اطلاعات فقط برای دانستن نیست، بلکه برای تصمیم سازی است
تاریخ نشر:باسمه تعالی
مطلبی که حدود ۱۳ ماه پیش درباره «قرارداد استراتژیک ۲۵ ساله بین ایران و چین» نوشته بودم، در کانالهای متعدد بازتاب داشت، و مورد توجه مخاطبین بیشتری قرار گرفت. متأسفانه زمانی توجه مردم به این موضوع جلب شده که عملاً کار از کار گذشته، و قرارداد استعماری به امضای نهایی رسیده است.
این موضوع نشان میدهد که اکثر مردم باید در نحوه برخورد خود با اطلاعات تجدیدنظر کنند.
تلاش شخصیام این است که مطالبی را، که دانستن آن میتواند به تصمیمسازی در جامعه کمک کند، اطلاعرسانی کنم. امید هم دارم که مخاطبین این اطلاعات را خودشان راستیآزمایی کنند. اگر هم احتمال صحت مطلب، و یا اهمیت موضوع، در حدی بود که تحقیق بیشتر، و یا اقدام عملی، را توجیه کند، امید است که مخاطبین آمادگی این کار را داشته باشند.
در مورد قرارداد مذکور، حدود ۱۰ ماه زمان برای اطلاعرسانی، به منظور جلوگیری از امضای آن قرارداد، کافی بود. اما عملاً هیچ کاری انجام نشد و این قرارداد در سکوت به امضا رسید. بعضی از افراد هم با این امید واهی، که مقام رهبری نخواهد گذاشت یک قرارداد استعماری به امضا برسد، رخوت خود را توجیه کردند.
مطالب زیادی هست که شخصاً، در حد بضاعت و توان محدود خود، اطلاعرسانی کردهام؛ که عنایت به آنها میتواند در تصمیمسازیهای بسیاری تاثیرگذار باشد. طبعا غلط بودن درصدی از این مطالب را باید انتظار داشت. چون اگر صبر کنم تا زمانی که مطلب کاملاً راستیآزمایی شود، احتمال اینکه آن مطلب به درد تصمیمسازی بخورد کم میشود.
بعضی از دوستان محترم زمانی که غلط بودن یک خبر منتشر شده در کانال، بعد از چند ماه گذر زمان، برای آنها روشن میشود، گله میکنند. هرچند همه ما در مطالبی که منتشر میکنیم، باید کمال دقت را داشته باشیم، به نظرم این طرز برخورد نشان از غلفت از هدف انتشار مطالب است
با آنچه در این وبلاگ، و یا کانال تلگرام، منتشر میشود نباید مانند پیش گویی پیشگویان برخورد کرد، که اگر تحقق نیافت و یا خلاف آن ثابت شد، عدم اعتبار پیشگو محسوب شود. بعضی مواقع حتی شایعات کم اعتبار میتوانند در تصمیمسازی نقش ایفا کنند. اگر شخصاً به این جمعبندی برسم که یک شایعه ممکن است در تصمیمسازیهای کلان جامعه مؤثر باشد، از انعکاس آن در این کانال ابایی ندارم.
یکی از دوستان محترم میفرمودند «باور بعضی مطالبی که در کانال منتشر میکنید سخت است؛ چون هیچکس دیگر، حتی کسانی که در آمریکا زندگی میکنند، از این حرفها نمیزنند». همانطور که در سطور قبل توضیح دادم، هدفم از انتشار بعضی مطالب این نیست که مخاطب آنها را به عنوان حقیقت باور کند. بلکه تصورم درباره آن مطلب این است که شاید دانستن آن به تصمیمسازی کمک کند.