باسمه تعالی

در قرن گذشته میلادی صدها و بلکه هزاران علوم و تکنولوژی محیرالعقول کشف و یا ابداع شد؛ اما به دلایل مختلف از مردم مخفی نگه داشته شد. در بعضی موارد اربابان دنیا حس کردند که با عرضه این تکنولوژی‌ها توان آن‌ها برای به بند کشیدن و استثمار جوامع کم میشود. موارد دیگری را نیز میتوان یافت که بخاطر آماده نبودن مردم از نظر روانی، عرضه آن تکنولوژی‌ها صدمات جبران‌ناپذیری را باعث میشد. بگذارید با مثال مطلب را شرح دهم:

زمانی که تلویزیون اختراع شد، تصور میشد که از این ابزار بشود دریچه‌ای برای دیدن بهتر جهان گشود، آن را برای آموزش بصری استفاده کرد، و سطح فکری مرم را ارتقاء داد. اما خیلی سریع صاحبان قدرت راه تخدیر و کنترل اذهان مردم از طریق تلویزیون را یاد گرفتند؛ و تلویزیون ابزاری برای شستشوی مغزی عوام شد. در گوشه و کنار دنیا هر گروهی برای رسیدن به اهداف خود از این ابزار استفاده کرد، که لزوماً با اهداف طراحان تلویزیون همسو نبود.

نمونه دیگر اینترنت است. تکنولوژی اینترنت در ارتش آمریکا توسعه یافت، و بعد بصورت یک سیستم عمومی درآمد. احتمالاً در ابتداء هدف ارتش از جهانی کردن اینترنت این بود که بتواند اشراف اطلاعاتی بر ارتباطات کل دنیا پیدا کند.

اما به تدریج گروه‌هایی با اهداف شیطانی آموختند که چطور از طریق اینترنت بر افکار مردم مسلط بشوند، و اذهان آن‌ها را کنترل کنند. احتمالاً این مطلب را خود شما هم تجربه کرده‌اید که برای جستجوی چیزی سراغ اینترنت می‌روید، و بعد از چند ساعت که دهها موضوع مختلف را برخورد کردید، اصلاً بخاطر نمی‌آورید که اول کار برای چه منظوری به اینترنت رجوع کرده بودید.

چند سالی بیشتر طول نکشید که شرکتهای چند ملیتی گلوبالیستی، مشهور به زندان اینترنتی، یا Internet Gulag، اینترنت را قبضه کردند. این شرکتها، مانند گوگل و فیسبوک، چنان سانسور شدیدی بر همه چیز اعمال کردند، که حالا مردم آمریکا برای فرار از سانسور باید به موتورهای جستجوی خارجی، مانند Yandex، رجوع کنند.

ارتش آمریکا به تدریج دریافت که کنترل اینترنت از دستش خارج شده، و گلوبالیستها دست برتر را در این زمینه دارند. دیگر اشراف اطلاعاتی و جمع‌آوری ارتباطات اهمیت خود را از دست داد؛ و اینترنت ابزار کنترل اذهان، و شکل‌دهی افکار عمومی، شد.

حالا ارتش آمریکا باید تلاش فراوانی انجام دهد تا سلطه غولهای اینترنتی را شکسته، و اجازه بازی با افکار عمومی را به آنها ندهد. آن چیزی که باعث این اتفاق شد، این بود که مردم به اندازه کافی آزاد اندیش و مستقل نبودند؛ و گوسفندوار ذهن خود را در معرض کنترل دیگران قرار میدهند.

این تجربه و صدها تجربه مشابه آن باعث شد که صاحبان تکنولوژی در عرضه آن‌ها به مردم احتیاط کنند. چون همه تکنولوژی‌ها مانند شمشیر دو لبه هستند: اگر مردم آزاداندیش بوده، و عزم استفاده معقول از تکنولوژی را داشته باشند، میتوانند از آن برای اعتلای جامعه استفاده کنند. اما اگر بر اساس غرایز و گوسفندوار بخواهند رفتار کنند، عده‌ای پیدا خواهند شد که از این ابزارها برای برده کردن مردم و قبضه کردن قدرت استفاده کنند.‍

نمونه این موضوع را در ایران نیز میتوان یافت. سازمان‌های اطلاعاتی داخلی از شبکه‌های اجتماعی برای عوامی بار آوردن مردم، و محدود کردن افق دید آنها، استفاده فراوانی کردند. یکی از نقاطی که روی آن تمرکز کردند کانال‌های اخبار آخرالزمانی و اخبار ظهور و ملاحم و فتن است. تقریباً تمام مطالب این کانال‌ها دروغ و یا غیرقابل راستی‌آزمایی است؛ و آنقدر در پخش جفنگیات دست خود را باز می‌بینند که دروغ‌های خود را به احادیث معصومین، و یا نقل قول از اولیاءالله و چهره‌های سرشناس، نسبت نمیدهند؛ بلکه چنان حرف میزنند که انگار حرف آن‌ها وحی منزل است. جفنگ بودن اکثر این حرفها برای هر عقل سلیمی واضح است؛ اما با اینحال هر کدام از این کانالها را که ملاحظه کنید، خواهید یافت که هزاران و یا حتی دهها هزار بیننده دارند. عوامی بارآوردن مردم کار را به جایی رسانده که مخاطبین این کانالها از اخبار اینچنینی لذت میبرند؛ حتی اگر مطمئن باشند که غیر قابل راستی‌آزمایی است؛ و حتی اگر مطمئن باشند که دروغ است.

حال فرض کنید تکنولوژی اینترنت کوانتومی در اختیار همه قرار داده شود. سازمان‌های اطلاعاتی که با همین شبکه‌های اجتماعی چنین بلایی سر مردم آوردند، با این ابزار جدید کاری خواهند کرد که هیچ‌کس نتواند قید بندگی آن‌ها را از گردن خود باز کند. حتی عده‌ای از فرصت‌طلبان عادی پیدا خواهند شد که در حد توان خود مثلاً ده یا صد یا هزار نفر از مردم دیگر را به بردگی ذهنی بگیرند و آن‌ها را استثمار کنند.