اخبار درگیری مرزی پاکستان و هند
تاریخ نشر:باسمه تعالی
هند کشوری است که 1300 میلیون نفر جمعیت دارد و (GDP) تولید ناخالص داخلیاش 2400 میلیارد دلار است. پاکستان نیز حدود 207 میلیون نفر جمعیت و GDP حدود 306 میلیارد دلار دارد؛ و هر دو این کشورها اتمی هستند. ارتش هند 1,200,000 نفر، و ارتش پاکستان 560,000 نفر عضو دارند. اما درگیریهای اخیر نشان داد که چقدر هر دو کشور از نظر مدیریت نظامی و سیاسی ضعیف هستند. اگر مثلاً مدیریت صحنه نبرد حزبالله لبنان را بررسی کنید، خواهید یافت که به مراتب از نظر استراتژی و تاکتیک پیشرفتهتر از جمع این دو ارتش بزرگ است.
دلیل چنین ادعایی را میشود با بررسی نحوه رفتار این دو متخاصم نشان داد:
۱- حمله هوایی هند برای هدف قرار دادن پایگاه تروریستهای جیش محمد، با ۱۲ هواپیمای جنگی انجام شد. این پایگاه در عمق ۸۰ کیلومتری مرز با پاکستان است. اما این هواپیماها به محض ورود به فضای پاکستان، با دفاع آنها روبرو شده؛ بمبهای هدایت شونده Spice-2000 ساخت اسرائیل را رها کرده؛ و فرار کردند. حاصل درگیریهای هوایی این بود که هند ۳ هواپیمای جنگی را از دست داد. این یک شکست به حساب میآید و Air Marshal C Hari Kumar فرمانده بخش شرقی نیروی هوایی به همین خاطر شغلش را از دست داد.
۲- حمله به پایگاه مرزی میتوانست با چند موشک برد کوتاه و هدایت توسط پهپادها انجام شود؛ و احتیاجی به حمله هوایی با تعداد زیاد هواپیما و قبول این همه تلفات نبود.
۳- ظاهراً دو خلبان هندی به اسارت پاکستان درآمدهاند؛ اما فقط فیلم اسارت Abhinandan Varthaman پخش شده است. هند تا قبل از پخش شدن فیلم اصلاً چنین مطلبی را انکار میکرد. اما بعد از آن فقط تقاضا کرد که این خلبان را پس بدهند. هند اصلاً اسمی از خلبان دیگر نبرد و تقاضای پس گرفتن او را نکرد. این هم یک ضعف فرماندهی محسوب میشود.
۴- خبری که چند ساعت پیش رسیده بود این بود که در ۸ نقطه تبادل آتش بین هند و پاکستان به شدت ادامه دارد. بنابراین هنوز وضعیت را نمیشود ترک مخاصمه و یا مقدمه مذاکره دانست. اما رهبری پاکستان با اعاده خلبان Abhinandan Varthaman موافقت کرد و این را نشان دادن حسن نیت معرفی کرد. در حالی که باید تحویل خلبان را به ترک مخاصمه مشروط میکردند.
۵- در هر مورد بین روایت پاکستانیها و هندیها تفاوت فاحشی وجود دارد. مثلاً هند ادعا میکند که حدود ۳۰۰ نفر از تروریستها را کشته؛ اما پاکستان ادعا میکند که بمبها به مناطق غیرمسکونی خوردهاند و فقط یکنفر از ترکش زخمی شده است. اینکه هر دو طرف دروغ میگویند، اعتبار آنها را از بین میبرد.
همین ضعف شدید مدیریت نگرانکننده است. وقتی دو ارتش میلیونی، که هر دو دارای سلاحهای هستهای هستند، با هم درگیر میشوند، نیاز به مدیریتی متبحر دارد که بتواند اوضاع را مدیریت کند؛ و از توان نظامی، به عنوان کارتی که بشود سر میز مذاکره بکار برد، استفاده کند، با چنین مدیریتی احتمال خارج شدن اوضاع از کنترل طرفین خیلی زیاد است.
متاسفانه هر دو طرف درگیری به این جمعبندی رسیدهاند که ختم درگیری به مذاکرات صلح نیاز ندارد؛ بلکه به یک پیروزی قاطع نیاز دارد که طرف مقابل را برای صد سال سر جایش بنشاند.
دولت هند اداره بزرگراه شرقی-غربی 1-A را به ارتش واگذار کرده است. این به این معنی است که ارتش میخواهد از این بزرگراه برای عملیات لجستیک حمله به جامو و کشمیر، و تصرف بخشی از آنکه در کنترل پاکستان است، استفاده کند. برآورد پاکستان این است که این کار نشانه تصمیم هند به حمله سنگین زمینی است.
