اتحادیه صلیبی اروپا در حال شکلگیری است
تاریخ نشر:باسمه تعالی
خبر مهم ۳ روز گذشته که در رسانههای ایرانی چندان بازتاب نداشت این بود که ۲۷ رهبر کشورهای اروپایی در ۶۰امین سالگرد تشکیل اتحادیه اروپا به دیدار پاپ در واتیکان رفته بودند. این رهبران حدود یک ساعت در جلسه منتظر مینشینند تا پاپ وارد شود، و هنگام ورود پاپ میایستند تا هنگامی که پاپ مانند شاهنشاهان بر تخت خود جلوس کند. شاید چنین خبری برای جوانترها چندان تعجببرانگیز نباشد. اما برای کسانی که پا به سن گذاشتهاند و دوران اواسط قرن بیستم را به یاد دارند، این خبر عادی نیست. آن زمان مذهب کاملاً از صحنه سیاسی حذف شده بود و سکولاریسم و لائیسم در همه کشورها، حتی کشورهای غیر کمونیست، حرف اول را میزد. دیدار مقامات سیاسی با رهبران مذهبی هم بسیار محدود بود و اگر هم چنین اتفاقی رخ میداد، با دادن مبلغ مختصری صدقه تمام میشد. از عجایب روزگار این است که در طی چند ده سال چنان ورق برگشته است که ۲۷ رهبر اروپایی، از جمله صدراعظم آلمان و رئیسجمهور فرانسه، باید یک ساعت منتظر بنشینند و هنگام ورود پاپ بایستند تا ایشان نزول اجلال کنند. این به این معنی است که اتحادیه صلیبی اروپا، یا همان ظهور مجدد امپراطوری روم تحت فرمان کلیسا، که همیشه منتظر آن بودیم، در حال شکلگیری است.
پاپ در این جلسه پس از یک سری حرفهای عوامپسند، بر این نکته تأکید میکند که اروپا باید به ریشههای مسیحیت خود برگردد و تنها به این روش میتواند خلاء معنوی موجود را پر کند و با چالش های جدید از جمله افراط گرایی اسلامی مقابله کند.
اخبار مهم و استراتژیک سیاسی دنیا به ندرت در رسانههای ایرانی انعکاس مییابد و کمتر کسی به ارائه تحلیل جامع از آن اقدام میکند. برداشت شخصیام این است که دلیل آن عدم اقبال مردم به این مباحث است. اخبار ورزشی، شایعات درباره هنرپیشه های معروف، اخبار شبه علمی و امثالهم را زیاد میشود یافت. حتی سایتهای مدعی حزباللهی بودن نیز برای جلب مخاطبان در نهایت مجبورند اخباری را پخش کنند که بتوانند مراجعین به سایت خود را حفظ کنند. مثلاً اگر بخواهند درباره آمریکا انتقاد کنند، اخبار فسادهای جنسی و تجاوزهای رخداده در آنجا را گزارش میکنند. اما اخبارمهمی مانند خبر مذکور هیچ انعکاسی در رسانهها نداشت و کسی درباره آن تحلیل ارائه نکرد. حتی شخصاً هنوز عکسالعملی از رهبران سیاسی و یا مذهبی ایران را مشاهده نکردم.
این خبر بهقدری مهم بود که عکسالعمل اردوغان را به همراه داشت و ایشان از مخاطبین خود سئوال میکند که آیا تا بحال شنیده بودید که واتیکان جزء اتحادیه اروپا باشد و یا این دو ربطی به هم داشته باشند؟ ایشان چنین ادامه میدهد که بالاخره ماهیت واقعی اتحادیه اروپا برملا شد و بر همه روشن شد که این اتحادیه یک تشکیلات صلیبی است و دلیل بیرون نگه داشتن ترکیه از این اتحادیه مسلمان بودن آن است. به همین دلیل رهبران ترک درباره برنامههای آتی خود درباره پیوستن به این اتحادیه به تردید افتادهاند و بنا دارند تصمیمگیری درباره این امر را به رفراندوم بگذارند.
