تسلط رسانههای گلوبالیست بر افکار عمومی
تاریخ نشر:باسمه تعالی
در مقالههای قبلی بارها تلاش کردم که دراین باره توضیح دهم که روایتی که رسانههای جهانی سعی دارند از تحولات عالم ارائه کنند را نباید بدون راستیآزمایی باور کرد. دهها سال است که گلوبالیستها سلطه بلامنازعی بر جریان اخبار عالم داشتهاند و با این ابزار توانستهاند افکار عمومی جهانیان را کنترل کنند. در دو سال اخیر که ملیگرایان در آمریکا به قدرت رسیدند، بازوان نظامی و اطلاعاتی زیادی از گلوبالیستها را قطع کردهاند و حملات زیادی به شبکههای تجارت برده و مواد مخدر و کودکآزاری و قربانی انسان آنها شده است. دستگیری بسیاری از اسقفهای کاتولیک در سراسر جهان، به جرم کودکآزاری و فساد مالی، از جمله کاردینال Pell، نشان از این مطلب دارد. آخرین و قویترین سلاح باقیمانده برای گلوبالیستها، رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی است. آنها با القای روایت دلخواه خود از وقایع جهان سعی دارند کنترل خود بر افکار عمومی را از دست ندهند و با استفاده از همین سلاح، جنگ و اختلاف و بحران جهانی ایجاد کنند؛ تا فرصت بیشتری برای سازماندهی مجدد داشته باشند.
اما متأسفانه خارج شدن از دنیای واقعیت مجازی، که این رسانهها برای مردم جهان ایجاد کردهاند، سخت است؛ و حتی بسیاری از آنهایی که خود را مطلع و فرهیخته فرض میکنند، نمیتوانند خود را از این واقعیت مجازی خارج کنند؛ و فرق پروپاگاندا و خبر را تشخیص دهند.
روابط ایران و آمریکا
دولت ملیگرای آمریکا توافق برجام را معاهده ایران با گلوبالیستها میداند. به همین دلیل از آن خارج شدند و تمایل خود برای توافق فیمابین جدید را اعلام کردند. اعتراض آنها هم بیشتر به بخشهای محرمانه توافق است. طبق نقل از آقای روحانی «آمریکا ۱۱ بار درخواست مذاکره داشته است».
در ۴ دهه اخیر هرجا آمریکا در صحنه بینالملل مجبور به عقبنشینی شده است، پای ایران در میان بوده است. بنابراین کینه آنها از ایران قابل درک است و انتظار اینکه در یک یا دو دهه آینده این کینه تبدیل به همکاری استراتژیک شود، واقعبینانه نیست. اما واقعیت دیگر این است که ایران و آمریکا متحد طبیعی محسوب میشوند و نباید زمینه همکاریهای آینده را از بین برد.
آمریکاییها در قرن گذشته قدرت اول دنیا بودند و خود را در جایگاهی میدانند که بتوانند به بقیه درس عدالت و آزادیخواهی و حقوق بشر بدهند. همانطور که رفتار و منش رهبران روسیه معاصر خیلی متفاوت با رفتار رهبران شوروی سابق است، این طرز نگاه آمریکاییها نیز به تدریج اصلاح میشود.
خط تبلیغی گلوبالیستها این است که: «آمریکا عزم خود را برای شکست ایران جزم کرده است؛ و آمریکا میخواهد تکنولوژی هستهای به عربستان بدهد تا ایران را با سلاح هستهای هدف قرار دهد.» همین تبلیغات باعث شده که روحانی چنین اظهار نظر کند: «امروز بین ایران و آمریکا زورآزمایی حداکثری است».
اصل تضاد منافع و رقابت بین ایران و آمریکا قابل انکار نیست، اما آمریکا گرفتاریهای فراوانی دارد که اولویت بسیار مهمتری دارند؛ و فرصت برنامهریزی برای جنگ با ایران ندارد. هدف گلوبالیستها از درگیر کردن آمریکا در جنگ با ایران این است که فرصت محاکمه سران گلوبالیست در آمریکا و تصفیه داخلی را از آمریکا بگیرند.
