اخطار حمله موشکی به هاوایی آمریکا

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

دیروز، کمی پس از ساعت ۸ صبح به وقت هاوایی، حدودا نزدیک نیمه شب به وقت ایران، اداره مدیریت بحران هاوایی پیامی اضطراری، از طریق تلفن‌های همراه و شبکه های رادیویی و تلویزیونی، مبنی بر حمله موشکی به خاک آمریکا برای شهروندان این ایالت ارسال کرد. این پیام از شهروندان خواسته بود تا به سرعت پناه بگیرند؛ و تاکید شده بود که این هشدار واقعی است و رزمایش نیست. بعضی از مردم ۳ بار این پیام را دریافت کردند. البته در کمتر از یک ساعت اعلام شد که این یک هشدار اشتباه بوده است. فرماندار هاوایی چنین بیان کرد که «هنگام تعویض شیفت کارکنان، یکی از کارمندان کلید هشدار را اشتباها فشار داده است.»

احتمال اینکه سیستم‌های هشدار اشتباه کنند و هیچ خبری نبوده باشد، هرچند کم است، ولی صفر نیست. اما این توضیح فرماندار به اندازه کافی احمقانه است تا موجب شک و تردید در مردم شود. قاعدتا قضیه به این سادگی نباید باشد و مقامات آمریکایی قصد دارند که با این توضیحات مضحک، چیزی را مخفی کنند.

برای اینکه بفهمیم واقعا چه اتفاقی افتاده است، کمی باید صبر کنیم تا اطلاعات تکمیلی برسد. اما سه احتمال در این قضیه وجود دارد:

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

درباره نفتکش حادثه دیده ایرانی در دریای چین

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

دو روز پیش، یکشنبه ۱۷ دی، خبر برخورد یک تانکر حامل نفت ایران با یک کشتی باری چینی، در دریای چین شرقی، پخش شد. تصادف چنان شدید بود که نفتکش مذکور دچار حریق شد، تعدادی از خدمه آن تلف شده‌اند و احتمالا این نفتکش غرق میشود. تانکر سانچی، متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران، در حدود ۲۵۰ کیلومتری شانگهای، با کشتی باری حامل غلات سی‌اف‌کریستال برخورد کرده است. نفتکش حادثه دیده ایرانی حامل 136 هزار تن نفت خام سبک به مقصد کره جنوبی بود.

سالانه تعداد زیادی تصادف بین کشتی‌ها در دریا ثبت میشود و آمار دقیق آن را میشود در اینترنت یافت. اما این تصادفات بیشتر مربوط به کشتی‌های کوچک و کمتر مجهز است. کشتی‌های باری بزرگ تجهیزاتی دارند که امکان چنین تصادفاتی را خیلی کم میکند. نشت بیش از صد هزار تن نفت در سواحل هر کشوری یک حادثه زیست‌محیطی بزرگ به حساب می‌آید و به همین دلیل به خاطر فرار از پرداخت خسارت‌های مالی ناشی از چنین حوادثی، هیچ کس حاضر نیست این مقدار نفت خام را با کشتی غیرمجهز حمل کند.

بنابراین قاعدتا این برخورد یک اتفاق تصادفی معمولی نباید باشد. شواهد و قرائنی نیز وجود دارد که احتمال چنین چیزی را کم میکند.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

رابطه گناه و زلزله و دیگر بلایای طبیعی

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

دیروز یک ویدیو کلیپ در رابطه با رابطه گناه و زلزله دیدم که بیش از ۴۰۰ هزار نفر آن را مشاهده کرده بودند. هرچند همه آنچه که در این کلیپ ادعا شده، غلط نیست، اما این طرز نگاه به موضوع ایراد دارد و به اصطلاح آدرس غلط دادن است. همین مطلب مشوّقم شد که درباره این موضوع مواردی را عرض کنم.

حرف این ویدیو کلیپ از این قرار بود:

بعضی‌ها میگن گناه میشه زلزله می‌آید. هنوز نمیدانی گناه یعنی چه! گناه این است که بروی روی گسل خانه بسازی. الان خدا علم به ما داده. ما الان میدانیم گسل‌های زمین کجا است. گناه این است که توی تهران ساختمان ۵۰ طبقه را مجوز بدهی که روی گسل ساخته شود. فکر آن را هم نکنی که آن بدبختی که میخواهد آنجا زندگی کند، وقتی زلزله آمد چه کسی باید جواب او را بدهد.

گناه اینهاست. گناه این است که وسط گسل کتابخانه درست کنی. یا نزدیک گسل خانه را با کیفیت درست نکنی. جاهای دیگر ۹ ریشتر زلزله می‌آید و شهر تکان نمی‌خورد. اینجا ۷ ریشتر زلزله آمده، همه چیز نابود شده. معلومه که توش دزدی شده، خلاف شده. گناه اینهاست.

