باسمه تعالی

در ادامه بحث جنگ روانی قصد دارم نقش غربیها در بیش از اندازه خطرناک جلوه دادن مواد رادیواکتیو و دلایل این کار را بررسی کنم. در کل تصور عموم این است که مواد رادیواکتیو عامل مهمی در گسترش سرطان هستند. البته بطور طبیعی آدم نیازی به مصرف اینگونه مواد ندارد و همین که ماده ای رادیواکتیو باشد، باید احتمال اینکه تاثیرات مخربی بر بدن داشته و یا سرطان زا باشد، را داد. اما سئوال این است که آیا واقعا مواد رادیواکتیو بیش از عوامل دیگر در گسترش سرطان و یا ناقص الخلقه شدن نوزادان نقش دارند؟ یا ممکن است که غربیها تعمدی در اغراق در خطر آنها داشته باشند؟

احتمالا تا کنون خبرهایی درباره استفاده آمریکا از گلوله های ضد زره اورانیوم ضعیف شده Depleted Uranium  ویا DU در عراق شنیده اید. با یک جستجوی ساده میتوانید عکس های وحشتناک زیادی را از بچه هایی که ادعا میشود در اثر استفاده آمریکایی ها از این گلوله ها در جنگ عراق، ناقص الخلقه شده اند بیابید.

گلوله های اورانیوم بهترین گزینه برای استفاده به عنوان گلوله ضد زره است. اولا جرم حجمی اورانیوم حدود 19 گرم بر سانتیمتر مکعب است، که حدودا دو و نیم برابر فولاد است. دوما برخلاف فولاد که در اثر ضربه نوک آن کند میشود، گلوله اورانیوم در هنگام برخورد، اطراف آن کنده میشود و نوک آن همیشه تیز میماند. سوما اورانیوم در اثر گرمای شدید آتش میگیرد و میسوزد. بنابراین این گلوله ها بعد از سوراخ کردن زره و وارد شدن به محفظه تانک، موجب آتش سوزی و یا انفجار مهمات داخل تانک میشوند. در اورانیوم طبیعی درصد بسیار کمی ایزوتوپ U235 که رادیواکتیو است، وجود دارد. پس از عمل غنی سازی و جدا کردن این ایزوتوپها، باقیمانده این اورانیوم حتی مقدار کمتری از اورانیومی که بطور طبیعی در معادن وجود دارد، حاوی مواد رادیواکتیو است. به همین دلیل آنرا اورانیوم ضعیف شده می نامند.

قاعدتا همه ما درباره شیوع سرطان در سالهای اخیر در سراسر دنیا خبرهای زیادی باید شنیده باشیم. در همین وبلاگ، خبری درباره فروش صد میلیارد دلاری داروهای شیمی درمانی در سال و اینکه این رقم در چهار سال آینده %50 رشد خواهد کرد، آورده بودم. آماری که اخیرا درباره ایران شنیدم این بود که حدود یک میلیون بیمار سرطانی در ایران وجود دارد. عوامل زیادی را برای شیوع سرطان در دنیا ذکر کرده اند که مهمترین آن عبارتند از:

  • رژیم غذایی ناسالم مانند استفاده از روغن های اشباع شده و سرخ کردن مواد غذایی
  • نحوه زندگی پر استرس و بدون تحرک
  • آلودگی محیط زیست در شهرها و مواردی مانند فلزات سنگین که بنزین اضافه میشوند
  • استفاده از مواد غیر طبیعی مانند آزبست و پلاستیک که در نهایت مقدار زیادی از این مواد در بدن باقی میمانند.
  • افراط در استفاده از داروهای شیمیایی بجای داروهای گیاهی
  • رنگ ها و طعم های شیمیایی که در خوراکی ها استفاده میشود
  • روغن های به اصطلاح خوراکی که در واقع صنعتی هستند. به عنوان نمونه برای تهیه یک کیلو روغن آفتابگردان حدود 10 کیلو تخمه آفتابگردان لازم است. اما قیمت یک کیلو روغن چندان با یک کیلو تخمه فرقی ندارد. یعنی مواد اولیه این روغنها نمیتواند طبیعی و ارگانیک باشد.
  • نحوه تهیه فست فودها
  • استفاده از جوش شیرین در تخمیر خمیر نان در ایران
  • و در نهایت تشخیص اشتباهی سرطان و شیمی درمانی بیمورد بعد از آن که منجر به تخریب سیستم دفاعی بدن میشود