داستان دفاع ترامپ از عدم مجازات همجنسبازان
هرچند آمریکاییها از وجود فساد گسترده در کشور خودشان خبر دارند، اما هنوز به خاطر روحیه ذکر شده، خود را در موضع بالاتری از نظر اخلاقی میدانند. جمع این دو نکته ذکر شده باعث شده که در آمریکا نسبت به اعدام همجنسگرایان در ایران اعتراض شود و بعضی از چهرههای سیاسی بخواهند از این مطلب به عنوان وسیلهای برای ضربه زدن به ایران و اثبات موضع برتر اخلاقی آمریکا استفاده کنند.
اما رسانههای گلوبالیستی روایت، یا به اصطلاح narrative، خود را از واقعیت طراحی کردند. خبر شبکه NBC News درباره تلاش کاخ سفید برای حمایت از همجنسبازی در دنیا، حاصل این روایت بود.[1] آنها قصد دارند چنین وانمود کنند که دولت ملیگرا فقط یک ظاهرسازی برای سرکار گذاشتن مردم است و در باطن گلوبالیستها بر تمام ارکان آن نفوذ و سلطه دارند. گلوبالیستها با همین ابزار توانستند هراس در دل نمایندگان کنگره و سنای آمریکا بیاندازند و کاری کنند که آنها از ترس به لایحه بودجه دموکراتها رأی دهند.
۳ روز پیش که NBC خبر مذکور را پخش کرد، QAnon در پست 2809 آن را FAKE NEWS خوانده، و تلاش گلوبالیستها برای جا انداختن روایت خود دانست. دو روز پیش ترامپ با صدراعظم اتریش دیدار داشت؛ و در حاشیه این دیدار خبرنگاران سئوالاتی را از آنها پرسیدند. خبرنگاری از ترامپ درباره کمپین مبارزه با مجازات همجنسبازان پرسید و ترامپ در پاسخ گفت که «اصلا نمیداند خبرنگار درباره چه چیزی حرف میزند».[2]
در دو سال اخیر ملیگرایان چندین کار کردهاند که به مذاق گروههای حمایت از همجنسگرایان خوش نمیآید؛ و بنابراین دولت از طرف اینها تحت فشار است.[3] بخشی از این گروهها افراد فاسد و منحرفی هستند که دنبال گسترش فساد خود و قانونی شدن کودکآزاری هستند؛ و بخش دیگر افراد سادهلوحی هستند که با خشونت بر علیه همجنسبازان مبارزه میکنند. همانطور که همجنسبازان در ایران بیشتر نگران خشونت از طرف مردم هستند تا نظام؛ در آمریکا نیز خطر اصلی که این افراد را تهدید میکند، از جانب مردم است و نه دولت. هدف اصلی تبلیغات این گروهها مبارزه با اعمال خشونت است و نه تبلیغ همجنسبازی. اینکه بعضی از سیاسیون بخواهند چنین چیزی را به عنوان اسلحه بر علیه ایران استفاده کنند، هرچند فرصتطلبی است، ولی قابل انتظار است.
نفوذیها در دولت آمریکا
دراینباره زیاد نوشتهام که خود ملیگرایان میدانند که اکثر اهل سیاست آن دیار فاسد هستند و حذف یکباره همه آنها عملی نیست. بنابراین سعی میکنند هر قشری از سیاستمداران را به نحوی مدیریت کنند که در نهایت فرصت کار در داخل را از آنها نگیرند.
به عنوان نمونه ملیگرایان، نئوکانها را در پروژه ونزوئلا مشغول کردهاند؛ در حالی که مشخص است که قرار نیست حمله نظامی به این کشور انجام شود. تحرکات آمریکا در مرزهای ونزوئلا فقط محدود به کمکرسانی به مناطق محروم بوده و هنوز هیچ خبری از ارسال تسلیحات به مرز گزارش نشده است. اگر نئوکانهایی مثل جان بولتون، سرگرم پروژههای خارجی نباشند، در داخل آمریکا شروع به تبلیغات درباره از دست رفتن موقعیت ابرقدرتی آمریکا میکنند و فضای سیاسی را چنان به هم میریزند که مدیریت آن عملی نباشد.
