ماجرای دستگیری جفری اِپستاین
تاریخ نشر:باسمه تعالی
روز شنبه خبر دستگیری جفری اِپستاین، Jeffrey Epstein، در خروجی خبرگزاریها دیده شد. چند ماه پیش درباره این فرد و جزیره او در مقالهای توضیحاتی ارائه کرده بودم.[1]
رسم بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی، شرکتهای بینالمللی و بانکها، و همچنین جناحهای سیاسی، این است که تنها به افرادی اجازه رشد در چارت سازمانی را بدهند که از تعهد فرد به سازمان و اطاعت او از دستورات، مطمئن باشند. این تعهد در قالب مدارک فسادی است که، افشای آن هنگام تخطی فرد، بتواند زندگی او را نابود کند. هر سازمانی، بسته به اهمیت و موقعیت خود، روش خاصی برای آلوده کردن افراد و بدست آوردن مدارک فساد، انتخاب میکند.
اپستاین نیز بخاطر ارتباط تنگاتنگی که با کلینتونها داشت، همین نقش را برای جناح چپ در آمریکا ایفا میکرد. او افراد سرشناس بسیاری را به جزیره خود دعوت کرده، از تمام جزئیات فساد آنها در آنجا فیلم تهیه میکرد. بسیاری از افرادی که به چنین جایی میرفتند، بر این مطلب واقف بودند که ماجرا چیست. اما تنها راه طی کردن پلههای ترقی در جناح چپ، رفتن به این جزیره و دادن تضمینهای لازم، در قالب فیلمهای فساد بود.
یکی از تبلیغهای غلطی که جناح چپ روی آن خیلی تأکید دارد، هدایت اذهان مردم به این سمت است که تمام ماجرا در این جزیره، ارتباط جنسی با دختران نوجوان بوده است. سال ۲۰۰۸ که ماجرای کارهای اِپستاین لو رفته بود، دادستان با او یک معامله قضایی کرد، که به پرداخت پول و ارتباط نامشروع با یک دختر ۱۴ ساله اعتراف کند؛ و در ازای آن دادستان از پیگیری بقیه موارد شکایت صرفنظر کند. ظاهرا اِپشتاین در مدت ۱۸ ماهه مجازات زندان، برای چند ساعت در روز در زندان حضور مییافت. به این ترتیب ماجرای دهها و بلکه صدها مورد شکایت و افشاگریهای دیگر را خاتمه دادند.
اما قضیه این فرد و آنچه در جزیره او اتفاق میافتاد، در حد ارتباط نامشروع با چند دختر نوجوان نبود.
احتمالاً برای دامن زدن به شایعات، که این جزیره فقط برای خوشگذرانی است، در هر پرواز هواپیمای اختصاصی اِپستاین، چند دختر جوان نیز دیده میشدند. شاید افراد رده پایین دعوت شده به این جزیره، حداکثر تجربهای در همین حد داشتند. اما اصل قضیه این بود که معبدی شیطانی، برای قربانی انسان، در این جزیره ساخته شده؛ و در زیر آن تونلهایی برای نگهداری کودکان قربانی، تعبیه شده بود. مراسم قربانی انسان برای مهمانان رده بالا اجرا میشد، که در لینک [1] درباره بعضی از آنها توضیح دادهام. تمام این مراسم نیز فیلمبرداری میشد، تا آن افراد هوس مخالفت با جناح را نکنند.
ادعای QAnon این است که از تلفنهای همراهی که اتفاقی به این تونلها برده شده، مدارکی از آنچه در این مراسم رخ میداده، بدست آمده است. احتمال دارد که شنود تلفن همراه و ضبط دوربین آن، توسط NSA انجام شده باشد. یکی از زنهایی که وظیفه مدیریت بردهها را داشت، به نام rachel Chandler، بعضی عکسهای این تونلها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته بود. ظاهراً تصور او این بود که بالاتر از آن است که دست کسی به او برسد.
هرچند بعداً اِپستاین هزینه زیادی برای تخریب تونلها و پاک کردن مدارک جرم کرد، اما مدارک ضبط شده برای ایراد اتهامات جدید کافی است.
