باسمه تعالی

در شهر ونکوور، در غرب کانادا، شیعیان مساجد و حسینیه‌های متعددی دارند. یکی از مراکز فعال این شهر مسجد الزهرا است؛ که محل تجمع شیعیان از سراسر دنیا است.[1]

این مرکز دیروز یک سمینار آنلاین، با کمک Zoom، برگزار کرد، که موضوع آن بررسی راه‌های کاهش صدمات نژادپرستی در مجامع شیعه بود. حدود ۲۱۳ نفر از سراسر آمریکای شمالی در این سمینار آنلاین حضور یافتند.[3]

تجربه امامان مساجد و مسئولین مراکز اسلامی این است که رنگین‌پوستها اقبال کمتری به مراکز شیعی دارند؛ و دلیل آن برخورد نژادپرستانه مردم حاضر در این مراکز است.

یکی از سخنرانان این سمینار فردی آمریکایی به نام Saleh Williams بود، که مدتی است شیعه شده است.[4] درباره شخصیت او قصد اظهارنظر و داوری ندارم، و قصدم فقط نقل مطلبی است که در این سمینار بیان کرد.

او چنین می‌گفت که زمانی که به مطالعه تشیع علاقه‌مند شده بود، به مساجد ایرانیها رجوع میکرد، اما برقراری ارتباط با ایرانیها خیلی سخت بود، و آن‌ها کسی را به حلقه بسته خود راه نمیدادند. اما ارتباط با شیعیان پاکستان و هند راحت‌تر برقرار شد، و او توانست از طریق آن‌ها با تشیع آشنا شود.

مساجد ایرانیها فقط به خود ایرانیها اختصاص دارد، و به ندرت میتوان غیر ایرانیها را در این مساجد یافت، علی‌الخصوص اگر رنگین‌پوست و یا از بعضی کشورهای آسیایی باشند. در خارج از مساجد نیز ایرانیها سعی میکنند از هم فرار کنند؛ و همیشه نگران این هستند که ایرانیهای دیگر سر آن‌ها کلاه نگذارند.

زمانی حاج حسین یکتا ادعا میکرد که «روزی خواهد رسید که تورقوزآباد و درپیت‌آباد نیز مراکز جهانی خواهند شد». متأسفانه تا زمانی که ایرانی‌ها این روحیه نژادپرستی را حفظ کنند، چنین چیزی عملی نخواهد بود.

قبلاً نیز در این زمینه زیاد بحث کرده‌ام، که مورد اعتراض دوستان محترم واقع شده است. اگر در کانال برای کلمه racism جستجو کنید، آن مطالب را خواهید یافت. اعتراض دوستان این بود که در ایران نژادپرستی، به این مفهوم که مثلاً سیاه‌پوستها را lynch کنند، سابقه نداشته است.

چنین معیاری گویا نیست. معیار بهتر این است که اگر یک رنگین‌پوست را بین زندگی در ایران و زندگی در یک کشور غربی مختار کنند، و یک سطح درآمد معادل در هر دو کشور را برای او تضمین کنند، آیا ایران را انتخاب میکند؟

قبلاً توضیح داده‌ام که حتی خانم مرضیه هاشمی، که آمریکایی و مجری شبکه پرس تی‌وی است، از زحمتی که بچه‌های سیاه‌پوستش در مدرسه‌های ایرانی با آن روبرو بودند، گله میکرد، و نتوانست به زندگی در ایران ادامه دهد.

تفاوت روحیه غربی‌ها با ایرانی‌ها

قصدم از بیان این مطلب توهین و تحقیر نیست، بلکه امید دارم با روشنگری موضوع، فرهیختگان راهی برای حل آن پیدا کنند.

ایرانی‌ها معمولاً وقتی به نقطه ضعفی برخورد میکنند، آن را لاپوشی کرده، و چنین وانمود میکنند که هر کسی که نقطه ضعف را نشان داده، حتماً غرض و مرضی دارد. در مقابل روحیه غربیها این است که موضوع را در مقابل دید همه میگذارند، تا اگر کسی راه‌حلی برای آن دارد، ارائه کند.

همان تفاوت روحیه باعث شده که هیچ آمار درستی از نقاط ضعف فرهنگی در ایران نشود پیدا کرد؛ و در مقابل آمار قابل توجهی از مشکلات غرب وجود دارد، که دستخوش تمسخر ایرانی‌ها میشود.

رویکرد غربیها در نهایت به ارائه راه‌حل منجر شده، و احتمال حل مسأله و رشد جامعه را بیشتر میکند. بسیاری از مشکلات اجتماعی که ایرانی‌ها فقط آن را مخفی کرده و به روی خود نمی‌آورند، سر جای خود میمانند؛ اما همین مشکلات در غرب با یک برنامه‌ریزی زمان‌بندی شده حل میشوند. احساس جوانهای شستشوی مغزی شده ایرانی هم این است که این مشکلات فقط به غرب اختصاص دارد؛ چون در رسانه‌ها فقط می‌شود آمار این مشکلات را در غرب یافت.

🔗[1] http://az-zahraa.org/

🔗[2] https://zoom.us/webinar

🔗[3] https://www.facebook.com/azzahraaorg/photos/a.2236891513065366/3033806206707222/?type=3&theater

🔗[4] https://twitter.com/jsalehwilliams