باسمه تعالی

همانطور که مطلع هستید سه شنبه شب گذشته محمدبن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان، مصاحبه تلویزیونی که انجام داد که در رسانه های عربستان و کشورهای خلیج فارس پوشش مستقیم داشت. هرچند در این مصاحبه اطلاعات و یا اخبار مهمی مطرح نشد و به نظر میرسد که مخاطب این صحبتها ساکنین عربستان بودند، اما به دلیل معانی و اشارات سیاسی که در آن بود، قابل بررسی است.

اول:

'عبدالباری عطوان' در مقاله‌ای در روزنامه رای‌الیوم چنین بیان کرد که

شاهزاده محمدبن سلمان در این مصاحبه نه در سمت جانشین ولیعهد و نه حتی ولیعهد بلکه به مانند پادشاهی که در قدرت است صحبت کرد و البته این را نیز باید گفت که مصاحبه نه تنها در شبکه های دولتی عربستان بلکه در شبکه های رادیو و تلویزیونی خلیج فارس مانند شبکه ابوظبی پخش شد که تاکنون چنین سابقه ای حتی برای هیچ یک از پادشاهان عربستان وجود نداشته است.

این نکته که محمد بن سلمان در این مصاحبه هیچ یادی از ولیعهد نکرد، تحلیل‌گران را به این جمع‌بندی رسانده که عربستان سعودی در آستانه تغییرات سیاسی و ساختاری بی سابقه ای قرار دارد که ممکن است به زودی روی دهد.

دوم

بن سلمان درباره مسائل اقتصادی، با زبان آمار و ارقام، سعی کرد که آینده‌ای روشن از نظر اقتصادی را برای عربستان ترسیم کند. برنامه او به نام افق ۲۰۳۰، بر حذف وابستگی به درآمد نفت تأکید دارد. این برنامه پس از آن مطرح شد که عربستان در سال ۲۰۱۵ با کسر بودجه ۹۸ میلیارد دلار مواجه شد. عربستان از نظر ذخایر معدنی، مانند طلا، مس، و آهن، بسیار غنی است و در کنار درآمد نفت میتواند درآمدهای دیگری از این معادن داشته باشد. به علاوه توان سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های بنیادی و ایجاد زیرساختهای صنعتی را نیز دارد. اما آنچه که تا کنون مانع این کار شده، گسترش فساد و ضعف مدیریت بوده است.

کار اقتصاد عربستان به جایی رسیده که برای پوشش هزینه‌های جاری دست به استقراض میزند. حذف کمک هزینه های کارمندان که 6 ماه پیش اجرایی شده بود، باعث شد که کارمندان دولت کاهش درآمد تا ۴۰ درصد را تحمل کنند. بن سلمان سعی کرد که این مسأله را کم‌اهمیت نشان دهد و بیان کرد که حتی نسبت وام تا میزان ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی، GDP، هم مشکل‌زا نیست. اما اگر به علل این اتفاق توجه شود، دلایل زیادی برای نگرانی مردم عربستان وجود دارد.

بن‌سلمان ادعا کرد که عوامل اقتصادی و نه سیاسی، سیاست نفتی عربستان و حجم تولید این کشور را تعیین می کند، اما واقعیت این نیست. حکومت عربستان از نفت به عنوان سلاحی برای فلج کردن اقتصاد ایران و روسیه، که از بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کنند، استفاده میکند. بنابراین روی پیش‌نیازهای لازم برای موفقیت برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰ چندان نمیشود حساب کرد.

سوم:

بن سلمان گفت: نیروهای زمینی عربستان اگر بخواهند می توانند حوثی ها (انصارالله) و متحد آن ها یعنی علی عبدالله صالح را در چند روز ریشه کن کنند، اما کشته شدن هزاران تن از سربازان عربستان و همچنین تلفات بالای غیرنظامیان را توجیه‌پذیر نمیدانند. او اعلام کرد که نگران طولانی شدن جنگ در یمن نیست، چون طرف مقابل در محاصره قرار دارد و هیچ کمکی به او نمی رسد. بنابراین نکته مهم این است که عربستان دیگر نمیتواند ایران را متهم به کمک رسانی به حوثی ها با ارسال سلاح و موشک کند.

آنچه که او نگفت این است که موفقیت‌شان، حتی در صورت پذیرش تلفات بالای نظامی‌ها، تضمین شده نیست. به علاوه با فرسایشی شدن جنگ ممکن است درگیری‌ها به داخل عربستان سرایت کند و شرایطی مانند آنچه در سوریه در جریان است پیش آید. بسیاری از قبایل جنوب عربستان خود را یمنی میدانند و بخش مهمی از جمعیت شمال شرقی را شیعیان تشکیل میدهند. هرگونه لشکرکشی گسترده عربستان در خارج از مرزها، به ایجاد زمینه شورش در داخل آن کمک خواهد کرد.

چهارم:

شاهزاده عربستان تمام درهای گفت وگو را با ایران بست و مدعی شد چگونه می توان با نظامی به تفاهم رسید که برپایه ایدئولوژی افراط گرایانه استوار است و درباره تسلط بر جهان اسلام می گوید و مذهب جعفری اثنی‌عشری را رواج می دهد و زمینه را برای رسیدن (حضرت) مهدی (عج) آماده می کند.

این حرف نشانه بیسوادی او است. چون اعتقاد به مهدویت، اعتقاد مشترک شیعه و اکثریت اهل تسنن است. تفاوت این مذاهب مختلف در این است که آیا مهدی در حال حاضر زنده است و یا به دنیا خواهد آمد؟ آیا دهمین فرزند از نسل فاطمه (ع) است و یا فرد دیگری است؟ این بیسوادی و درک پایین از اعتقادات اسلامی، وجه مشترک اکثریت شاهزادگان خاندان سعودی است.

پنجم

بن‌سلمان با این گفته بسیار خطرناک صحبت خود را پایان داد که ما هرگز منتظر نمی مانیم که جنگ به عربستان بیاید و جنگ را به سوی آن ها در ایران خواهیم برد؛ زیرا که آن ها می خواهند بر قبله مسلمانان تسلط یابند.

این اظهارات را می‌شود به عنوان سند حمایت از تروریسم و ارتکاب جنایت های جنگی در دادگاه‌های بین‌المللی ارائه کرد.

جمع بندی:

احتمالاً این مصاحبه به عنوان یک آزمایش حساب شده انجام شده تا با تحلیل فیدبکی که میگیرند، بتوانند برآورد دقیقی از آماده بودن و یا نبودن شرایط برای اعلام جانشینی محمد بن سلمان و حذف بن‌نایف داشته باشند.