در استفاده از هنر فروشندگی در تبلیغات مذهبی احتیاط کنیم
تاریخ نشر:باسمه تعالی
هنر فروشندگی یا Sales Skills هنر شریفی است. اهل هر حرفهای که باشیم، بدون داشتن بهرهای از این هنر، نمیتوانیم بازاری برای تواناییهای خود پیدا کنیم. اما مثل هر هنر دیگر، باید از هنر فروشندگی با تعهد و مسئولانه استفاده کنیم، علیالخصوص در زمینه تبلیغات مذهبی.
بعضی وقتها به ویدیوکلیپهایی برخورد میکنم که سخنرانی و موعظه یک واعظ، که بر بالای منبر بیان شده، را میگیرند و یک موسیقی پسزمینه و بیکلام روی آن میگذارند و به اسم تولیدات فرهنگی پخش میکنند. در حالیکه آنچه آن واعظ گفته، اصلاً با موسیقی پسزمینه قابل جمع نیست. مثلاً بعضی وقتها روی مقتلخوانی، و یا سخنرانی درباره فواید نماز شب، هم موسیقی میگذارند. طبعا استفاده از موسیقی پسزمینه، استفاده از هنر فروشندگی است تا این محصول به اصطلاح فرهنگی به کسانی عرضه شود، که بطور طبیعی امکان ندارد در پای منبر واعظ بنشینند.
اگر واعظ درباره دروغ نگفتن و یا احترام به والدین حرف بزند، گذاشتن موسیقی شاید قابل توجیه باشد. چون سطح کسی که با موسیقی جذب یک مطلب بشود، در حدی است که احتمال دروغگویی او دور از ذهن نیست. وقتی در پسزمینه یک سخنرانی موسیقی پخش میشود، معنی آن این است که مخاطب آن عوام هستند. پس فقط جایی این کار قابل توجیه است که مطلب به درد عوام بخورد.
اما وقتی بحث درباره دعوت به نماز شب است، گذاشتن موسیقی باعث به اشتباه انداختن مردم میشود. چون احتمال دارد مردم را به چیزی دعوت کنیم که ظرفیت آن را ندارند. این کار مثل این است که به کسی لباسی بفروشیم که پاچه آن خیلی دراز باشد و با دو قدم راه رفتن زمین بخورد. شاید با این کار بتوانیم اوج هنر فروشندگی خود را نشان دهیم؛ اما از نظر اخلاقی ایراد دارد. وقتی کسی را که در ادای فرائض واجب خودش هم مانده است، به نماز شب تشویق کنیم، احتمال زیاد دارد که او بعد از چند شب نماز شب خواندن، خوابنما شود و یا ادعاهای گزاف کند. شخصاً از این موارد زیاد دیدهام و تقریباً هر هفته به کسانی برخورد میکنم که اعمالی خارج از حد و ظرفیت خود کردهاند؛ و پس از آن به یاوهگویی افتادهاند.
در بکارگیری هنر فروشندگی در تبلیغ در زمینه مهدویت نیز باید احتیاط کنیم.
چند روز پیش در تلگرام به پستی با عنوان «بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) چه اتفاقاتی می افتد؟» برخورد کردم و این پست بعضی از وعدههای شیرین پس از ظهور را لیست کرده بود. هدایت همه گمراهان، برطرف شدن ظلم وجور و اقامه عدل، به اوج رسیدن علم و درمان همه بیماریها، و بسیاری از موارد دیگر را میشد در این لیست یافت. جمع کردن این موارد و عدم ذکر خیلی از نکات دیگر، نشانه بکارگیری افراطی هنر فروشندگی است و باعث سوءتفاهم مردم میشود. هرچند ادله نقلی برای اکثر اقلام آن لیست میشود یافت، اما چند نکته در این رابطه هست که بدون ذکر آنها تصویر ناقصی ارائه میشود:
نکته اول:
بعضی وقتها ما یک حدیث صحیحالسند را میگیریم و هنگام ترجمه و تبیین آن برای دیگران، تخیلات کودکانه خود را با آنچه که حدیث گفته، قاطی میکنیم و به شنونده تحویل میدهیم. مطالعه روایات و سند هر ادعایی قطعاً لازم است. اما بعضی وقتها پیش میآید که ما باید درک خود را از روایات بهبود دهیم. یعنی ممکن است به رشدی برسیم که همان روایت صحیحالسند را به نحو بهتری درک کنیم.
به عنوان نمونه در همین احادیث نگفته که هرکدام از این تحولات در چه بازه زمانی پس از ظهور رخ میدهد. به نظرم این تصور که همه اینها به محض ظهور رخ میدهند، ساخته ذهن مردم است. اساساً کمتر کسی را میشود یافت که درک درستی از زمان و وسعت زمین داشته باشد. کسانی که در رشته آیندهپژوهی، یا Futurology بخواهند کار کنند، در قدم اول باید با شناخت و درک زمان شروع کنند.
