آیا رهبر داعش همان سفیانی است؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
تصور اولیه ام این بود که با این همه کتابهای حدیث موجود، جواب این سئوال حداقل برای مذهبی ها کاملا مشخص باشد. علی الخصوص که شیخ علی کورانی نویسنده کتاب عصر حضور اخیرا در مصاحبه خود توضیحات خوبی در این زمینه دادند. اما در بحثهایی که اخیرا با دوستان داشتم، به نظرم آمد که بهتر است در این زمینه مطلبی بنویسم.
جواب این سئوال بطور خلاصه منفی است.
مدل حکومتی که داعش و رهبر آن ابوبکر البغدادی به دنبال آن هستند، خلافت بنی عباس است. به همین دلیل مرکز حکومت خود را در حال حاضر رقه انتخاب کرده اند، همان شهری که سالها پایتخت هارون الرشید بوده است و به بغداد نیز به عنوان پایتخت اصلی خود چشم دارند. داعش نام عملیاتی که در آن به سامرا حمله کرده بودند را "تطهير عاصمة بني العباس من الرافضة الأنجاس"، یعنی پاکسازی پایتخت بنی عباس از نجاست شیعیان، گذاشته بودند.
سفیانی از بنی امیه است و به دنبال تجدید حیات خلافت بنی امیه به مرکزیت شام خواهد بود. در روایات آمده که سفیانی قیام خود را در ماه رجب سال قمری زوج (2، 4، 6، 8 مثلا 1436) از وادی یابس که در جنوب سوریه در مرز اردن است شروع میکند و پس از تسخیر پنج منطقه دمشق، حمص، حلب، اردن و فلسطین ( یا قنّسرین) بر منبر دمشق مینشیند و خلافت خود را اعلام میکند و پس از آن درست نه ماه بیشتر طول نمیکشد که به هلاکت برسد. قبل و یا همزمان قیام سفیانی ماجرای جنگهای بزرگ جهانی که از آن به مرگ سرخ تعبیر شده، و شیوع طاعون که از آن با نام مرگ سفید یاد شده، رخ خواهد داد که در اثر آن دو سوم جمعیت جهان نابود خواهد شد. فاصله به منبر دمشق نشستن سفیانی تا اعلام ظهور بقیه الله درست 6 ماه فاصله است.
قطعا چنین حوادثی هنوز رخ نداده است؛ پس تا بدین جا میشود نتیجه گرفت که خلافت داعش همان قیام سفیانی نیست. اما ظهور داعش به قیام سفیانی بیربط نیست.
در کتاب غیبت نعمانی چنین آمده:
امام باقر (ع) مي فرمايند: ناگزیر بني عبّاس بايد به حكومت برسند. پس چون به حكومت رسیدند و به اختلاف افتادند و رشته كارشان از هم گسيخت، خراساني و سفياني بر آنان خروج كنند، اين از مشرق و آن از مغرب و همچون دو اسب مسابقه بسوي كوفه از يكديگر پيشي مي گيرند، اين از اينجا و آن از آنجا تا آنكه نابوديشان (يعني نابودي بني عبّاس) بدست آن دو انجام مي پذيرد. هان كه آن دو يك نفر از آنان را هرگز بجاي نخواهد گذاشت. (صحفه 173 ترجمه)
در صفحه 198 ترجمه نیز چنین آمده:
عليّ بن حمزه گفت در فاصله مكّه و مدينه رفيق موسي بن جعفر (ع) بود. روزي مرا فرمود: اي علي! اگر همه اهل آسمانها و زمين بر بني عبّاس خروج كنند زمين از خون همه شان سيراب مي شود تا آنكه سفياني خروج كند. به حضرتش عرض كردم: آقاي من! كار سفياني از حتميّات است؟ فرمود: آري. سپس اندكي سر به زير افكند و سر برداشت و فرمود: حكومت بني عبّاس، حيله و نيرنگ است از ميان مي رود تا آنجا كه گويند ديگر چيزي از آن باقي نمانده است سپس نوسازي مي شود تا آنجا كه گفته مي شود چيزي بر آن نگذشته است.
در همان کتاب نیز آمده:
جابر جعفي که گفت: از ابي جعفر (امام باقر) عليه السلام از حال سفياني پرسيدم فرمود: شما کجا به سفياني ميرسيد تا آنکه پيش از او شيصبانی خروج کند که در سرزمين کوفان خروج خواهد کرد و همچون چشمه آب از زمين ميجوشد و کاروان شما را ميکشد پس از آن به انتظار سفياني و خروج قائم عليه السلام باشيد.
شیصبانی را بعضی ها احتمال میدادند که همان صدام باشد، در حالی که شاید هم منظور همین داعشی ها باشند.
