چگونه شاه پروسیه مردم را به کاشت سیب‌زمینی تشویق کرد؟

Posted On:

باسمه تعالی

فردریش یکی از شاهان معروف و مقتدر پروسیه، اتریش کنونی، بود که از ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ میلادی بر این کشور حکمرانی کرد. در دوران او قحطی رخ داد، و بزرگان کشور به دنبال راه چاره‌ای برای جلوگیری از گرسنگی مردم بودند.

در همان دوران جهانگردان اسپانیایی برای اولین بار سیب‌زمینی را از آمریکای جنوبی آورده بودند. مشاوران شاه نیز کاشت این گیاه را، به عنوان راهی برای مبارزه با قحطی توصیه کردند.

اما هرچه فردریش و کارگزاران او تلاش کردند کشاورزان به کاشت این گیاه جدید رغبت نشان نمیدادند. آن‌ها سیب‌زمینی را بو میکردند و میچشیدند، و یا جلوی سگهای خود میگذاشتند. بعد میگفتند چیزی که نه بو دارد و نه مزه، و سگ هم به آن رغبت نشان نمیدهد، خوراک آدم نیست.

در کتاب «روانشناسی متقاعد کردن»، پروفسور Cialdini، درباره تکنیکی که فردریش برای قبولاندن سیب‌زمینی به مردم بکار گرفت، توضیح داده است:[2]

To See the Rest, Open Article in A Page

موفقیت برزیل در کاهش فاصله طبقاتی و فقر در ظرف یک سال

Posted On:

باسمه تعالی

برزیل سرزمین آرزوها نیست، و زندگی در این کشور با چالش‌ها و سختی‌های زیادی همراه است. سیستم حکومتی این کشور هم هیچ‌وقت سیستم کارآمد و سالمی نبوده است. اگر مردم از وضعیت زندان‌های این کشور، و ظلم‌های فجیعی که در این زندانها رخ میدهد، اطلاع داشته باشند هیچ‌وقت هوس زندگی در این کشور را نمیکنند.

حدود ۲۰ ماه پیش در کانال تلگرام درباره دستگیری John Of God مطلبی را نوشته بودم؛ که وضعیت فاجعه‌بار جامعه برزیل، تا قبل از روی کار آمدن دولت بولسونارو را نشان میداد.[3]

مدیریت دولت بر منابع طبیعی نیز اصلاً قابل قبول نیست. مثلاً در حال حاضر حدود ۶۳ هزار آتش‌سوزی فعال در جنگل‌های آمازون برزیل رخ داده، که اراده لازم برای کنترل آن‌ها وجود ندارد.[2]

اما با همه فساد و ناکارآیی این سیستم، دولت ملی‌گرای این کشور عزم خود را بر کم کردن فاصله طبقاتی جزم کرده است. نتیجه این برنامه این شده که فقط در یک سال میزان فاصله طبقاتی و فقر به شدت کاهش پیدا کرده است.[1]

To See the Rest, Open Article in A Page

جامعه ایرانی خریدار تبلیغات است، و نه اطلاعات

Posted On:

باسمه تعالی

بعضی از دوستان محترم از عرضه کم اطلاعات ناب در این کانال گله کرده، و اشتیاق فراوانی به چنین مطالبی نشان میدهند. اما تجربه‌ام در این چند ساله این است که جامعه ایرانی به تبلیغات بیشتر نیاز دارد تا اطلاعات. برای اکثر افراد مهم این است که بدانند با این اطلاعات چه کاری می‌شود کرد؟، و تحلیل اطلاعات خام برایشان کار ساده‌ای نیست.

در همه جای دنیا، عده‌ای مترصد این هستند که به اطلاعات جدیدی دست پیدا کرده، تا آن را دستمایه ساخت دین و آئین جدید، و معرکه‌گیری و مریدپروری کنند. اما این موضوع در ایران خیلی پررنگ‌تر است. اگر رد پای اکثر عقاید انحرافی، مانند صوفیگری و بهایی‌گری و افکار شبه‌عرفانی و غیره را دنبال کنیم،‌ در نهایت به ایران میرسیم.

اگر اطلاعات جدید به درد معرکه‌گیری و ساخت نحله‌ فکری نخورد،‌ عملا کسی به آن توجه نمیکند و دور ریخته میشود. در همین کانال مطالب بسیاری را میتوان یافت که،‌ واقعاً قابل راستی‌آزمایی هستند، اما چنان سریع فراموش شده‌اند که گفتنش با نگفتنش فرقی نداشت.

به عنوان نمونه علم نجوم، Astrology، در غرب یک علم سکولار است؛ و هر قضیه‌ای در این علم، مانند همه علوم دیگر، باید موضوع و محمول و رابطه داشته باشد. اهل این علوم در غرب هم زیاد هستند،‌ و در کار خود بسیار خبره. کسی هم که به یک پزشک و یا منجم رجوع میکند،‌ از او درباره دین و عقایدش سؤال نمیکند.

