باسمه تعالی

سوء مدیریت در ونزوئلا سالها است که باعث تورم و فقر و گرسنگی بخش عمده‌ای از مردم شده است؛ اما خبرهای آن در رسانه‌های گلوبالیستی، بازتاب زیادی نداشت. مسأله انتخابات ریاست‌جمهوری ونزوئلا بیش از ۹ ماه است که در این کشور تنش سیاسی ایجاد کرده است. اما تنها وقتی اسم ونزوئلا در این رسانه‌ها شنیده می‌شود که ترامپ از رئیس جدید پارلمان، Guaido، به عنوان رئیس‌جمهور موقت، حمایت میکند. پس از آن تمام رسانه‌های گلوبالیستی، همه تقصیر کاستی‌ها و مشکلات سالهای اخیر ونزوئلا را به گردن آمریکا و دخالت نظامی این کشور می‌اندازند. پس از آن در ایران نیز موجی از تبلیغات درباره امپریالیستی بودن آمریکا و تلاش این کشور برای سلطه بر نفت ونزوئلا، به راه افتاد.

در این تردیدی نیست که اگر از هر کدام از دولت‌های جهان پرسیده شود که‌ «آیا میخواهید نفت ونزوئلا مال شما باشد؟» هیچ کدام جواب منفی نمی‌دهند. اما اکثر این دولتها واقف هستند که برای تحقق این آرزو باید هزینه خیلی زیادی بکنند. دولت آمریکا نیز از این مطلب استثناء نیست. ترامپ با مشکلات عدیده داخلی و تهدید در مرزهای جنوبی خود روبرو است. هرگونه درگیری خارجی، فرصت حل مسائل داخلی را از او خواهد گرفت. قاعدتاً نباید او از چنین چیزی استقبال کند؛ و بنابراین باید موضعگیری ترامپ در قضیه ونزوئلا درست تحلیل شود.

سوءتفاهم درباره جایگاه آمریکا در صحنه جهانی

تصوری که ما بطور سنتی داریم، این است که آمریکا ابرقدرت اول دنیا است؛ که با یک اشاره میتواند نظام حاکم بر بسیاری از کشورها را سرنگون کند. بودجه نظامی آمریکا هنوز معادل بودجه ۱۲ کشور دیگر دارای بالاترین بودجه‌های نظامی دنیا است. اما این بودجه معیار خوبی برای مقایسه توان نظامی و قدرت انجام عملیات نظامی نیست.

تاریخ مصرف بسیاری از اطلاعات قدیمی، در حال حاضر گذشته و باید تصویری که از آمریکا در ذهن داریم را به‌روز کنیم. بجای تصویری که از عمو سام در ذهن داریم، باید یک عمو سام ژنده‌پوش که برای پول حاضر است دست به هر کاری بزند، را در ذهن تصور کنیم. همانطور که وقتی قهرمان‌های زیبایی اندام پیر میشوند، قیافه آن‌ها با ایام جوانی فرق دارد؛ حال و روز عمو سام نیز با گذشته خیلی فرق کرده است.

دلایل ترامپ برای اعلام حمایت از Guaido

دلیل اول

تعداد قابل توجهی از نئوکان‌ها هنوز در دولت ترامپ حضور دارند. این افراد تغییر شرایط دنیا را خوب درک نکرده‌اند و هنوز تصور میکنند که بازگشت به موضع ابرقدرت اولی برای آمریکا عملی است. حذف همه این افراد در این مرحله ساده نیست. بنابراین ترامپ، در درجه اول، به دنبال سرگرم کردن نئوکان‌ها در صحنه‌های خارجی، مثل ونزوئلا، است؛ تا فرصت کار در داخل را از او نگیرند. برنامه جان بولتون برای ارسال ۵ هزار نفر از سربازان آمریکایی به کلمبیا، نمیتواند به جنگ منجر شود؛ و فقط تیم او را سرگرم خواهد کرد. چون برای همه واضح است که ونزوئلا ۲ میلیون سرباز آماده دارد، که برای جنگ در مناطق استوایی تعلیم دیده‌اند؛ اما سربازان آمریکایی تجربه این مدل جنگ را از بعد از ویتنام ندارند.[1]

