اخبار ونزوئلا – روز هفتم
تاریخ نشر:باسمه تعالی
دو روز پیش دولت ونزوئلا موفق شد دو نفر آمریکایی را، که در حال هک شبکههای مخابراتی برای پخش ویروس در شبکه برق، بودند دستگیر کند. این اتفاق بسیار مهم بود؛ به این دلیل که امکان راهاندازی مجدد حدود ۷۱٪ از شبکه برق، در ظرف یک روز، را فراهم کرد. اگر حملات تروریستی به تأسیسات برق را بشود کنترل کرد، در چند روز آینده میزان پوشش شبکه برق به ۸۵٪ میرسد. هنوز مشخص نیست که آیا ترانسفورمرهای ۵۰ مگاواتی بزرگ در آتشسوزی Sub Station ها سوختهاند و یا ترانسفورمرهای دیگر؟ اگر ترانسفورمرهای اصلی نسوخته باشند، در دو هفته آینده میشود ۹۵٪ شبکه برق را راهاندازی کرد.
حملهای که انجام شد، تنها سایبری نبود. بلکه خرابکاری و بمبگذاری در تأسیسات نیز رخ داده است. حتی گزارش شده که پهپادهای کوچک و ارزان، برای ریختن رشتههای سیم نازک و هادی جریان برق، روی کابلهای فشار قوی و ترانسفورمرهای اصلی، بکار گرفته شده بودند. وقتی این رشتهها به کابلها برخورد کنند، باعث اتصال کوتاه کابلها و جرقه بین آنها میشوند. این حادثه فشار زیادی روی ترانسفورمرها میآورد و باعث آتشسوزی آنها میشود. اگر سیستمهای ایمنی توسط ویروسها از کار افتاده باشند، احتمال خسارات بیشتر میشود.
حمله سایبری به شبکه برق ونزوئلا، به منظور از پای درآوردن این ملت، هرچند هنوز تمام نشده، اما مشخص شده که به اهدافش نخواهد رسید. این حادثه یک جنگ تمامعیار بود و قاعدتا یکی از موضوعات درس استراتژیستهای نظامی و سیاسی خواهد شد. البته خسارات این حمله جبران ناپذیر است. مهمترین خسارت این است که نظم اجتماعی را صدمه زد؛ و شاید برای بازسازی روحیه مردم و برگرداندن آن به روحیه متمدنانه، سالها زمان نیاز باشد. فیلمهایی که از شهر 1.9 میلیون نفری Maracaibo گرفته شده، نشان میدهد که این شهر کاملاً از تمدن خارج شده و هیچ چیزی را نمیشود کنترل کرد.
در این روزها حمله به مغازهها و غارت آن توسط مردم شهرهای بزرگ ونزوئلا زیاد گزارش شده؛ و چند مورد را در تلگرام و توئیتر آوردهام. غارت مواد خوراکی از سوپرمارکتها شاید قابل درک باشد، اما وقتی مردم تبدیل به مشتی حیوان شوند، دیگر هر چیزی را غارت میکنند. در فیلمی دیدم که مغازهداران برای حفط مغازه خود مجبور به تیراندازی شده بودند. رسانههای غربی سعی دارند اوضاع ونزوئلا را خیلی بدتر از آنچه هست نشان بدهند و در این زمینه حتی رسانههای مستقل نیز همین رویه را دارند. بنابراین اخبار ناگواری که آنها گزارش میکنند را نمیشود بدون راستیآزمایی قبول کرد.
نکتهای که باید برای همه ما درس شود این است که فقط ۱۰۰ ساعت قطع برق لازم بود که چنین تحول شگرفی را در یک جامعه مدرن امروزی ایجاد کند. فقط ۱۰۰ ساعت قطعی برق دیگر کافی است تا مردم ونزوئلا شروع به خوردن هم کنند. این میزان برای اکثر شهرهای آمریکا خیلی پایینتر است و ۲۰۰ ساعت قطعی برق، قطعاً به کاهش شدید جمعیت شهر منجر میشود.[1]
نقش آمریکا
قبلاً در این باره زیاد توضیح دادهام که چیزی به نام حکومت مرکزی در آمریکا دیگر معنی ندارد و هر گروهی دنبال سیاستها و منافع خودش است. تا اینجا دست داشتن نئوکانهایی مثل بولتون و پمپئو در این کودتای برقی ثابت شده است. نشانه این ادعا هم این است که به محض دستگیری عوامل پخش ویروس در شبکه برق ونزوئلا، وزارت خارجه آمریکا به همه شهروندان این کشور اعلام کرد که سریعاً خاک ونزوئلا را ترک کنند و نمایندگیهای سیاسی نیز تخلیه میشوند.[2] همین مطلب نشان از این دارد که با شکست طرح اول، طرح بعدی که حمله نظامی است، اجرا میشود.
