باسمه تعالی

اتفاقی که در ونزوئلا در حال رخ دادن است، خیلی بیشتر از یک حمله سایبری به تأسیسات برق است؛ و شاید بتوان آن را یک حمله هایبرید برای فروپاشی جامعه نامید. در اینکه استراتژیست‌های نظامی و سیاسی این واقعه را بطور تفصیلی در درس‌های خود بررسی خواهند کرد، شک ندارم. اما نکته مهم این است که درس‌های اصلی که از این حادثه می‌شود گرفت سریعاً جمع‌بندی شده، و به مردم آموزش داده شود. وقتی هدف طرح جنگی فروپاشی جامعه باشد، قاعدتاً خود مردم باید ایفای نقش کنند. در چنین جنگی تصمیمات سرنوشت‌ساز در اتاق‌های جنگی و توسط مقامات سیاسی و نظامی گرفته نمیشود؛ بلکه نحوه عمل مردم سرنوشت جنگ را تعیین میکند.

هدف اصلی همه این خرابکاری‌ها این است که حوصله مردم سر برود و عصبانی بشوند و به خیابان‌ها بریزند. وقتی کار به درگیری و جنگ خیابانی و خونریزی رسید، آرام کردن اوضاع دیگر کار ساده‌ای نخواهد بود. به هم ریختن نظم جامعه، زمینه عملیات ترور و حملات چریکی اصلی را ایجاد میکند. در شرایطی که سربازان و نیروهای انتظامی باید مراقب دشمن خارجی و عملیات چریکی آن‌ها باشند، نگران حال خانواده خود خواهند بود و طبعا توان کمتری برای عمل خواهند داشت. وقتی پشت جبهه به هم ریخت، امکان حمله خارجی، و یا حداقل بمباران تأسیسات صنعتی و دفاعی، فراهم میشود.

نکته دیگر این است که آنچه در ونزوئلا اتفاق افتاد، تمرین مقدماتی برای توسعه یک شیوه جنگی جدید است که تا کنون سابقه نداشته است. طراحان این عملیات قاعدتاً نقاط ضعف کار خود را شناسایی میکنند و پس از تکمیل و توسعه بیشتر شیوه جنگی، میتوانند آن را در خاورمیانه بکار بگیرند. نکته مهم این است که تاریخ مصرف این شیوه جنگی خیلی کوتاه است و باید آن را قبل از اینکه دیگران همین شیوه را بر علیه خود آن‌ها استفاده کنند، بکار بگیرند.

یکی از کارشناسان اطلاعاتی به نام Jim Stone چنین بیان میکند که «هر کسی که در آمریکا چنین شیوه جنگی را توسعه داده و بکار گرفته، آدم احمقی است. چون دارد روش به زانو درآوردن آمریکا را به بقیه ملت‌های دنیا یاد میدهد. هر کدام از تکنیک‌هایی که در ونزوئلا بکار گرفته شد، براحتی در خود آمریکا قابل استفاده است؛ و جامعه آمریکا در هنگام بحران، سریعتر از بقیه دچار فروپاشی خواهد شد.»

تمام تمدن کنونی بر اساس فرض وجود امنیت و اعتماد عمومی بنا شده است. خطوط برق فشار قوی، لوله‌های انتقال نفت و گاز، شبکه آب، ترانسفورمرهای اصلی برق و هزاران مورد دیگر، همه در دسترس هر کسی که بخواهد آن‌ها را تخریب کند، قرار دارند. کسی که آموزش مقدماتی برای خرابکاری دیده باشد، میتواند به سادگی ساز و کار جامعه را به هم بریزد.

به عنوان نمونه ترانسفورمرهای بزرگ یک مخزن روغن دارند که به عنوان عایق عمل میکند. برای تخریب آن کافی است پیچ مخزن روغن ترانسفورمر را باز کنند و فرار کنند. بعد از چند دقیقه، که فرد خرابکار میتواند خود را از صحنه دور کند، ترانسفورمر آتش خواهد گرفت و دیگر قابل تعمیر نخواهد بود. جایگزینی ترانسفورمرهای بزرگ نیز کار ساده‌ای نیست و باید به کارخانه سازنده سفارش داده شود؛ و شاید جایگزینی چند ماه و یا چند سال طول بکشد.

تخریب خطوط برق فشار قوی نیز کار ساده‌ای است. با یک پهپاد ۲۰۰ دلاری میشود رشته‌های سیم فلزی را از بالا روی آن‌ها ریخت و بین کابل‌ها اتصال کوتاه برقرار کرد.

یکی از کارهایی که در ونزوئلا تجربه شد این بود که در زمان قطعی برق، یک لوله نفت را به لوله آب شهری وصل کردند. پس از راه‌اندازی آب شهری، مردمی که شیرهای آب خود را باز کردند، آب قاطی با نفت دریافت کردند که قابل مصرف نبود. تمیز کردن لوله‌های آب نیز به مدتها زمان نیاز دارد.

در چنین شیوه جنگی، حمله سایبری به ادارات و وزارتخانه‌های مختلف و از بین بردن سایت‌ها و دیتابیس‌های آن‌ها، محتمل است. چون میتواند این ادارات را برای هفته‌ها تعطیل نگه دارد و مردم را عصبانی کرده، به شورش وادار کند.