صدور انقلاب یا تاسیس امپراطوری؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
زمانی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، بحث درباره صدور انقلاب و برافراشتن پرچم اسلام بر فراز قلههای تمدن عالم، زیاد بود. صدور انقلاب واقعاً رخ داد؛ و با مقاومت اسلامی در افغانستان در برابر تهاجم شوروی، در ۱۲ سال جمهوری شوروی سوسیالیستی فروپاشید؛ و به تدریج روسیه تبدیل به کشوری مسیحی ارتدکس شد. حالا کار روسیه به جایی رسیده که رئیسجمهور پوتین، بچههای این کشور را به خواندن قرآن و انجیل توصیه میکند، و در سخنرانیهای خود از آیههای قرآن نیز یاد میکند.
انقلاب اسلامی به خیلی کشورهای دیگر، از جمله آمریکا، صادر شد. مردم این کشور، که ادامه سلطه شیطانپرستها بر کشور خود را عامل نابودی خود میبینند، گرایش آنها به مذهب روز به روز بیشتر میشود. یکی از عوامل محرکه قیام مسیحیون در این کشور این است که دریافتهاند که اگر عقب بمانند، اسلام بزودی از آنها پیش خواهد افتاد.
چند روز پیش وزارت آموزش آمریکا به دو دانشگاه DUKE و UNC اخطار کرد که اگر در برنامه آموزشهای خود تجدیدنظر نکنند، بودجه کمکی دولتی را از دست خواهند داد. ادعای دولت این است که بعضی رشتهها بهقدری نسبت به اسلام جانبدارانه است، که هیچ فرصتی برای معرفی مسیحیت به دانشجویان باقی نمیگذارد.[1] یعنی نه تنها اولیاء کلیسا، بلکه حتی دولت آمریکا، برای دادن فرصت مساوی به مسیحیت در دانشگاه، و جلوگیری از عقب رانده شدن آن توسط اسلام، وارد گود شدهاند.
اگر ۴۰ سال پیش به کسانی که دم از صدور انقلاب میزدند، همین چند پاراگراف فوق را از آینده خبر میدادند، باور آن برایشان ساده نبود.
برنامه گلوبالیستها برای فروپاشی آمریکا
از زمان روی کار آمدن اوباما، برنامه ۱۶ ساله گلوبالیستها برای فروپاشی آمریکا، و انتقال مقرشان به چین، شروع شد. در پستهای متعدد، مانند 570 و 2640، QAnon درباره این برنامه شرح داده است.[2]
یکی از سندهایی که اخیراً از طبقهبندی محرمانه خارج شد، نشان میدهد که هیلاری کلینتون خودش، در زمان تصدی وزارت خارجه، ایمیلهای محرمانه را به چین میفرستاده است.[3] بخش عمدهای از تکنولوژیهای محرمانه امریکا، از جمله کل طراحی F-22 و F-35 در آن زمان به چین تحویل داده شد. موارد زیادی از این قبیل را میتوان نام برد که تحویل «نرمافزار مدیریت نیروهای صحنه نبرد در اتاق جنگ» به چین، فقط یکی از صدها نمونه است.[4]
در دوران ریاستجمهور بیل کلینتون، بندر Long Beach در کالیفرنیا، به بهانه مدیریت متمرکز واردات از چین، به این کشور واگذار شد. چین هم شروع به انبار کردن سلاح و مهمات برای کمک به استقلال کالیفرنیا، و حتی برای زمان حمله مستقیم زمینی به آمریکا، کرد. چین در خاک مکزیک، در مجاورت مرز آمریکا، نیز بندر دیگری تاسیس کرد؛ و در شرق آمریکا در باهاما، در ۵۰ مایلی فلوریدا، یک بندر تجاری دیگر داشت، که عملاً برای نگهداری زیردریاییهای خود از آن استفاده میکرد. در جریان توفان اخیر دوریان، و جنگی که برای استفاده نظامی از آن بین چین و آمریکا درگرفت، اطلاعات این پایگاه فاش شد.[5]
برنامه گلوبالیستها برای ایران
ادعای ملیگرایان آمریکا،از جمله Q این است که بسیاری از تکنولوژیهای آنها، توسط مدیریت دوران بوش و اوباما به ایران و کرهشمالی داده شده، تا در نهایت بهانهای برای راهاندازی جنگ با آنها، و تکمیل برنامه نظم نوین جهانی، باشد. بخشی از طراحی موشکهای پیشرفته ایران، و طراحی سلاحهای هستهای مینیاتوری قابل نصب روی موشک کروز، درواقع توسط گلوبالیستها به ایران منتقل شده است.
