پشت پرده دستگیری شاهزادههای عربستان واقعاً چیست؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
این هفته خبرهای زیادی در منطقه خاورمیانه رخ داد و سیر تحولات بعضی از تحلیلگران را به این جمعبندی رساند که ممکن است که در شرایط پیش از درگیری نظامی قرار گرفته باشیم. اما شاید کمی سعه صدر و حوصله لازم باشد تا حقیقت ماجراها روشنتر شود. سیر خبرها از همان روز اول هفته با دعوت سعد حریری، نخستوزیر لبنان، به عربستان و اعلام استعفای او از خبرگزاری سعودی العربیه، و بدون اطلاع هیچکس در لبنان، شروع شد. در همان زمان ولیعهد به دستور شاه، کمیته مبارزه با فساد را تشکیل داد و بدون فوت وقت ۱۱ نفر از شاهزادههای عربستان را به اتهام فساد دستگیر کرد. ظاهراً بعضی از تحلیلگران چنین استنباط کرده بودند که استعفای سعد حریری اولین تیری است که عربستان برای هدف قرار دادن حزبالله لبنان شلیک کرده و قدمهای بعدی نیز در راه است. یکی از اتفاقاتی که به این استنباط کمک کرده بود، اظهاراتی بود که ثامرالسَبهان، وزیر امور خلیج عربستان، در دیدار خود از لبنان، در ۱۰ روز پیش، داشت. او در صحبتهای خود خواستار نابودی حزبالله شده بود و قول داده بود که تحولات شگرفی در راه است.
چند ساعت بعد از اعلام استعفای حریری، یمنیها دو موشک بُرکان را به سوی فرودگاه ریاض پرتاب کردند که حداقل یکی از آنها به هدف خورده و احتمال دارد که دیگری توسط موشکهای پاتریوت منهدم شده باشد. تلقی عربستان این بود که ایران و متحدانش با شلیک این موشکها قصد دارند پیام اخطاری بدهند و هزینه بالای حمله به حزبالله را گوشزد کنند. قاعدتاً همزمانی پرتاب موشکها احتمال چنین فرضی را زیاد میکند.
اخبار روزهای آتی نیز نشان داد که ایران واقعاً احتمال درگیری نظامی را جدی گرفته است. در روز یکشنبه چند انتصاب و جابجایی در بالاترین ردههای ارتش صورت گرفت، که از نظر تحلیلگران نظامی به عنوان آمادگی برای رزم تعبیر شد. در این روز اسرائیل بزرگترین رزمایش هوایی تاریخ خود را آغاز کرد. دعوت فرمانده ارتش پاکستان به ایران نیز چنین تفسیر شد که ایران قصد دارد پاکستان را متقاعد کند که در هر درگیری بین عربستان و ایران بیطرف بماند.
اما احتمال این را نباید از نظر دور داشت که تحولات اخیر عربستان تماماً ناشی از مشکلات داخلی آنها باشد و بخشی از یک طرح جامع برای درگیری نظامی با ایران و متحدانش نباشد. اینکه سیر تحولات به کجا بیانجامد، هنوز مشخص نیست و شاید روند اتفاقات به سمتی پیش رود که عربستان ناخواسته از نظر نظامی درگیر شود. احتمال دارد شاه عربستان و پسرش، به منظور ایجاد فرصت برای رفع مشکلات داخلی و سرگرم کردن مردم، یک درگیری خارجی را دنبال کنند. اما اگر ایران و متحدانش فرصت تعمیق بحران را به آنها ندهند، در نهایت خود شاه عربستان بازنده این قمار خواهد بود.
ماجرای تیراندازی و کشتار در لاسوگاس
حدود ۴۰ روز پیش در یک کنسرت موسیقی در لاسوگاس تیراندازی شد و تعدادی از حاضران کشته شدند؛ و در همان زمان در مقالهای نوشته بودم که همه روایتهایی که درباره آن مطرح شده، به قصد گمراه کردن مردم بوده و واقعیت شاید در آینده معلوم شود. حادثه از جهات زیادی شبیه مراسم قربانی انسان توسط گروههای شیطانی بود. اما این گروهها یک نظم عددی را در انتخاب زمان و مکان مراسم رعایت کرده و به تعبیری امضای خود را باقی میگذارند؛ تا دوست و دشمن بفهمند که عامل چه کسی بوده است. شخصاً هیچ نشانهای از امضای این گروهها نیافتم و به همین دلیل این احتمال را پایین فرض کردم.