بطور کلی یکی از تکنیک‌های کلاسیک مخدوش کردن یک موضوع، و یا به اصطلاح disinformation، این است که از مسئله‌ای که پیچیده است و جنبه‌های گوناگون دارد، یک تصویر کاریکاتوری میکشند و اصل موضوع را کنار میگذارند. بعد از آنکه آن موضوع به یک کاریکاتور تنزل پیدا کرد، بازی با آن و بی‌ارزش نشان دادن آن در ذهن مردم، آسان است. اگر مردم به این نکته دقت نکنند که بین اصل موضوع و کاریکاتور آن فرق زیادی است، این تکنیک کار خود را میکند. بعضی وقتها افراد، بدون سوء نیت، همین کار را ناخودآگاه می‌کنند.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

چرا جامعه ایرانی دچار غرب‌زدگی می‌شود؟

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

چندی پیش قسمت کوچکی از سخنرانی آقای رحیم‌پور ازغدی را درباره عنوان همین بحث شنیدم؛ که در آن ایشان درباره علل شیوع غرب‌زدگی در جامعه ایرانی بحث میکردند. به عنوان نمونه ایشان ضعف تولید فکر در داخل را نام بردند و اضافه کردند که وقتی پاسخ به‌ موقع به سئوالات موجود و مفروض داده شود، طبیعتاً زمینه برای توجه به کالای نامرغوب فرهنگ غربی کم میشود. علت دیگری که ایشان نام بردند تحقیر قوه عقلانی جامعه در دوره‌های گذشته توسط بیگانگان و نهادینه کردن «ما نمیتوانیم» بود؛ که باعث شده در همین دوران معاصر نیز تز «ما نمیتوانیم» در جامعه و حتی حکومت طرفداران زیادی داشته باشد.

هرچند مطالعات آسیب‌شناسی در این زمینه لازم، و چنین بحث‌هایی مفید است؛ نگران این شدم که چنین بحث‌هایی در نهایت آسیب‌های دیگری را نیز همراه داشته باشد. لذا برآن شدم که نکاتی را در این نوشته عرض کنم.

آنچه باعث نگرانی‌ام شد این بود که روشن‌فکران مذهبی در هنگام تحلیل قضایا، همان متدولوژی سکولار را اخذ کرده، تحولات اجتماعی را مانند واکنش‌های شیمیایی بررسی کنند؛ و با این کار پیش‌فرض‌های فلسفی آن‌ها را قبول کنند. در این صورت مشخص است که نتایجی خواهند گرفت که در راستای همان تفکرات سکولار است. برای اینکه بتوانم این مطلب را روشن کنم، مجبور شدم در مقاله قبل ماجرای ارائه نتایج آزمایش‌های ژنتیک و اعصاب مجرمین در دادگاه را شرح دهم. پیش‌فرض فلسفی که در ارائه این آزمایش‌ها به دادگاه وجود دارد، این است که انسان ملقمه ای از مواد شیمیایی و هورمون‌ها است و چیزی به نام روح قابل تعریف نیست. نتیجه‌ای که گرفته می‌شود این است که جرم مجرمین منشاء ارادی نداشته و حاصل اختلال ژنتیک یا اعصاب است.

اگر همین رویه را در بحث بررسی عوامل رسوخ غرب‌زدگی داشته، فقط به دنبال عوامل خارجی باشیم، در‌ واقع فرض داشتن روح و نفس برای انسان‌ها، و در کل برای جامعه، را کنار گذاشته‌ایم و آنچه در جامعه رخ میدهد را حاصل جمع تأثیر عوامل خارجی فرض کرده‌ایم. این هم به این معنی است که اول خود غرب‌زده بشویم و بعد بخواهیم پدیده غرب‌زدگی را بررسی کنیم.

بررسی عوامل تاثیرگذار خارجی تا جایی مفید است که نقش اراده انسان، و در مجموع جامعه، را در تعیین سرنوشت خود فراموش نکنیم.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

روند رو به افزایش تأثیر متخصصان علم اعصاب و ژنتیک بر حکم دادگاه‌ها

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

بنای تاریخی دادگاه‌ها بر این بوده که وقتی یک مجرم جنایت هولناکی را انجام بدهد، او را یک انسان مختار و صاحب اراده و نفس فرض کنند و بنابراین مجازاتی درخور برای جنایت او درنظر بگیرند. اما چند سالی است که رسم شده متخصصان علم اعصاب (neuroscience) و ژنتیک رفتاری (behavioral genetic) نتایج آزمایشاتی که روی مجرمین انجام داده‌اند را به دادگاه عرضه میکنند و با بحث درباره اینکه اختلال‌های موجود در ساختار اعصاب و مغز مجرم، عامل اصلی جنایت بوده، مجرم را یک بیمار که باید مداوا شود معرفی میکنند و به این روش مانع مجازات او میشوند.

