باسمه تعالی

در ایران درباره زرسالاران و انجمن‌های مخفی و فراماسونری کتاب‌های خوبی نوشته شده است. اما ملی‌گرایان آمریکا اخیراً درباره این گروه‌های شیطانی روشنگری‌هایی کرده‌اند که برایم تازگی داشت و تابحال نشنیده بودم. همه این اطلاعات سالهای زیادی است که در دسترس مردم و در جلوی دید آن‌ها بود؛ اما کمتر کسی به آن‌ها توجه میکرد. ملی‌گرایان مسیحی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دریافته‌اند که همراهی با گلوبالیست‌های شیطانی به نابودی کشور منجر میشود. لذا عزم خود را جزم کرده‌اند که بساط این گروه‌های شیطانی را جمع کنند. در ماه‌های اخیر آن‌ها سعی در افشای اطلاعات مربوط به فساد مالی و مراسم شیطانی این گروه‌ها، از جمله کودک‌آزاری و قربانی انسان، داشته‌اند.

حجم این مطالب به‌قدری زیاد است که کتاب‌های زیادی باید درباره آن نوشته شود و در این مقاله فقط میتوانم به بعضی از عناوین اطلاعات پخش شده اشاره کنم، تا کسانی که مایل به تحقیق و اطلاع‌رسانی بیشتر هستند، بتوانند آن را دنبال کنند.

باسمه تعالی

اگر کارهای اطلاعاتی و جاسوسی علاقه دارید و مایل هستید که بدانید در دنیای اطلاعاتی‌ها چه خبر است، توصیه میکنم که این مقاله را با دقت بخوانید و درباره موضوع Q-Clock تحقیق بیشتری داشته باشید.[1]

در حال حاضر روش‌های زیادی برای رمزنگاری ارتباطات وجود دارد که رمزگشایی آن برای افراد عادی، و با امکانات معمولی، عملی نیست. اما سازمان‌های بزرگ اطلاعاتی با استفاده از سوپرکامپیوترها و سخت‌افزارهای طراحی شده برای همین منظور،‌ میتوانند بعضی از اطلاعات رمزنگاری شده را رمزگشایی کنند. البته این کار هزینه بالایی دارد و ممکن است وقت زیادی از تجهیزات آن‌ها را بگیرد. بنابراین برای مطالب کم‌ارزش ممکن است این سازمان‌های اطلاعاتی وقت خود را تلف نکنند. اما وقتی پای اطلاعاتی در میان است که برای چنین سازمان‌هایی مهم باشد، به هیچ‌کدام از روش‌های رمزنگاری نمیشود اعتماد کرد.

باسمه تعالی

راه‌اندازی اینترنت از اول یکی از ابزارهای بسط سلطه‌ گلوبالیست‌ها بود. اینترنت امکان جاسوسی از بقیه دنیا، کنترل و هدایت افکار عمومی، و کنترل اقتصاد و صنعت را به آن‌ها می‌داد. اوائل از این قصه‌ها زیاد شنیده میشد که چند جوان در زیرزمین خانه خود یک شبکه اجتماعی یا موتور جستجو، مثل گوگل، طراحی کرده‌اند و رؤیای آمریکایی به آن‌ها اجازه داده که شرکت خود را به یک شرکت بین‌المللی چند صد میلیارد دلاری تبدیل کنند. اما به تدریج معلوم شد که همه این شرکتها با سرمایه CIA یا Darpa و یا NSA شروع شده‌اند؛ تکنولوژی اولیه آن‌ها در همین سازمان‌ها توسعه یافته و بعد همان پروژه به عنوان یک شرکت خصوصی ادامه یافته است. انتخاب یک رئیس جوان به عنوان طراح و مبدع نیز برای سرگرم کردن عوام بود.

یکی از پدیده‌های جالب توجه در اینترنت موتور جستجو است. آدمها در تمام طول روز همه سئوال‌های خود، حتی خصوصی‌ترین مسائل، را از آن میپرسند؛ از طریق آن هر چیزی را که نیاز دارند، خرید می‌کنند؛ و یا آدرس هرجایی که بخواهند بروند را از آن می‌گیرند. اگر مردم موتور جستجو را به صورت یک آدم مجسم میکردند، هیچ‌کس حاضر نمیشد این همه اطلاعات خصوصی را بطور مداوم تقدیم چنین کسی بکند.

شرکتها و فروشگاهها و رستورانها به موتورهای جستجو پول میدهند که وقتی کسی درباره محصولات و خدماتی که آن‌ها ارائه میکنند سئوال کرد، موتور جستجو آن‌ها را قبل از بقیه معرفی کند و یا تبلیغات‌شان را نشان دهد. راه دیگر درآمد این است که اطلاعات جمع‌شده از فرد را بصورت خام و یا پردازش شده به شرکتهای دیگر و سازمان‌های اطلاعاتی بفروشند. به قول معروف «این شرکتها چیزی به شما نمی‌فروشند، بلکه شما را میفروشند».