در صفحه 300 ترجمه نیز آمده که:
امير المومنين عليه السلام بر فراز منبر کوفه فرمود: که خداي عز و جل ذکره در مقدراتش مقدر فرمود و حکم حتمي صادر کرد که چاره اي بجز از وقوعش نيست که بني اميه را آشکارا با شمشير بگيرد و فلان طائفه را ناگهان. و آنحضرت فرمود: آسيائي بايد بگردش درآيد و همينکه کاملا بگردش افتاد و پا برجا شد خداوند بنده اي سنگ دل و بي اصل و نسب را برانگيزد که پيروزي بهمراه او باشد يارانش با موهاي دراز و سبيلهاي کلفت و جامه هاي سياه در بر، و پرچم هاي سياه بدست داشته باشند، واي بر کسيکه با آنان ستيزد که بي ملاحظه آنان را بکشند. بخدا قسم گوئي آنان را مي بينم و کارهاشان و آنچه بدکاران و عربهاي ستمگر از دست آنان مي بينند در پيش چشم من است خداوند آنانرا که مهري در دلشان نيست برايشان مسلط ميکند و در شهرهاي خودشان که در کنار فرات است شهرهاي ساحلي و بياباني، ايشان را بي محابا ميکشند بجزاي آنچه که کرده اند و پروردگار تو به بندگانش ستم روا ندارد.
این تعابیر بسیار به داعش نزدیک است. هم حوزه نفوذ آنها بیشتر در اطراف فرات است و هم پرچم های سیاه و موهای بلند و جامه های سیاه دارند. طبق این حدیث پایان کار بنی امیه و سفیانی، نابودی در میدان جنگ و پایان کار داعش اتفاقی ناگهانی، احتمالا براساس اختلافی داخلی، خواهد بود.
درباره پایان کار آنها نیز در صفحه قبل از آن از قول امام باقر چنین آورده:
از دست رفتن حکومت فلان طائفه همچون شکستن کاسه سفالين باشد و همچون کسي که کاسه سفالين بدستش باشد و در حال قدم زدن از آن غفلت نمايد ناگهان کاسه از دستش افتاده و بشکند و چون از دستش افتاد بخود آيد و آه حسرت بکشد، حکومت آنان نيز اينچنين خواهد بود که بکلي در خواب غفلت فرو رفته باشند.
سلام به نظرت این سرکرده چچنی داعش سفیانی نیست؟ من تو بعضی اخبار خوندم ابوبکر بغدادی مرده این شده سرکرده داعش ولی بروز نمیدن حتی میگن مرده ولی دوباره داعش عکسشو گذاشته... صورتش سرخه و سفید وقتی نگاهش میکنی فکر میکنی نابیناست بعضی خصوصیات سفیانی رو داره
http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/139302301744167972808043.jpg
ضمن سلام و عرض تشکر از عنایت شما به این وبلاگ،
ساین گلوبال ریسرچ که سایت معتبری است، خبری درج کرده بود درباره اینکه شخصیتی به نام ابوبکر البغدادی اساسا تخیلی است و کسی که نقش او را بازی میکند یک هنرپیشه است؛ و همچنین مدیران اصلی داعش مصری هستند.
درباره اینکه چقدر این حرفها درست باشد، اظهار نظر نمیکنم. اما صحنه کلی را میتوانم تشریح کنم:
برپایی یک خلافت و حکومت، کار یک فرد تنها نیست و یک جریان قوی باید پشت این داستان باشد. در مورد داعش و سفیانی باید گفت که اینها بازماندگان خلافتهای قدیم بنی امیه و بنی عباس هستند که دنبال احیا خلافتهای خود هستند. انقلاب اسلامی ایران و قدرت گرفتن شیعه باعث شده که کینه های قدیم اینها زنده شود و به مقابله برحیزند.
داعش دنبال احیا بنی عباس است. بنابراین سرکردگان اصلی آنها باید از بنی عباس باشند. صحبت از مصری بودن و عراقی بودن نیست. صحبت از قبیله و نژاد است. فرقی نمیکند که اهل کجا باشند.
سفیانی نماینده بنی امیه است و یکی از کسانی خواهد بود که داعش و خیزش بنی عباس را قلع و قمع کند.
شیشانی به علت اینکه به هیچ کدام از این خانواده ها تعلق ندارد، قطعا نقش رهبری واقعی نخواهد داشت. حتی اگر نام او را به عنوان رهبر اعلان کنند، به این معنی نیست که رهبر واقعی باشد، بلکه فقط سیبل حملات مخالفان برای امن نگاه داشتن رهبران اصلی خواهد بود.
با سلام ، مطلب خوبی بود شاید مفید باشه این مقاله من رو بخونی
سفیانی و پرچم های ویرانگر