نقد فیلم لوسی Lucy
Posted On:باسمه تعالی
امروز در سایت روشنگری نقدی درباره فیلم لوسی Lucy محصول سال 2014 اثر کارگردان فرانسوی به نام Luc Besson دیدم که آنرا در ذیل همین نوشته گذاشته ام تا در صورت تمایل مشاهده بفرمایید.
باسمه تعالی
امروز در سایت روشنگری نقدی درباره فیلم لوسی Lucy محصول سال 2014 اثر کارگردان فرانسوی به نام Luc Besson دیدم که آنرا در ذیل همین نوشته گذاشته ام تا در صورت تمایل مشاهده بفرمایید.
باسمه تعالی
دلیل نوشتن این مطلب، خبری بود که دیروز درباره جشنواره سالانه Kanamara Matsuri در شهر کاواساکی ژاپن، که نزدیک به توکیو است، ملاحظه کردم. هرچند واقعا تمایل ندارم که درباره مطالب مستهجن چیزی بنویسم، اما توجه به آنچه که واقعا در ژاپن میگذرد، خالی از فایده نیست.
باسمه تعالی
چند روز پیش در یکی از سایتها خبری دیدم به این مضمون:
شب عروسی زمانیکه عروس و داماد در کنار هم نشسته بودند ، عروس در گوش داماد گفت : مادرت رو از روی سکو بفرست پایین ؛ خوشم نمیاد ....
و داماد میکروفن رو برداشت و گفت " چه کسی مادرم رو میخره ؟"
حاضرین از این رفتارش بشدت تعجب کردند ، و 3 بار این جمله رو تکرار کرد ،حاضرین جشن عروسی همگی سکوت اختیار کردند
باسمه تعالی
تا کنون خبرهای زیادی از مقابله حکومت کمونیست چین با موج اسلام گرایی، علی الخصوص در استان اویغورستان یا ترکستان شرقی که هم مرز پاکستان وتاجیکستان است، منتشر شده است. مثلا یکی از خبرها این بود که در ماه رمضان، دستور رسمی دولت این بود که هیچ کس حق روزه گرفتن ندارد و هر کارمند یا دانشجویی که چنین کند، اخراج میشود. البته به این حد هم بسنده نکردند و ماموران دولتی خانه به خانه میرفتند و همه را مجبور به خوردن چیزی میکردند و تهدید میکردند که در صورتی که روزه باشند، از کلیه حقوق اجتماعی محروم میشوند. دولت چین برای مبارزه با حجاب نیز سیاست تحقیر را پیش گرفته است. یعنی ماموران زن در خیابان ها دخترانی که بخواهند حجاب را رعایت کنند، میگیرند و در مورد اینکه چقدر حجاب آنها را زشت کرده، مغزش را شستشو میدهند و بعد البته تهدید میکنند.
اما خبری که در 9 فوریه پخش شد، شوک آورتر از بقیه خبرها بود:
باسمه تعالی
روزهای گذشته اخبار حمله به دفتر مجله شارلی ایبدو و اخبار متعاقب آن، در صدر اخبار رسانه های غربی بود. در بخش انگلیسی همین وبلاگ نیز اخبار و تحلیل های بسیاری درباره این رخداد نوشته شده است. اینکه این نشریه سالها است که مقدسات مذهبی همه ادیان را دستمایه طنز و کاریکاتور قرار داده، مطلبی بود که همه از آن خبر داشتند. دشمنی تمدن غرب با اسلام و احساس تهدیدی که آنها از جانب اسلام دارند، نیز اظهر من الشمس است. درباره اینکه حمله به دفتر مجله شارلی باید از طرف کسانی طراحی شده باشد که برنامه تشدید توهین و تحقیر عقاید مسلمین را دارند، نیز در همین وبلاگ مطلب زیاد نوشته شده است.