ملیگرایان حتی ادعا میکنند که بخشی از اورانیوم تولیدی شرکت Uranuim One آمریکا، که سهام آن توسط روسیه خریداری شده، به سایتهای هستهای مخفی ایران در سوریه منتقل شده، تا برای توسعه سلاحهای هستهای بکار گرفته شوند. هدف همه این اقدامات، ایجاد بهانهای برای جنگ و نابودی ایران بود.
برنامهریزی اتفاقات اخیر، مانند هدف قرار دادن پهپاد گلوبال هاوک، و حمله false flag به مراکز نفتی عربستان، درواقع توسط گلوبالیستها، و به کمک عوامل داخلی آنها در ایران انجام شده است. گلوبالیستها برای جلوگیری از به ثمر رسیدن توافق بین آمریکا و ایران، و همچنین عدم افشای آنچه که واقعاً در جریان برجام گذشت، سعی دارند هرچه سریعتر ایران را وارد جنگی کنند که به نابودی کامل ایران منجر شود.
امید ملیگرایان آمریکا به نتیجه دادن مذاکره با آقای خامنهای
از بین مطالبی که در بین ملیگرایان رد و بدل میشود، یافتم که هنوز به نتیجه دادن مذاکره با آقای خامنهای امیدوار هستند. ظاهراً بعد از اینکه عوامل نفوذی گلوبالیسم در ایران با هدف قرار گرفتن پهپاد گلوبال هاوک قصد راهاندازی جنگ را داشتند، عدم هماهنگی رهبری با این کار، و تلاش برای کنترل این عوامل نفوذی، به آنها ابلاغ شده است.
متأسفانه عدهای سادهلوح در ایران پیدا میشوند که هدف قرار گرفتن پهپاد گلوبال هاوک در اولین شلیک، را نشانه نصرت الهی میدانند. در حالی که این به استدراج بیشتر شبیه است. چطور ممکن است کسی آلت دست شیطان گلوبالیست شده، و نصرت الهی نصیبش شود؟
«صدور انقلاب» نباید جای خود را به «تاسیس امپراطوری» بدهد
خط تبلیغی عوامل نفوذی گلوبالیست در ایران این است که مجموع حوادثی که در آمریکا در این مدت رخ داده، نشان میدهد که نباید به صدور انقلاب بسنده کنند؛ بلکه اگر به چین کمک کنند تا بر آمریکا غلبه کرده، و جمعیت موجود این کشور را قتل عام کند، بعد از آن میتوانند سهم بزرگتری از جنازه آمریکا طلب کنند. فرض این عده این است که تاسیس امپراطوری و بسط هژمونی، ارزش این را دارد که به چین کمونیست کمک کنند تا کل جمعیت مسیحیهای آمریکا را قتلعام کند. در حالی که این برآورد، نتیجه طمعی خام و اشتباه محاسبهای بزرگ است.
شخصاً بارها با افرادی روبرو بودهام که بدون شرم ادعا میکنند که «برای آنها فرقی ندارد که چند درصد از مردم آمریکا بیدین و استعمارگر هستند، و یا چقدر از آنها مسیحیهایی که پیام انقلاب را گرفتهاند و میخواهند خود را از سلطه شیطانی گلوبالیستها خلاص کنند. تنها چیزی که برای آنها مهم است، این است که کل آمریکا نابود شود تا ایران بتواند امپراطوری خود را تاسیس کند». متأسفانه این افراد اینقدر غافل هستند که مانند ماکیاولی فکر کرده، اما خود را مذهبی، و حتی حزبالهی، فرض میکنند. آن چیزی که اکثر این افراد را جذب کرده، نه شعور مذهبی، بلکه بوی امپراطوری و فتح و ظفر است.
درباره غلط بودن این سیاست به چند روش میتوان بحث کرد.