سایت Wired از یکی از محققین اخلاقیات طبیعی (bioethicist) دانشگاه Duke به نام Nita Farahany چنین نقل کرده که آن‌ها ۱۶۰۰ مورد جرم جنایی تحت بررسی در دادگاه را مطالعه کرده‌اند که در آنها نتایج آزمایش‌های عصب‌شناسی (neurobiological evidence) به دادگاه عرضه شده‌اند، تا دادگاه را متقاعد به تخفیف مجازات کنند. روند عرضه این آزمایش‌ها به دادگاه بین سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ بیش از دو برابر شده است؛ و به تدریج در محاکمات مربوط به تجاوز و بچه‌دزدی و سرقت هم پای متخصصین عصب‌شناسی به دادگاه باز میشود. این متخصصین چند عکس از مغز مجرم را به هیئت داوری نشان می‌دهند و به نقطه‌ای در آن اشاره کرده، ادعا میکنند که تمام مشکل در این نقطه است. «این نقطه از مغز مجرم با مغز من و شما متفاوت است و همین عامل باعث شده که او جنایت‌کار شود». هیئت داوری و قاضی نیز معمولاً راحت متقاعد می‌شوند که مجرم یک بیمار قابل ترحم و نیاز به مراقبت و درمان است.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

درباره دلفین ها

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

از صده های پیش داستان‌های زیادی درباره رابطه دوستی بین انسان‌ها و دلفین‌ها نقل شده است. بعضی از این داستان‌ها چنان شاعرانه و اغراق‌آمیز است که انگار دلفین‌ها محو تماشای جمال انسان هستند و برای دوستی با او حاضرند به هر طریق ممکن توجهش را جلب کنند. همین مطلب باعث شده که باغ‌وحش‌ها و یا مراکز توریستی، انگیزه‌ این را داشته باشند که با آوردن چند دلفین مشتری‌های بیشتری جلب کنند. مردم بی‌خبر نیز عکس گرفتن با دلفین و شنا کردن در استخری که دلفین‌ها هستند را دوست داشته باشند. لذا برآن شدم که چند نکته را در این زمینه به عرض برسانم، شاید که کمکی به تصحیح این سوء تفاهم باشد.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

تصمیم آمریکا در شناسایی بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

این روزها تحلیل‌های زیادی درباره شناسایی بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط دونالد ترامپ ارائه میشود. بعضی این کار را حماقت سیاسی معرفی کردند و دیگران دنبال سرنخی از معاملات مالی پشت پرده گشتند. چنین اتفاقات سیاسی معمولاً فرصت خوبی برای همه است که فرضیه‌ای را ارائه کنند و اظهار نظر شاذّی درباره یکی از طرفین بازی سیاسی بیان کرده، به این ترتیب خود را خبره در مسائل سیاسی معرفی کنند. مثلاً روزنامه ایندیپندنت چنین تیتر مقاله زده بود که «ترامپ ثابت کرد هیچ چیز از خاورمیانه نمی‌داند»؛ که تلویحا چنین القاء میکند که نویسنده مقاله از ترامپ مطلع‌تر است.

اما واقعیت این است که دهها سال است که برای این کار برنامه‌ریزی شده است و زمان اجرای آن هم از قبل تعیین شده بود؛ و صرفنظر از اینکه رئیس‌جمهور آمریکا چه کسی باشد، این تصمیم باید اجرا میشد.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

علت نورهای مشاهده شده در آسمان در هنگام زلزله چیست؟

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

زلزله یکشنبه شب که در غرب ایران رخ داد، به قدری بزرگ و قوی بود که طی ۵۰ سال اخیر در آن ناحیه بی‌سابقه بود و لرزش آن  در ۱۶ استان کشور و ۸ کشور همسایه ایران و عراق  حس شد. امروز فیلمی دیدم که ادعا می‌شد که در هنگام زلزله گرفته شده و نشان‌دهنده انفجار نور در آسمان هنگام زلزله بود. درباره علت این نور شایعات زیادی ظاهرا جریان دارد، که باعث شد در این مقاله درباره آن بحث کنم.