نکته دوم:
به فرض که هنگام و یا پس از ظهور بقیهالله، در مدت کوتاهی سلطه جبارین عالم خاتمه یابد؛ چنین اتفاقی را نمیشود معادل برقراری عدل دانست؛ و بین این دو خیلی فاصله است. به عنوان نمونه کشورهای زیادی را میشود در دنیا یافت، مثل بعضی مناطق سومالی و هائیتی و حتی مکزیک، که عملا هیچ حکومتی در آن برقرار نیست. یعنی یک جامعه فروپاشیده یا به اصطلاح Failed States هستند که هیچ ساختاری در آن حاکم نیست و هرکس هر کاری دلش بخواهد میکند. تمدن سازی، یا بقول غربیها nation buliding، در این جوامع کار سادهای نبوده و زمانبر است.
وجود مبارک رسولالله در یک بازه زمانی کوتاه، یک تمدن جدید و یک جامعه ایمانی جدید و یک ساختار حکومتی جدید درست کرد؛ و قطعاً در هیچ کجای تاریخ نمیشود مشابه چنین چیزی را پیدا کرد. اما همان تجربه به همه نشان داد که «هدایت همه گمراهان» کاری نیست که در یک یا دو نسل بشود انجام داد.
نکته سوم:
از امام باقر (ع) نقل شده است که:
إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم.
یعنی هنگامیکه قائم ما قيام كند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان مىگذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده، تكميل میكند .
حتی در همین حدیث، گفته نشده که اولا همه عقلها به یک اندازه بالا خواهد رفت، و دوما همه عقلها با هم بالا خواهد رفت. ممکن است بالا رفتن عقل عوام در یک پروسه خیلی طولانیتر رخ دهد؛ و شاید هم این امر با تلاش و کوشش فراوان اصحاب امام همراه باشد.
یک خاطره
در جوانی یکبار گذرم به مسجد جامع خمینیشهر افتاد. آن مسجد خیلی سنتی و قدیمی بود. یک روحانی هم برای منبر رفتن آمده بود که خیلی به او احترام میگذاشتند. در جوانی آن فرد آنقدر به نظرم پیر میآمد که فکر میکردم باید همسن مسجد باشد. خلاصه مطلب اینکه روحانی درباره ظهور صحبت میکرد و میگفت که «مردم شما خبر ندارید که ظهور چیست که دعا میکنید شاهد آن باشید. اگر شما بفهمید که عدل امام یعنی چه، شاید هیچوقت آرزوی دیدن چنین روزی را نکنید. ممکن است امام بیاید و همه اموالتان را از شما بگیرد و به دیگری بدهد؛ یا حتی عقد همسر شما را باطل کند. آنوقت شاید اولین کسی که زبان اعتراض بگشاید، خود شما باشید و بواسطه این کار کافِر شوید. پس بهتر است دعا کنید که زمانی که هنوز انتظار ظهور را دارید، ملکالموت جان شما را بگیرد.»
جمعبندی
اگر کسی خیال میکند به محض ظهور امام یکباره همه مشکلات در یک شب حل میشود؛ فردای روز ظهور درختها در اثر سنگینی بار میوه خم میشوند؛ مردم همه در یک شب عاقل میشوند؛ و کار امام فقط این خواهد بود که گنج ها و برکات زمین را تقسیم کند، دچار سوءتفاهم است؛ و بهتر است منتظر چنین حادثهای نباشد. چون با عدلی روبرو خواهد شد که احتمالاً طاقت آن را نداشته باشد. هرکسی هم که بخواهد با بکارگیری هنر فروشندگی، افرادی که گروه خونی آنها به انتظار ظهور نمیخورد، را به جمع منتظران اضافه کند، ماجور نخواهد بود. برای اینکه شرایط پس از ظهور برای مردم کمتر دردناک باشد و به دشمنی با امام قیام نکنند، باید روراست و صادقانه همه جوانب موضوع را، همانطور که در روایات آورده شده، برای آنها شرح داد. من در حد وسع خودم، چند مورد را به عنوان هشدار ذکر میکنم:
۱- در دنیای پس از ظهور علم پالایش میشود و بسیاری از چیزهایی که در حال حاضر علم محسوب میشوند، منقرض خواهند شد. ممکن است چند روزی، و یا چند ماهی، طول بکشد که اصحاب بعضی علوم، مثل فیزیک و شیمی، دریابند که همه تئوریهای آنها باد هوا است و هیچ ارزشی ندارد. اما همان روز ظهور، همه آنهایی که خود را متخصص امور دینی میدانند، باید با القاب خود، مانند حجتالاسلام و علامه و آیتالله، خداحافظی کنند.