اما گلوبالیستها با طراحی روایت خود کاری کردهاند که دولت مادورو به این جمعبندی برسد که طرح حمله واقعی است و باید عکسالعمل نشان دهند. لغو اجازه پرواز همه هواپیماها و تیراندازی به اتوبوس کسانی که برای پخش کمک به مناطق مرزی میرفتند، نشان از دستپاچگی دولت ونزوئلا دارد.[4,5] در حالی که منشاء عمده نگرانیها فقط تبلیغات رسانهای است.
پنج روز پیش QAnon در پست 2791 خبر از این داده بود که Dan Coats که عضو کابینه و Director of National Intelligence است، به زودی برکنار خواهد شد. تا قبل از آن هیچکس دیگری چنین شایعهای را بیان نکرده بود. وزیر DNI مدیر تمام سازمانهای اطلاعاتی آمریکا است و مقام مهمی محسوب میشود. همین مطلب باعث شد که فریاد سران جناح چپ، مانند Adam Schiff، بلند شود و همه در دفاع از او قیام کنند. خود همین موضوع ثابت کرد که Coats یک نفوذی است و جناح چپ از دست دادن او را یک ضربه مهم محسوب میکند. بنابراین به همه ثابت شد که باید هرچه سریعتر او را برکنار کنند.
در شرایطی که رئیس تمام سازمانهای اطلاعاتی خائن و نفوذی است، انتظار اینکه سفیر آمریکا در یک کشور دیگر نماینده این دولت محسوب شده، و تمام حرفهای او مواضع رسمی رئیسجمهور محسوب شود، را نباید داشت.
موضع آمریکا در برابر عربستان
خط تبلیغی گلوبالیستها درباره عربستان این است که آمریکا میخواهد عربستان را به سلاح هستهای مجهز کند؛ تا ایران را هدف قرار دهد. اما روایتی که شخصاً از سیاست آمریکا در قبال عربستان شنیدهام چنین نیست.
از بعد از جنگ حهانی دوم تا کنون دلار به عنوان ارز جهانی شناخته میشد. برای حفظ این وضعیت آنها با عربستان توافق کرده بودند که کاری کنند که نفت فقط با دلار خرید و فروش شود. دوره دلار در حال به سر رسیدن است و ارز بعدی قاعدتاً باید ارز با پشتوانه باشد. بنابراین این اتحاد استراتژیک بین آمریکا و عربستان در حال ضعیف شدن است؛ و آمریکا دلیلی برای حضور گسترده نظامی در این کشور و دفاع از پادشاهی آل سعود ندارد. ظاهراً ترجیح آمریکا این است که دولتی مردمی سرکار بیاید که بتواند از عهده دفاع از خود برآید. چنین دولتی قاعدتاً باید اسلامی باشد. آل سعود به دلیل رویه شیطانی و حضور تعداد زیادی از شاهان و شاهزادههای شیطانپرست، هیچوقت نمیتواند بطور مستقل این کشور را اداره کند.
فرض کنید آمریکا درگیر مسائل مرزی و یا جنگ در آمریکای مرکزی شود و نتواند حضور نظامی قابل قبولی در خاورمیانه داشته باشد. بنابراین ممکن است چین فرصت را غنیمت بشمرد و برای تصرف مناطق نفتی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج اقدام کند. در چنین شرایطی حکومتهای وابستهای مثل آل سعود نمیتوانند دفاع مردمی را سازماندهی کنند؛ و ادامه کار این حکومتها یک تهدید امنیتی برای منطقه است. ولی اگر بجای آنها دولتهای مردمی اسلامگرا سرکار بیایند، میتوانند از عهده دفاع از منطقه برآیند.
تحولات جهانی چیزی است که در معرض دید همه است و هرکس که بخواهد میتواند وقت صرف کند و آنرا مطالعه کند. اما بعضی از مطلعین بجای اینکه واقعیت را به مردم درست منعکس کنند، سعی میکنند روایتی از واقعیت را طراحی کنند که منافع خودشان را تأمین کند. مثلاً بعضیها سعی میکنند تحولات جهانی را در قالب پیشگویی خودشان عنوان کنند و اعتباری برای خود فراهم کنند. بعضی دیگر از خواب و یا پیشگویی فلان عارف درباره فتح مکه توسط سربازان ایرانی، برای زمینهسازی ظهور، حرف میزنند؛ تا زمینه روانی این بوجود بیاید که پس از خروج نیروهای آمریکایی از عربستان، ایران آمادگی این را داشته باشد که بتواند این کشور را فتح کند. بعضی از گلوبالیستهای داخلی نیز بر آتش دشمنی با آمریکا میدمند، تا با درگیر کردن آمریکا در این منطقه، زمینه سقوط ملیگرایان آن کشور فراهم شود.
