باسمه تعالی

دیروز قسمت دوم فیلم مستند Plandemic منتشر شد. این فیلم را میتوانید در لینک [1] مشاهده کنید. سایت رسمی این فیلم را در لینک [2] میتوان یافت.

هدف این فیلم مستند اطلاع‌رسانی درباره ماهیت سازمان بهداشت جهانی، CDC آمریکا، و صنعت شیطانی واکسن‌سازی است. اینکه چطور مجموعه این سازمان‌های گلوبالیستی توانستند یک بیماری عادی را تبدیل به چیزی کنند که بتوان با آن یوغ بندگی به گردن همه مردم دنیا انداخت، باید برای جهانیان روشن شود.

سازمان CDC درواقع یک شرکت خصوصی واکسن‌سازی است، که توانسته خود را یک سازمان نیمه‌دولتی جا زده، و به این ترتیب ادعای اعتبار و اختیار در تصمیم‌گیری درباره سرنوشت مردم را داشته باشد.

باسمه تعالی

لینک [1] داستان زنی روسی در قرن ۱۸، به نام Valentina Vassilyeva، را شرح میدهد، که ۶۹ فرزند به دنیا آورده، و رکورد بیشترین زایمان را در تاریخ ثبت کرده است.

این خانم طی ۴۰ سال ۲۷ زایمان داشته، که ۱۶ بار آن دوقلو، ۷ بار ۳ قلو، و ۴ بار آن ۴ قلو بوده‌اند. از این تعداد فرزند، فقط ۲ نفر آن‌ها در کودکی تلف شده‌اند.

اما این اتفاق تنها نکته شگفت‌انگیز زندگی آن خانواده نبود. بعد از فوت این خانم، شوهرش فئودور، ازدواج مجدد میکند، و همسر بعدی نیز ۶ بار دوقلو، و ۲ بار ۳ قلو می‌زاید؛ که در جمع ۱۸ بچه میشود. در سال ۱۷۸۲ در آمار دولتی، لیست اعضای این خانواده شامل ۸۲ فرزند بود.

فرض عموم این است که برای چند قلو زائیدن، یک خانم باید بیش از یک تخمک در هر بار تولید کند. اما مواردی مثل مورد خانواده فوق این احتمال را مطرح کرده، که شاید مردها هم در چند قلو بودن بچه‌ها نقش داشته باشند.

باسمه تعالی

قبلا درباره کتاب آقای Arthur Firstenberg مطلبی نوشته بودم.[2] ایشان در مقاله اخیر خود ۱۴ مقاله علمی را لیست کرده است، که ثابت میکنند ماسک صورت، صرفنظر از نوع آن، حتی در اتاق جراحی نیز کارآیی ندارند.[1]

ایشان یک تحقیق از ۴۰ سال پیش، توسط دکتر Neil Orr را ذکر میکنند، که طی آن پزشکان بیمارستان تصمیم گرفتند برای ۶ ماه در اتاق‌های جراحی ماسک نزنند؛ تا بتوانند تفاوتهای استفاده کردن و نکردن از ماسک را اندازه‌گیری کنند.

آن‌ها با تعجب یافتند که میزان عفونت گزارش شده در زخم‌های حاصل از جراحی، به نصف تقلیل پیدا کرد. جمع‌بندی آن‌ها این بود که ماسک خود عامل اجتماع و رشد باکتری‌ها و میکروبها است.

باسمه تعالی

اگر کسی مایل است درباره بیماریهای واگیردار، مانند آنفلونزا، تحقیق کند، مطالعه کتاب‌«The Invisible Rainbow» نوشته «Arthur Firstenberg»، چاپ شده در ۲۰۲۰، ضروری است. مطالبی که در ذیل آمده عمدتاً نقل از این کتاب است:

حدود سال ۱۵۸۰ میلادی در ایتالیا یک اپیدمی ناشناخته‌ای رخ داد، که پس از آن چند بار دیگر نیز تکرار شد. مشاهدات نشان میداد که هر بار این اپیدمی رخ میداد، در چندین نقطه دور از هم، حتی در قاره‌های مختلف، همزمان بیماری شیوع می‌یابد. همین نکته محققین آن دوران را برآن داشت که دنبال یک عامل جهانی بگردند. آن‌ها انفجارهای خورشیدی (Coronal Mass Ejection -CME) را با زمانهای اپیدمی مطابقت دادند، و یافتند که هر زمان که انفجارهای خورشیدی شدت میگیرد، بیماری مرموز نیز شایع میشود.

به همین دلیل این بیماری "Influenza delle stelle" یا «بیماری تأثیر ستارگان» نام گرفت، که بعداً به Influenza و flu تقلیل یافت. برای محققین آن دوران واضح بود که هربار اختلالی در میدان‌ مغناطیسی زمین رخ دهد، باید انتظار مشاهده عوارضی را در مردم نقاط مختلف عالم داشته باشند.

این روایت درباره علت آنفلونزا، به عنوان روایت حاکم، در کل قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، شناخته میشد.

در قرن بیستم، با توسعه شبکه برق AC و اختراع رادیو، متوجه شدند که امواج الکترومغناطیس نیز میتوانند مشابه عوارض انفجارهای خورشیدی را ایجاد کنند. علی الخصوص استفاده گسترده و نظامی از رادیو در جنگ جهانی اول همزمان شد با شیوع آنفلونزای اسپانیایی.