اخیراً شایعاتی به گوش میرسد که در حال حاضر قابل راستیآزمایی نیست و حاکی از این است که محمد بن سلمان همزمان با اجرای کنسرت در هتل Tropicana لاسوگاس بود. شاهزادههای رقیب مانند ولید بن طلال از این فرصت استفاده کرده و طرح ترور او را میریزند. حادثه تیراندازی به مردم فقط برای سرگرم کردن پلیس و پوشش برای پیش بردن عملیات ترور بود. منتها ترور در نهایت موفق نمیشود. طبقات بالایی هتل Mandalay bay که گفته میشود از آن به طرف حاضرین در کنسرت موسیقی شلیک میشود، متعلق به ولید بن طلال بوده است. یکی از دلایلی که آمریکا از دستگیری این افراد استقبال کرده، میتواند این باشد که آنها با عملیات ترور در لاسوگاس و کشتار مردم، هزینههای زیادی را بر دولت آمریکا تحمیل کردند و اگر واقعیت برای همه گفته شود، اعتبار دولت از بین خواهد رفت.
شاهزاده دیگری که ظاهراً در این ترور نقش داشته عبدالعزیز بن فهد بوده، که روز دوشنبه در تیراندازی جلوی خانهاش کشته میشود. او شریک تجاری سعد حریری بوده و احتمالاً استعفای اجباری حریری و جبس خانگی او مرتبط با این ترور است. گفته میشود که سعد حریری در حال حاضر ۴ میلیارد دلار به عربستان بدهکار است و اوضاع مالی خوبی ندارد.
طرحریزی برای دستگیری همه عاملان ترور زمان زیادی برده و این روند ادامه دارد. تا بحال خبر رسیده که حسابهای بانکی و اموال حدود ۱۲۰۰ نفر مسدود شده و افراد زیادی دستگیر شدهاند. در کل برآورد میشود که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار اموال افراد دستگیر شده، مصادره شود.
در خاتمه
آنچه در حال حاضر محمد بن سلمان با آن روبرو است، حذف افرادی از خاندان آل سعود است که راضی به پادشاهی او نیستند و بر علیه آن اقدام میکنند. چند روز پیش خبرگزاری العربیه در توییتر خبر داد که شاه عربستان استعفا کرده و پسرش بر تخت نشسته است. اما ۵ دقیقه بعد این توییت حذف شد. بعید است که هکرها چنین کاری کرده باشند و همین مطلب نشان از این دارد که هنوز پادشاه شدن محمد بن سلمان با مخالفتهای جدی در درون خاندان روبرو است؛ و مسأله هنوز حل نشده است. بنابراین احتمال اینکه در هفتههای آتی شاه و ولیعهد او ترور شوند، وجود دارد.
احتمال دارد که شاه و ولیعهد برای منحرف کردن افکار عمومی و ایجاد فرصت، به دنبال درگیری با لبنان و یا ایران بروند. شدت گرفتن درگیری خارجی درواقع فرصت خوبی به آنها خواهد داد تا بحرانهای داخلی را راحتتر حل کنند و رقبای خود را حذف کنند. در چنین شرایطی به نفع ایران نیست که این فرصت را در اختیار آنها بگذارد. اینکه ایران نشان دهد که هزینههای درگیری برای آنها بالا است، چیز مفیدی است؛ اما نباید گذاشت که دامنه درگیری وسیع شود. آمریکا و اسرائیل از جنگ بین کشورهای اسلامی استقبال میکنند؛ چون جنگ به هر حال به تضعیف همه طرفین منجر خواهد شد و به آنها اجازه خواهد داد که برنامههای خود را در منطقه راحتتر پیش ببرند.
سلام
تحلیل نویی بود
با تشکر
سپاس از شما، تحلیل جالبی بود