در چنین شرایطی ایران باید منافع کلی جهان اسلام را در نظر بگیرد؛ و گسترش هژمونی را فقط تا جایی که به منافع کلی جهان اسلام کمک میکند، دنبال کند. اگر در چنین شرایطی منطقه درگیر جنگ شود، طمع کشورهای دیگر، مانند چین، برای تصرف منابع نفتی بیشتر میشود. اگر در عربستان دولتی مردمی اسلامی سرکار بیاید، که از نظر نظامی قوی باشد، لزوماً به ضرر ایران نیست. بلکه میتواند در دفاع از منابع نفتی، در کنار ایران، نقش مهمی ایفا کند.
جمعبندی
باور بعضی از تحلیلگران چنین است که «دعوای ملیگرایان و جناح چپ یک دعوای زرگری برای سرگرم کردن مردم و اتلاف وقت و انرژی است؛ و همه طرفین تحت تسلط گروههای شیطانی هستند. همانطور که مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین قرار نیست هیچوقت نتیجه بدهد، این دعوا هم هیچوقت به محاکمه و اعدام سران گلوبالیست منجر نخواهد شد.»
شخصا چنین چیزی را باور ندارم و شواهد زیادی میتوانم ارائه کنم که جنگ واقعی است. اما عامل مهمی که میتواند باعث عدم موفقیت ملیگرایان مسیحی بشود، تسلط گلوبالیستها بر رسانهها و افکار عمومی است. علاوه بر مردم عادی، بسیاری از کسانی که خود را فرهیخته فرض میکنند، نمیتوانند خود را از زیر سلطه رسانهای گلوبالیستها خارج کنند؛ و هرچه که این رسانهها پخش میکنند را به عنوان خبر موثق فرض میکنند. شخصا با این پدیده زیاد برخورد کردهام که وقتی برای بعضی از افراد خبری را نقل میکنم، با ناباوری و شک با آن برخورد میکنند. اما همین افراد هر خبری از رسانههای فاسق گلوبالیست میشنوند را براحتی قبول میکنند و نقل خبر توسط رسانههای مطرح را به عنوان سند راستی آن میدانند.
[1] https://mobile.twitter.com/NBCNews/status/1097905513394774016
[2] Remarks by President Trump and Federal Chancellor Kurz of the Republic of Austria Before Bilateral Meeting https://www.whitehouse.gov/briefings-statements/remarks-president-trump-federal-chancellor-kurz-republic-austria-bilateral-meeting/
[3] As Trump administration announces campaign to decriminalise homosexuality - here are eight anti-LGBT things the president has done https://www.independent.co.uk/news/world/americas/trump-homosexuality-lgbt-rights-gay-decriminalisation-campaign-administration-a8787446.html
[4] VENEZUELA NATIONAL GUARD OPENS FIRE ON HUMANITARIAN AID CONVOY DELEGATION! ! ! https://halturnerradioshow.com/index.php/en/news-page/world/venezuela-national-guard-opens-fire-on-humanitarian-aid-convoy-delegation
[5] BREAKING NEWS: VENEZUELA CLOSES ITS AIR SPACE https://halturnerradioshow.com/index.php/en/news-page/world/breaking-news-venezuela-closes-its-air-space
سلام
اذ جائکم فاسق بنبإ...
تشکر میکنم بابت این مطلب
ضمن عرض سلام،
از لطف جنابعالی متشکرم
سلام به نظر من اگر این شایعه که بیل کلینتون با قول پوزیشن supreme court به Loretta Lynch باعث بسته شدن پرونده ایمیل های هیلاری شده درست باشه میتونه منجر به اعلام جرم علیه خاندان کلینتون بشه همچنین این قضیه jussie smollet و حملات false flag که گلوبالیست ها تدارک دیده اند میتونه منجر به دستگیری افراد مهمی بشه . من معتقدم که ملی گراها این کارها رو به بعد از گزارش mueller موکول کرده اند .
