باسمه تعالی

سال گذشته فیلمی درباره به اصطلاح تحقیقات گیبسون، راجع به اینکه «محل اصلی قبله مسلمین پترا بوده و نه مکه»، را دیده بودم. ادعاها و شواهد ارائه شده در این فیلم بقدری ضعیف بودند، که مشخص بود مدعی خودش هیچ آشنایی با تاریخ اسلام ندارد؛ و فقط روی بی‌اطلاعی مخاطب حساب کرده است. لذا ارزش بحث نداشت، و شخصاً مطلبی درباره آن ننوشتم. اما اخیراً شاهد بوده‌ام که این ادعاها بازتاب زیادی داشته؛ و حتی بعضی کانال‌هایی که خود را مذهبی جا میزنند، آن را پخش کرده‌اند.

به عنوان نمونه یکی از ادعاها این است که عبدالله ابن زبیر، در سال ۶۴ هجری قمری، برای آسودگی از خطر امویان، خانه کعبه در شهر پترا را ویران میسازد و حجرالاسود را برای برپا ساختن یک قبلۀِ تازه با خود به مکه می‌برد.

در حالی که قبل از آن تاریخ، تمام مراحل سفر امام حسین، از مدینه به مکه، و در ایام حج از مکه به طرف کوفه، منزل به منزل و با تمام جزئیات ثبت شده است. حتی کسانی بوده‌اند که دعای طولانی امام حسین در روز عرفه، را کلمه به کلمه ثبت کرده‌اند. دعای عرفه هم دعایی نیست که آدم عادی بتواند از خود بسازد و به معصوم نسبت دهد. وقتی همه این جزئیات با این دقت ثبت شده‌اند، چطور ممکن است که مورخین در ذکر اینکه همه این وقایع در پترا اتفاق افتاده، و نه مکه، قصور کرده باشند؟

قرآن، در آیه ۹۷ سوره آل‌عمران، مکه را جایی معرفی میکند که در آن آیات بیّنات قرار دارند، و قابل اشتباه نیست. چاه زمزم و مقام ابراهیم از جمله این آیات بینات هستند. کلمه بکّه به معنی «محل گریه و انابه و توبه» است، و طبیعی است که قرآن با این نام محترمانه از مکه یاد کند. از زمانی که این شهر شلوغ، و هیاهوی مردم در آن زیاد، شد کمتر کسی به یاد گریه و انابه می‌افتاد؛ و لذا مردم آن را مکه،‌ یعنی محل هیاهو، نامیدند.

در ۱۴ قرن گذشته،‌ هر سال حج برگزار شده، و تا بحال حج بطور کامل تعطیل نشده است. حتی امسال نیز چند هزار نفر در این مراسم عبادی حضور داشتند. بنابراین تغییر محل کعبه، بدون اینکه چنین واقعه مهمی در اسناد تاریخی ثبت شود، به هیچ‌وجه امکان ندارد. برای تغییر محل کعبه باید حداقل برای صد سال همه مراسم حج را تعطیل کرد، تا هیچ حافظه تاریخی از محل اصلی کعبه در ذهن مردم باقی نماند.

اینکه افرادی تجدید نظر طلب پیدا شوند که، با خلق روایت‌ ساختگی خود از تاریخ، قصد شبهه‌افکنی داشته باشند، تعجب‌برانگیز نیست. اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تبلیغاتی که اخیراً درباره این موضوع میشود، بخشی از یک طرح جامع‌ است:

تا زمانی که حج سالانه برگزار میشود، این شبهه‌ها بی‌اثر خواهند بود. معنی این شبهه‌افکنی‌ها این است که عده‌ای روی تعطیلی حج برای حداقل صد سال، برنامه‌ریزی کرده‌ و امید به موفقیت خود دارند. این مدت زمان برای پاک کردن محل اصلی بیت الله از حافظه تاریخی مردم لازم است. در آن صد سال هم روایتی از اسلام ارائه خواهند کرد که به ادیان پاگان شبیه‌تر باشد، تا بشود قبله آن را پترا معرفی کرد.

تعطیلی حج هم جز با اشغال نظامی سرزمین‌های اسلامی عملی نخواهد بود. همین موضوع باید زنگ خطرهای زیادی را در بین مسلمین به صدا درآورد. چون کسانی که «قبله بودن پترا» را تبلیغ میکنند، این کار را فقط برای تفریح نمیکنند؛ بلکه این شبهه‌افکنی‌ها بدون برنامه اشغال نظامی سرزمین‌های اسلامی، و تعطیل کردن کامل حج، کاری پوچ و بیهوده است.

لذا استراتژیست‌های نظامی باید بطور جدی روی این احتمال مطالعه کنند.

یکی از قدرت‌هایی که هم عزم و هم توان اجرای چنین برنامه‌ای را دارد، چین است. متأسفانه خوش‌بینی ساده‌لوحانه استراتژیست‌های ایران، باعث شده که خطر چین جدی گرفته نشود. قدرت‌های دیگر هم هستند که انگیزه چنین کاری را داشته باشند؛ اما اکثر آن‌ها گرفتار مشکلات داخلی خود بوده، و توان اجرای این برنامه را کمتر دارند.