باسمه تعالی

اخیراً آقای ظریف صحبتهایی درباره پایان دوران قدر قدرتی آمریکا بیان کرده بود؛ و چنان سخنرانی میکرد که انگار تئوریسین دکترین «نه شرقی و نه غربی» از اول خود ایشان بودند. این تحول که مسئولین سیاسی ایران به رشدی برسند که در برابر دشمنان خود ضعف نشان ندهند، قطعاً تحول مثبتی است. اما هنوز نمیشود به اینکه چنین تحولی واقعاً رخ داده باشد، اطمینان داشت.

باسمه تعالی

امروز دیدم که عکس کنار هم نشستن ۴ رئیس‌جمهور قدیم و جاری در آمریکا، در مراسم ختم رسمی جرج بوش پدر، توجه بعضی‌ها را در ایران جلب کرده؛ و در حاشیه عکس چنین نوشته بودند که چطور همه آن‌ها کنار هم دوستانه می‌نشینند، اما در ایران یکی حصر می‌شود و یکی ممنوع‌التصویر و یکی منحرف! واقعیت این است که آمریکایی‌ها به ظاهرسازی، و یا به قول خودشان optics، بیشتر اهمیت میدهند. اما اگر به جزئیات توجه کنیم، درمی‌یابیم که باطن قضیه خیلی قابل غبطه خوردن نیست.

باسمه تعالی

ونزوئلا در این سالها خیلی نگران تهدید آمریکا است؛ و پس از به قدرت رسیدن راست‌گرایان در برزیل، خطر را جدی یافته و فعالانه تلاش میکند تا جلوی حمله مشترک کلمبیا و برزیل و احتمالاً آمریکا را بگیرد. هفته گذشته مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا به روسیه رفته بود تا آن‌ها را تشویق کند که در دفاع از ونزوئلا نقش فعال‌تری داشته باشند.

نتیجه این سفر این بود که امروز ۲ بمب‌افکن استراتژیک TU-160‌ و یک هواپیمای باری روسی در یک پرواز مستقیم، با طی مسافت ۱۰ هزار کیلومتری، به ونزوئلا رفتند.[1] از مهمات حمل شده توسط این هواپیماها و مدتی که قصد دارند در این کشور بمانند، هنوز خبری منتشر نشده است. این یک تحول مهم محسوب میشود، چون این هواپیماها میتوانند ظرف ۴۵ دقیقه از دریای کارائیب عبور کرده، و شهرهای ساحلی جنوب آمریکا را تهدید هسته‌ای کنند.

باسمه تعالی

یکی از معدود سلاح‌هایی که برای گلوبالیست‌ها باقی مانده، فروپاشی اقتصادی و سقوط بازار سهام است، تا بواسطه آن شورش اجتماعی و جنگ خیابانی در آمریکا شروع شود. تیم ترامپ تا بحال خیلی سعی کرده که اوضاع را کنترل کند و تیمی که به Plunge Protection Team معروف هستند، سعی دارند هربار که ارزش سهام شروع به سقوط میکند، ظرف یک یا دو روز اوضاع را به حالت قبل برگردانند و یا حداقل پایین آمدن ارزش سهام را تدریجی کنند.

اما فدرال رزرو، که یک بانک خصوصی متعلق به بانکداران اروپایی است، قصد دارد با افزایش نرخ بهره در اواخر دسامبر و در ۲۰۱۹، کاری کند که ورشکستگی بعضی مؤسسات اقتصادی اجتناب‌ناپذیر شده، فروپاشی اقتصادی رخ دهد.[1]

از طرف دیگر برنامه ملی‌گراها برای افشای مدارک جرم عوامل Deep State و دستگیری گسترده آن‌ها، قدم به قدم در حال پیشروی است. لذا آماده شدن تیم ترامپ برای مقابله با شرایط نامترقبه کاملاً قابل انتظار است.

اتفاقات دیگری در این چند روزه افتاده که نشان از این دارد که آن‌ها منتظر تحولاتی در آینده نزدیک هستند.