بحث تاریخی
در قرن گذشته میلادی مردم آمریکا به طمع ابرقدرتی، زیر بار سلطه گلوبالیسم رفتند. سهم مردم از ابرقدرتی این بود که فرزندان آنها برای قربانی شدن بخاطر منافع گلوبالیستها به اقصا نقاط جهان فرستاده شده؛ و از جیب خود همه هزینههای جاهطلبیهای آنها را پرداخته، و یا بخاطر آن بدهکار شدند.در نهایت اخیراً تهدید چین، که قابل مقایسه با شرایط جنگ سرد نیست، به لیست مشکلات آنها اضافه شده است.
به فرض که گلوبالیستها موفق شوند آمریکا را دچار فروپاشی کنند، و ایران بتواند در منطقه خاورمیانه امپراطوری خود را تاسیس کرده، و به عنوان اسب محرکه گلوبالیسم در منطقه شود. در این صورت ایران دقیقاً راهی را پیش میگیرد که قبلاً برای ملت آمریکا چیزی جز نکبت و بدبختی و بدهی نداشته است. این راه آزموده شده و عاقبت آن را هم میشود در آمریکای کنونی دید.
به علاوه هدف گلوبالیستهای شیطانپرست از اول این بوده که با تطمیع، دامی برای ایران پهن کنند و با انداختن ایران در این دام، زمینه نابودی ایران را فراهم کنند.
بحث اخلاقی و دینی
هر کسی در این دنیا سزای اعمال خود را میبیند. بسیاری از آنچه که آمریکا در حال حاضر با آن روبرو است، درواقع سزای اعمال گذشته آنها است. حجم آتشسوزیها، سیلها، گردبادها و توفانها، در آن سرزمین خیلی بیشتر از چیزی است که دیگران تجربه میکنند.
تنها تعداد معدودی از گناهان هستند که شرع اجازه قصاص آنها را میدهد. مثلاً اگر یک نفر چشم دیگری را کور کند، میشود او را قصاص کرد. اما گناهان دیگری هستند که شرع اجازه قصاص آنها را نمیدهد، و تنها قاضی توان تعیین محازاتی غیر از قصاص جرم را دارد.
بسیاری از گناهانی که یک قوم مرتکب میشوند، همین حکم را دارند و قابل قصاص نیستند. مثلاً اگر یک قوم آدمخوری کردند، نمیشود به عنوان قصاص آنها را خورد. هر کسی که به عنوان قصاص چنین کند، باید انتظار همان عذابی را داشته باشد، که قوم اولی به آن دچار میشود.
شکست ملیگرایان مسیحی در آمریکا باعث خواهد شد که این کشور دوباره زیر یوغ گلوبالیسم برود؛ و این دفعه آنها به چیزی کمتر از قتل عام مسیحیها راضی نخواهند شد. اگر این تحول به حمله چین به آن سرزمین منجر شود، میتوان انتظار داشت که کل جمعیت موجود را نابود کرده، با جمعیت خود جایگزین کنند.
قرآن به صراحت بیان کرده که اگر قومی خداپرست بوده، اهل کلیسا و مسجد باشند، خدا به دشمنان آنها اجازه نابودی کامل چنین قومی را نخواهد داد؛ و هر قوم دیگری که چنین اقدامی کند، را گرفتار دشمن خارجی و جنگ خواهد کرد.
وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّـهِ كَثِيرًا (حج ۴۰)
اگر ایران دنبال برقراری اتحاد استراتژیک با شیطان و نوچههای گلوبالیست و کمونیست او باشد، تا به نابودی یک قوم مسیحی کمک کرده، و از این طریق فرصتی برای بسط امپراطوری خود پیدا کند، باید انتظار عذاب الهی را داشته باشد. اگر مردم آمریکا قبلا این خطا را کردهاند، گناه آنها را نمیشود قصاص کرد؛ بلکه آمریکا سزای گناه خود را خواهد دید، و ایران هم، که دقیقاً همان گناهی را مرتکب شده که آمریکا قبل از او مرتکب شده، همان عذاب را خواهد چشید.
هدف از اول صدور انقلاب بود، و در حال حاضر همه شرایط برای صدور انقلاب و اسلام در آمریکا مهیا است، و هیچ بهانهای برای کمک به نابودی این کشور وجود ندارد.
بحث محاسبات عادی
با محاسبات عادی بسادگی میشود غلط بودن برقراری اتحاد استراتژیک با گلوبالیستها و چین کمونیست را نشان داد.
