باسمه تعالی

چند روز پیش یکی از دوستان ویدیو کلیپی را برایم فرستاد که در آن یکی از مدعیان دروغین پیشگویی، که مخاطبان زیادی در عالم دارد، ادعا کرده بود که استادش به او گفته که به زودی اقتصاد جهانی فروپاشی میکند و بعد از آن آمریکا درآینده عمداً ارز خود را تغییر میدهد و این کار باعث می‌شود کشورهای جهان تمام ذخایر ارزی خود را از دست بدهند. واقعیت این است که آن‌ها که اخبار دنیا را دنبال میکنند، دهها سال است که از این سناریو خبر دارند و چنین چیزی احتیاج به پیش‌بینی و گوی بلورین ندارد. منتها این آقا با مطرح کردن آن به عنوان پیش‌گویی میتواند توجه عوام را به خود جلب کند.

اجازه بدهید با اعداد و ارقام بحث را شروع کنیم:

رقم کلی بدهی‌های رسمی دولتها در دنیا در حال حاضر حدود ۲۵۰ هزار میلیارد دلار است. [1] در میان کشورهای جهان آمریکا رتبه اول بدهی را دارد. [2] تنها دولت فدرال این کشور حدود ۲۲ هزار میلیارد دلار، در قبال فروش اوراق قرضه ملی و قرض گرفتن از فدرال رزرو، بدهی دارد. البته اگر دیگر تعهدات دولت را، مثل بازنشستگی و بیمه و امثالهم، را حساب کنیم، این رقم به حدود ۷۰ هزار میلیارد باید نزدیکتر باشد. علاوه بر این شرکتهای بزرگ آمریکایی سرمایه‌هایی را از جهان جذب کرده‌اند که جزء بدهی آن‌ها محسوب میشود. مجموع رقم بدهی‌های این شرکتها به طرفهای خارجی، نیز رقم بزرگی است و آخرین رقمی که شنیدم حدود ۳۰ هزار میلیارد بود. واضحا مجموع رقم بدهی ها به‌قدری بالا است که آمریکا هیچ‌وقت توان بازپرداخت آن را ندارد. سالهای زیادی است که رقم بدهی‌های ملی از تولید ناخالص داخلی GDP بالاتر شده و آمریکا علاوه بر اینکه دیگر توان کاهش رقم بدهی را ندارد، برای پرداخت بهره بدهی باید دوباره قرض بگیرد. خود آمریکاییها به این حالت Point Of No Return میگویند. یعنی وضعیتی که در سراشیبی افتاده، توان توقف نداشته باشند.

وضع چین هم خیلی بهتر از آمریکا نیست و مجموع بدهی‌های دولتی و عمومی این کشور حدود ۳۴ هزار میلیارد دلار برآورد میشود. این به این معنی است که چین عملاً ورشکسته است و بدون برهم زدن قواعد بازی اقتصاد جهانی، راه نجاتی ندارد.[3]

البته بدهی‌های جهانی فقط به این ارقام محدود نمیشود و بدهی‌های بازار Derivatives را باید لحاظ کرد.

بازار Derivatives

فرض کنید بخواهید در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید، اما حوصله و وقت این را نداشته باشید که کارنامه مالی همه شرکتها را بررسی کنید تا بهترین آن‌ها را انتخاب کنید. لذا بجای خرید سهام شرکتهای اصلی، سهام شرکتهای سرمایه‌گذاری را میخرید که سبدی از سهام شرکتهای سودده درست کرده‌اند و به شما سهمی از سبد خود را میفروشند. اگر این شرکتهای سرمایه‌گذاری معتبر و صادق باشند، در ازای سهمی که از سبد آن‌ها میخرید، میتوانید مطمئن باشید که این سهم واقعا معادل مالکیت سهام اصلی شرکتهای سودده است. اما معمولاً چنین نیست و این شرکتهای سرمایه‌گذاری ارزش سبد سهام خود را خیلی بیشتر از مقدار واقعی معرفی میکنند و به چند برابر قیمت میفروشند. در بازار Derivatives انواع و اقسام محصولات مالی میتوان پیدا کرد که بعضی از آن‌ها به شرط‌بندی و قماربازی بیشتر نزدیک است تا سرمایه‌گذاری.