شرکتهای نفتی آمریکا از حالا در حال بررسی رزومهها برای استخدام در ونزوئلا هستند و کار استخدام افراد محلی را نیز شروع کردهاند. برآورد آنها ظاهراً این است که در یک یا دو ماه آینده نفت ونزوئلا دست آنها است و باید کادر و تجهیزات خود را برای مدیریت منابع نفتی این کشور آماده کنند.
ربط ایران به ونزوئلا
در مقالات قبلی در این باره نوشته بودم که سال گذشته آمریکا دنبال این بود که کار ایران را یکسره کند؛ اما این طرح موفق نشد. دلیل اصلی عدم موفقیت این طرح این بود که ایران و متحدانش میتوانند برای مدتی طولانی تنگه هرمز و بابالمندب را ببندند و جلوی حمل و نقل مواد سوختی را بگیرند؛ و با این کار بحرانی جهانی را باعث شوند. بالا رفتن قیمت نفت، رکود جهانی اقتصاد، و سقوط همه بازارهای سهام دنیا، قیمتی نبود که آمریکا بتواند بپردازد. بنابراین طرح تغییر رژیم ایران را مسکوت گذاشتند.
اما اگر آمریکا بتواند در یک یا دو ماه آینده کنترل نفت ونزوئلا را به دست بگیرد، وضعیت خیلی فرق خواهد کرد. چون با صادرات نفت ونزوئلا میتواند کمبود نفت، ناشی از بسته شدن طولانی مدت تنگه هرمز و بابالمندب، را جبران کند. سقوط سریع مادورو در ونزوئلا به این معنی خواهد بود که آمریکا سریعاً به سراغ ایران خواهد آمد و تهدیدهای ایران در مورد بستن تنگههای استراتژیک دیگر جلوی جنگ را نخواهد گرفت.
احتمال موفقیت این طرح آمریکا چقدر است؟
دلیل اصلی تمرکز آمریکا بر ونزوئلا و ایران این است که راههای ورود سوخت به چین را کنترل کند؛ تا بواسطه این کار بتواند چین را شکست بدهد. هدف اصلی آمریکا مقابله با خطر چین است. بنابراین هم چین و هم روسیه، موفقیت آمریکا در تسخیر منایع نفتی ونزوئلا و شکست ایران را به نفع خود نمییابند و به هر وسیلهای که بتوانند جلوی آن را خواهند گرفت. همین مطلب احتمال رخداد جنگ جهانی را بالا خواهد برد.
آیا ایران با چین میتواند اتحاد استراتژیک برقرار کند؟
دعوای آمریکا و چین بر سر کنترل منابع نفتی است. چین برای چرخاندن چرخ اقتصاد خود به نفت ارزان و مطمئن نیاز دارد و تا اینجا توانسته نفت ونزوئلا را تحت کنترل خود بگیرد. اگر به فرض منابع نفتی ونزوئلا از سلطه چین خارج شود، گزینه دیگر چین این است که برای تسخیر منابع نفتی حاشیه خلیج فارس حمله کرده، و این مناطق را اشغال کند.
فرق استعمار چین با استعمار غربیها این است که وقتی چین برای اشغال منابع نفتی بیاید، ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون جمعیت و نیروی کار را برای اِسکان دائمی خواهد آورد. چون چینیها ابزارهای فرهنگی برای استحمار مردم نداشته، و به وفاداری نیروی کار محلی نیز امیدی ندارند. به علاوه چین مشکل نیروی انسانی و کمبود نفرات ندارد. بنابراین بهترین گزینه برای آنها این است که بخشی از جمعیت را برای اِسکان دائمی به این منطقه منتقل کنند. یکی از تقاضاها و توافقهای بنسلمان با مقامات چین، در سفر اخیر، این بود که زبان چینی در مدرسههای عربستان تدریس شود. همین مطلب نشانه این است که چین برنامه انتقال میلیونها نفر جمعیت خود به این منطقه را بطور جدی دنبال میکند.[3]
در تقابل بین چین و آمریکا، برقراری اتحاد استراتژیک با چین بر علیه آمریکا معنی ندارد. چون ایران را در معرض خطر بزرگتر استعمار چین قرار میدهد. خطر استعمار چین این است که برطرف کردن آن شاید به قرنها زمان نیاز داشته باشد.
[1] Consequences of an EMP Attack on the USA https://shakeri.net/2406/consequences-emp-attack-usa/
[2] https://travel.state.gov/content/travel/en/traveladvisories/traveladvisories/venezuela-travel-advisory.html
[3] Plans in Place to Teach Chinese at Saudi Schools https://aawsat.com/english/home/article/1603511/plans-place-teach-chinese-saudi-schools