درباره نفتکش حادثه دیده ایرانی در دریای چین
تاریخ نشر:باسمه تعالی
دو روز پیش، یکشنبه ۱۷ دی، خبر برخورد یک تانکر حامل نفت ایران با یک کشتی باری چینی، در دریای چین شرقی، پخش شد. تصادف چنان شدید بود که نفتکش مذکور دچار حریق شد، تعدادی از خدمه آن تلف شدهاند و احتمالا این نفتکش غرق میشود. تانکر سانچی، متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران، در حدود ۲۵۰ کیلومتری شانگهای، با کشتی باری حامل غلات سیافکریستال برخورد کرده است. نفتکش حادثه دیده ایرانی حامل 136 هزار تن نفت خام سبک به مقصد کره جنوبی بود.
سالانه تعداد زیادی تصادف بین کشتیها در دریا ثبت میشود و آمار دقیق آن را میشود در اینترنت یافت. اما این تصادفات بیشتر مربوط به کشتیهای کوچک و کمتر مجهز است. کشتیهای باری بزرگ تجهیزاتی دارند که امکان چنین تصادفاتی را خیلی کم میکند. نشت بیش از صد هزار تن نفت در سواحل هر کشوری یک حادثه زیستمحیطی بزرگ به حساب میآید و به همین دلیل به خاطر فرار از پرداخت خسارتهای مالی ناشی از چنین حوادثی، هیچ کس حاضر نیست این مقدار نفت خام را با کشتی غیرمجهز حمل کند.
بنابراین قاعدتا این برخورد یک اتفاق تصادفی معمولی نباید باشد. شواهد و قرائنی نیز وجود دارد که احتمال چنین چیزی را کم میکند.
حدود ۱۱ روز پیش، در روز ۲۸ دسامبر، کره جنوبی یک کشتی نفتکش کوچک به نام Lighthouse Winmore را متوقف و خدمه آن را، به جرم قاچاق نفت به کره شمالی، بازداشت کرد. ظاهرا عکسهای ماهوارهای نشان داده بودند که این نفتکش در بین راه، حدود ۶۰۰ تن نفت را به یک کشتی متعلق به کرهشمالی منتقل کرده است. چنین رفتاری طبعا خصمانه تلقی شده و نشان از این داشت که آمریکا و متحدانش در حال آزمایش میزان آمادگی نظامی و روانی کرهشمالی برای جنگ هستند. احتمالا پذیرش دور جدید مذاکرات توسط کرهشمالی و قبول شرکت دربازیهای المپیک زمستانی کرهجنوبی، در اردوگاه دشمنانش به عنوان علامت ضعف تلقی شده و همین مطلب احتمال حمله از طرف آنها به کرهشمالی را افزایش میدهد.
احتمال زیاد این صحنه تصادف کشتیها را چین برنامهریزی کزده، و قصد داشته به کرهجنوبی بفهماند که در صورت بروز هر جنگی، کرهجنوبی از دریافت سوخت محروم خواهد ماند و این تنها کرهجنوبی نیست که میتواند مزاحم کشتیهای به مقصد کرهشمالی شود. کره جنوبی به شدت به واردات نفت محتاج است و در شرایط جنگی تضمین تداوم دریافت نفت ضروری است و جلوگیری از واردات نفت عملا به معنی شکست عملیات نظامی است. پیامی که چین با این کار دارد میرساند این است که کرهجنوبی و متحدانش، شانسی برای بردن این جنگ ندارند. ظاهرا در این ماجرا هدف ضرر رساندن به ایران نبوده است. ایران پول نفتش را خواهد گرفت و احتمالا خسارت وارد شده به کشتی توسط شرکتهای بیمه جبران خواهد شد.
چین میداند که هدف از لشگرکشی آمریکا به آن منطقه و راهاندازی جنگ، در نهایت کنترل چین و حذف آن از صحنه رقابتهای جهانی است. به همین دلیل مایل نیست که شرایط در آن منطقه به جایی برسد که جنگی دربگیرد. از طرف دیگر به شدت نگران امنیت خطوط انتقال نفت به چین است، چون میداند که در صورت قطع واردات نفت پس از رخداد جنگ، نمیتواند برنده جنگ باشد. نرسیدن نفت به چین به خوابیدن تولید کارخانهها و تنشها و اغتشاشات داخلی منجر میشود و ممکن است شرایط را از کنترل دولت مرکزی خارج کند. تاسیس پایگاه نظامی جدید در مرز ایران در پاکستان، نیز به این دلیل است که بتواند امنیت کشتیهای نفت خود را تضمین کند. قبلا در مقاله دیگری دراینباره توضیحاتی داده بودم.
قبلا در مقالهای که درباره تصادم کشتی جنگی USS John S. McCain نوشته بودم، توضیح داده بودم که احتمال اینکه چنین حادثهای اتفاقی باشد، تقریبا نزدیک صفر است. بعدا خبر رسید که نیروی دریایی آمریکا تحقیقاتی درباره اینکه آیا قبل از هر دومورد تصادم این ناوها هدف حمله سایبری قرار گرفتهاند را شروع کرده است. خود همین مطلب نیز تاییدی بر این است که خود آمریکاییها نیز احتمال یک برخورد تصادفی را نمیدهند.
تا اینجای کار، این جنگ نفتکشها فقط در حد گوشمالی دادن حریف و یا تست آمادگی روانی دشمن برای جنگ، بوده است. اما اگر چنین حوادثی ادامه یابد، باید آن را محروم کردن دشمن از نفت قبل از شروع عملیات جنگی تفسیر کرد و نشان از این خواهد داشت که طرفین ماجرا جنگ را ناگزیر و نزدیک میبینند.