ضمن عرض سلام و تشکر،
احتمالا بخشی از این declassify شدن مدارک زمان سفر ترامپ به ویتنام شروع شود. Q تلویحا چنین ادعا میکند.
سلام
به نظر می رسد شما هم گلوبالیست را به صورت لولو و شیطان پرست و... ارایه می دهید تا در سایه آن رفتارهای ترامپ و جمهوری خواهان را هر چه باشد توجیه کنید و چین را هم مورد عنایت قرار دهید و خط مشی فکر خاصی را بین خوانندگان جابیندازید که ترامپ و امریکا هر بلایی سر ایران اوردند خیر است و انها انسان های خوبی هستند و شرقی ها بدند. بعضی موقع موارد را نقل می کنید که واقعا مضحک است و هر کودکی هم می تواند اغراق ان را درک کند. هیلاری خون کودک تزریق می کند و اوباما را می خواهند اعدام کنند و عملیات در حال شروع شدن است و ... البته احتمالا خودتان هم به این موضوع واقف هستید و به دلایل خاص اینکار را می کنید. شما حتی اغلب احادیث و آیات را درست استفاده نمی کنید و صرفا با تفسیر مدنظرتان به صورت ظاهری می خواهید همان ایده های خودتان را که بالا ذکر شد در قالب شخصی مذهبی چون حدس می زنید اغلب دارای جریان فکری خاصی باشند به خوانندگان جابیندازید.
اینکه بین دو جناح امریکا دعواست در واقع ارتباط مستقیمی به ما ندارد و نباید بیش از حد به ان پرداخت و ذوق زده شد که این ها چه کردند و انها چه کردند. تنها چیزی که به ایرانی ها ربط دارد منافع ملی خودشان است و چگونه می توانند شرایط بهتری داشته باشند و فعلا شرایط در حضور جمهوری خواهان بدتر شده است و اینکه ان جناح خون می خورد و کودک ازاری می کند و کودک قربانی می کند ساخته پرداخته رسانه های امریکایی است که به زامبی و داستان های نظیر ان علاقه دارند و کودک ازاری نیز قبح زیادی در جامعه دارد. مثل رسانه های ایران که از کسی خوششون نیاید سریع برچسب فاحشه و زن باره و مشروب خوار و... را به طرف انتساب می دهند.
ضمن عرض سلام،
۱- با قسمت لولو بودن گلوبالیستها موافقم. اگر داستان Epstein را دنبال کنید، خواهید یافت قضیه جزیره او فقط شهوترانی نبوده. اینکه در آمریکا سالی حدود یک میلیون ودر انگلیس سالی حدود ۲۵۰ هزار نفر گم میشوند، یک واقعیت است. بخش عمدهای از آنها یا به بردگی فروخته میشوند و یا قربانی میشوند.
۲- به خاطر ندارم بحثهای مذهبی را با بحثهای سیاسی قاطی کرده باشم. در بحثهای مذهبی هم ادعا ندارم که مفسر قرآن هستم. استفاده ابزاری از آیات هم نکردهام.
۳- ارائه بعضی اخبار و تحلیلهای سیاسی درباره آمریکا از آن جهت است که این اخبار در رسانهها بازتاب ندارد. این بحثها به درد کسی میخورد که اهل تحقیق سیاسی باشد. اگر به درد شما نمیخورد مجبور نیستید آن را بخوانید. اما نمیتوانید دیگران را از نوشتن این مطالب و یا خواندن آن نهی کنید.
۴- این جهانبینی که آدم همه چیز را از زاویه منافع ملی و اینکه چطور شرایط بهتری داشته باشد، ببیند یک جهانبینی مادیگرایانه است. شخصا جهانبینی حقگرایانه را ترجیح میدهم. برای شناخت حق و باطل طبعا دید سیاسی وسیعتر و اطلاعات بدور از پروپاگاندا کمک خواهد کرد.
۵- داستان کودکآزاری قصه نیست و مدارک مفصل زیادی درباره آن وجود دارد. اما قطعا چنین چیزی ساخته رسانهها نیست.