اما سئوال مهم این است که چرا دشمنان اسلام جرات پیدا کرده اند که توهین های خود را تشدید کنند؟ و برای مقابله با این برنامه باید چه کرد؟
باسمه تعالی
اخیرا به بحثی درباره شبهات موجود درباره قرآن کشیده شدم و طرف بحث کتاب نقد قرآن نوشته نویسنده ای با اسم مستعار دکتر سها را معرفی کرد. البته مثل همیشه بحث از یک مطلب سیاسی شروع شده بود و در پایان همه تقصیرها به پای دین خدا و رسول او نوشته شد. بحث مذکور هم درباره عملکرد داعش بود که به بحث عقیدتی تبدیل شد.
ایکاش میشد یکبار برای همیشه این مطلب را روشن کرد که حساب عملکرد افراد از بحث های عقیدتی و فلسفی جدا است و مسئولیت برداشت هر فرد از یک موضوع عقیدتی و فلسفی تنها بر عهده خود اوست و برداشت افراد و عملکرد آنها را نمیشود به پای عقیده نوشت. داعشی ها مثل هر کس دیگر خودشان مسئول برداشتهای خود از اسلام و یا هر عقیده دیگری هستند و برداشت آنها را نباید به پای اسلام نوشت.
باسمه تعالی
تصور اولیه ام این بود که با این همه کتابهای حدیث موجود، جواب این سئوال حداقل برای مذهبی ها کاملا مشخص باشد. علی الخصوص که شیخ علی کورانی نویسنده کتاب عصر حضور اخیرا در مصاحبه خود توضیحات خوبی در این زمینه دادند. اما در بحثهایی که اخیرا با دوستان داشتم، به نظرم آمد که بهتر است در این زمینه مطلبی بنویسم.
جواب این سئوال بطور خلاصه منفی است.
جنگ و زن : امام صادق كسي است كه خود به اين گنجها دست يافته است. پس آدرسهايش همه درست است. با دقت، پايت را جاي پاي امام بگذار و برو تا تو هم برسي. بسم الله: امام صادق عليهالسلام فرمودند: ۱- طلبتُ الجنة، فوجدتها في السخأ:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگي و جوانمردي يافتم. ۲- و طلبتُ العافية، فوجدتها في العزلة:و تندرستي و رستگاري را جستجو نمودم، پس آن را در گوشهگيري (مثبت و سازنده) يافتم.
۳- و طلبت ثقل الميزان، فوجدته في شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگيني ترازوي اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهي به يگانگي خدا تعالي و رسالت حضرت محمد (صلياللهعليهوآله) يافتم.
۴- و طلبت السرعة في الدخول الي الجنة، فوجدتها في العمل لله تعالي: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم.
۵- و طلبتُ حب الموت، فوجوته في تقديم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براي خشنودي خداي تعالي يافتم.
۶- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها في ترك المعصية: و شيريني عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.
۷- و طلبت رقة القلب، فوجدتها في الجوع و العطش: و رقت (نرمي) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم.
۸- و طلبت نور القلب، فوجدته في التفكر و البكأ: و روشني قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.
۹- و طلبت الجواز علي الصراط، فوجدته في الصدقة: و (آساني) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.
۱۰- و طلبت نور الوجه، فوجدته في صلاة الليل:و روشني رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.
۱۱- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته في الكسب للعيال: و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگي زن و فرزند يافتم.
۱۲- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته في بغض اهل المعاصي:و دوستي خداي تعالي را جستجو كردم، پس آن را در دشمني با گنهكاران يافتم.
۱۳- و طلبت الرئاسة، فوجدتها في النصيحة لعبادالله: و سروري و بزرگي را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم.
۱۴- و طلبت فراغ القلب، فوجدته في قلة المال: و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمي ثروت يافتم.
۱۵- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها في الصبر:و كارهاي پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايي يافتم.
۱۶- و طلبت الشرف، فوجدته في العلم: و بلندي قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.
۱۷- و طلبت العبادة فوجدتها في الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم .
