بشري رايج است. بيشتر آدم ها فكر ميكنند اگر در صد سال گذشته هواپيما، تلويزيون، كامپيوتر و صنعت هسته اي و امثالهم اختراع شد، حتما در صد سال آينده چند برابر اين اختراع ها، اختراع و ابتکار خواهد شد.

To See the Rest, Open Article in A Page

درباره تقویم مایا و روز 21 دسامبر

Posted On:

باسمه تعالی

این روزها حرف درباره به پایان رسیدن دوران و آخرالزمان زیاد شنیده میشود و حتی تاریخ های مشخصی را هم ذکر میکنند. یکی از این تاریخ ها روز 21 دسامبر 2012 است. اگر چنین حرف هایی فقط از طرف چند نفر معدود زده میشد، قطعا قابل اعتنا نبود. اما وقتی در چنین حجمی درباره آن تبلیغ میشود و حتی سیاستمداران دنیا به چنین باورهایی دامن میزنند، لازم است که درباره انگیزه های آن و عواقب آن بحث شود.

To See the Rest, Open Article in A Page

اتفاقاتی که در ماه گذشته رخ داد

Posted On:

درباره اعترافات ضارب خیابان مدنی

Posted On:

باسمه تعالی

چند روز پیش خبری خواندم درباره شخص معتادی که در خیابان مدنی با چاقو به مردم حمله کرده و چند نفر را مجروح کرده یا به قتل می رساند. قاتل در اعترافات خود چنین گفته بود:

مدتی بود صدایی در سرم به من دستور می‌داد كه چه كارهایی را انجام دهم. روز حادثه نیز آن صدا از من خواست كه با چاقو به مردم حمله كنم.

در مقاله ای تحت عنوان روش های کنترل اذهان و رفتار در این باره نوشته بودم که در حال حاضر تسخیر افراد به روش های زیر ممکن است انجام شود:

اول کار گذاشتن یک چیپ الکترونیک در بدن به نحوی که خود فرد از چنین چیزی خبر نداشته باشد.

دوم ایجاد احساس شنیدن صدا در مغز با استفاده از امواج الکترومغناطیس که میتواند از طریق دکل های تلفن همراه برای تمام شهر پخش شود و یا دستگاههایی که فقط یک فرد مشخص را هدف قرار دهند.

سوم بالا بردن سطح حساسیت و آسیب پذیری روانی فرد با استفاده از مواد و داروهایی که او را برای تحت تاثیر قرار گرفتن از امواج آماده تر میکند.

چهارم روش های عمومی کنترل ذهن مانند هیپنوتیزم.

البته لازم به ذکر است که همه این روش ها روی افرادی بهتر کار خواهد کرد که تمرین مبارزه با نفس اماره ندارند و افراد مذهبی که بطور روزمره سعی دارند نفس خود را کنترل کنند و هرچه که نفسشان طلب کرد را دنبال نکنند، کمتر تحت تاثیر این روش ها قرار خواهند گرفت.

هدف از نوشتن آن مقاله این بود که درباره استفاده سازمان های جاسوسی دشمنان اسلام و ایران از این روش ها برای به آشوب کشیدن ایران و نا امن کردن جامعه هشدار داده شود. خبر قتل خیابان مدنی شاهدی بر این است که استفاده از چنین روش هایی در حال گسترش است و اگر این مطلب کنترل نشود، ممکن است به زیاد شدن حملات انتحاری و خرابکاری در تاسیسات صنعتی و نظامی منجر شود.

بنابراین پیشنهاد میکنم که اگر با فردی برخورد کردید که احساس میکند ندایی درونی با او حرف زده و از او میخواهد کاری را انجام دهد، چنین مواردی را جدی گرفته و سعی کنید علت آنرا ریشه یابی کرده و از حاد شدن آن جلوگیری کنید. شاید برای این کار تغییر رژیم غذایی و یا تغییر موقت محل سکونت نیز کمک کند.

اگر در این باب به جامعه اطلاع رسانی شود، احتمالا جلوی خسارات بیشتر بعدی را بهتر بشود گرفت.

Open Article with Its Comments