دقایقی پیش نیز خبر رسید که هند به تمام مناطق جامو و کشمیر آزاد با توپهای 155 میلیمتری در حال حمله است. فیلم حملات موشکی هند و شلیک دفاع ضد موشکی پاکستان نیز پخش شد. در حال حاضر بیمارستانهای شمال پاکستان پر از مجروح شده و این بیمارستانها با کمبود خون مواجه هستند.[1]
نقش چین
دیروز مطلبی درباره هراس چین از شدت گرفتن درگیر بین هند و پاکستان خواندم، اما لینک آن را امروز پیدا نکردم. موضوع دراین باره بود که برآورد چین این است که در صورت رخداد جنگ هستهای تمام عیار، میلیونها نفر از هند و پاکستان به سمت مرزهای چین هجوم خواهند آورد و به حدود یک میلیون نفر سرباز برای کنترل مرز احتیاج است. به همین دلیل در حال حاضر تلاش دارند حدود ۵۰۰ هزار نفر را به مرزهای مشترک با هند و پاکستان اعزام کنند. جدا از این مطلب که خود چین ممکن است درگیر جنگ شود، مقابله با معضل مهاجران و دهها میلیون مردم آواره و گرسنه بعد از آن، به دشواری خود جنگ است.
کتاب همسر عمران خان
یکی از علائمی که نشان میدهد ضربه زدن به پاکستان از مدتها قبل برنامهریزی شده است، انتشار کتاب همسر سابق عمران خان، نخستوزیر پاکستان، اوائل این هفته است. Reham در کتاب خود تا توانسته تهمتهای مفتضح به عمران خان نسبت داده و رسانههای هندی با تکرار آن سعی در بیآبرو کردن او دارند. زمانبندی انتشار کتاب نشاندهنده این است که حداقل از چند ماه پیش برای چنین شرایطی برنامهریزی شده است. شاید قصد این خانم فقط گرفتن انتقام از شوهرش باشد؛ اما انتشار چنین مطالبی در این زمان، قطعا به کل پاکستان ضربه میزند.
[1] https://halturnerradioshow.com/index.php/en/news-page/world/india-opens-sudden-artillery-attack-on-pakistan-ferocious-fighting-ongoing-10-dead-so-far
میلیونها پناهجو هم به ایران خواهند آمد که وظیفه انسانی ما ایرانیان ایجاب میکنه راه مناسب برای رسیدن به اروپا و روسیه رو براشون فراهم کنیم.
اتفاقا سئوال خیلی از مسیحیها این است که چرا مسلمانها وقتی بخواهند به جایی پناهنده شوند، به کشورهای مسیحی پناهنده میشوند؟
دنیای اسلام به جایی رسیده که مسلمین حاضرند هر خفتی را تحمل کنند، ولی به یک کشور اسلامی دیگر نروند.
امیدوارم برداشت بقیه ایرانیان درباره وظیفه اسلامیشان مثل جنابعالی نباشد.
کشورهای مسلمان را کشورهای مسیحی نابود کرده اند و طبیعتا آنها باید تاوان این نابودی را بدهند... مثلا این بریتانیا بود که با نفوذ در جنبش استقلال هندوستان سبب تشکیل مسلم لیگ و جدا شدن مسلمانان و تشکیل پاکستان و آن همه مصائبی شد که بر هندوها و مسلمانان شبه قاره و همچنین بر افغانستان و ایران و .... وارد شده است.
از طرف دیگر کشورهای مسلمان پتانسیل چندانی برای پذیرایی از پناهجویان ندارند و همین امر میتواند خود پناهجویانی که جان خود را در دست گرفته اند و به جاده قدم گذاشته اند ترغیب کند که یکی دو مرز دیگر را هم بگذرانند و به اروپا برسند
حتی یک میلیون پناهجوی پاکستانی میتواند اتحادیه اروپا و شیرازه کشورهای غربی را از هم بپاشد، بنابرین کمک به پناهجویان از این لحاظ، میتواند سبب تضعیف دشمن هم بشود.
هرچند این حرفهای مسیحیان هم کاملا اشتباه است و به ازای هر پناهجوی ساکن غرب 10 پناهجو ساکن کشورهای اسلامی وجود دارد(مثلا پناهجویان افغان بیشتر در ایران و پاکستان و پناهجویان سوری در ترکیه و لبنان به سر میبرند)
با سلام و تشکر، چون خیلی منتظر چنین مقالهای بعد از شروع درگیری بودم. ولی ای کاش درباره نقش ایران هم میگفتید.
ضمن عرض سلام و تشکر،
سعی کردم در پست بعدی در حد وسع خود توضیحاتی ارائه کنم