قبلاً در مقاله دیگری تحت عنوان رأی نه بریتانیا به ماندن در اتحادیه اروپا در این باره توضیح داده بودم که چرا اتحادیه اروپا به شکل کنونی قابل دوام نیست. البته هنوز روند رسمی مذاکرات خروج بریتانیا شروع نشده است و پس از شروع این روند حداقل دو سال زمان برای این کار لازم است. تا آن زمان احتمالاً اتحادیه اروپا دچار تحولات اساسی خواهد شد. چند پاراگراف ذیل را از مقاله دیگری تحت عنوان چرا حوادث اخیر باعث شعله ور شدن آتش جنگ جهانی نمیشود؟ آورده ام:
وقتی قرار باشد که نتیجه جنگ در میدان جنگ و توسط سربازان تعیین شود، باید اول نیروی انسانی لازم برای آن را تربیت کرد. قطعا لیبرال دموکراسی غربی ظرفیت چنین کاری را ندارد. به علاوه با وجود شیوع همجنس بازی و اعتیاد به موسیقی و مواد مخدر این امر ممکن نیست. بنابراین پیش نیاز تصمیم رهبران غربی و یا روسیه برای تشدید عملیات جنگی این است که اولا لیبرال دموکراسی را کنار بگذارند و به فاشیسم روی آورند. چنین اتفاقی کاملا محتمل است و حداقل در آمریکا حرفهای زیادی از تلاش نظامی ها برای کودتا زده میشود. در اروپا هم احتمال دارد که موج مخالفت با مسلمین و تحریک احساسات آنها بر علیه مهاجران پیش زمینه برای ظهور مجدد فاشیسم باشد.
به علاوه باید احساسات مذهبی نیز در بین جوانان تبلیغ شود و بساط همجنس گرایی جمع شود. چون تنها احساسات مذهبی، حتی از نوع تقلبی آن، است که میتواند مردم را به حس دفاع از یک ارزش ترغیب کند. تلاش پوتین برای تقویت کلیسای ارتدوکس در روسیه در همین راستا است، اما هنوز کافی نیست. به علاوه باید دوباره شاهد بازگشت نژاد پرستی و حس برتری نژادی باشیم. تحریک احساسات مردم غرب بر علیه مسلمین نیز برای این است که انگیزه مبارزه را در آنها ایجاد کنند. تحریک احساسات مردم در شبکه های اجتماعی کاملا واضح است. مثلا اگر در آلمان دو دانش آموز دبیرستانی با هم دعوا کنند، خبر چنین تبلیغ میشود که یک مسلم یک آلمانی را کتک زد. حتی امروز دیدم که تیتر یک فیلم از حمله یک سگ به یک گربه را چنین آورده بود که سگی عرب گربه ای را کشت. برنامه این است که با این حرفها احساسات مردم را برعلیه همه مسلمین تحریک کنند.
با روی کار آمدن حکومت های فاشیستی در غرب، هنوز چند سال زمان لازم است تا بشود افکار عمومی را کاملا شکل داد و آنها را برای حضور میلیونی در میادین جنگ آماده کرد. خیلی از افراد در غرب هستند که منتظر فروپاشی اتحادیه اروپا به شکل کنونی و ظهور امپراطوری روم متشکل از 10 کشور هستند. اگر چنین شود، از همین الان میشود گفت که امپراطور آن هم فرمانده کل قوا و هم رئیس کلیسا خواهد بود؛ برتری نژادی نقش پررنگی خواهد داشت و دیگر اثری از ارزشهای لیبرال دموکراسی در آن حکومت وجود نخواهد داشت.
در مقاله دیگری با عنوان مراسم افتتاح تونل Gotthard در سوئیس شواهدی از عقاید شیطانی در بین رهبران کنونی اروپایی آورده بودم. عقاید رایج در واتیکان هم اصلا شباهتی به یک دین توحیدی ندارد. به عنوان نمونه فیلم مراسم دعا در ۲۷ آوریل ۲۰۱۴ که در آن به جای خدا لوسیفر، یا همان شیطان، را خطاب دعای خود قرار دادند در اینترنت به راحتی قابل مشاهده است.
سلام
چند روزه با سایت شما آشنا شدم اکثر مقالات رو خوندم و استفاده کردم .
