آتش زیر خاکستر
تاریخ نشر:باسمه تعالی
یکی از زمینههایی که قصد دارم انشاء الله در این وبلاگ دنبال کنم، معرفی پدیدههای طبیعی است که معمولاً از آنها غفلت میشود و یا کمتر آدمها با آن برخورد دارند. پدیده ای که قصد دارم در اینجا درباره آن توضیح بدهم آتش است. واضحا همه ما آتش را دیده ایم و این احساس را داریم که از کنش و واکنشهای این پدیده خبر داریم. اصطلاح آتش زیر خاکستر را هم همه شنیدهاند و خبر دارند که آتش میتواند برای مدتها زیر خاکستر فعال بماند و وقتی که بادی وزید و شرایط فراهم شد، به دیگر نقاط سرایت کند و باعث آتش سوزی شود. اما آیا میدانید آتش تا چه مدت زیر خاکستر میتواند فعال بماند؟
چندی پیش تبلیغ یک شبکه پخش فیلمهای سینمایی را دیدم که در آن گاوی را نشان میداد که با آرامش علف میجود. بعد ادعا میکرد که همه طبیعت مثل همین صحنه بی هیجان و کسل کننده است و اگر بخواهید که چیز جالبی ببینید که هیجان داشته باشد، باید فیلم سینمایی ببینید. برای اینکه چنین چیزی را آدم باور کند، باید خیلی سطحی نگر و بی اطلاع بود. چطور ممکن است محصول قوه تخیل انسان، هیجان انگیز تر و جالب توجه تر از صورتگری خالق توانا بشود؟
شخصاً موقعی مجبور شدم که جواب سئوال فوق را پیدا کنم که قصد داشتم تلی بزرگ از شاخه های درختان جنگلی را بسوزانم. برای همین مجبور شدم قوانین مربوط به این کار را مرور کنم و به نحوی این کار را انجام دهم که باعث آتش گرفتن جنگل نشوم. در کانادا به علت وسعت جنگل های طبیعی، پدیده آتش سوزی جنگلها زیاد رخ میدهد و بنابراین قوانین محکمی در رابطه با روشن کردن آتش در نزدیکی جنگل ها وجود دارد و در این زمینه اطلاع رسانی خوبی انجام میشود. در راهنمای مربوط به روشن کردن آتش در مناطق جنگلی خواندم که وقتی تل بزرگی از چوب را آتش بزنیم، احتمال اینکه آتش زیر خاکستر حاصل از آن درتمام مدت زمستان روشن بماند و در فصل بهار و یا تابستان سال بعد باعث آتش سوزی شود، وجود دارد.
دو تل چوبی که قصد داشتم بسوزانم، حدود ۴ تا ۵ متر ارتفاع داشتند و آتش حاصل از آنچنان ارتفاع گرفت که از کیلومترها دورتر قابل دیدن بود و تا چند روز سوختن آنها ادامه داشت. تا چندین هفته بعد از تمام شدن آتش، هربار که خاکسترها را کنار میزدم، مشاهده میکردم که هنوز آتش در زیر آن فعال است. آخر کار مجبور شدم با زحمت فراوان، خاکسترها و چوبهای نیم سوخته را کنار بزنم و آنقدر روی آنها آب بریزم که بشود از خاموش شدن آن اطمینان حاصل کرد.
تحلیل مقدماتی این پدیده این است که هنگام برپایی آتش، اول شاخههای بالاتر که بیشتر در معرض هوا هستند میسوزند و به خاکستر تبدیل میشوند. شاخههای زیرین هرچند نیم سوز میشوند، اما به علت اینکه روی آنها را خاکستر پوشانده، کمتر در معرض هوا قرار میگیرند و فرصت سوختن سریع ندارند.به دلیل اینکه عمل سوختن منجر به تولید دود میشود، گازهای حاصله راه فرار خود از زیر خاکسترها را باز کرده و خارج میشوند. همین مطلب باعث ایجاد خلاء نسبی در زیر آتش میشود و باعث میشود هوای تازه از نقطهای دیگر راه خود را از بین خاکسترها باز کند. وقتی مسیر خروج دود و مسیر ورود هوای تازه از بین خاکسترها تشکیل شد، آتش قابلیت دوام بیشتری پیدا میکند. به علت اینکه این فرآیند آرام و بطئی است، هر اختلالی که در مسیرهای ورود هوا و خروج دود پیش آید، به تدریج ترمیم شده و روند سوختن ادامه پیدا میکند. بقیه پدیدههای طبیعی دیگر مانند برف و باران هم معمولاً آرام هستند. مثلاً وقتی برف به تدریج در حال نشستن است، فشار جریان هوا به داخل آتش و خروج دود، قادر است مسیر خود را از بین برفهایی که در حال نشستن هستند باز کند. خاکستر روی آتش هم میتواند نقش عایقی را بازی کند که جلوی نفوذ آب باران به داخل آتش را بگیرد. به همین دلیل آتش زیر خاکستر میتواند حتی در طول زمستان در زیر برف ادامه پیدا کند.