۶- جنابعالی دفعه پیش هم گفتید که دلار از آخوندها گرفتهام که این حرفها را بزنم. شما از لاسوگاس چطور میخواهید منافع ملی ایران را حفظ کنید؟
سلام
جناب شاکری خیلی صبورانه و هوشمندانه جواب ایشون رو دادید
ایکاش این دوستمون هم حداقل به سلیقه و جهان بینی دیگران احترم بگذارند
ضمن عرض سلام،
از لطف جنابعالی متشکرم.
اگر به خیانت و توطئه و مزدور بودن متهم نکنند، کافی است
" شخصا جهانبینی حقگرایانه را ترجیح میدهم" این جمله را باید با آب طلا نوشت. شخصا فکر میکنم بزرگترین و اصلی ترین مشکل انسانها در حال حاضر همین است. نداشتن جهان بینی حق گرایانه. البته خیلی ها در توهم حقیقت طلبی هستند.حقیقت همان ایمان قلبی به توحید و معاد و عمل به این مفاهیم با عدالت و انصاف و وجدان هست. متاسفانه در حال حاضر خیلی از مدعیان حقیقت در ایران چشمان خود را به روی حقیقت بسته اند و حال و روز مردم را نمیبینند که در چه وضعیت اسفناکی قرار گرفته اند. افراد دورویی که حرف و عملشان دقیقا در مقابل هم قرار دارد. وضعیت تاسف بار مردم ایران انقدر شفاف و گویا و روشن است که ندیدن آن یا چشم کور میطلبد یا عامدانه چشم بستن.
ضمن عرض سلام،
از لطف و بزرگواری جنابعالی متشکرم
از پاسخگویی شما ممنونم.
۱- من شما را به گرفتن دلار از اخوندها متهم نکردم و شاید شخص دیگری بوده است. از قضا من برعکس فکر می کنم و شما را مزدور یک مجموعه ای دیگر می بینم که قرار است افکار خوانندگان را در قالب بحث های مثلا دلسوزانه ولی عملا با اهداف خاص به سمت و سویی خاص هدایت کند.
۲- اینکه شما موردی را بیان کنید و وقتی به شما انتقادی می شود بگویید که مطالب سنگین است و شما برو رسانه های معمولی را ببین و خواننده را به کم دانشی متهم کنید یک فرار به جلوست. اینجا وبلاگ شماست و شما هم در این چارچوب اختیار دارید ولی وقتی تحلیلی می نویسید و اجازه ارسال نظر را ایجاد می کنید باید انتظار داشته باشید که بخشی با صحبت های شما موافق نباشند.
۳- الان چند مدت است که شما با آب و تاب تعریف می کنید که ملی گرایان می خواهند حمله کنند و گروه مقابل را ضربه فنی کنند و دستگیر کنند و...
وقتی هم که اتفاقی نمی افتد برنامه تغییر کرده است و یک زمان دیگر و این داستان مثل سریال های امریکایی برای فصل جدید ادامه می یابد و تمدید می شود. واضح است که این موضوع تا n سال بعد محقق نمی شود و صرفا داستانی است که امریکایی ها برای سرگرمی و برای تصویر سازی از موفقیت های هم حزبی های خود و در راستای دوره بعد ریاست جمهوری ساخته اند.
۵- اینکه مسایلی در پشت پرده وجود دارد و رسانه های کاملا مستقل نیستند و مهندسی فکری انجام می دهند کسی شک ندارد ولی اغراق و اصرار به این اغراق موارد مطرح شده در این وبلاگ را مورد تردید واقعی قرار می دهد و نویسنده هدف خاصی را دنبال می کند و بحث مهندسی فکری را در قالب دیگری مطرح می کند.