بسیاری از ذخایر ارزی کشورهای جهان در‌واقع بصورت همین محصولات مالی ثانوی نگه داشته می‌شود و هر وقت که درست بازرسی شوند، خواهیم یافت که ارزش واقعی آن خیلی پایین‌تر از ارزش نامی آن است. مابه‌التفاوت ارزش نامی و ارزش واقعی این محصولات مالی، در‌واقع جزء بدهی‌های کشورهایی است که این محصولات را میفروشند و آمریکا سهم بزرگی در فروش محصولات این بازار دارد.

حجم قراردادهای محصولات مالی ثانوی که در دست دولتهای جهان است حدود ۵۴۲ هزار میلیارد برآورد میشود؛ در حالی که کل ارزش واقعی این محصولات حدود ۱۲۷۰۰ میلیارد دلاراست. مابه‌التفاوت این دو رقم میزان کلاه‌برداری انجام شده در این بازار را نشان میدهد و اگر شرایط جهانی به هم نریزد، دولتهایی که در این کار نقش داشته‌اند، باید جوابگوی این حجم کلاه‌برداری باشند.[4]

همه این مطالب نشان از این دارد که کشورهای قدرتمند جهان دلایل خیلی زیادی برای به هم ریختن اوضاع مالی دنیا، و حتی به راه انداختن جنگ جهانی، دارند؛ تا از پاسخ‌گویی کلاه‌برداری‌های عظیم خود طفره بروند. نکته مهم این است که از بعد از پایان جنگ جهانی دوم مشخص بود که این روند، تا ابد نمیتواند ادامه داشته باشد و سرانجام باید یکبار بازارهای مالی را ریست کنند و سیکل بعدی غارت دنیا را از نو شروع کنند.

چه زمانی برای ریست کردن بازارهای مالی درنظر گرفته شده است؟

عکس زیر در مجلهThe Economist در سال ۱۹۸۸، یعنی ۳۰ سال پیش، منتشر شد. این عکس ققنوسی را به تصویر کشیده که از بین شعله‌های سوختن ارزهای بین‌المللی به پا خاسته و بر گردن خود سکه‌ای طلا آویخته است. این عکس دو عدد ۱۰ و تاریخ ۲۰۱۸ را معرفی کرده است. اینکه چرا سی سال پیش این مجله تاریخ از بین رفتن ارزهای جهانی را ۲۰۱۸ معرفی کرده، بیش از آنکه یک پیش‌گویی باشد، نشان از یک برنامه‌ریزی دارد. ترکیب دو عدد ۱۰ و سال ۲۰۱۸، تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸ را می‌نمایاند. عبارت «خود را برای ارز واحد جهانی آماده کنید» نشان از این دارد که این طرح از سالهای دور در ذهن گلوبالیست‌ها بود.

تاریخ دیگری که برای بی‌ارزش کردن ارزهای جهانی و معرفی ارز جدید معرفی شده، روز ۱۱ نوامبر امسال است. این روز سالگرد صدمین سال پایان جنگ جهانی اول است. پایان جنگ جهانی اول در ساعت ۱۱ صبح روز ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ اعلام شد. با احتساب نوامبر به عنوان یازدهمین ماه سال، ۳ عدد ۱۱، که جمعا ۳۳ می‌شود، را به عنوان امضای فراماسونری بر تاریخ پایان جنگ گذاشتند. امسال ۲۰۱۸ است که جمع ارقام آن ۱۱ می‌شود و ۱۱ نوامبر روزی خواهد بود که سه ۱۱ پست سر هم قرار میگیرند.