ظاهرا از همان زمان وقوع، عده‌ای در شبکه‌های اجتماعی به پخش شایعات درباره علت زلزله و ایجاد ترس در دلهای مردم اقدام کردند. هر زمانی که یک حادثه طبیعی رخ می‌دهد، عوامل کشورهای ابرقدرت به منظور پیش بردن پروپاگاندای خود و جنگ روانی، آن حادثه را به استفاده از تکنولوژی‌های مخفی و مخوف ابرقدرتها نسبت می‌دهند. متاسفانه در ایران عده‌ای از مزدوران بی‌جیره و مواجب دشمنان هستند، که باید به راستی آنها را مُرجِفون، یعنی کسانی که اراجیف می‌گویند، نامید. این افراد بدون اینکه هیچ سود قابل تصوری در پخش پروپاگاندای دشمنان داشته باشند، پروپاگاندا را با آب و تاب و اغراق بازتاب می‌دهند؛ و به نحوی رفتار می‌کنند که انگار زبون و ذلیل بودن یک فضیلت است. اما وقتی که خبر واقعی و تحلیل درست را بشنوند، خود را به کری و کوری می‌زنند و انگار که اصلا خبر چیزی نیست که قابل توجه آنها باشد.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

پشت پرده دستگیری شاهزاده‌های عربستان واقعاً چیست؟

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

این هفته خبرهای زیادی در منطقه خاورمیانه رخ داد و سیر تحولات بعضی از تحلیل‌گران را به این جمع‌بندی رساند که ممکن است که در شرایط پیش از درگیری نظامی قرار گرفته باشیم. اما شاید کمی سعه صدر و حوصله لازم باشد تا حقیقت ماجراها روشن‌تر شود. سیر خبرها از همان روز اول هفته با دعوت سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان، به عربستان و اعلام استعفای او از خبرگزاری سعودی العربیه، و بدون اطلاع هیچ‌کس در لبنان، شروع شد. در همان زمان ولیعهد به دستور شاه، کمیته مبارزه با فساد را تشکیل داد و بدون فوت وقت ۱۱ نفر از شاهزاده‌های عربستان را به اتهام فساد دستگیر کرد. ظاهراً بعضی از تحلیل‌گران چنین استنباط کرده بودند که استعفای سعد حریری اولین تیری است که عربستان برای هدف قرار دادن حزب‌الله لبنان شلیک کرده و قدم‌‌های بعدی نیز در راه است. یکی از اتفاقاتی که به این استنباط کمک کرده بود، اظهاراتی بود که ثامرالسَبهان، وزیر امور خلیج عربستان، در دیدار خود از لبنان، در ۱۰ روز پیش، داشت. او در صحبتهای خود خواستار نابودی حزب‌الله شده بود و قول داده بود که تحولات شگرفی در راه است.

چند ساعت بعد از اعلام استعفای حریری، یمنی‌ها دو موشک بُرکان را به سوی فرودگاه ریاض پرتاب کردند که حداقل یکی از آن‌ها به هدف خورده و احتمال دارد که دیگری توسط موشکهای پاتریوت منهدم شده باشد. تلقی عربستان این بود که ایران و متحدانش با شلیک این موشکها قصد دارند پیام اخطاری بدهند و هزینه بالای حمله به حزب‌الله را گوشزد کنند. قاعدتاً همزمانی پرتاب موشکها احتمال چنین فرضی را زیاد میکند.

اخبار روزهای آتی نیز نشان داد که ایران واقعاً احتمال درگیری نظامی را جدی گرفته است. در روز یک‌شنبه چند انتصاب و جابجایی در بالاترین رده‌های ارتش صورت گرفت، که از نظر تحلیل‌گران نظامی به عنوان آمادگی برای رزم تعبیر شد. در این روز اسرائیل بزرگترین رزمایش هوایی تاریخ خود را آغاز کرد. دعوت فرمانده ارتش پاکستان به ایران نیز چنین تفسیر شد که ایران قصد دارد پاکستان را متقاعد کند که در هر درگیری بین عربستان و ایران بیطرف بماند.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی

ماجرای قتل‌عام در کلیسا در تگزاس

تاریخ نشر:

باسمه تعالی

دیروز، یکشنبه ۵ نوامبر، حدود ساعت ۱۱ و نیم، فردی به نام Devin Kelley وارد کلیسایی کوچک در حومه شهر San Antonio در تگزاس میشود و به سوی مردم تیراندازی کرده و حداقل ۲۷ نفر را میکشد و عده‌ای دیگر نیز زخمی میشوند. اولین عکس‌العمل رسانه‌ها این بود که خبر دادند این فرد به تازگی دین خود را تغییر داده و مسلمان شده بود؛ تا به این ترتیب موجی از اسلام‌هراسی راه بیاندازند. اما اخبار بعدی نشان داد که این  اتفاق نشانه‌ای از بروز تفرقه و دودستگی در جامعه آمریکا است و خبرهای زیاد دیگری در راه است.

مشاهده بقیه مقاله در صفحه ای اختصاصی