ریچارد هاس و اعلامیه فوت لیبرالیسم
تاریخ نشر:باسمه تعالی
چند روز پیش ریچارد هاس (Richard Haass) رئیس Council on Foreign Relations (CFR)، یکی از تاثیرگذار ترین انجمنهای سیاسی آمریکا، در مقالهای با عنوان Liberal World Order, R.I.P. مرگ قریبالوقوع لیبرالیسم جهانی را اعلام کرد. عبارت Rest In Peace یا RIP، عبارتی است که برای درگذشتگان به کار برده میشود. هرچند اصل خبر چیزی نیست که احتیاج به نقل قول از ریچارد هاس باشد، سابقه این فرد و مطالبی که قبلاً بیان کرده بود، در کنار وضعیت جاری، نکات عبرتآمیزی را به همراه دارد.
در گذشتهای نه چندان دور افرادی مانند فوکویاما و هانتیگتون، به عنوان تئوریسین مطرح بودند و نظرات آنها در بین دانشگاهیها مورد توجه قرار میگرفت. همان زمان هم مشخص بود که اینها فقط پروپاگاندای سازمانهای اطلاعاتی غربی را تئوریزه میکنند. گذر زمان و چرخش روزگار هم به همه ثابت کرد که حرفهای آنها اباطیل بوده، سطح درک این افراد از آدمهای معمولی نیز خیلی پایینتر بود.
یکی ازاین افراد همین ریچارد هاس است؛ که در کمتر از ۴ سال پیش اعلام کرد که دنیای اسلام وارد جنگی مشابه جنگ ۳۰ ساله مذهبی اروپا شده است و در نهایت به همان سرنوشتی خواهد رسید که اروپا رسید. جنگهای مذهبی اروپا، در بین سالهای ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸، بین پروتستانها و کاتولیکها رخ داد و حدود یک سوم جمعیت اروپا را کشت. در پایان بهقدری مردم اروپا از این جنگهای مذهبی بیزار شدند که به کلی مذهب را از صحنه سیاسی کنار گذاشتند و بحث جدایی دین از سیاست از همان زمان شروع شد. ریچارد هاس چنین نظر داده بود که جنگ بین داعش، اهل تسنن، و شیعیان هم دهها سال طول خواهد کشید و هم در پایان باعث خواهد شد که اسلام به کلی از صحنه سیاسی برای همیشه محو شود. با توجه به جایگاه سیاسی این فرد، و اقدام عملی سازمانهای اطلاعاتی غربی در تقویت داعش، و جلوگیری از شکست زودهنگام آن در صحنههای نبرد، نظرات هاس،نه فقط به عنوان یک نظریه، بلکه به عنوان نقشه راه غربیها برای دمیدن بر آتش جنگ داخلی در دنیای اسلام، شناخته شد. در این رابطه بعضی از دانشگاهیها و سیاسیون نیز هشدارهای لازم را دادند.
اما دست تقدیر در کمتر از ۴ سال، روند حوادث را به نحوی رقم زد که هیچکدام از این پیشبینیها درست درنیامد. داعش زودتر از آن چیزی که همه انتظار داشتند، از دور رقابتها حذف شد. برای همه مشخص شد که جدا کردن دین از سیاست در این منطقه عملی نیست. نشانه آن هم این است که دیگر کمتر سیاستمداری را، در جهان اسلام، میشود یافت که خواستار چنین چیزی باشد.
همان ریچارد هاس، که در کمتر از ۴ سال پیش برنامه ۳۰ ساله برای حذف اسلام را اعلام کرد، حالا خودش اعلامیه مرگ لیبرالیسم را صادر میکند. شکافهای اجتماعی بیش از هر زمان دیگری در جامعه آمریکا نمایان شده، به حدی که احتمال رخداد جنگ داخلی در رسانهها و در بین اهل سیاست به راحتی بحث میشود؛ و امید به اینکه تا ۳۰ سال دیگر، چیزی به نام ایالات متحده وجود داشته باشد، هر روز کمرنگتر میشود. بعضی ایالتها، مانند کالیفرنیا، فعالانه برای استقلال تلاش میکنند؛ تا حدی که حدود دو هفته پیش در خبرها آمده بود که ترامپ ارسال ارتش برای اشغال کالیفرنیا را بررسی میکند.
مرگ لیبرالیسم، اگر بطور کامل رخ دهد، قطعاً اتفاق مبارکی است. به این دلیل که اولاً اصل این ایده فقط برای تخریب اخلاق، مذهب و قانون مطرح شده بود؛ و دوماً رهبران این مکتب تماماً به گروههای شیطانپرستی وابسته بودند. هرکس که در وابستگی رهبران اروپایی و بسیاری از رهبران آمریکایی به گروههای شیطانی شک دارد، میتواند «مراسم افتتاح تونل Gotthard در سوئیس» را مشاهده کند و یا در گوگل دنبال عبارت tony podesta wall art collection جستجو کند تا نقاشیهای خانه این فرد را ببیند. John Podesta رئیس کارکنان کاخ سفید زمان بیل کلینتون، و مسئول کمپین انتخابات هیلاری بود. او و برادرش تونی، همیشه از نزدیکترین افراد به خانواده کلینتون بودند. نقاشی های خانه این فرد را نمیشود کودکآزاری نامید؛ بلکه در حد مراسم قربانی انسان در مراسم شیطانی است. این تابلوها بهقدری شنیع هستند که نمیتوان هیچیک از آنها را به دیگران نشان داد. شواهد موثق زیادی وجود دارد که انجام مراسم شیطانی کودکآزاری و همچنین مراسم پرستش شیطان بقیه این به اصطلاح دموکراتها و لیبرالها را ثابت میکند. عکسهای حضور هیلاری کلینتون در مجامع انتخاباتی، از همان زمان تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۰۸ آمریکا، با صلیب برعکس به گردن، و پرچم با ستاره برعکس، را فراوان میشود پیدا کرد.
اثرات مخرب نظم نوین نئولیبرال به تدریج برای همه ملتها در حال روشن شدن است و افراد زیادی، حتی در آمریکا، به تلاش افتادهاند تا عوامل این شبکههای شیطانی، و یا به اصطلاح Deep State، را از سازمانهای اطلاعاتی و نظامی تصفیه کنند. اما این شبکه مانند یک سرطان پیشرفته در همه جا نفوذ کرده و حذف آن آسان نیست. مرگ لیبرالیسم هنوز کامل نشده است و یکی از دلایلی که وقوع جنگ جهانی را بیش از هر زمان دیگر محتمل کرده، تلاش این شبکههای شیطانی برای به هم ریختن اوضاع جهان است تا کسی فرصت مقابله با آنها را نداشته باشد.