آیا بین ایران و آمریکا جنگ نخواهد شد؟
Posted On:باسمه تعالی
چند روز پیش مقالهای خواندم که در آن ۱۶ دلیل برای اینکه چرا «جنگ نخواهد شد» لیست شده بود. همه این دلایل بر اساس چند پیشفرض بنا شده بود که چندان معتبر نبودند.
باسمه تعالی
چند روز پیش مقالهای خواندم که در آن ۱۶ دلیل برای اینکه چرا «جنگ نخواهد شد» لیست شده بود. همه این دلایل بر اساس چند پیشفرض بنا شده بود که چندان معتبر نبودند.
باسمه تعالی
بسیاری از آنهایی که اخبار سیاسی دنیا را در دهههای اخیر دنبال میکنند، تمام سناریویی که در بازارهای مالی دنیا در جریان است، را در طی سالهای گذشته بارها شنیدهاند و آنچه در حال رخ دادن است، برای آنها حکم یک فیلم سینمایی تکراری دارد.
از زمانی که جرج بوش اول بحث «نظم نوین جهانی» را مطرح کرد، این نکته برای همه واضح نبود که منظور او ایجاد نظمی به محوریت آمریکا نیست. بلکه قرار این بود که با برداشته شدن تعریف ملت-دولت و تقسیم کشورهای بزرگ به واحدهای سیاسی قابل کنترل، یک جامعه جهانی ایجاد شود که توان تخلف از برنامهها و فرامین رهبران نظم نوین را نداشته باشد. آمریکا هم از این مطلب مستثنا نبود. انتخاب اوباما توسط جناح چپ به ریاست جمهوری از جهات مختلف به نحوی تنظیم شده بود که باورهای مذهبی و نژادی جامعه را هدف بگیرد و آنها را برای یک جامعه جهانی آماده کند. برنامه متولیان طرح «نظم نوین جهانی» از اول این بود که آمریکا را به واحدهای سیاسی کوچکتری تقسیم کنند و واحد پول دیگری به جای دلار آمریکا، معرفی کنند. قبل از دلار، پوند انگلیس عنوان پول جهانی یا reserve currency را داشت و در سال ۱۹۴۵ دلار چنین موقعیتی را پیدا کرد. دلار هم در حال رسیدن به پایان دوره خود است. بحث بر سر این نیست که آیا دلار میتواند به عنوان ارز جهانی باقی بماند یا نه؛ بلکه بحث این است که آیا دلار، مثل پوند انگلیس، میتواند به عنوان ارز ملی باقی بماند و یا کلا نابود میشود.
باسمه تعالی
پس از شکست هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، جناح چپ در آمریکا، که نمیخواست باور کند که سیاستهای غلطشان مردم را از رأی دادن به آنها بازداشته، سعی کرد فرافکنی کرده، دخالت روسیه در انتخابات را بهانه شکست خود معرفی کند. این ماجرا با انتصاب رابرت مولر به عنوان بازپرس پرونده ادامه پیدا کرد و هنوز بطور روزمره مطالبی درباره آن در رسانهها منتشر میشود. اما این ماجرا زوایایی دارد که توجه به آنها نیز خالی از لطف نیست.
شخصاً با اینکه نمیتوانم ادعا کنم که از تمام واقعیت آنچه در پشت پرده در جریان است خبر دارم، و همه رازهای این سیستم سیاسی را میشناسم، رئوس مطالبی را که احتمالاً کمک به اهل تحقیق کند، عرض میکنم.
باسمه تعالی
قبلاً در همین وبلاگ درباره تحرک جناح چپ در آمریکا برای تسخیر مجلسین و متعاقب آن رأی دادن به عدم کفایت سیاسی ترامپ، به منظور جایگزین کردن او با هیلاری کلینتون، نوشته بودم. بالا گرفتن اختلافات سیاسی و تند شدن روزافزون شعارهایی که دو جناح سیاسی متعارض بر علیه یکدیگر میدهند، امری انکار ناپذیر است. اما این کشمکش سیاسی پیچیدگیهایی دارد که تحلیل آنها ساده نیست و بعضا تحلیل گران سیاسی ایران را به اشتباه می اندازد.
باسمه تعالی
یکی از اخبار هفته گذشته این بود که دولت نیوزیلند ممنوعیت خرید خانه توسط خارجیها را تصویب کرد. ثروتمندان زیادی از ملیتهای مختلف علاقه به خرید خانه و زمین در نیوزیلند دارند. تصور عموم آنها این است که اگر شرایط جاری دنیا به هم ریخت و جنگ بزرگی رخ داد، نیوزیلند جای آرامی خواهد بود و از هیاهوی عالم به دور است.