دلیل دوم

ترامپ اخیراً از کاهش قیمت نفت حمایت کرده بود؛ و این مطلب موج اعتراض شرکتهای Oil shale را به دنبال داشت. یکی از نکات قابل توجه در صحنه سیاسی آمریکا، و خیلی از کشورهای دیگر، این است که شرکتهای بزرگ پول زیادی خرج میکنند که بتوانند روی تصمیم‌های کلان سیاسی اثر بگذارند. تأمین بودجه تبلیغات یک کاندیدای خاص برای تصدی پست‌های سیاسی، و یا رشوه برای تصویب و عدم تصویب یک لایحه، از شگردهای این شرکت‌ها محسوب میشوند. برخلاف تصور عموم، بسیاری از سیاست‌های خارجی آمریکا، نتیجه یک استراتژی امپریالیستی کلان نیست. بلکه حاصل همین تلاش شرکتهای بزرگ است، که سعی میکنند روی روابط سیاسی به نحوی تاثیرگذاری کنند که به نفع آن‌ها باشد. به عنوان نمونه بخش عمده‌ای از دمیدن بر آتش دشمنی با ایران، نتیجه تلاش سرمایه‌گذاران روی پسته در کالیفرنیا است.[2] یکی از این افراد Stewart Resnick است که از هیچ تلاشی برای نابودی ایران دریغ نمیکند؛ تا بتواند سهم بیشتری از بازار پسته دنیا کسب کند.

شرکتهای نفتی و Fracking تنها زمانی سودآور هستند که قیمت نفت بالا باشد. این شرکتها زمانی که قیمت نفت بالا بود، سرمایه‌گذاری زیادی روی oil Shale کرده‌اند. پایین آمدن قیمت، باعث ورشکستگی این صنایع میشود. اما این روشهای استخراج نفت، عوارض زیست‌محیطی زیادی دارد و به نفع هیچ کشوری نیست که چنین تکنولوژی را گسترش دهد. یکی از دلایل تلاش ترامپ برای کاهش قیمت نفت، جلوگیری از صدمات زیست‌محیطی کار این شرکتها است. تبلیغات ترامپ در داخل آمریکا این است که بزودی در ونزوئلا یک دولت همسو سر کار خواهد آمد و مثلاً ۵۰٪ نفت این کشور مال شرکتهای آمریکایی می‌شود و دلیلی برای تسلیم شدن در برابر این شرکتهای oil Shale وجود ندارد.

دلیل سوم

آمریکا بطور فزاینده‌ای نگران حضور چین در آمریکای لاتین و مکزیک است. قبلاً در مقاله‌ای درباره برنامه‌ریزی چین برای فتح سرزمین آمریکا، نوشته بودم.[3] در سالهای اخیر سیاست استعماری چین باعث شده که این کشور بر منابع نفتی ونزوئلا تسلط پیدا کند. چین به نحوی در صنعت نفت ونزوئلا سرمایه‌گذاری کرده، که در نهایت کنترل منابع نفتی در اختیار خودش باقی بماند.[4,5] بنابراین چین برای حضور طولانی مدت در آن منطقه برنامه‌ریزی کرده؛ و تلاش آمریکا برای مقابله با این تهدید قابل درک است.

دلیل چهارم

سوسیالیست‌های ونزوئلا همیشه روابط خوبی با واتیکان داشته‌اند. عکس زیر مربوط به دیدار دوستانه پاپ و مادورو در سال ۲۰۱۶ است. Guaido رئیس جدید پارلمان نیز از اعضای فراماسونری است. از قدیم تشکیلات فراماسونری ونزوئلا با پاپ و Jesuit ها، که بازوی نظامی و عملیاتی واتیکان هستند و رهبر آن‌ها به پاپ سیاه مشهور است، رقابت داشتند. در سال ۲۰۰۸ طرفداران هوگو چاوز رهبر فراماسونری ونزوئلا به نام Francisco Pereiro Liz را به قتل رساندند. در جریان تنش‌های اخیر، واتیکان هنوز از مادورو و کمونیسم در این کشور حمایت میکند.

