باسمه تعالی

حدود دو ماه پیش اهالی روستایNyda در ساحل خلیج Ob که از مناطق نزدیک به قطب شمال در سیبری است، پدیده‌ای را شاهد بودند که برای آن‌ها تازگی داشت. آن پدیده هم این بود که ساحل خلیج پر بود از توپهای یخی و برفی که بعضی از آن‌ها به بزرگی یک توپ تنیس بودند و بعضی دیگر تا حداکثر حدود ۹۰ سانتی‌متر قطر داشتند. سالمندان آن ناحیه هم اقرار کردند که تا بحال نه چنین پدیده‌ای را دیده‌اند و نه از قدیمی‌ترهای خود شنیده‌اند.

ظاهراً ترکیب درجه حرارت و موج آب و نحوه حرکت بادها به نحوی بوده که برفهای روی ساحل به این شکل یخ زده‌اند. ولی از آنرو که مشاهده چنین پدیده‌ای فقط تا بحال فقط دوبار در دنیا گزارش شده است، تا بحال تحلیل علمی این پدیده را جایی مشاهده نکرده‌ام. با اینکه ما فرض میکنیم که آب فراوانترین ماده در دسترس ماست و قاعدتاً باید همه چیز را درباره آن بدانیم، این ماده یکی از ناشناخته ترین مواد عالم است و کمتر دانشمندی وجود دارد که برای شناخت شگفتیهای آب وقت صرف کند، چه برسد به اینکه بخواهند همه آن‌ها را تحلیل کنند.

متأسفانه اهل فیزیک چندان رغبتی به اینگونه مسائل نشان نمیدهند، و یکی از دلایل آن میتواند این باشد که تصور عموم مردم این است که آب را همه میشناسند و کار علمی در مورد آب را نمیشود به عنوان تحقیق درجه یک علمی به کسی عرضه کرد. به علاوه هر ادعایی در این زمینه را همه میتوانند راستی‌آزمایی کنند. بنابراین تمرکز بیشتر فیزیکدانها روی مسائلی است که هم کسی نتواند راستی‌آزمایی کند و هم موضوع آنقدر بزرگ و پیچیده باشد که بشود ادعای عالم بودن با آن کرد.

مثلا یکی از این فیزیکدانها به نام Erik Verlinde تئوری جدید درباره جاذبه که بتواند رفتار ستاره‌ها در هنگام چرخش به دور هسته مرکزی کهکشان را، بدون احتیاج به فرض وجود ماده تاریک، تحلیل کند، ارائه کرده است. واضح است که مشاهدات بشری درباره رفتار ستاره های کهکشان اصلا قابل اعتنا نیست، چه برسد به اینکه بخواهند تئوری معتبری درباره تحلیل رفتار آنها ارائه کنند. حتی هنوز بین دانشمندان نظر واحدی درباره کهکشانی که خورشید جزء آن است وجود ندارد. بعضیها آنرا یک کهکشان به نام راه شیری میدانند، و بعضی آنرا دو کهکشان در حال تصادم فرض میکنند. وقتی هنوز نمیشود درباره چنین مطلبی به توافق رسید، طبعا نمیشود مشاهده رفتار ستاره ها را نیز قابل اعتنا فرض کرد. اما بهرحال بعید است کسی از این آقایان کمی از عرش پایین بیاید و درباره تحلیل پدیده هایی که جلوی چشم ما رخ میدهد، نظری بدهد.