جوامع زیادی را در دنیا میشود یافت که صنعت هسته ای ندارند و میزان مواد رادیواکتیو در محیط زیست آنها کم است، اما با این حال میزان سرطان در آن بالاست. با وجود این همه عوامل سرطان زا واقعا جایی برای نگرانی در مورد سرطان زا بودن مواد رادیواکتیو باقی نمیماند. اورانیوم و پلوتونیم اساسا قابل حل شدن در بدن نیستند و بعد از ورود به سیستم گوارشی، براحتی دفع میشوند. فقط اگر غبار حاوی ذرات زیر یک میکرون این مواد با تنفس وارد ریه شود، احتمال اینکه برای مدتی طولانی تر در بدن بماند وجود دارد و چنین چیزی فقط در اثر حمله اتمی محتمل است.

بر اساس آنچه که EPA اداره حفاظت محیط زیست آمریکا ادعا میکند، فقط 5 گرم پلوتونیم که بطور مساوی در زمین توزیع شود، برای آلوده کردن کل زمین و کشتن همه آدمها کافی است. ادعای آنها این است که پلوتونیم سمی بوده و کلیه ها را تخریب میکند و به علاوه برای دهها سال در بدن میماند و اطرافیان آن فرد نیز در معرض سرطان قرار میگیرند. اولین سئوال این است که اگر واقعا پلوتونیم چنین خطرناک است، چرا خود آمریکا از آن در ساخت سلاح هسته ای، آن هم دهها کیلو برای هر سلاح، استفاده میکند. و یا چرا اساسا نیروگاه های هسته ای خود را هنوز نگه میدارد؟

آقای Galen Winsor که 32 سال در صنعت هسته ای بوده و مدتی به عنوان مدیر ایمنی نیروگاه هسته ای کار کرده بود ، پس از بازنشستگی تلاش کرد که درباره اطلاعات غلط و علل انتشار آن افشاگری کند. در فیلمی که از سخنرانی او در سال 1986 در ذیل ضمیمه شده است، ایشان چنین ادعا میکند که تمام شایعات مربوط به سمی بودن پلوتونیم و خطرناک بودن مواد رادیواکتیو، و متعاقبا قوانین دولت فدرال در این رابطه، فقط به این دلیل بوده که انحصاری در رابطه با مالکیت چنین موادی بوجود آید. ادعای ایشان این است که درباره خطرات نیروگاههای هسته ای اساسا اغراق شده است و در صورت از کار افتادن سیستم های خنک کننده ایمنی، روند گرم شدن سوخت هسته ای خیلی سریع نیست و تا چندین ساعت بعد میشود این سیستم را دوباره تحت کنترل درآورد. حتی در بدترین شرایط به هیچ وجه احتمال بحرانی شدن (criticality) و انفجار هسته ای در نیروگاه وجود ندارد. حتی اگر به فرض اینکه کل سوخت هسته ای ذوب شود و از محفظه ای که در آن قرار دارد به بیرون نشت کند، البته اگر نیروگاه در جایی ساخته شده باشد که زیر آن آبهای زیرزمینی جاری نباشند، خطری متوجه اطراف نیروگاه نمیشود.

ایشان برای نشان دادن این مطلب مقداری اورانیوم غنی شده را درون محفظه ای پلاستیکی که در آن باز است ریخته و آنرا به کنتور گایگر نزدیک میکند. عقربه کنتور گایگر تا آخر چرخش میکند که نشان از رادیواکتیو بودن آن مواد دارد. بعد سنسور آن را از زیر قوطی پلاستیکی به مواد رادیواکتیو نزدیک میکند و کنتور گایگر تشعشع گامای زیادی را دریافت نمیکند. ایشان چنین ادعا میکند که اگر اشعه گاما بر طبق آن چیزی که تبلیغ شده، از هر چیزی عبور میکند، باید میتوانست از جدار نازک قوطی پلاستیک عبور کند. ننتیجه گیری ایشان این بود که درباره خطر تشعشع هسته ای اغراق شده است و حتی در بدترین شرایط سوخت مذاب رآکتور هسته ای نمیتواند محوطه زیادی را آلوده کند و برای شهرهای اطراف خطری داشته باشد.