دستگیری اِپستاین از این جهت جناح چپ را نگران کرده، که ملیگرایان ادعا میکنند تمام مدارک فسادی که اِپستاین از همه مدعوین به جزیره خود جمعآوری کرده، در دست آنها است. قاعدتا اِپستاین در بازجوییها اعترافاتی خواهد کرد که به پروندهسازی برای اکثر اعضای جناح چپ و Deep State کمک خواهد کرد.
ضد حمله جناح چپ
دستگیری اِپستاین ضربهای شدید به جناح چپ محسوب میشود؛ و به همین دلیل آنها دنبال این هستند به ترامپ بفهمانند که هزینه سنگینی برای این کار خواهد پرداخت. یکی از کارهایی که کنگره پس از این دستگیری دنبال کرد، درخواست مدارک مالیات ترامپ بود. این کار صریحاً از نظر قانونی منع شده و جزء حریم خصوصی افراد به شمار میرود. در نهایت کنگره کاری با این مدارک مالیات، جز آبروریزی و عملیات روانی، نمیتواند بکند. اما همین اقدام نشانه این است که چقدر دست سران جناح چپ خالی است.
نقش رسانههای گلوبالیست در شکلدهی افکار مردم
از طرف دیگر جناح چپ، با کمک رسانهها و شرکتهای اینترنتی خود، سعی دارد دست برتر خود در برداشت مردم از ماوقع، یا به اصطلاح Narrative، را حفظ کند. به همین دلیل خط تبلیغی آنها این است که اِپستاین دوست ترامپ بوده و این دو نفر با هم خوشگذرانی میکردند. همین خط تبلیغی در رسانههای ایرانی، که تبعیت کاملی از رسانههای گلوبالیستی دارند، نیز دیده شد.
یکی دیگر از این شگردهای رسانههای چپ این است که Alexander Acosta، وزیر کار کنونی، را مسئول عدم محاکمه اِپستاین در سال ۲۰۰۸ معرفی کنند. در حالی که Acosta میگوید که Robert Mueller رئیس وقت FBI به او گفت که اِپستاین متعلق به سازمانهای اطلاعاتی است و محاکمه چنین فردی در حد او نیست. به همین دلیل Acosta برای حفظ جان خود و خانوادهاش، از ادامه محاکمه صرفنظر کرده است.[3]
در سال ۲۰۱۶ نیز دادستان دیگری به نام Camila Wright، ماجرای جزیره اِپستاین را پیگیری میکند. اما شوهر ایرانی او به نام شهریار ذوالفقاری را میکشند، تا به او بفهمانند که کار خود را ادامه ندهد.[4]
برنامه جناح چپ برای مدیریت ماجرای اِپستاین
در حال حاضر زنده ماندن اِپستاین هزینههای زیادی برای جناح چپ و Deep State به همراه خواهد آورد. به همین دلیل کشتن اِپستاین را در اولویت قرار دادهاند. خبرهای متعددی درباره تلاش جناح چپ، برای مسموم کردن او، و یا انفجار محل زندانش، شنیده شده است.
[1] کارنامه ملیگرایان آمریکا در مقابله با تجارت برده و قربانی انسان https://shakeri.net/4091
[2] New York clears way for release of Trump's state tax returns https://www.reuters.com/article/us-usa-trump-new-york/new-york-clears-way-for-release-of-trumps-state-tax-returns-idUSKCN1U31VL
[3] Jeffrey Epstein’s Sick Story Played Out for Years in Plain Sight https://www.thedailybeast.com/jeffrey-epsteins-sick-story-played-out-for-years-in-plain-sight
[4] Husband of Georgia assistant attorney general shot to death https://www.ajc.com/news/crime--law/husband-georgia-assistant-attorney-general-shot-death/ooWnGtHyUb688NFgDHEfsN/
مثل اینکه یک شخص کلیدی دستگیر شده.
به پلیس امریکا باید بگین همه داروهای نظافت رو از دسترسش دور نگه دارند!
با سلام،
اینها به کشتن با مواد رادیواکتیو بیشتر علاقه نشان میدهند.
احتمال استفاده از سلاحهای حمله قلبی نیز زیاد است.
سال 78 هم یکی از مهره های اصلی شبکه نفوذی مافیای جهانی به قول شما گلوبالیست در ایران دستگیر شده بود: سعید امامی از خاندان قوامی شیرازی.