اما وقتی همان مطالب غربیها دست عده‌ای در ایران میرسد، مفاهیم یک علم سکولار را با مفاهیم دینی و شبه‌دینی قاطی میکنند و از آن ملقمه‌ای میسازند، تا با‌ آن معرکه‌گیری کنند. نمونه آن هم کانال «پایان دوران» است، که برای گند زدن به مفاهیم دینی، آن‌ها را با برج‌های نجومی تطبیق داده، و تفسیرهایی از آن‌ها ارائه میکند که در قوطی هیچ عطاری در عالم پیدا نخواهد شد.

جملات زیر نمونه‌ای از ترکیب مفاهیم دینی با آسترولوژی، در این کانال است:

To See the Rest, Open Article in A Page

لطفاً از این کارهای خیریه نکنید

Posted On:

باسمه تعالی

فیلم زیر را یکی از دوستان محترم فرستادند، که عنوان «خیریه مردمی آرزوها، حامی کودکان محروم» را داشت.

از چه زمانی القای حس محرومیت، حسادت و عقده، و کاشتن آرزوهای دراز و پوچ در دل کودکان، کار خیریه محسوب میشود؟

طبعا راه‌های زیادی برای ارتقاء سطح زندگی و استفاده بهتر از مواهب خداداده وجود دارند. آموزش این راهها به کودکان محروم هم کار خوبی است. اما آنچه در فیلم زیر شاهد هستیم فقط القای حس بدبختی و محرومیت است. آیا هر کدام از ما برای اینکه هنرپیشه نشدیم و درآمدهای آنچنانی نداریم باید احساس بدبختی کنیم؟

ما برای خوشبختی هیچ احتیاجی به داشتن آرزوهای بزرگ،‌ و به اصطلاح طول اَمَل، نداریم. خوشبختی یک احساس درونی است، که از ذات و روح سالم فرد خبر میدهد. نمیدانم چطور این مطلب در ذهن اولیاء این مؤسسه به اصطلاح خیریه جا افتاده که کاشتن آرزوهای بزرگ در دل کودکان، موجب خوشبختی آن‌ها میشود؟

To See the Rest, Open Article in A Page

ادبیات دوران استعمار را کنار بگذاریم

Posted On:

باسمه تعالی

در دو قرن گذشته ایادی استعمار در ایران سعی داشتند تصویری روتوش شده و غیر واقعی از دنیا به مردم نشان دهند. مثلاً اینچنین نقل میکردند که ادیسون با هدف خدمت به بشریت لامپ برق را اختراع کرد. یا گراهام بل را یک قدّیس معرفی میکردند که برای اعتلای بشریت، تلفن را اختراع کرد.

این تبلیغات کار را به جایی رسانده بود که صلحا و علمای آن دوران، در قنوت نمازهای شب خود برای علوّ درجات کسانی مانند ادیسون و گراهام بل و پاستور دعا میکردند. البته به تدریج آنقدر روی خدمت به بشریت این افراد اغراق شد، که بعضی‌ها سؤال میکردند «ثواب نماز خواندن بیشتر است یا خدماتی که ادیسون به بشریت کرده؟»

اما ایادی استعمار نمیگذاشتند مردم این واقعیت را دریابند که ادیسون و گراهام بل فقط فرصت‌طلب‌هایی بودند که اختراعات افراد دیگر را به نام خود ثبت کرده، و با آن پول درمی‌آوردند. اصلاً بحث خدمت به بشریت مطرح نبود. ادیسون سرمایه‌دار بیرحمی بوده، که پول درآوردن از اختراعات جدید را خوب بلد بود.

در این دوره هم از این سرمایه‌داران فرصت‌طلب زیاد می‌شود یافت. مثلاً بیل گیتس هیچ‌وقت تحصیلات دانشگاهی خود را تمام نکرد؛ اما بواسطه سرمایه‌ای که پدرش در اختیار او قرار داد، با چند نفر از متخصصین کامپیوتر شریک شد و میکروسافت را تاسیس کرد. خود او هیچ تجربه‌ای در برنامه‌نویسی، یا پزشکی و virology ندارد.

متأسفانه ادبیات استعماری قرن گذشته هنوز در ایران برای افرادی مانند بیل گیتس یا Elon Musk استفاده میشود. مثلاً پستی را اخیراً دیدم که خیلی اغراق‌آمیز درباره ایلان ماسک حرف زده بود.

To See the Rest, Open Article in A Page

چرا آزاداندیشی ضروری است؟

Posted On:

باسمه تعالی

آزاداندیشی را نباید رها و یاوه بودن معنی کرد. بلکه آزاداندیشی واقعی این است که انسان بتواند برای تمام عقاید و باورهای خود حجت بالغه و برهان قاطع و شاهد و بیّنه بیاورد. آدم باید بداند که چطور به یک باور رسیده، و باید بتواند هر زمانی که از او خواسته شود،‌ تمام ادلّه عقلی رسیدن به آن باور را ارائه کند. آزاداندیشی این است که انسان حرفی را، فقط به خاطر اینکه فلان شخصیت معروف گفته، قبول نکند؛ بلکه راستی‌آزمایی خودش را شرط هر باوری بداند.

