مقالهای برای اثبات بیاعتباری رشته علمی مطالعات جنسیت
تاریخ نشر:باسمه تعالی
به احتمال زیاد داستان Alan Sokal، استاد فیزیک دانشگاه نیویورک را شنیدهاید؛ که در سال ۱۹۹۶ مقاله ای درباره «ساختارهای ادبی و اجتماعی جاذبه کوانتومی» نوشت و توانست آنرا در یکی از معروفترین مجلات علمی به چاپ برساند. او با نوشتن آن مقاله، که سراسر آن جملات بیمعنی و پر از کلمات به ظاهر عالمانه بود، میخواست ثابت کند که کسی به مفاهیم ارائه شده در مقالات توجه نمیکند و اگر ظاهر آن شبه علمی باشد، کافی است. این ماجرا هر از چند گاهی تکرار میشود تا بر این نکته تاکید شود که جوامع علمی از آن ماجرا درس نگرفتهاند و این معضل قابل اصلاح نیست. آخرین نمونه مقالهای است که در تاریخ ۱۱ می امسال، یعنی ۱۱ روز پیش برای چاپ در یک مجله علمی، در رشته علمی مطالعات جنسیت، پس از بررسی اهل فن، تایید شده بود.
مقاله مذکور تحت عنوان The Conceptual Penis as a Social Construct در مجلهای با عنوان Cogent Social Sciences منتشر شد. معنی عنوان مقاله «مفهوم آلت تناسلی مردانه به عنوان یک ساختار اجتماعی» است. Peter Boghossian که استاد فلسفه دانشگاه ایالتی پورتلند است و James Lindsay، که ریاضیدان است، قصد داشتند با انتشار این مقاله علاوه بر تاکید بر جفنگ بودن رشته علمی مطالعات جنسیت، هوش و حواس اهل این رشته را آزمایش کنند. شاید یکی از دلایل کار آنها انتشار مقالهای از دانشگاه اورگان در سال پیش باشد که کوههای یخی را مفهومی فمینیستی معرفی کرده بود که آب شدن آنها را باید با حقوق زنان ربط داد. این مقاله اصلا شوخی نبود و دانشگاه اورگان با افتخار از آن یاد کرده بود. اما عمق فاجعهای را که در دنیای علم مدرن در حال رخ دادن است را نشان میداد. همین مطالب نویسندگان مقاله فوقالذکر را بر آن داشت که اثبات کنند که این مدعیان علم، علاوه بر اینکه از دانش برخوردار نیستند، هوش و حواس آدمهای معمولی را هم ندارند. آنها در مقاله خود عامل تغییرات آب و هوا و گرم شدن کره زمین را مفهوم آلت تناسلی مردانه معرفی کردند. چون به این جمعبندی رسیده بودند که اگر مقاله آنها بوی فمینیستی بدهد، از نظر آن جوامع به ظاهر علمی قابل قبول است.
مقاله پروفسور Sokal به نحوی نوشته شده بود که هر جمله آن پر از کلماتی باشد که پرطمطراق بوده، و بطور تصادفی انتخاب شده باشند. اما مقاله فوقالذکر چند ویژگی خاص داشت که آنرا متمایز میکند:
- نویسندگان مقاله به عمد موضوعی تمسخرآمیز را برای مقاله انتخاب کرده بودند. مطرح کردن آلت تناسلی مردانه، نه فقط به عنوان یک عضو بدن، بلکه به عنوان یک ساختار اجتماعی غیر سازنده که مسبب بسیاری از مشکلات بشر است، به همین دلیل عنوان مقاله انتخاب شده است. نویسندگان قصد داشتند که بر این مطلب تاکید کنند که احساسات فمینیستی حاکم بر جوامع علمی، چنان گسترده است که باعث میشود هر مقالهای که بتواند به نحوی به افکار فمینیستی کمک کند، اجازه چاپ بگیرد.
- نویسندگان به عمد جملات بیمفهوم و متناقض را استفاده کردند. مثلا در این باره بحث کردند که مردانی که نقش مردانگی آنها برجسته است، در آن واحد هم منشاءاختلافات هستند و هم نیستند. چندی پیش از آقای جوادی آملی شنیدم که میفرمود حدود ۴ هزار سال است که در کتابهای قدما، از جمله فلاسفه یونان، آمده است که برای آزمایش هوش و استعداد علمی افراد، در بین جملات خود مطلبی را بیان کنید که با اصل تناقض همخوانی نداشته باشد. اگر طرف مقابل اعتراض کرد، یعنی او استعداد درک علم دارد و اگر بیتفاوت ماند، یعنی بهرهای از علم ندارد. احتمالا نویسنده مقاله، که خود استاد فلسفه است، با این آزمایش آشنا بوده است.
- آنها از عباراتی استفاده کردند که واضحا باید عکسالعمل همتایان خود، که مقاله را بازبینی میکنند، را به همراه داشته باشد. مثلا عبارتی مانند «ماقبل پسا پدرشاهی» را بکار بردهاند که غلط بودن آنها واضح است.
- نویسندگان در چند مورد جملات توهینآمیز بکار بردهاند تا ببینند که آیا حساسیت ادیتور مجله را برمیانگیزد یا نه. مثلا مردانی را که قصد فرزند داشتن ندارند را «مردانی که عرضه جفتیابی ندارند» نامیدهاند.
قبلا در همین وبلاگ هم در بخش انگلیسی و هم در بخش فارسی مقالاتی در رابطه با وضعیت جاری جوامع علمی معاصر آورده بودم. اما روزبروز اخبار تاسفبارتری از آنها بگوش میرسد.