دولت ملی‌گرای آمریکا چه خواهد کرد؟

در مقالات قبلی دراین باره زیاد توضیح داده‌ام که ادامه نقشه‌های گلوبالیستها آمریکا را به تجزیه و نابودی میکشاند و ترامپ نماینده جناحی از ملی‌گرایان آمریکایی است که سعی دارند خود را از چنگ گلوبالیستها نجات بدهند و کشور خود را حفظ کنند. اما آن‌ها واقف هستند که بدهی‌های کنونی هیچ‌وقت قابل پرداخت نیست و وضعیت مالی جاری قابلیت ادامه ندارد. لذا برنامه‌های به اصطللاح Contingency Plan خود را برای روزی که بازارهای مالی سقوط کنند و قیمت دلار به صفر نزدیک شود، آماده کرده‌اند. یکی از اولین کارهایی که ترامپ دستور داد، بازرسی ذخایر طلای آمریکا بود؛ تا از وجود این ذخایر مطمئن شوند. ظاهراً برنامه او این است که به محض سقوط دلار، ارز دیگری را، که پشتوانه طلا دارد، معرفی کند و دارائی‌های بانکی شهروندان خود را به این ارز تبدیل کند؛ تا گردش مالی جامعه متوقف نشود. سالهای زیادی است که طرح‌های مختلف و نامهای زیادی برای این ارز جایگزین مطرح شده است و شخصاً چندین اسم، مانند Amero، را به یاد دارم.

وقتی دلار بی‌ارزش شود، کل بدهی‌های خارجی آمریکا، که بر مبنای دلار است، بی‌ارزش می‌شوند و آمریکا میتواند با حدود یک درصد ارزش واقعی آن، این بدهی ها را تسویه کند. به علاوه ذخایر ارزی کشورهای دیگر که بصورت derivative‌ نگه داشته میشود، بی‌ارزش می‌شود. نکته دیگر اینکه در اتاق‌های فکر آمریکایی، طرح های زیادی برای ملی کردن دارائی‌های کشورهای دیگر، مثل چین و عربستان، درآمریکا مطرح شده است و احتمالاً به محض تنش در بازارهای مالی این دارائی‌ها مصادره میشوند.

در چنین شرایطی مردم دنیا تازه درمی‌یابند که چطور ثروتهای آن‌ها در ۷۵ سال گذشته پس از جنگ غارت شده بود و آن‌ها به این دزدی عظیم توجه نمیکردند. پایان دوره اخیر غارت دنیا به معنی شروع دوره جدید غارت است.

ارز جدیدی که آمریکا به عنوان جایگزین معرفی خواهد کرد، قرار است پشتوانه طلا داشته باشد. یعنی هرزمانی که دارنده آن مایل باشد، میتواند ارز را با مقدار مشخصی از طلا معاوضه کند. چنین چیزی در ظاهر فریبنده است و مردم را به خریدن چنین ارزی تشویق میکند. ادعای آمریکا این است که ۱۶۰۰۰ تن طلا در خزانه خود ذخیره کرده است. در مقاله‌ای تحت عنوان «شمش های تقلبی طلا» توضیح داده‌ام که این ادعا دروغ است و چنین خزانه‌ای وجود ندارد.[5] منتها احتمال این وجود دارد که چند ده سال دیگر طول بکشد تا مردم دنیا به این دروغ پی ببرند.

اما ماهیت ارزی که گلوبالیست‌ها معرفی خواهند کرد، ممکن است از نوع دیجیتال بوده، پشتوانه طلا نداشته باشد. بعضی ها از روی عکس فوق چنین نتیجه گرفته‌اند که Zoin همان ارزی است که به عنوان ارز جهانی قبول خواهد شد. نام این ارز دیجیتال ترکیب Zion و Coin است.

[1] Global Debt Monitor https://images.magnetmail.net/images/clients/IIF_2/attach/GDM_Jan4_vf.pdf

[2] Is the ‘real number’ for the national debt $70 trillion? https://www.washingtonpost.com/news/fact-checker/wp/2017/04/18/is-the-real-number-for-the-national-debt-70-trillion/?noredirect=on&utm_term=.323689b66e03

[3] China’s Debt Bomb https://www.bloomberg.com/quicktake/chinas-debt-bomb

[4] How big is the derivatives market? https://www.investopedia.com/ask/answers/052715/how-big-derivatives-market.asp

[5] شمش های تقلبی طلا shakeri.net/254/gold/