باسمه تعالی

روز چهارشنبه گذشته خانم Meng Wanzhou معاون مالی شرکت huawei، که دختر بنیان‌گذار این شرکت نیز هست، به درخواست آمریکا در کانادا دستگیر شد تا به این کشور استرداد شود. دلیلی که بعضی رسانه‌ها برای این امر ذکر کردند، تخطی شرکت Huawei از تحریم ایران و فروش گوشی موبایل به ایران بود.[1] این شرکت بزرگترین و مهمترین شرکت تکنولوژی در چین است و مظهر توان فنی چین محسوب میشود. لذا واضح است که چنین بهانه مضحکی نمیتواند دلیل قانع‌کننده‌ای برای دستگیری فردی به این مهمی باشد. دستگیری این فرد به‌قدری مهم بود که ظاهراً چین دو هواپیمای جنگی F/A-18 آمریکا در ساحل ژاپن را پس از آن سرنگون کرده است، تا فقط هشداری داده باشد.[2]

یکی از دلایلی که کشورهای زیادی شرکت Huawei را تحریم کرده‌اند، این است که شبکه تلفن همراه 5G طراحی شده این شرکت، در‌واقع به نحوی طراحی شده که امکان جاسوسی گسترده را برای چین فراهم میکند.[3] بنابراین به تدریج کشورهای بیشتری متوجه این امر می‌شوند که باید از نصب شبکه 5G چینی خودداری کنند. احتمالاً بخشی از تبلیغات درباره مضرات شبکه 5G و مرگ پرندگان، مربوط به زمینه‌سازی روانی برای جمع‌آوری این سیستم‌های چینی باشد.

باسمه تعالی

در این ماه‌های اخیر وقت زیادی برای اطلاع رسانی درباره اتفاقات سیاسی در آمریکا گذاشتم و حکمت نوشتن درباره این مباحث، علاقه شخصی این‌جانب به یک جناح نیست. دلیل آن این بود که رسانه‌های ایران، از همه جناح‌های سیاسی، تحت تأثیر رسانه‌های جناح چپ و گلوبالیست قرار دارند و به ندرت می‌شود خبر واقعی و درست، علی‌الخصوص درباره اوضاع سیاسی در غرب، در آن‌ها یافت. عموم مردم هم اقبال چندانی به مسائل سیاسی ندارند؛ و این بحران به مرور زمان در حال تشدید است.

عدم اطلاع از ماهیت صف‌بندی‌ها و جناح‌های سیاسی، باعث عکس‌العمل نامناسب در مقابل اتفاقات سیاسی شده و تصمیم‌های غلط ممکن است خسارات جبران‌ناپذیری را باعث شود.

یکی از دوستان ادعا میکرد که خراب شدن اوضاع اقتصادی مردم باعث می‌شود که اقبال مردم به مسائل سیاسی کم بشود. شخصاً چنین چیزی را قبول ندارم؛ و معتقدم قضیه درست عکس این است. پایین رفتن درک سیاسی به رأی غلط در انتخابات و در نهایت به فقر و کرنش در برابر دشمنان و رقبای بین‌المللی منجر میشود.

به همین دلایل اطلاع‌رسانی در زمینه مسائل سیاسی و تشویق عموم به بالا بردن سطح دانش سیاسی را اولویت خود میدانم.

باسمه تعالی

جرج هربرت واکر بوش، طولانی‌ترین عمر را دربین تمام روسای جمهور آمریکا داشت و مرگ او اتفاق غیرمنتظره و مهمی حساب نمیشود. طرح نظم نوین جهانی جرج بوش، یا New World Order، خیلی زودتر از خود او دفن شد؛ و به قول شبکه NBC به No World Order تبدیل شد.

اما این مطلب حواشی قابل ذکری دارد.

قبلاً در مقاله‌ای با عنوان «مرور اخبار دنیا در ماه سپتامبر ۲۰۱۸» آورده بودم که دکتر قلب بوش، حدود ۵ ماه پیش، در هنگام دوچرخه سواری با گلوله کشته شده بود و بعداً چنین صحنه‌سازی شد که ضارب هم خودکشی کرده است.[1] لذا از همان زمان بعضی‌ها معتقد بودند که جرج بوش درگذشته و به دلایلی مرگ او را مخفی میکنند. قتل دکتر بوش هم برای مخفی نگه داشتن این امر تا زمان مقتضی بوده است. اینکه بوش پدر با تزریق سم کشته شده و یا به مرگ طبیعی مرده، اصلاً اهمیتی ندارد. اما شایعاتی مبنی بر جلو انداختن مرگ او شنیده میشود.

ظاهراً خانواده بوش نگران این بودند که جرج بوش پدر بخاطر نقشی که در ترور جان اف کندی داشته، دستگیر شود، اعترافاتی داشته باشد و چیزهایی را اقرار کند. اما از طرف دیگر انتشار خبر زود هنگام مرگ او باعث میشد که اعضای مافیای آن‌ها دیگر از خانواده تبعیت و اطاعت نداشته باشند و کنترل مافیا از دست آن‌ها خارج شود.