اولاً بخش عمده جهشهای تکنولوژیک چین در دهههای اخیر، بخاطر اسرار محرمانه نظامی است که توسط گلوبالیستهای آمریکایی به این کشور داده شد. این سلاحهای جدید چین در صحنه جنگ آزمایش نشده، و کارآیی و بلوغ خودشان را نشان ندادهاند.
دوماً ارتش چین تجربه جنگ بزرگ هوایی و دریایی و لشگرکشی از طریق دریا، و فتح سرزمینی در اندازه آمریکا را ندارد. هرچند چین حدود ۳ میلیون نفر را قبلاً در خاک آمریکای شمالی سازماندهی کرده، این افراد بدون رسیدن ارتش چین و پشتیبانی لجستیک آنها توان تأثیر ندارند.
سوماً چین از نظر ساختار اجتماعی و اقتصادی شکنندهتر از آمریکا است. این کشور ترکیبی از اقوام بسیار متنوعی است که قرابتی با هم ندارند. در شرایط جنگی و فشار اقتصادی، اداره این کشور ساده نیست.
زمانی که جنگ شروع شود و چین دریابد که توان فتح آمریکا را ندارد، و ضمناً تهدید فروپاشی داخلی و تجزیه این کشور نیز زیاد شود، مجبور هستند به اهداف کوچکتر، مانند فتح منابع نفتی خاورمیانه یا آفریقا، بسنده کنند. هدف اصلی چین از کمک به ایران، برای مقابله با آمریکا، باز کردن جای پایی برای خود در خاورمیانه است.
نقطه قوت چین در جنگ زمینی است، و ارتش پرتعداد این کشور به آنها اجازه آزمون و خطا و کسب تجربه جنگی را خواهد داد. بنابراین خطر اصلی این ارتش متوجه کشورهای آسیایی است و نه آمریکا. چین یک تهدید استراتژیک مهم است، و تلاش برای برقراری اتحاد راهبردی با این کشور، نهایت حماقت یک فرمانده نظامی است.
جمعبندی
در بالا توضیح دادهام که صدور انقلاب اسلامی به مفهوم فرهنگی تا حد زیادی رخ داده و موفق بوده است. سیاست کمک گرفتن از گلوبالیسم برای بسط هژمونی، در نهایت به استعمار چین و سلطه هرچه بیشتر گلوبالیسم منجر خواهد شد.
آمریکا بیشترین اشتیاق به جایگزینی آل سعود با یک نظام مردمی و اسلامی غیر وهابی را دارد. چون تنها یک نظام اسلامی مردمی توان دفاع از این سرزمین را خواهد داشت؛ در حالیکه در وضعیت کنونی آل سعود یک بار کج برای آمریکا محسوب میشود.
دلیل اصلی حمایت آمریکا از عربستان در دهههای گذشته، محدود کردن معامله نفت با دلار بود؛ تا دلار موقعیت ارز جهانی خود را حفظ کند. دوران PetroDollar رو به پایان است، و با پشتوانه داشتن دلار، آمریکا دیگر به معامله نفت با دلار احتیاج ندارد. به علاوه قدرتهای دیگر جهانی مانند چین به منابع نفتی خلیج فارس چشمداشت دارند؛ و اگر آل سعود باقی مانده، و آمریکا کلاً از حفاظت آنها دست بردارد، طمع دیگران برای تصرف منابع نفتی این کشور زیاد میشود. آن چیزی که عامل حفظ آل سعود شده، درواقع خود ایران است که به چیزی کمتر از سلطه بر این کشور راضی نمیشود.
در طول تاریخ کشورهای زیادی دنبال تاسیس امپراطوری و بسط هژمونی رفتهاند؛ چون برای تقابل با قدرتهای استعماری دیگر نیاز به اقتدار هست. بنابراین ایران را نمیشود به این خاطر تخطئه کرد. اما نکته در این است که گلوبالیستها از علاقه تاریخی ایرانیها برای بازسازی امپراطوری قدیم خود سوءاستفاده کرده، و دامی برای ایران پهن کردهاند.
آن چیزی که ایران را به تقابل با آمریکا تشویق میکند، کمک گلوبالیستها و اتحاد با آنها است. بطور قطع و یقین میشود گفت که هیچ نتیجه مثبتی برای ایران در این اتحاد قابل تصور نیست. اگر ایران موفق به اخراج آمریکا از منطقه شود، چین به نحوی شرایط را پیش خواهد برد که جای آمریکا در منطقه را بگیرد، و بر منابع نفتی و نقاط استراتژیک منطقه مسلط شود. اگر هم برنده تنازع آمریکا باشد، که ضرر ایران در این قضیه آشکار است.
