اعزام بمبافکنهای استراتژیک Tu-160 روسیه به ونزوئلا
تاریخ نشر:باسمه تعالی
ونزوئلا در این سالها خیلی نگران تهدید آمریکا است؛ و پس از به قدرت رسیدن راستگرایان در برزیل، خطر را جدی یافته و فعالانه تلاش میکند تا جلوی حمله مشترک کلمبیا و برزیل و احتمالاً آمریکا را بگیرد. هفته گذشته مادورو رئیسجمهور ونزوئلا به روسیه رفته بود تا آنها را تشویق کند که در دفاع از ونزوئلا نقش فعالتری داشته باشند.
نتیجه این سفر این بود که امروز ۲ بمبافکن استراتژیک TU-160 و یک هواپیمای باری روسی در یک پرواز مستقیم، با طی مسافت ۱۰ هزار کیلومتری، به ونزوئلا رفتند.[1] از مهمات حمل شده توسط این هواپیماها و مدتی که قصد دارند در این کشور بمانند، هنوز خبری منتشر نشده است. این یک تحول مهم محسوب میشود، چون این هواپیماها میتوانند ظرف ۴۵ دقیقه از دریای کارائیب عبور کرده، و شهرهای ساحلی جنوب آمریکا را تهدید هستهای کنند.
روسیه هرچند تا کنون کمکهای فراوانی به ملیگرایان آمریکایی کرده، بر سر بعضی مسائل با آمریکا رقابت دارد و در چند مورد هم آنها را مقصر میداند. به عنوان نمونه روسیه بر سر صادرات نفت و گاز به اروپا رقیب آمریکا محسوب میشود. در مورد اوکراین نیز آمریکا میتوانست نقش مثبتتری داشته باشد و حداقل پهپادهای خود را برای جاسوسی از روسیه نفرستد. این پهپادها تا زمانی که پوتین دستور مستقیم شلیک به آنها را صادر کرد، در اطراف کریمه جاسوسی میکردند.
درباره اینکه روسیه چه منافعی در ونزوئلا دارد، هنوز مطالعه درستی نکردهام. اما احتمالاً مانورهای هوایی اخیر آمریکا، که در مقاله قبل درباره آن توضیح دادم، باعث شده که روسیه به نمایش قدرت و تهدید روی آورد، تا کسی هوس حمله به ونزوئلا را نداشته باشد.
اما نکته جالب توجه این است که این اتفاق به اندازه اعلام خبر اعزام ناوشکن سهند و خارک به ونزوئلا در آینده نزدیک، نگرانی ایجاد نکرده است.[2] اخیراً امیر دریادار تورج حسنی مقدم «جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش» اعلام کرده بود که این دو ناو برای ۵ ماه به ونزوئلا اعزام میشوند. بعضی تحلیلگران معتقدند که حضور ناوهای ایرانی قطعاً به اعزام یک ناوهواپیمابر آمریکا به سواحل ونزوئلا منجر خواهد شد.
اینکه ایران در آبهای بینالمللی حضور پیدا کرده، بتواند از منافع ملی خود دفاع کند، قطعاً تحول مثبتی محسوب میشود. اما چند نکته درباره ونزوئلا وجود دارد که باید قبل از هر همکاری نظامی با این کشور در تصمیمسازی لحاظ شوند:
- ونزوئلا در سالهای اخیر شرایط اقتصادی سختی را تجربه کرده است و همه این فشارهای اقتصادی به علت دشمنی آمریکا نبود. بلکه سیاستهای غلط دولت سوسیالیست و برنامههای استعماری چین نیز در ایجاد این شرایط دخیل بودند. در این سالها حدود ۴ میلیون نفر از جمعیت از این کشور فرار کردهاند. در حالی که این کشور در رده اول یا دوم ذخایر اثبات شده نفت و طلا قرار دارد و به هیچوجه نباید دچار فقر و ورشکستگی اقتصادی شود. چین در این سالها کاری با ونزوئلا کرده که عملاً مالک و تصمیمگیر اصلی منابع نفتی این کشور شده است.