اما در فصل بهار و یا حتی تابستان، وقتی که بارش باران کم شده و زمین خشک شود، بادهای فصلی میتواند خاکستر روی آتش را کنار بزند و آنرا به بقیه جنگل سرایت دهد. یعنی آتشی که در اوایل پاییز روشن شده و پس از اینکه حدود ۶ ماه زیر برف مانده، میتواند باعث آتش سوزی جنگل در سال بعد بشود. اگر تلی از چوب که آتش گرفته به اندازه کافی بزرگ باشد و در سال بعد و یا سالهای بعد، بادهای خیلی شدید و یا سیل نیاید، احتمال دارد که این آتش برای سالها زیر خاکستر بماند.
اگر علاقه مندید که در این باره بیشتر مطالعه کنید، میتوانید به این لینک و یا این لینک رجوع کنید. آتشی که برای مدتی طولانی روشن میماند را در انگلیسی holdover fire مینامند.
فرآیندی که در آتش رخ میدهد، تا حدودی شبیه به معضلات اجتماعی نیز هست. بعضی معضلات اجتماعی که در یک مقطع تاریخی رخ میدهد، ممکن است در نگاه اول به نظر بیاید که به پایان رسیده است. اما مانند آتش زیر خاکستر، تا زمانی که سوخت کافی و هوای تنفس داشته باشد، میتواند مخفی بماند و به محض پیش آمدن شرایط مناسب، دوباره ظهور و بروز کند. این پدیده همان چیزی است که بعضیها آنرا تکرار تاریخ مینامند. البته این نام بر اساس یک جهان بینی غلط انتخاب شده است و واقعیت این است که تکراری رخ نمیدهد، بلکه همان معضل اولیه که به غلط تصور میشد که پایان یافته، دوباره فرصت بروز و ظهور پیدا کرده است.
سلام
خیلی ممنون بابت مطلب خوبتون.
اصل مطلب آموزنده و مفید بود. اما نتیجه گیری جالبی از موضوع داشتید که گمان کنم انگیزه ی اصلی از نگارش این متن،همان پاراگراف آخر باشد!
واقعا تعجب آور است که میفرمایید ارتفاع چوب ها به 4 تا پنج متر میرسید!!
یک سوال از حضورتان دارم و آن اینکه در کانادا،حمل سلاح،به سادگی آمریکا صورت میگیرد و یا اینکه قوانین محدود کننده تری در این زمینه وجود دارد؟
در ایران که متاسفانه حتی برای سلاح بادی با قدرت بیشتر از 50 ژول باید مجوز اخذ نمود!!!
ضمن عرض سلام وتشکر از عنایت جنابعالی
آن تل چوب را با کمک ماشین excavator که یک بیل مکانیکی است که در انتهای یک بازوی حدود۶ تا ۸ متری نصب شده است، جمع کردیم. این ماشینها این امکان را دارند که در جلوی بیل یک قطعه دیگر مانند شست به آن وصل شود. به این ترتیب میتوانند مانند دست، درختان را بگیرند و بشکنند و یا خرده چوبها را از روی زمین جمع کنند.
در مورد سلاح تقریباً وضعیت مانند آمریکا است. مالکیت سلاح شکاری با هر قدرتی که باشد، آزاد است. اما برای خرید مهمات باید مجوز داشت. گرفتن مجوز هم برای افراد بدون سوء سابقه فقط چند روز طول میکشد. اول یک روز باید آموزش نگهداری سلاح را طی کنند و بعد میتوانند درخواست مجوز کنند. مجوز شکار هم مجزا است و دوره آموزشی یک یا دو روزه ای برای آن وجود دارد. مجوز حمل سلاح کمری و یا بالاتر از آن، کمی سختتر است و باید درباره دلایل آن توضیحات کافی را به پلیس داد.
اما مانند آمریکا عامل آزاردهنده اصلی برای خرید سلاح، پول است. حدود یک سال پیش که به مغازه سلاح رفته بودم، مسلسلهای جدید تکاورهای اسرائیلی را آنجا دیدم. البته فقط یک قطعه آنرا عوض میکنند تا نشود آنرا بصورت اتوماتیک استفاده کرد. آن قطعه را هم آدم میتواند جدا تهیه کند و مسلسل را به شکل اصلی آن درآورد. فکر میکنم جدیدترین سلاح تک تیراندازان اسرائیلی با دوربین و تجهیزات جانبی آن را بشود با حدود ۱۲ هزار دلار تهیه کرد. یک سلاح شکاری دست دوم خوب رامیشود با حدود ۱۵۰ دلار هم تهیه کرد.