بسط هژمونی در چنین شرایطی فقط یک خیال خام است.
[1] Trump Admin Tells UNC, Duke to Revise Islam Program or Lose Taxpayer Funds https://www.breitbart.com/tech/2019/09/20/trump-admin-tells-unc-duke-to-revise-islam-program-or-lose-taxpayer-funds/
[2] https://qanon.pub https://qmap.pub
[4] Deal Gives China Access To War Room Mapping Software Used By NATO https://www.zerohedge.com/news/2018-11-17/deal-gives-china-access-war-room-mapping-software-used-nato
[5] جنگ توفان Dorian https://shakeri.net/4951
[6] سخنرانی وزیر دفاع چین درباره استراتژی نظامی این کشور https://shakeri.net/4810
با سلام
چیزهایی که نوشتین رو من نمیتونم خیلی یقین داشته باشم و همچنین نمیتونم به حرفهای ملی گرایان امریکایی هم اطمینان زیادی داشته باشم.
قضیه حمله به آرامکو و زدن گلوبال هاوک و همچنین عملیات دیروز نیروهای ارتش یمن در خاک سعودی و اسیر کردن هزاران نفر میتوانند فالس فلگ نباشند و نتیجه طبیعی تخاصم امریکا با ایران باشند. بهرحال نه کینه امریکا از ایران کم شده و نه علائم آشکاری از امتیاز دادن به ایران در دوره ترامپ دیده شد. تنها امتیاز محسوسی که ترامپ به ایران داد، پایان دادن جنگ در سوریه و عدم حمایت از شورشیان سوری بود(حتی این سیاست هم کامل اعمال نشده و کمونیستهای کُرد همچنان در لوای امریکا بر نیمی از خاک سوریه مسلط اند) اما چنان از نظر تحریمها عرصه رو بر ایران تنگ کرد که نتیجه به سمت فروپاشی اقتصاد آسیب پذیر ایران رفت.
با این سطح از دشمنی این خود امریکا و ملیگرایان امریکایی اند که ایران رو به سمت چین هل میدن!
علاوه بر این مشخص نیست که ملیگرایان امریکایی بتونن در داخل خود امریکا پیروز بشن. اونها حتی نتونستند جفری اپستاین رو دستگیر، محاکمه و اعدام کنند و به درون محافل اونجا راه پیدا کنند.
درباره تکنولوژی نظامی و دفاعی ایران هم حرف بسیاره... هرچند اینکه بخشی از تکنولوژی موشکی ایران از روسیه خریداری شده(در زمان هرج و مرج فروپاشی شوروی) رو متواتر شنیدم و بیشتر به نظرم قابل اعتماده. هرچی باشه، غرورآفرینه.
ضمنا تا جایی که من رهبر ایران رو میشناسم، حاضر نیست ایران رو در مداخلات بزرگ قربانی کنه و احتمالا در نبرد بین چین و امریکا طرف هیچ یک رو نمیگیره.بلکه از فرصت استفاده میکنه و سعی میکنه جهان اسلام رو حول ایران(و احتمالا ترکیه) متحد و قدرتمند کنه. چین هم هرچند قدرت بزرگی خواهد شد، اما در اینکه بتونه ایران هسته ای دهه های آتی رو تهدید کنه، شک دارم. چین کشوری است که به سرعت در حال افزوده شدن به کشورهای توسعه یافته است و بنابرین باید انتظار داشت که تحولات اجتماعی گسترده ای در این کشور رخ بده و این تحولات سرانجام به حکومت حزب کمونیست یا لااقل به رویه کمونیسم فرهنگی در این کشور مهر پایان میزنه و این کشور دوباره همون سرزمین پر رمز و راز و معنوی ای میشه که در ادبیات ما هست!
ضمن عرض سلام،
خیلی از حرفهایی که زدم را خودم امیدوارم غلط باشند.
اما واقعیت این است که دستهای زیادی در کار هستند که نگذارند مذاکرات بین ایران و آمریکا به نتیجه برسد و شرایط به سمت جنگ پیش برود.