هر جامعه‌ای به حاکم و رهبر نیاز دارد؛ و رهبری که کسی از او تبعیت نکند، در اداره امور جامعه موفق نمیشود. اما باید بین حفظ ساز و کار جامعه، با‌ شخصیت پرستی و تبعیت محض از رهبر و حاکم فرق گذاشت.

در همه تاریخ کنار گذاشتن آزاداندیشی به مفهوم فوق، عامل به اسارت ذهنی کشیده شدن انسان‌ها بوده است. وقتی حرفی را بدون دلیل منطقی، و فقط برای اینکه فلان شخص معروف گفته، باور کنیم ذهن خود را در معرض سوءاستفاده دیگران قرار داده‌ایم. ما باید مستمرا مراقب باشیم که باورهایمان تحت تأثیر دیگران به ما القاء نشده باشد. اگر چنین نباشد، باید انتظار بردگی فکری خود را داشته باشیم.

در همه تاریخ پیروان همه عقیده‌ها و مذاهب در معرض چنین خطری بوده‌اند. حتی کسانی که خود را پیرو هیچ مذهبی نمیدانند، از این امر مستثنی نیستند؛ و ذهن آن‌ها را مانند بقیه پیروان مذاهب، و بلکه راحت‌تر، میتوان به اسارت گرفت.

To See the Rest, Open Article in A Page

ناخودآگاهی جمعی

Posted On:

باسمه تعالی

یکی از سؤالهایی که ذهن محققین را در کل تاریخ بشر به خود مشغول کرده، بحث درباره وجود یا عدم وجود آگاهی یا ناخودآگاهی جمعی است. آیا موجودات فقط باید با آموزش مستقیم چیزی را یاد بگیرند؟ یا تجربه تعدادی از اعضای جامعه میتواند یک آگاهی جمعی بوجود آورد که بقیه اعضای جامعه بواسطه آن آموخته شوند؟ آیا نسلهای بعدی تجربه نسل‌های قبلی را، از طریق DNA یا ابزار مشابه آن، به ارث میبرند؟

To See the Rest, Open Article in A Page

ایرانی‌ها نقش کمرنگی در تبلیغ تشیع دارند

Posted On:

باسمه تعالی

در شهر ونکوور، در غرب کانادا، شیعیان مساجد و حسینیه‌های متعددی دارند. یکی از مراکز فعال این شهر مسجد الزهرا است؛ که محل تجمع شیعیان از سراسر دنیا است.[1]

این مرکز دیروز یک سمینار آنلاین، با کمک Zoom، برگزار کرد، که موضوع آن بررسی راه‌های کاهش صدمات نژادپرستی در مجامع شیعه بود. حدود ۲۱۳ نفر از سراسر آمریکای شمالی در این سمینار آنلاین حضور یافتند.[3]

تجربه امامان مساجد و مسئولین مراکز اسلامی این است که رنگین‌پوستها اقبال کمتری به مراکز شیعی دارند؛ و دلیل آن برخورد نژادپرستانه مردم حاضر در این مراکز است.

To See the Rest, Open Article in A Page

چرا با ارائه تصویر بیطرفانه از وقایع آمریکا مخالفت میشود

Posted On:

باسمه تعالی

یکی از دوستان از اینکه در کانال دنبال «توجیه اقدامات تروریستی ارتش و پلیس آمریکا» هستم، گله میکردند. شخصاً هیچ دلیلی برای این کار ندارم، و نفعی در آن برایم متصور نیست. در پست‌های کانال هم سعی کردم تصویر روتوش نشده‌ای از وقایع غرب ارائه کنم، تا فرق واقعیت با narrative یا روایت ساختگی پخش شده از رسانه‌ای ایرانی روشن شود.

تنازع ایران با آمریکا را نمیشود نبرد دو مذهب یا دو فرهنگ و تمدن نامید. این جنگ به هیچ وجه جنگ تمدنها نیست؛ بلکه رقابت جمهوری اسلامی ایران با آمریکا این است که کدام آن‌ها بیشتر آمریکایی باشند.

To See the Rest, Open Article in A Page

جوامع غربی در لبه پرتگاه هنوز فرصت توبه دارند

Posted On:

باسمه تعالی

کیو اَنان در پست ۴۱۲۱، به این نکته اشاره میکند که مردم تا در لبه پرتگاه نابودی و عذاب قرار نگیرند، به فکر جبران اشتباهات گذشته نخواهند افتاد. او پیام خود را طبق رسم غربیها، با آوردن بخشی از فیلم The Day The Earth Stood Still میرساند.

پیام این تکه فیلم این است که زمانی که مردم خود را در لبه پرتگاه حس کنند، و نابودی خود را قریب‌الوقوع ببینند، مستی و غفلت از سر آن‌ها میرود، به هوش می‌آیند، و دنبال جبران مافات میروند.

در تاریخ نیز سابقه داشته که قومی با مشاهده علایم عذاب، توبه کنند. قرآن داستان قوم یونس را مثال آورده است، که در آخرین لحظات قبل از نزول عذاب توبه کرده‌اند.

To See the Rest, Open Article in A Page