امامی بریده بود و اعترافات خیلی مهمی کرد. اعترافاتی که آنطور که شنیده ام مهمترینش این بود که عالیرتبه ترین فرد شبکه نفوذ جناب حسن فریدون بوده است.
اما شبکه او را کشت و نظام را با حوادثی نظیر 18 تیر چنان سردرگم کرد که اعترافات امامی به حاشیه رفتند.
شنیدم امسال رویارویی نهایی با شبکه نفوذی نزدیک است و انشالله متلاشی میشود
۱- اصطلاح گلوبالیسم را خودم اختراع نکردهام.
۲- تغییرات کل جهانی به خشکیدن شاخههای گلوبالیسم در ایران قطعا کمک خواهد کرد. یکی از چیزهایی که سعی کردهام گزارش کنم، این است که گلوبالیسم در کل دنیا در حال عقبنشینی است. بنابراین انتظار اینکه شاخههای آن در ایران نیز عقبه خود را از دست بدهند و توان عمل نداشته باشند، را باید داشت.
ضمنا عرض سلام و ارادت.
این جریان نامهای بسیاری دارد، زرسالاری جهانی، مافیای جهانی و ...
گلوبالیسم، نامی است که ممکن است کمی ابهام داشته باشد. مثلا اسلام و مسیحیت هم اداعای جهانی بودن دارند، یا اینکه کمونیستهای شوروی خواهان جهانی شدن ایدئولوژی شان بودند. با این وجود نمیشود به آنها به سادگی گلوبالیست به این معنایی که شما به کار میبرید اشاره کرد.
در واقع ما با یک قبیله بزرگ جهانی طرف هستیم که از خاندانهای مختلف زرسالار یهودی تبار و انگلیسی تبار تشکیل شده، ارتباطات و ازدواجهای درونی دارند، گاه بین خودشان اختلافاتی ممکن است داشته باشند و ...
ولی اینکه در کل به دنبال تسلط بر جهان، کسب سود و منافع و استعمار و نهایتا خواسته های ایدئولوژیک آخرالزمانی هستند، متفق القول هستند.
سلام
خیلی مشتاقم نظرتون رو در مورد اظهار نظر اخیر ترامپ بدونم که ظاهرا گفته بود کلیه بخشی از قلب هست
به نظرم بیشتر شبیه یک کد بود تا چیز دیگر
با تشکر
ضمن عرض سلام،
ترامپ یک شومن است که توسط یک گروه نظامی/اطلاعاتی برای ایفای یک نقش استخدام شده است. به نظر من او نقش خود را خیلی بهتر از آنچه اول کار انتظار میرفت، بازی کرده است. قبلا در همین وبلاگ فیلم او را نشان داده بودم که حتی نمیتوانست متن قراردادهای خودش را بخواند.
از این قبیل موارد زیاد پیدا میشود و در رسانههای فارسی روی آنها خیلی تاکید میکنند. مثلا چند وقت پیش یک سخنرانی از او دیدم که در آن ادعا میکرد حدود ۱۰۰ سال پیش ژنرال آمریکایی در فیلیپین توانست شورش مسلمین را با آلوده کردن چند گلوله به خون خوک سرکوب کند. چون مسلمین اگر گلوله آلوده به خون خوک به آنها بخورد، دیگر بهشت نخواهند رفت.
واقعیت آمریکا این است که جز شومن نمیتواند رای مردم عادی را جلب کند. هیچوقت در آمریکا یک عالم فاضل نمیتواند برنده انتخابات شود. به همین دلیل همیشه یک شومن باید به عنوان figurehead انتخاب شود.
اما گروهی که ترامپ را به عنوان نماینده ملیگرایان پشتیبانی میکنند، افرادی عالم و دانا هستند.
۱)
https://twitter.com/realDonaldTrump/status/1149517347805253633
این توییت ترامپ حیرت انگیز است.
اکانتی را ریتوییت کرده که تصویر پروفایل آن، تصویر آن دو کودکی است که در سایت شما دیدیم و از جنایات دهشتناک ناپدری شان میگفتند. از سلاخی کودکان و ...