۶- در خصوص اینکه من چطور از لاس و گاس می خواهم به کشور کمک کند شبیه شبه کمکی است که شما از ونکوور به کشور می کنید. مثلا به کشور خدمت می کنید ولی عملا ایده های خاصی را به صورت نهایی به خواننده انتقال می دهید و اصرار هم دارید افرادی که به تصمیم گیرندگان داخل کشور دسترسی دارند این موارد را انتقال دهند که به نحوی ایده های خود را در تصمیم گیری کشور دخیل کنند که کاملا به نظرم موذیانه است. من اگر کمکی نمی کنم حداقل به پرداختن به یک وجه یک موضوع و سیاه دیدن دموکرات ها و فرشته ترسیم کردن جمهوری خواهان ضرری و تصویر منفی سازی از چین و شرق به کشور ضرری هم نمی زنم. من ادعایی برای کمک ندارم ولی شما که خود را فرد فرهیخته ای می بینید برای مقایسه کافی است نگاهی داشته باشیم که مطالعه این مطالب شما در نهایت چه کمکی به کشور کرده است و چه تاثیری روی بهبود وضعیت مردم داشته است؟
۷- همانطور که گفتم وبلاگ شماست ولی به نظر شخص من پرداختن و مقایسه تطبیقی به مسایلی که چارچوب علمی تر و واقع گرایانه تری دارند برای آگاهی دادن به خوانندگان مفیدتر است تا نقل داستان های تخیلی عده ای در کانال ها و سایت های آمریکایی. در واقع پرداختن به اخبار به خاطر جهت دهی و نیز مشکلاتی که گفتم کار مفیدی نیست ولی پرداختن به بحث ها و نکات علمی تر و روشن کردن زوایای پنهان موضوعاتی نظیر اقتصاد (دلار و وضعیت زندگی عام مردم و...) و نیز جامعه (رواج فمینیسم و...) و رسانه ای ( ابزار تاثیرگذاری روی ملت ها و...) و سلامت (بذرهای تغییر یافته ژنتیکی و واکسن های خاص و...) مواردی هستند که شاید در ایجاد تصویر درست و سپس تصمیم سازی صحیح به کشور کمک کنند.
در نهایت تصمیم سایت دیواری و اختیاری ولی خوانندگان باید بدانند که هر خبر و موردی را باید کمی عمقی تر و نقادانه تر نگاه کنند و صرف اینکه ظاهر موجه و مذهبی و مهین پرستانه ای دارد لزوما درست نیست و شاید روانشناسی معکوس باشد.
۱- سعی کردهام مطالب دیگر را، که بعضی عناوین آن را ذکر کردید، در این وبلاگ بیاورم. در اینجا حدود ۷۰۰ مقاله هست که در طی سالها نوشته شده و درباره بسیاری از آن موضوعات مطلب پیدامیشود.
۲- جمله «دلارا نوش جونتون» از شما است. این تهمتی است که هیچ شاهدی برای آن نمیشود آورد
۳- من از هیچ کس نخواستم به من اعتماد کند. لینک مطالب را تا جایی که ممکن باشد میآورم تا مردم خودشان راستیآزمایی کنند.
۴- هر کسی مختار است به هر کس و هر چیز دیگر مشکوک باشد. شخصا هیچکدام از مراجعین این وبلاگ را سراغ ندارم که دربست مطالبی را که میگویم باور کند. اگر کامنتهای این وبلاگ را دنبال کنید، خواهید یافت که انتقادهای زیادی، البته محترمانه، رد و بدل میشود. اینکه هر دفعه من را مزدور بخوانید، نشانه بیادبی است
من اصولا کلا شاید یک بار دیگر غیر از این مورد برای شما کامنت گذاشته ام و هیچ جایی دیگری به شما مورد دیگری اعم از توییتر و یا فیسبوک و...نگفتم. طبیعی است موضوعات خاص اینچنینی طرفداران و مخالفان زیادی تر داشته باشید
جمله «دلارا نوش جونتون» را همانطور که گفتم من نگفته ام و از من نیست و دلیلی برای کتمان این موضوع ندارم و اصولا نمی دانم چه کسی گفته است. به همین قرینه تاکنون من به شما مزدور هم نگفته ام و احتمالا همان فرد قبلی است که شما با من اشتباه گرفته اید و این مورد هم چون شما خودتان صریحا در کامنت گفته بوده اید من استفاده کردم وگرنه به صورت مشخص قصد بی ادبی به شما را نداشته ام.
من با جستجو در گوگل برای یک موضوع خاص به فارسی به سایت شما رسیدم و من جهت گیری و خصومت شخصی با شما ندارم و شما را هم نمی شناسم و اصولا به این رفتارهای سیاه و سفید مطلق که در خارج مطرح است که یا حقوق بگیر و مزدور دولت ایرانی و یا مخالف صددرصدی هستی هم علاقه ای ندارم و برخی اوقات که تعطیل باشم و فرصت داشته باشم پست های شما را مطالعه می کنم که نظراتم را بالا بیان کردم.