باسمه تعالی
شبیهسازی عملیات نظامی را به اصطلاح «بازی جنگ» میگویند. فرض این است که بازی جنگ میتواند نتیجه یک جنگ را قبل از درگیر شدن واقعی در میدان، نشان دهد و به تصمیمسازی در مورد ورود در جنگ کمک کند. البته همیشه نتیجه بازیهای جنگ مطابق دلخواه درنمیآید. در بازی جنگ سپاه خودی را با آبی، و دشمن را با قرمز مشخص میکنند. یک واحد سفید هم کنترل صحنه و داوری را به عهده دارد.
در سال ۲۰۰۱ یک بازی جنگ، به نام Unified Vision 2001، اجرا شد، که هدف آن کشوری با مشخصات ایران بود، بدون اینکه نامی از ایران آورده شود.[1] در این بازی جنگ فرض بر این بود که توان نظامی دو طرف در ۵ سال آینده را فرض کنند و بر اساس آن نتیجه جنگ را مشخص کنند. دخالتهای واحد سفید در از بین بردن ۲۱ موشک بالستیک سپاه قرمز، باعث اعتراض فرمانده این سپاه، به نام ژنرال Paul Van Riper شد. سال بعد یک بازی جنگ دیگر به نام Millennium Challenge 2002 ترتیب داده شد، که تا آن تاریخ پرهزینهترین بازی جنگ بود.[2] برای این بازی جنگ حدود ۲۵۰ میلیون دلار هزینه شد.
این ژنرال Marine سعی کرد خود را بجای فرماندهان ایرانی ببیند و نحوه تفکر و تصمیمگیری خود را به آنها نزدیک کند. او حتی اسم رمز عملیات خود را «الله اکبر» انتخاب کرد. او به محض نزدیک شدن کشتیهای جنگی آبی و عبور آنها از نقطهای که نشان میداد جنگ حتمی است، ظرف ده دقیقه ۱۶ کشتی جنگی آبی را غرق کرد و ۲۰ هزار تلفات روی دست آنها گذاشت. او با تعداد زیادی از قایقهای پر از مواد منفجره و هدف قرار دادن کشتیها با آنها، همه نیروی دریای آبی را غرق کرد.
واحد سفید، که انتظار این پیروزی قاطع را برای تیم قرمز نداشت، و باید جواب ۲۵۰ میلیون دلار خرج این بازی را میداد، سریعاً نتیجه جنگ را برگرداند و همه کشتیهای غرق شده را دوباره شناور کرد. حتی پس از آن، وقتی Riper فرمان هدف قرار دادن V-22 ها را داد، واحد سفید به او اطلاع داد که اجازه هدف قرار دادن آنها و هواپیماهای انتقال نیروی C-130 را ندارد. به علاوه تیم قرمز را مجبور کرد که همه دفاع ضدهوایی خود را از استتار خارج کند تا تیم آبی بتواند آنها را راحت هدف بگیرد.