باسمه تعالی
دو روز پیش خبر رسید که پوتین، رئیسجمهور روسیه، دستور آمادهباش جنگی به نیروهای نظامی شرق و مرکز روسیه داده است. اما دلیل این کار را کسی بحث نکرد. لذا برآن شدم که دراین باره مطلبی را عرضه کنم.
باسمه تعالی
امسال اخبار حوادث طبیعی شبیه سالهای قبل نیست. به عنوان نمونه ماه گذشته در ژاپن چنان باران شدیدی آمد که سیلهای زیادی به راه انداخت و حدود ۲۰۰ نفر در این حادثه جان باختند. بلافاصله موج گرمای بیسابقه، حدود ۴۰ درجه سانتیگراد، شروع شد که ۳۰ نفر دیگر را کشت. بعد از آن توفان سهمگین Jongdari هرچند موج گرما را پایان داد، اما با باد و باران مناطق جنوبی ژاپن را درنوردید وخسارتهایی به بار آورد. اخبار آب و هوای سوئد هم امسال غیرمعمولی است. امسال میزان بارندگی حدود یک هفتم متوسط سالانه بود که باعث خشکسالی شد. به همین دلیل موج گرمای تابستانی آتشسوزیهای گستردهای را در سراسر سوئد به همراه داشت. ۴۹ آتش گسترده به حدی وسیع بود که ماموران و تجهیزات آتشنشانی از سراسر اروپا برای خاموش کردن آتش اعزام شدند. اما در همان زمان در شهر Uppsala چنان باران شدیدی آمد که ایستگاه مرکزی قطار شهر را آب گرفت و مردم از آن به عنوان استخر شنا استفاده کردند. چند روز پیش نیز در مقالهای تحت عنوان «آتش سوزی در مناطق نزدیک به قطب شمال» بعضی از اخبار غیر معمول طبیعی امسال را آورده بودم.
اما حساب آتش سوزی های کالیفرنیا از همه اتفاقات طبیعی جدا است. این حادثه به قدری عجیب است که هم اهل فیزیک و هم اهل موعظه باید مدتها درباره آن بحث و تحقیق کنند. شخصاً در عجبم که چرا اهل تحقیق و اهل عبرت کمتر درباره آن روشنگری میکنند.
باسمه تعالی
برای آنهایی که واقعاً میخواهند درباره آینده پیش روی اقتصاد آمریکا مطالعه کنند و به دوراز حب و بغض و اظهارنظرهای شخصی، تصویری دقیق داشته باشند، مقاله دو هفته پیش آقای David Stockman قابل توصیه است. [1] ایشان دو دوره نماینده کنگره و در زمان رونالد ریگان یکی از مدیران مالی کاخ سفید بود. در اینجا خلاصهای از مطالب مهم این مقاله را میآورم:
باسمه تعالی
گوگل یکی از چندین شرکت بزرگ فعال در اینترنت است که علاوه بر جاسوسی و جمعآوری اطلاعات، وظیفه شکلدهی افکار عمومی را به عهده دارند. این مجموعه شرکتها حصاری دور افکار عمومی درست کردهاند که کم و بیش ذهن مخاطبین را تحت تاثیر قرار میدهند. به همین علت بعضیها این مجموعه را Internet gulag مینامند. گولاگ اسم زندان معروف شوروی برای مخالفین سیاسی بود و معروف بود که کسی از آن زنده خارج نمیشود. این مجموعه تحت کنترل جناح چپ و به اصطلاح Deep State هستند. به همین دلیل مدتها است که گوگل نتایج جستجو را به نحوی سامان میدهد که نسبت به جناح راست و شخص ترامپ توهینآمیز باشد. البته معمولا تقصیر چنین چیزهایی را به گردن الگوریتم هوشمصنوعی و تلاش عدهای دیگر برای تاثیر بر این الگوریتمها می اندازند. به عنوان نمونه اگر در قسمت Images دنبال Orange Buffoon بگردید، چنین صفحهای نشان داده میشود:
باسمه تعالی
شاید اولین عکسالعملی که از خواندن این نوشته خواهید داشت، این باشد که «چنین چیزی محال است» و یا «این فقط یک خیال پردازی است». در حالی که آنچه قصد دارم در این مقاله بیان کنم فقط یک تحلیل نیست و اخباری، هرچند غیرقابل راستیآزمایی، وجود دارد که خبر از برنامهریزی جدی غرب برای این واقعه، و امید آنها به موفقیت این طرح دارد. نشانههای زیادی نیز وجود دارد که حاکی از این است که دیگر بازیگران بینالمللی نیز به موفقیت این طرح دل بسته اند.
اما قبل از توضیح بیشتر اجازه بدهید با یک مقدمه شروع کنم.