باسمه تعالی

با توجه به کمبود وقت و مشغله‌های خود، واقعاً تمایل دارم که بحث درباره مطالب سیاسی را به اهلش واگذارکنم و در این زمینه سکوت کنم. اما تحلیل جامعی درباره دیدار اخیر رهبران آمریکا و کره‌شمالی، در رسانه‌های ایرانی نیافتم و بسیاری از سئوالها هنوز بیجواب مانده است. دیروز یکی از بستگان، چنین اظهار نظر میکرد که «حتی کره‌شمالی هم فهمید که باید صنعت هسته‌ای خود را واگذار کند و ایران هم راهی جز صرفنظر کردن از این صنعت ندارد.» به همین دلیل برآن شدم که مختصری درباره این موضوع بنویسم.

یکی از سیاسیون روسی به نام Sergey Stankevich با توجه به حال و هوای جام جهانی، سعی کرد نتیجه این دیدار را مثل مسابقه فوتبال امتیاز بدهد. تحلیل ایشان این بود که این دیدار ۳-۱ به نفع کیم جونگ اون تمام شد. ترامپ تنها یک امتیاز در این دیدار، به خاطر وعده توخالی خلع سلاح هسته‌ای کره‌شمالی کسب کرد. این نتیجه هرچند ارزش چندانی ندارد، اما ترامپ قصد دارد با تبلیغات روی این موضوع، اوضاع داخلی را به نفع خود سامان داده، وجهه خود را بهبود دهد.

اما امتیازهایی که کیم‌جونگ‌اون کسب کرد به این شرح است:

اول:

تا قبل از این دیدار تبلیغات جهانی این بود که رهبر کره‌شمالی یک فرد دیوانه است که میخواهد خود و ملت خود را قربانی کرده، جهان را نابود کند. هیچ رهبر دیگری هم تمایل به دیدار با او نداشت. اما حالا که ترامپ او را فردی فاضل و باهوش و شوخ‌طبع معرفی کرده و نمایش دیدار محترمانه آن‌ها در سنگاپور را همه دنیا دیده است، راهی برای تعامل بیشتر او با بقیه دنیا و به تبع آن بهبود ارتباطات بین‌المللی باز شده است. این فرصتی بود که رهبران کره‌شمالی دهها سال انتظار آن را میکشیدند و رهبران قبلی در این کار موفق نمی‌شدند.

دوم:

دومین امتیاز بدست آورده کیم این بود که موفق شد برنامه توقف در مقابل توقف را به آمریکا بقبولاند. روش کشاورزی در کره‌شمالی هنوز صنعتی نشده و این کشور مجبور است تمام نیروی انسانی خود، حتی سربازان، را در فصل کاشت و برداشت به کار بگیرد. سالهای زیادی است که آمریکا و کره‌جنوبی رزمایش های خود را درست در زمان کاشت و برداشت محصولات کشاورزی برگزار می‌کنند تا کره‌شمالی را تحت فشار قرار دهند. حداقل از سال ۲۰۱۵ کره شمالی پیشنهاد freeze for freeze‌ را مطرح کرده است تا با توقف آزمایش‌های موشکی و هسته‌ای، و در مقابل آن توقف رزمایش‌های آمریکا، مجبور نباشد نیروهای خود را در خطوط مقدم به حالت آماده‌باش نگاه دارد. دلیل اصلی روی آوردن کره‌شمالی به سلاح هسته‌ای نیز این بود که فشار آماده‌باش نظامی بر سربازان خطوط مقدم را کم کند.

سوم:

هرچند وزیر خارجه آمریکا سعی کرد که چنین وانمود کند که کره شمالی متعهد شده که در یک بازه زمانی کوتاه تمام صنعت هسته‌ای را واگذار کند، اما چنین چیزی در متن توافق نامه نیست. آنچه در توافق‌نامه ذکر شده به این شرح است:

"[The DPRK commits to work towards the complete denuclearisation of the Korean peninsula"

یعنی کره‌شمالی متعهد شده که در مسیر خلع سلاح هسته‌ای گام بردارد. ولی توافق‌نامه درباره جزئیات سرعت و چگونگی این گامها حرفی نزده است و هیچ تعهد آور نیست. برای مقایسه، آمریکا در سال ۱۹۷۰ زیر متن سازمان NPT را، که یکی از فرازهای آن چنین است، امضا کرده:

Article VI - Each of the Parties to the Treaty undertakes to pursue negotiations in good faith on effective measures relating to cessation of the nuclear arms race at an early date and to nuclear disarmament, and on a treaty on general and complete disarmament under strict and effective international control.

یعنی آمریکا تعهد کرده که مذاکرات مربوط به خلع سلاح هسته‌ای را صادقانه دنبال کند. برای همه واضح است که، پس از گذشت ۵۰ سال از این امضا، آمریکا هنوز قصد برداشتن قدمی در راه خلع سلاح هسته‌ای ندارد. ارزش حقوقی عبارت to work towards نیز با undertakes to pursue negotiations یکسان است. در‌واقع کره‌شمالی هیچ تعهد واقعی برای خلع سلاح نداده است.

در این مذاکرات درباره لغو تحریم‌ها هیچ بحثی نشد. چون تجربه برجام ثابت کرد که حتی اگر آمریکا وعده لغو تحریم‌ها را بدهد، در عمل چنین کاری را نخواهد کرد. اما فرق اساسی این توافق با برجام این بود که در برجام، دولت ایران قبل از هر چیز دیگری، اول متعهد شد که زنجیره سانتریفوژها را بازکرده و رآکتور اراک را با سیمان پر کند؛ تا بعد از آن تحریم ها لغو شود. ایران همه تعهدات غیر قابل برگشت خود را انجام داد، ولی تحریم‌ها سرجای خودش ماند و تقاضاهای غربیها چند برابر شد.

تجربه مذاکرات اخیر کره‌شمالی تاکیدی بر این مطلب بود که هنگام مذاکره با غربیها، تنها راه تحمیل شرایط خود در توافق، از موضع قدرت وارد مذاکره شدن است. وقتی مقامات مذاکره کننده، ساده‌لوحانه به اضطرار و عجله خود در رسیدن به یک توافق اقرار کنند، انتظار نتیجه برد-برد فقط یک خیال خام است.