باسمه تعالی

ویدیوی زیر را در توئیت لینک [1] یافتم. این ویدیو قطعه‌ای از مصاحبه Kary Mullis، برنده جایزه نوبل شیمی سال ۱۹۹۳، را نشان میدهد.

در این مصاحبه او چنین ادعا میکند که هرچه جستجو کرده،‌ نتوانسته سندی برای اثبات ربط ویروس HIV با بیماری ایدز بیابد. فرض همه این است که این ربط بطور علمی ثابت شده، و جزء مسلمات است. اما هیچ‌کس نمیداند این فرض از کجا آمده است.

باسمه تعالی

غلط بودن بسیاری از مبانی نظری طب مدرن دهها سال است که در خود غرب اثبات شده است. اما طب مدرن، و هر پدیده غلط و شیطانی دیگر که در ایران ظهور میکند، را به غرب نسبت داده، و آن را نتیجه فرهنگ غربی میدانند. در حالی که این طرز برخورد تا حدودی گمراه‌کننده است.

جوامع غربی درست دچار همان مشکلاتی هستند که جوامع شرقی با آن دست و پنجه نرم میکنند. اینکه مشکل مشترک را شرق به غرب نسبت بدهد، و یا غربیها به شرقیها نسبت دهند، پرت کردن حواس مردم از دشمن مشترک، و آدرس غلط دادن، است.

گروه‌های شیطانی فعالیت خود را در غرب زودتر از بقیه دنیا گسترش دادند، و به همین دلیل کارهای شیطانی آن‌ها، از دید شرقیها، به نام فرهنگ غربی تمام شده است. همان پدیده‌ها دیر یا زود به ایران رسیده، و یا خواهند رسید. بسیاری از این پدیده‌ها، هرچند در غرب زودتر شروع شده، اما زمانی که به ایران میرسند، ممکن است پایدارتر و عمیق‌تر ظاهر شوند.

باسمه تعالی

در کانال تلگرام درباره نقش بیل گیتس، و دیگر گلوبالیستها، در راه‌اندازی اپیدمی ویروسی جاری، نوشته بودم؛ و اگر برای کلمه گیتس یا Event 201 جستجو بفرمایید، مطالب متعددی را خواهید یافت.

شواهد متعدد دیگری، مانند فیلمها و بازیهای کامپیوتری، نیز وجود دارند که نشان‌دهنده این هستند که پندمیک ویروسی از سالها قبل برنامه‌ریزی شده بود. به عنوان نمونه فیلم صحبت اوباما در سال ۲۰۱۵، درباره احتمال شیوع بیماری در ۵ سال دیگر را رسانه‌های متعددی پخش کردند.

شاهد دیگری که برای این موضوع میتوان ارائه کرد، مقاله‌ای است که بنیاد راکفلر در سال ۲۰۱۰، تحت عنوان «سناریوهای محتمل در آینده پیش رو» منتشر کرد. لینک [2] درباره این مقاله مفصل بحث کرده است.

باسمه تعالی

احتمالا درباره گروه Skull& Bones و انتخاب عدد 322 به عنوان سمبل توسط آن‌ها شنیده باشید. این عدد فقط یک عدد تصادفی نیست، و مفهومی در پس آن است. گروه‌های شیطانی از اعداد در سحر و دیگر علوم غریبه خود استفاده میکنند.

مثلاً BBC معادل جفری وارونه 322 است. این رسانه اسم خود را مطابق این عدد انتخاب کرده، تا مخاطب را سحر کند.

کسانی که بیماری کووید۱۹ را به بهانه اختصار CV مینامند، نیز قصد دارند تأثیر این بیماری را افزایش دهند. چون C معادل ۳ و V معادل ۲۲ است.

باسمه تعالی

یکی از مقامات شهری در شهر San Diego کالیفرنیا، آمار جالب توجهی درباره تلفات بیماری Covid-19 در این شهر ارائه کرد. او ادعا میکند که در شهر ۳.۳ میلیون نفری San Diego تعداد ۱۹۴ تلفات در اثر کروناویروس جدید گزارش شده است. اما بررسی دقیق نشان داده که مرگ ۱۸۸ نفر آن‌ها به علل و عوامل دیگر، مثل آنفلونزا و سکته و ذات‌الریه و غیره، بوده است.[1]

باسمه تعالی

در سالهای گذشته بحث تلاش سازمان‌های اطلاعاتی و گلوبالیستی، برای جمع‌آوری ژنوم اقوام مختلف، نگرانی‌هایی را در ایران ایجاد کرد. این تلاش عمدتا از طریق شرکتهای خصوصی، و تحت عنوان اهداف خیرخواهانه انجام میشد.[1] در ایران نیز سلبریتی‌ها در تشویق مردم به ارسال نمونه ژنوم خود نقش داشتند.

در اینکه گروه‌های زیادی در دنیا هستند که اهداف شیطانی را دنبال میکنند، شکی نیست. هوشیار بودن و گول دشمنان را نخوردن، هم خیلی خوب است. اما نکته‌ای که نگرانی‌ها را کم خواهد کرد، این است که دستکاری موفق در ژنوم انسان، و ساخت سلاح بیولوژیک ضدنژادی، کار ساده‌ای نیست. تلاش‌های زیادی که در این راه میشود، بیشتر نتیجه ساده‌انگاری است. بعضی از دانشگاهیان و آزمایشگاههای تحقیقاتی نیز با اغراق در این‌باره، سعی دارند سرمایه برای تحقیقات خود جلب کنند.