زمینهساز این برنامه، توهم غلطی است که درباره قدرت واقعی ایران، و استراتژی آینده وجود دارد؛ که باعث اشتباه محاسبه میشود
چطور طرفداران ترامپ رو مستعد پذیرش اسلام میدونید در حالیکه اوانجلیستها که بخش زیادی از طرفدارای ترامپ رو تشکیل میدن، حضرت مهدی رو آنتی کرایست (دجال) مد نظر انجیل میدونند و سعیشون نابود کردن طرفدارای حضرت مهدیه؟
سلام،
کی گفتم طرفداران ترامپ مستعد پذیرش اسلام هستند؟ در همین متن نوشتهام که آنها برای عقب نماندن از اسلام دارند تلاش میکنند.
جامعه آمریکا همه طرفدار ترامپ نیستند. به علاوه بخشی از مردم از ترس شیطانپرستها به او کمک میکنند
فرمودید:"هدف از اول صدور انقلاب بود، و در حال حاضر همه شرایط برای صدور انقلاب و اسلام در آمریکا مهیا است، و هیچ بهانهای برای کمک به نابودی این کشور وجود ندارد"؛ تقریبا نیمی از طرفدارای ترامپ رو مسیحیان اوانحلیست تشکیل میدن که عقاید آخرالزمانیشون در جبهه مقابل عقاید آخرالزمانی شیعه است. پس چطور انتظار دارید که این دو به مصالحه برسند؟ شما میفرمایید (نقل به مضمون) که جناح گلوبالیسته که برای دنیا خطرناکه و اگه از بین برن دیگه دلیلی برای دشمنی ایران و آمریکا وجود نداره، اما در عمل مسیحیان آمریکا همچنان از نظر عقاید آخرالزمانی در تضاد با شیعه قرار دارند؛ پس چطور انتظار دارید که محور مقاومت شیعی خودش رو در هر صورت برای مقابله با آمریکا آماده نکنه؛ حالا خواه این آمریکا تحت حاکمیت گلوبالیستها باشه خواه تحت حاکمیت مسیحیان اوانجلیست؟
هر چیزی که درباره مسیحیهای اوانجلیکال ادعا کنید، درباره ارتدکسها هم میشود گفت. تهدید آنها نسبت به استانبول و ادعای آنها نسبت به بیتالمقدس خیلی بیشتر و راهبردی تر از تهدید اوانجلیکال ها است.
اما در حال حاضر همکاری و همزیستی مسالمتآمیز با آنها جواب داده، و احتمالا درآینده هم میشود با همین روش خیلی از اختلافها را حل کرد.
در تاریخ اسلام هیچوقت سابقه نداشته مسلمین برای نابود کردن مسیحیها با کفار اتحاد نظامی برقرار کنند. با فکر کردن مثل ماکیاولی هم نمیشود ادعای شیعه بودن کرد.
کاری که ایران در شرف انجام آن است، اتحاد استراتژیک با چین، برای نابودی آمریکا است. ایران تامین نفت چین در شرایط جنگی را برای چین تعهد میکند. این در واقع تشویق چین به جنگ است.
* بنده هم مخالف اتحاد ایران با چین برای شکست آمریکا هستم (لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّهً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصارى)؛ بحث من رویارویی ایران و آمریکا بدون حضور چین است. رویارویی ای که آغازگرش مسیحیان آمریکا باشند برای نابود کردن لشگر دجال (مسلمونا). در اونصورت فکر کنم ما هم حق دفاع داشته باشیم!!
* همه ادیان و مذاهب ابراهیمی به نوعی نسبت به تصاحب بیت المقدس نظر دارند اما هیچکدوم از این مذاهب، رهبران مذهبی مابقی ادیان رو به عنوان دجال و ضدمسیح معرفی نمیکنند و همین موضوع امکان مصالحه رو حتی با احتمال کم، فراهم میکنه؛ اما متاسفانه اوانجلیستها با تبلیغ اینکه منجی مدنظر مسلمونا همون دجاله، راه رو برای گفتگو بستند.
رویارویی مسیحیها و مسلمین، قواعد مشخصی دارد و قبلا هم، در جریان جنگهای صلیبی، رخ داده.