- وقتی ترامپ در روز ۱۱ آگوست امسال ونزوئلا را تهدید نظامی کرد، اکثر خبرگزاریها این خبر را مخابره کردند.اما اخبار مربوط به آموزش گروه Antifa توسط سیستم اطلاعاتی ونزوئلا و گروه Colectivo کمتر شنیده میشود. ونزوئلا برای ایجاد اغتشاش در آمریکا سرمایهگذاری زیادی کرده است.
- چین برنامههای زیادی برای نفوذ در آمریکای مرکزی دارد و احداث کانال در نیکاراگوئه و تسلط بر ونزوئلا را برای حمله آتی به آمریکا و تصرف این کشور، نیاز دارد. برنامههای گلوبالیستها برای مستقل کردن کالیفرنیا پیشرفت زیادی داشته و چین نقش مهمی در این کار داشته است. همین امر دولت ملیگرای آمریکا را به شدت نگران کرده است. آنچه که در رسانهها درباره جنگ تجاری بین این دو کشور، و اعمال تعرفه بر کالاها میشنویم، نسخهای است که برای افکار عمومی و مصرف عوام تهیه شده است. دعوای اصلی سر این است که گلوبالیستها در این سالها بسیاری از اسرار تکنولوژیک و نظامی آمریکا را به چین منتقل کردهاند و از نظر اقتصادی نیز کاری کردهاند که چین بتواند جایگزین آمریکا به عنوان موتور محرکه گلوبالیسم، باشد. شرکتهای اینترنتی، مثل گوگل، نیز در حال انتقال به چین هستند تا به تدریج اینترنت نسخه ۲ را از این کشور اداره کنند.
- دعوای چین و آمریکا دعوای مرگ و زندگی است. طبعا آمریکا نمیتواند حضور چین را در حیاط خلوت خود تحمل کند و دیر یا زود باید برای مقابله با چین، اقدامی بکند.
- در اینکه هر دو جناح گلوبالیست و ملیگرا در آمریکا از ایران کینه به دل دارند، شکی نیست. اما قدرت گرفتن بیش از این چین گلوبالیست نیز به مراتب برای ایران بدتر است. انشاءالله در یک مقاله مستقل باید علت این امر را تشریح کنم.
بطور خلاصه بر این باورم که حضور نظامی ایران در آبهای بینالمللی برای نمایش قدرت، اقدامی قابل تحسین است. اما همکاری با چین برای شکست نظامی آمریکای ملیگرا قطعاً یک اشتباه استراتژیک است. خطری که از جانب چین ایران و اسلام را تهدید میکند، از نوع تهدید قوم مغول است، در حالی که هیچکدام از کشورهای غربی توان و ظرفیت چنین تهدیدی را ندارند.
[1] Russia sends 2 nuclear-capable bombers to Venezuela https://www.militarytimes.com/flashpoints/2018/12/10/russia-sends-2-nuclear-capable-bombers-to-venezuela/
[2] Will Iran warships in Venezuela cause alarm? This is going to bother neighboring countries https://www.miamiherald.com/news/nation-world/world/americas/venezuela/article222843240.html
سلام
با تشکر از این مطلب
کسانی که در ایران چنین تصمیماتی رو اتخاذ میکنن،مگه زیر نظر رهبری نیستن؟
البته درک برخی از سیاسیون رده بالای ایرانی از تحولات جهانی بسیار پایین هست و متاسفانه برخی از همین افراد در سطح کلان،تصمیم سازی و اقناع جامعه رو به عهده دارن
البته شاید هم خیانت پیشه هستن(مثل کثیری از نمایندگان مجلس و برخی چهره های به ظاهر انقلابی)
مساله دیگه این هست که اوضاع بشدت آخرالزمانی شده
ایکاش تحلیل های آخر الزمانی هم داشته باشید و از این جنبه هم به تحولات نگاهی بیندازید
شخصا معتقدم تا این دولت سر کار هست،امیدی به جهت گیری های بین المللی ایران نیست
و احتمالا امر ظهور هم تا بعد از این دولت به تاخیر بیفته
ضمن عرض سلام و تشکر،
امیدوارم زیر نظر رهبری باشد. چند وقت پیش روحانی در سخنرانی پیش نظامیها میگفت که اگر ارتش زیر نظر من باشد خیلی قدرتمند میشود. همین حرفها آدم را نگران میکند.
مردم بدبخت ایران از اول انقلاب تا الان جز بدبختی ندیدن و نخواهند دید