ایشان برای نشان دادن اینکه اورانیوم خطری برای انسان ندارد، مقداری از اورانیوم را کف دست خود میریزد و لیس میزند. بعد کنتور گایگر را به زبان خود نزدیک میکند تا نشان بدهد که واقعا این اورانیوم را خورده است. خود ایشان ادعا میکرد که برای دو یا 3 سال است که هر هفته این کار را تکرار میکند. به علاوه ادعا میکرد که بارها در استخر سوختهای هسته ای شنا میکرده و مکررا از آب آن برای نوشیدن استفاده میکرده است. ظاهرا بعد از این سخنرانی این فرد بیش از 20 سال دیگر زنده مانده بود و در نهایت چند سال پیش به علت بیماری پارکینسون در سن 82 سالگی درگذشت.

یکی از نکات جالبی که در بین صحبتهای این فرد یافتم این بود که ادعا میکرد ساخت نیروگاه های بزرگ هسته ای به صرفه نیست و بهتر است هر شهر کوچکی یک نیروگاه هسته ای مخصوص خود داشته باشد تا از آن برای گرم کردن آب و تولید برق استفاده کنند. چون مدیریت پروسس یک نیروگاه هسته ای بسیار ساده است.

شخصا از آن جهت که در این زمینه تخصصی ندارم، نمیتوانم در مورد صحت و سقم این مطالب اظهار نظر کنم. اما دلیل اینکه این مطالب را نقل کردم این بود که فکر میکنم باید یکبار بدون پیش داوری، باورهای علمی و فنی را در این حوزه تخصصی راستی آزمایی کرد و این اطلاعات راستی آزمایی شده را در اختیار جامعه قرار داد. واقعیت مسلم این است که قدرتهای بزرگ تمایل دارند این صنعت را انحصاری در دست خود داشته باشند و برای اینکه دیگران تشویق به استفاده از آن نشوند، از هیچ کاری دریغ نخواهد کرد. طبیعتا ادعاهای آنها درباره خطرات این مواد و حتی آنچه که در مقالات علمی منتشره یافت میشود، قابل اعتماد نبوده و همیشه باید این احتمال را داد که برای گمراه کردن و ترساندن ملتهای دیگر باشد.

متاسفانه غربی ها در زمینه هسته ای اطلاعات غلط بسیاری را پخش کرده اند که بسیاری از آن را به عنوان حقایق علمی باور کرده ایم. مثلا این باور که سلول ها در اثر تشعشعات بیش از اندازه مواد رادیواکتیو میتوانند جهش سلولی کنند، افسانه ای هالیوودی بیش نیست و هیچ آزمایش تجربی که بتواند چنین تئوری را تقویت کند وجود ندارد. اما باور اکثر ما این است که تشعشعات هسته ای میتواند باعث جهشی بشود که یک مارمولک را به گودزیلا تبدیل کند.

واقعیت این است که سلولها در اثر تشعشعات زیاد، فقط می میرند.

تبلیغات عمدی غربیها، البته با زبان شبه روشنفکرها و دگراندیشان، درباره کودکانی که در فالوجه و بقیه عراق به خاطر استفاده از گلوله های اورانیوم ضعیف شده ناقص الخلقه شده اند، به این دلیل انجام شده تا عوام به این باور برسند که اولا غربیها شکست ناپذیر و بیرحم هستند و مبارزه با آنها بیفایده است. دوما همه مواد رادیواکتیو خطرناک و سرطانزا هستند و تکنولوژی هسته ای عامل اصلی گسترش سرطان است. سوما تکنولوژی هسته ای خطرات بسیاری به همراه دارد، لذا دولتها را برای دستیابی به این تکنولوژی پشتیبانی نکنند.