باسلام، از عنایت جنابعالی به این وبلاگ متشکرم.
مطالب مرتبط به هم را با تگ مشخص کردهام و علاوه بر آن تقسیم بندی موضوعی هم دارند. از طریق جستجو در بالای صفحه هم میشود در سایت دنبال مطالب گشت. شاید بعضی از این مطالب در آینده مورد رجوع مجدد قرار گیرد.
سلام
مشهوده که تاریخ مصرف آمریکا به عنوان ابرقدرت جهان رو به اتمامه و اساسا آمریکا با وجود قدرتمند بودن دیگه پتانسیل لازم رو برای ایفای نقش ابرقدرتی نداره پس هرم قدرت در فکر سرزمین جدیدی که این نقش رو بازی کنه هست مدتیه فکرم مشغوله که کجا رو انتخاب کردن ... اکثرا در ایران نظرشون روی چین بود ولی بنا به دلایلی چین نمیتونه باشه ... اگه دست من اقیانوسیه و استرالیا رو در نظر میگرفتم بخاطر موقعیت جغرافیایی و اینکه یه جزیره دور از بقیه کشورهاست و این امتیاز خوبیه به نظر من اقیانوسیه پتانسیل لازم رو برای انتقال قدرت داره اما نظر سران هرم قدرت این نیست و ......
اما به وضوح دارن اتحادیه اروپا رو تقویت میکنن به نظر میاد نقش روم باستان دوباره به سرزمین اصلی خودش برگرده . اروپا قبلا این نقش رو بازی کرده پس میتونن دوباره اونو احیا کنن نقش فرانسه و آلمان پررنگ تر دیده میشه شاید ضمیمه کردن اکراین ، خروج بریتانیا ، و سالها پشت در نگه داشتن ترکیه رو بشه در همین راستا تحلیل کرد.
ضمن عرض سلام و تشکر
شخصا احتمال میدهم که در آینده نزدیک اروپا یک دوره کوتاه بحران و تغییر ساختار داشته باشد و پس از آن شاهد همان ظهور مجدد امپراطوری روم باشیم.
سلام
درسته الان در دل نا امنی که ایجاد کردن اروپای جدید شکل میگیره فکر میکنم اروپای بدون بریتانیا مد نظره ... مخفیانه دارن یورو رو تقویت میکنن و یک وجه معقول و دیپلماتیک از اتحادیه اروپا جا انداختن ... به نظرم یه جبهه منسجم و قوی برای تقابل با قدرتی در شرق که درحال شکل گیری هست مهیا میکنن ...
روح شرقی فعال شده و میدونن متوقف نمیشه پس مجبورن به استراتژی قدیمی یعنی تقابل آشکار شرق و غرب روی بیارن ... مجبورن روم باستان رو در قالب اروپا احیا کنن یعنی چیزی که قبلا امتحان خودش رو پس داده .
مطلبی که میخواهم عرض کنم را همه غربیها با آن آشنا هستند، اما برای حفظ ژست روشنفکری و سکولار بودن به زبان نمیآورند.
در پیشگوییهای انجیل مانند Isaiah 17 چنین آمده که از نسل فرزندان یعقوب افرائیم و مناسه پس از اینکه بر تمام دنیا تسلط پیدا میکنند، تعداد کمی باقی میمانند. کشورهای انگلوساکسون که شامل آمریکا و انگلیس و استرالیا هستند در واقع اعقاب فرزندان یوسف هستند.
به همین دلیل غربیها روی آینده انگلوساکسون چندان حساب نمیکنند و قرار نیست ظهور روم با کمک انها باشد.
اینکه روسیه تلاش زیادی برای تقویت کلیسای ارتدکس میکند برای این است که بطور تاریخی قیصرهای روس خود را جانشین سزارهای روم شرقی میدانستند و این کلیسا علاوه بر روسیه تسلط خود را بر یونان به همین دلیل حفظ کرده است تا بتواند ادعای بازسازی روم را داشته باشد.
خواسته هر دو طرف قضیه یکی است و آن این است که روم قدیم را بازسازی کنند.