رویکرد ایرانیها به موضوع آمادگی جسمانی نیازمند اصلاح است
تاریخ نشر:باسمه تعالی
در دو پست قبلتر (در تلگرام) درباره نزاع سربازان چینی و هندی با استفاده از مشت و لگد و فنون ورزشهای رزمی، نوشته بودم. این موضوع به ضرورت توجه بیشتر روی آمادگی جسمانی در نیروهای نظامی تأکید میکند.
چند سال پیش ژنرال آمریکایی به نام Mark Hertling در سخنرانی خود در TED درباره کاهش آمادگی جسمانی در نسل جدید در آمریکا صحبت کرد، و این مسأله را یک بحران امنیت ملی معرفی کرد.[1] برای کسانی که به جزئیات این مطلب علاقه دارند، شنیدن این صحبتها در یوتیوب را توصیه میکنم؛ چون حاوی نکات علمی فراوانی بود.
مشکل ارتش آمریکا این بود که وقتی نسل جدید به آموزشهای نظامی کلاسیک برده میشوند، تعداد افرادی که دچار شکستگی شدید استخوان میشوند، خیلی بالاتر از گذشته است. این مشکل بقدری جدی است که ارتش خود را در وضعیتی یافته که دیگر قادر به جایگزینی سربازان با افراد جدید نیست. آنها برای حل این مسأله مجبور شدند تغییرات زیادی در آموزش و تغذیه نسل جدید ایجاد کنند.
وضعیت آمادگی جسمانی در ایران
برای مقایسه آمادگی جسمانی نسل جدید در ایران با آمریکا، هیچ آماری را نیافتم. اما مشاهدات شخصی خودم حاکی از این است که این بحران در ایران به مراتب شدیدتر است.
حدود ۳۷ سال پیش که به آموزش نظامی بسیج رفتم، یافتم که تنها تکنیکی که مربی موجی ما برای افزایش آمادگی جسمی سربازان داشت، استفاده از گلوله جنگی بود. مثلاً ما را پای دیوار سه متری صاف میبرد، و دستور پرش به بالای دیوار میداد. بعد هم رگبار گلوله را به زیر پای ما میبست. البته این تکنیک کاملاً مؤثر بود، چون در کمتر از یک ثانیه به بالای دیوار میپریدیم.
اما پس از گذشت دو ماه از آموزش، هیچ بهبودی در وضعیت آمادگی جسمی سربازان حاصل نشد؛ و فقط آثار زخمها و مفصلهای دررفته، و دندههای شکسته بجا ماند. از اینکه از آن زمان تا کنون چقدر برای بهبود آمادگی جسمانی نیروهای نظامی تلاش شده، خبر ندارم. اما آنچه که از وضعیت جسمانی جوانان ایرانی معاصر مشاهده کردم، به هیچ وجه رضایتبخش نبود.
دو سال پیش که در ایران بودم، با جوانان بین ۲۵ تا ۳۵ ساله زیادی برخورد داشتم؛ و اکثر آنها را به مراتب ضعیفتر و خمودتر از یک یا دو نسل گذشته یافتم. حتی ورزشکاران آنها نیز وضعیت قابل قبولی نداشتند. دور شکم اکثر جوانهای این دوره به اصطلاح یک تایر از چربی است.
طرز نگرش ایرانیها به Gym باید تغییر کند
تنها تفاوتی که در تهران در این زمینه نسبت به گذشته وجود دارد، تاسیس تعدادی Gym، یا سالن ورزش و بدنسازی، است. امکانات سالنهای ورزشی به منزله سختافزاری هستند، که کارآیی خود را زمانی نشان میدهند که نرمافزار مناسبی روی آن اجرا شود. به نظر میرسد دانش و فرهنگ استفاده از سالنهای ورزش، به عنوان نرمافزار، هنوز فراگیر نشده است.
مراجعین به سالنهای ورزشی، عمدتا کسانی به نظر میآیند که دنبال رشد عضلهها و داشتن بدنی مانند بدن بدنسازان حرفهای، هستند. از آن رو که رشد عضلات بصورت ارگانیک زحمت زیادی را میطلبد، استفاده از داروهای supplement رشد عضله و استروئید در بین این افراد شایع است.
در آمریکای شمالی تعداد سالنهای ورزشی در شهرهای پرجمعیت خیلی بالا است. آمار سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که 38,477 سالن ورزشی در آمریکا فعال بودند. مراجعین این سالنهای ورزشی مردم عادی هستند که افزایش آمادگی جسمانی، آنها را در انجام وظایف کاری و حفظ مشاغل و درآمدشان یاری میکند. هدف اکثر آنها بدنسازی و نمایش عضلات به دیگران نیست؛ بلکه هدف این است که دچار بیماریهای قلبی و کمردرد و گردن درد نشوند، تا توان کار بیشتر و کسب درآمد داشته باشند.
مشتریهای اصلی سالنهای ورزشی در ایران باید مهندسین، پزشکان، حسابداران، وکیلها، و همه کسانی که شغل آنها با نشستن پشت میز همراه است، باشند. هدف رفتن به سالن ورزشی باید افزایش کارآیی و جلوگیری از بازنشستگی زودرس باشد. کسی که سالها تحصیل و کسب تجربه کردهاند، طبعا برای حفظ این سرمایه باید تلاش کند.
فرض کنید که شرکتی یک متخصص IT با ۲۵ سال سن را استخدام کند. اگر این فرد تحت فشار کاری به آمادگی جسمی خود اهمیت ندهد، حداکثر تا ۳۵ سالگی به کمر درد و گردن درد و مشکلات جسمی دیگر دچار خواهد شد. این بیماریهای مزمن عملاً کارآیی این فرد را به شدت کاهش میدهند. بنابراین شرکتی که این فرد را استخدام میکند، باید برای حفظ آمادگی جسمانی متخصصین خود برنامهریزی کند.
اگر این فرهنگ در بین شرکتها جا بیافتد که افراد متخصص را فقط به شرط آمادگی جسمانی مقبول استخدام کنند، مردم تشویق خواهند شد که برای آمادگی جسمی خود بیشتر تلاش کنند. یعنی در کنار مصاحبههای استخدامی باید آزمایشهای ورزشی نیز رایج شود. از بعد از استخدام نیز شرکتها باید وضعیت جسمی کارکنان را رصد کنند، تا این کارکنان به حفظ آمادگی جسمی خود بیشتر اهمیت دهند.