۱۸- و طلبت الراحة، فوجوتها في الزهد:و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايي يافتم.
۱۹- و طلبت الرفعة، فوجدتها في التواضع: برتري و بزرگواري را جستجو نمودم، پس آن را در فروتني يافتم.
۲۰- و طلبت العز، فوجدته في الصدق: و عزت (ارجمندي) را جستجو نمودم، پس آن را در راستي و درستي يافتم.
۲۱- و طلبت الذلة، فوجدتها في الصوم: و نرمي و فروتني را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.
۲۲- و طلبت الغني، فوجدته في القناعة: و توانگري را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.
۲۳- و طلبت الانس، فوجدته في قرائة القرآن: و آرامش و همدمي را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.
۲۴- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها في حسن الخلق: و همراهي و گفتگوي با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويي يافتم.
۲۵- و طلبت رضي الله، فوجدته في برالوالدين: و خوشنودي خدا تعالي را جستجو نمودم، پس آن را در نيكي به پدر و مادر يافتم.
منبع: مستدرك الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810
منبع: روشنگری
نقد فیلم سینمایی نوح (noah) با بازی راسل کرو ، آنتونی هاپکینز ، اما واتسون ، جنیفر کانلی و ... به کارگردانی دارن آرنوفسکی که در سال 2014 و با هزینه قریب بر 140 میلیون دلار ساخته شده است . موسیقی این فیلم توسط کلینت منسل clint mansell ساخته شده است . در این فیلم انواع است تهمت ها و دروغ ها را به پیامبر خدا نسبت می دهد در این فیلم پیامبران خدا هیچ گونه اصمتی ندارند و شراب می خورند و . . . . نقد این این توسط تلویزیون اینترنتی روشنگری تولید و در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است .
باسمه تعالی
بسیاری از مباحث این چنینی هنوز در بعضی جمع ها و حلقه ها بحث میشود. نه از آن جهت که موضوع حل نشده و جواب قانع کننده ای برای پیدا نشده، بلکه دلیل آن این است که همه اهل مطالعه و تحقیق نیستند. مثلا در بحث جبر واختیار، علیرغم آنکه ائمه هدی در این باره روشنگری فراوان کردند و علمای امامیه بر آن اساس کتابهای فراوانی نوشتند، هنوز بعد از 13 قرن کسانی را میتوانید بیابید که در این باب ساعتها بحث کنند.
جواب دادن به سئوال فوق حقیقتا کار سختی است. نه به این دلیل که موضوع مبهم است، بلکه قضیه بسیار ساده و پیش پا افتاده است و همه ما تجربه دست اولی از آن داریم. چه کسی هست که بتواند ادعا کند که تا بحال وسوسه نشده کاری که میداند بر اساس معیارهای اخلاقی خود فرد و عقل او خلاف است، را انجام بدهد؟ همه ما هم که نظام علت و معلولی را قبول داریم. یعنی قبول داریم که هر معلولی حتما علتی دارد، چه آن علت را بشناسیم و چه نشناسیم. آیا کسی میتواند ادعا کند که چون من علت یک معلول را نمیشناسم و با دستان خود لمس نکرده ام، علت داشتن آن معلول را انکار میکنم؟ پس اگر عامل و علتی که باعث وسوسه ما میشود را، صرفنظر از اینکه چه ماهیتی دارد، شیطان بنامیم تا به اینجای کار نه دچار خرافات شدیم و نه خطا کرده ایم. در علوم تجربی هم همین روش اعمال میشود وبا مشاهده یک پدیده جدید، اولین کاری که میکنیم این است که نامی برای آن پدیده انتخاب کنیم و آنچه را که از آثار آن میدانیم ثبت کنیم.
سختی کار بحث درباره شیطان، توضیح دادن تمام شگردهایی است که برای مخدوش کردن بحث و به بیراهه کشاندن ذهن مردم و علی الخصوص جوانترها بکار برده میشود.