قبلا در همین وبلاگ درباره تلاش ملی‌گرایان برای جمع‌آوری شبکه‌های کودک‌آزاری و قربانی انسان وابسته به کلیسای کاتولیک در آمریکا و بقیه جهان، مطالبی آورده بودم؛ و این لینک [6] فقط نمونه‌ای اخیر است که خبر از شدت درگیری میدهد. طبعا ملی‌گرایان آمریکا با همه وابستگان به کلیسای کاتولیک دشمنی خواهند کرد.

دلیل پنجم

تحولات مالی بسیار بزرگی در دنیا در حال رخ دادن است. سیستم بانکی موجود، که بر مبنای ربا و ارزهای بدون پشتوانه، یا Fiat Currency، است باید از بین برود؛ و سیستمی بوجود بیاید که همه ارزها پشتوانه داشته باشند. دلیل تأخیر در برقراری چنین سیستمی، فقط جزئیات اجرایی آن است. بنابراین همه کشورها و گروه‌های قدرتمند دنیا سعی دارند تا حد امکان برمنابع طبیعی بیشتری تسلط پیدا کنند. چون این منابع طبیعی به عنوان پشتوانه پول و زیربنای اقتصاد آن‌ها خواهد بود. به همین دلیل کشورهایی که دارای منابع طبیعی غنی، مثل ونزوئلا و زیمبابوه هستند، مورد توجه بسیاری از قدرتهای دنیا هستند؛ و جنگ قدرت در آن‌ها به شدت جریان دارد.

دلیل ششم

در مقاله قبلی دراین باره توضیح داده بودم که در بعضی از ایالتهای آمریکا آراء دو حزب بسیار نزدیک به هم هستند. حزب دموکرات برای پیروزی در انتخابات در این ایالتها، روی مهاجران جدید حساب میکند. چون دموکراتها به این مهاجران فقیر، وعده خدمات اجتماعی مجانی را میدهند. از طرف دیگر جناح راست حساب کرده که اگر قرار باشد مهاجرتی به آمریکا رخ دهد، بهتر است فرصت مهاجرت به طبقه مرفه و متوسط کشورهای آمریکای لاتین داده شود. چون این افراد از سوسیالیسم و کمونیسم در کشورهای خود بیزار هستند و میخواهند از آن فرار کنند. طبعا آن‌ها به حزب دموکرات، که روزبه‌روز سوسیالیستی‌تر میشود، رأی نخواهند داد.

تنش‌های اجتماعی و نظامی در ونزوئلا باعث می‌شود که حدود ۸ میلیون نفر از طبقه متوسط ونزوئلا و کشورهای همسایه، خواهان مهاجرت به آمریکا شوند. این افراد سرمایه قابل توجهی را با خود همراه آورده، و از جناح راست حمایت خواهند کرد. آمریکا خود واقف است که از طریق نظامی نمیتواند دستاورد قابل توجهی داشته باشد. اما همین هیاهوها باعث می‌شود که سیل مهاجرین ضدکمونیست پولدار، به طرف آمریکا راه بیافتد.

[1] 2,000,000 Troops Are Ready: President of Venezuela’s Constituent Assembly Sends Message To Bolton https://southfront.org/2000000-troops-are-ready-president-of-venezuelas-constituent-assembly-sends-message-to-bolton

[2] Pistachio Wars: Killing California for a Snack Food https://www.kickstarter.com/projects/7331688/pistachio-wars-killing-california-for-a-snack-food

[3] روند افول آمریکا در حال سریع شدن است https://shakeri.net/3506

[4] China could be the new owner of Venezuela's oil industry https://www.businessinsider.com/china-could-be-the-new-owner-of-venezuelas-oil-industry-2018-4

[5] Venezuela’s Road to Disaster Is Littered With Chinese Cash https://foreignpolicy.com/2017/06/06/venezuelas-road-to-disaster-is-littered-with-chinese-cash/

[6] Texas Catholic dioceses reveal names of nearly 300 clergy accused of child sex abuse https://www.cnn.com/2019/01/31/us/texas-catholic-church-sex-abuse/index.html