بخش عمده این اعتقاد اوانجلیستها بخاطر یک سوءتفاهم و فاصلههای فرهنگی و زبانی است. راه رفع آن هم فاصله بیشتر و دمیدن به آتش اختلافات نیست. بحث این دو طرف این نیست که یکی بگوید «میخواهم خوب باشم» و دیگری بگوید «میخواهم بد باشم». بلکه هر دو میگویند «میخواهیم خوب باشیم». این اختلاف را عالمانه میشود حل کرد.
اگر ظهور امام نزدیک نباشد، ادعای اوانجلیستها فقط در حد یک بحث نظری باقی میماند. اگر ظهور امروز رخ دهد، انتظار دشمنی از آنها را میشود داشت، اما با یک حرکت فرهنگی میشود خیلی از شدت آن کاست.
با سلام
اینجا دو سوال پیش می آید:
1- به گفته خود آمریکایی ها، گلوبال هاوک پهپاد مخفی کار نیست؛ شناسایی و هدف قرار دادن این پهپاد به سختی RQ170 نیست ؛ ایران قبلا پهپاد مخفی کار RQ-170 رو سالم غنیمت گرفته بود.
اینکه سپاه (با اطمینان از عواقب بعدی آن) جسارت به خرج داده و این پهپاد را زده، مهمتر از داشتن توانایی تکنولوژیک برای زدن این پهپاد است و نیازی نیست که حتما گلوبالیستها، فناوری موشکی بسیار پیچیده ای در اختیار سپاه قرار داده باشند.
2- اگر زدن گلوبال هاوک، کار نیروهای نفوذی گلوبالیست در سپاه باشد تا به این وسیله بین ایران و آمریکا جنگ راه بیندازند، باید هواپیمای P-8 را که حامل نظامیهای آمریکایی بود سرنگون می کردند؛ از اینطریق، نه تنها دولت آمریکا مجبور به پاسخ به ایران میشد، بلکه افکار عمومی بخشی از مردم جهان نیز، آمریکا را تشویق به جنگ با محور شرارت و تروریسم (سپاه پاسداران) می کرد.
ضمن عرض سلام و تشکر،
صحیح میفرمایید. نتیجهگیری اینکه عوامل گلوبالیست اختیار تام در انتخاب هواپیما برای زدن داشتهاند، کار سادهای نیست.
عرف معمول کشورها این است که وقتی یک هواپیما به حریم هوایی آنها نزدیک میشود، هواپیمایی رهگیر را، برای اخطار و همراهی آن، میفرستند.
روسیه تقریبا هر روز با این مشکل روبرو است و باید چند هواپیمای رهگیر را ارسال کند؛ که فیلمهای بسیاری از این عملیات را میشود یافت. آمریکا هم با مشکل پرواز بمبافکنهای روسی در نزدیکی مرز خود، علیالخصوص در آلاسکا، روبرو است و همین عکسالعمل را دارد.
معمولا چنین حوادثی به هدف قرار دادن هواپیماها منجر نمیشود، و قاعدتا باید کسی که چنین فرمانی داده، از عواقب آن، که بالا رفتن احتمال درگیری است، خبر داشته باشد.
پس تنها میشود این احتمال را بررسی کرد که بخشی از تصمیمسازان، که مایل به راهاندازی جنگ بودند،تصمیم را به اینجا رساندهاند که پهپاد هدف قرار گیرد.
۲- بحث انتقال تکنولوژی موشکی توسط گلوبالیستها ، شاید چندان درباره زده پهپاد قابل طرح نباشد، اما در کل شواهدی میشود یافت که چنین چیزی را نشان دهند. مثلا یکی از موشکهای کروزی که به اسم کروز یمنی، آرامکو را هدف قرار داد، شماره ناتو داشت و برای کور کردن دفاع ضدموشکی بود.
ادعای اینکه چنین موشکی را میشود پول داد و خرید، نیز چندان قابل باور نیست؛ مگر اینکه تعمدی در کار باشد.
۳- مدارک زیادی درباره انتقال تکنولوژیهای مدرن آمریکا به چین و روسیه، توسط گلوبالیستها، وجود دارد. بخشی از این تکنولوژیها ممکن است از طریق آنها به ایران رسیده باشد.
در مورد RQ-170 خبر موثقی ندارم. اما قاعدتا باید اطلاعاتی درباره نحوه کارکرد آن و نحوه هک کردن آن، از طریق چین به ایران رسیده باشد.