۲)
در ایران بحث حول شبکه نفوذ در باب قتلهای زنجیره ای سال ۷۷ بالا گرفته. همانطور که مستحضر هستید قتلهای زنجیره ای با قساوت تمام و با تکه تکه قربانیان صورت میگرفته که قتل اصلی(فروهر) همانند قتل جان کندی در روز ۲۲ ام ماه ۱۱ میلادی صورت گرفته. این نشانه ها آنرا شبیه قربانی کردن انسان در آیینهای شیطانی و مشرکانه مینمایاند.
طبق سندی که بعدا اردوغان از تفتیش منازل شبکه ارگنه کن(که نماینده مافیای جهانی -شیطانی در ترکیه بود) به دست آمده این قتلها با ماجراهای دستگیری عبدالله اوجلان مرتبط بوده و سفارش این فرقه شیطانی احتمالا یهودی تبار(دونمه) ارگنه کن در اجرای آن موثر بوده.
روی همین حساب نفوذی بودن عوامل قتلهای زنجیره ای مستند است و اگر مردم عادی هم آنرا شلوغ بازی کنند و به عوامل جناحی اصولگرا-اصلاح طلب نسبت دهند، از کسانی که خودشان سالها سابقه اطلاعاتی دارند انتظار نمیرود در چنین بازی ای وارد شوند. مگر اینکه قصد رد گم کردن داشته باشند.
پورمحمدی از عوامل وزارت اطلاعات در این دو سه روزه سعید امامی را تطهیر کرده بود و قضیه را جناحی دانسته بود و نفوذ را منتفی تلقی کرده بود!
و این یعنی عوامل شبکه نفوذ یکی یکی خودشان را آشکار میکنند و احتمالا حس میکنند که ج.ا.ا توان مقابله ندارد.
(البته حجت الاسلام نیازی، مسئول وقت پرونده قتلهای زنجیره ای جواب محکمی به پورمحمدی داده و تلویحا خود او را نفوذی خوانده) امیدوارم مافیای جهانی-شیطانی گلوبالیست این نبرد در ایران واگذار کند.
ضمن عرض سلام و تشکر،
یکی از چیزهایی که در ایران کمتر به آن توجه میشود، این است که جوامع و سیستمهای حکومتی ایران و آمریکا شباهتهای زیادی به هم دارند. ریشه مشکلات این دو کشور هم یکی است. راه حل مشکلات آنها هم یکی است. حل مشکلات یکی به حل مشکلات دیگری نیز وابسته است.
آنچه در ایران درباره شبکه نفوذ در جریان است، تا حد زیادی به خاطر این است که ریشههای اصلی آن در آمریکا در حال قطع شدن است.
احتمالا اگر در ایران تحولی رخ دهد، عدهای خواهند بود که آن را به مدد انفاس شیخ و دست توانای فلانی و بهمانی نسبت بدهند. اما واقعیت این است که مسئله یک مسئله جهانی است و حل آن به همکاری جهانی نیاز دارد.
سلام
بعد از قضیه GoogleGate سعی میکنم از موتور جستجوی duckduckgo.com استفاده کنم
اما نکته ای که متوجه شدم وقتی کلید واژه یکسان [Epstein جزیره] را در هر دو انجین وارد میکنم، گوگل مطلب سایت شما را در نتایج جستجو نمایش نمی دهد اما duckduckgo نمایش می دهد
ضمن عرض سلام،
اینکه تعدادی از موتورهای جستجو را برای جستجو در نظر داشته باشیم و فقط به یک موتور اکتفا نکنیم، کارخوبی است. البته بعضی از آنها metsearch هستند. یعنی خود آنها عبارت مورد جستجو را میگیرند و از موتورهای اصلی مثل گوگل و bing سئوال میکنند و بعد جواب میدهند. فرض این کار این است که گوگل رد فرد را دیگر دنبال نمیکند.
اما بعضی موتورها مثل yandex مواردی را لیست میکنند که گوگل به دلایل سیاسی و امنیتی آنها را سانسور میکند. البته yandex هم جاسوسی خودش را میکند.
مثلا اگر دنبال عبارت Space Shuttle Columbia ground penetrating radar بگردید، گوگل اطلاعاتی راجع به این تکنولوژی نمیآورد.