۲- آنهایی که خود را «متخصص مهدویت» معرفی میکنند، همان لحظه خواهند یافت که واقعیت خیلی زیباتر و کاملتر از چیزهایی بود که آنها در تخیلات کودکانه خودشان ساخته و به خورد مردم داده بودند. این افراد باید خودشان را برای جواب دادن به مردم آماده کنند.
۳- طبعا در چنین فضایی جایی برای مدارک و القاب علمی و دانشگاهی نخواهد ماند. مردم باید آماده باشند که فردای ظهور همه مدارک دانشگاهی، مثل لیسانس و فوقلیسانس و دکترا، کاغذ پارهای بیشتر به حساب نیایند. طبعا چنین چیزی برای خیلیها گران خواهد بود. احتمال میدهم اساسا مفهومی به نام «مدرک دانشگاهی» منقرض شود.
۴- همه کسانی که به عادت کردهاند که مردم آنها را با القاب استاد و دکتر و پروفسور و علامه صدا بزنند، باید خود را برای خداحافظی با این القاب آماده کنند.
این لیست را میشود خیلی بیشتر از این تکمیل کرد. اما با همین موارد نیز میشود این نکته را نشان داد که شرایط پس از ظهور تغییرات فراوانی را به همراه خواهد داشت، که بعضی از آنها برای خیلیها دردناک خواهد بود. بنابراین باید این هشدار به مردم داده شود که خود را برای چنین تغییراتی آماده کنند. اگر بخواهیم با بکارگیری هنر فروشندگی، فقط یک قسمت از شرایط پس از ظهور را به مردم بگوییم، به آنها خیانت کردهایم.
سلام
یه نکته ای که خود من هم نمیتونم به درستی درکش کنم،این حدیثه که میفرماید زمان ظهور دیگه توبه بیفایده است و باید منتظر عقوبت ما باشند
و اون آیه قرآن که میفرماید یوم یاتی بعض آیات ربک ...
برام جای سواله که بالاخره عقوبت هست؟رحمت هست؟!!
خب کسی مثل حر بن یزید ریاحی که در خیلی از انقلاب ها امثالش وجود داشتن،اصلا در قیام حضرت حجت معنی خواهند داشت؟
شاید قضیه خیلی قابل جمع کردن و تفسیر کردن نباشه
مثل بچه ای که بخواهیم مفهوم "شیرینی" رو بهش بفهمونیم بدون اینکه بهش شیرینی خورونده باشیم
البته با این بخش "منقرض شدن مدارک دانشگاهی" کاملا موافقم
خصوصا تو جامعه ایران که دانشگاه به نظرم تنها مایه ی بدبختی و فقر مردم شده و فکر میکنم یکی از خیانت های بزرگ تاریخ ایران،تاسیس دانشگاه بوده چون عملا جلوی خیلی از خیرات رو گرفته و ضررهای بیشماری هم داشته
ضمن عرض سلام،
همانطور که فرمودید باید منتظر بمانیم و انشاالله ببینیم دنیای بعد از ظهور چطور حواهد بود.
اغراق غیرمسئولانه همیشه ضرر دارد و هزینه اضافی درست میکند. مثلا در جریان انقلاب بعضیها وعده میدادند که بعد از پیروزی دولت هرروز سرانه پول نفت را در خانه تحویل مردم میدهد. زمان مشروطه هم مبلغین میگفتند مشروطه یعنی دولت هرروز سر ظهر کباب برگ در خانه برای مردم بیاورد.
عوام این حرفها را باور میکنند و بعدا طلبکار میشوند.
خیلی عالی.ممنونم.
قبلا یکبار ازتون خواهش کرده بودم ک پست های معنوی و اعتقادی بیشتر بگذارید.
نکته ی جالبی بود ک احساس میکنم خودم بهش توجه نکرده بودم.
در رابطه با باطل شدن علوم و مدارک دانشگاهی کاملا باهاتون موافقم. کلا علم امروزی ی انحراف بیش نیست دقیقا ب همین دلیله ک هرچی از علم در میاد فقط ب بدبختی بشر اضافه میکنه
راه حل حکمت هستش ب معنای علمی ک در بند عقل باشه.
بشر باید بفهمه ک با این جنگولک بازیا راه ب جایی نمیبره و تنها راه ارامش بندگی خداست.انسان ها باید بفهمند ک هر مشکلی دارند در واقع نشان دهنده وجود مشکل در رابطه شون با خداست و راه رسیدن ب خدا همون حکمت هستش.
سلام،
از لطف جنابعالی و تکمیل بحث متشکرم