اخبار آخرالزمانی نباید در دل اهل ایمان هراس بیاندازد
تاریخ نشر:باسمه تعالی
چندی پیش یکی از بزرگوارانی که اهل علم بود و مطالعاتی در زمینه احادیث آخرالزمان داشت، چنین بیان میکرد که:
بعد از اینکه در سوریه حادثه طبیعی خسف و زلزله پیش بیاید بهتر است مسلمانها حداقل برای مدتی اندکی هم که شده اروپا و کشورهای غربی را ترک کنند و به خاورمیانه برگردند حالا ایران نشد کشورهای خلیج فارس مثل امارات کویت قطر و ... . زیرا احتمال جنگ جهانی سوم بین قدرت های غربی و روسیه و چین و کشیده شدن شعله های جنگ به دیگر مناطق بسیار محتمل است و تلفات این جنگها بسیار بالا خواهد بود.
شخصاً در اصل صحت این احادیث حرفی ندارم و اگر دامنه درگیری بین قدرتهای بزرگ جهانی گسترش یابد، احتمال اینکه تلفات خیلی بالا باشد زیاد است. درست است که اگر احتمال خطر عقلایی باشد، دفع خطر احتمالی واجب است. اما چند فرض ناقص و بعضا اطلاعات ناکافی در این میان هست که میتواند آدم را به نتیجهگیری غلط برساند که قصد دارم درباره آنها بحث کنم:
اولاً
در مقالات متعددی که آنها را با تگ جنگ جهانی سوم مشخص کردهام، در این باره بحث کردهام که قدرتهای بزرگ جهان درباره توان نظامی و زرداخانه های هستهای خود زیاد اغراق کردهاند. تبلیغات آمریکا و شوروی سابق چنین بود که هر کدام از آنها میتوانند ۵ بار همه آثار حیات را در کل سطح زمین با سلاح های هستهای محو کنند. این قدرتها از سادهلوحی اهل عالم کمال سوءاستفاده را کردهاند و چنین در ذهن آنها القاء کردهاند که هیچ ملتی توان ایستادن در برابر اراده آنها را ندارد. شواهد زیادی میتوان ارائه کرد که چنین ادعاهایی یاوه است.
یکی از سناریوهایی که برای جنگ جهانی سوم مطرح بوده، این بود که یکی از طرفین در یک حمله پیشدستانه و ضربتی، با بارانی از موشکهای هستهای سعی کند تمام اهداف استراتژیک رقیب را از بین ببرد. به این سناریو ضربه اول و یا first strike میگویند. طبیعتاً بخشی از سلاحهای هستهای کشور رقیب در این حمله سالم مانده و آنها هم حمله را با شلیک متقابل موشکهای هستهای جواب میدهند. یعنی در ظرف یک ساعت احتمالاً صدها میلیون نفر از هر دو طرف کشته میشوند و طرفی که خسارت بیشتری خورده دیگر توان دفاع از خود را نخواهد داشت و بازنده خواهد بود. البته ممکن است تصرف سرزمین و قلع و قمع نیروهای مقاومتکننده برای چند ماه پس از آن ادامه داشته باشد. اما بهرحال فرض این است که سرنوشت نبرد در همان ساعت اولیه تعیین میشود.
قبلاً در همان مقالات در اینباره بحث کردهام که هیچیک از قدرتهای بزرگ جهانی از نظر تکنولوژیک توان این را ندارند که چنین سناریویی را اجرا کنند. قبلاً بارها و بارها تا یک قدمی اجرای این سناریو جلو رفتهاند، اما در نهایت موفق به آن نشدهاند. مسأله فقط ترس از اقدام متقابل رقیب نیست، بلکه مسأله مهمتر این است که تواناییهای فنی موجود اجازه چنین کاری را به آنها نمیدهد. شلیک موفق یک موشک قارهپیمای هستهای به پیچیدگی به مدار زمین فرستادن یک ماهواره است. اگر ارسال موفق یک ماهواره نیازمند برنامهریزی و بازرسی و کنترل گروه زیادی از متخصصین است، شلیک هر موشک قارهپیما نیز همین میزان تلاش و دقت را نیاز دارد. به علاوه با این همه کار و برنامهریزی و تلاشی که در ارسال ماهوارهها میشود، درصد قابل توجهی از آنها به شکست میانجامد. حال اگر قرار باشد ظرف چند دقیقه صدها موشک قارهپیما که اکثر آنها بین ۱۰ تا ۱۵ سال در سیلوهای هستهای در حال زنگ زدن هستند شلیک شوند، احتمال زیادی وجود دارد که خسارت این کار به کشور مبداء بیشتر از مقصد باشد.
کشورهای هستهای چنین ادعا میکنند که هر زمانی که اراده کنند، میتوانند کشورهای ضعیفتر را از روی نقشه دنیا پاک کنند. چنین ادعایی قطعاً یاوهای است که فقط سادهلوحان آن را باور میکنند.
تنازع بین قدرتهای بزرگ همین الان در جریان است و در این مقاله فقط به مواردی از این قبیل درگیریها اشاره شده است. رقابت قدرتهای جهانی در صحنه درگیریهای سوریه و عراق و یمن نیز کاملاً روشن است. اگر دامنه درگیریها به دیگر مناطق جهان سرایت کند، انتظار بارش هزاران موشک اتمی و کشته شدن ناگهانی میلیاردها آدم را نباید داشت. بلکه سرنوشت جنگ جهانی سوم مانند جنگهای جهانی قبلی در میدان نبرد و توسط سربازان حاضر در میدان تعیین میشود. اگر در جنگ قبلی جهانی در طی ۶ سال حدود ۷۰ میلیون نفر کشته شدند، احتمال دارد که در جنگ آتی میزان تلفات چندین برابر این رقم باشد و در زمان کوتاهتری اتفاق بیافتد. اما واحد اندازهگیری طول جنگ ساعت و روز و هفته نخواهد بود. بلکه برای تعیین تکلیف جنگ باید بیش از یک ماه صبر کرد و احتمالاً چندین ماه طول خواهد کشید تا بتوان کفه قدرت را به نفع یکی از طرفین تثبیت شده فرض کرد.
جنگ جهانی همین چیزی است که در حال رخ دادن است و توان نظامی غرب و روسیه هم همین است که در سوریه نشان میدهند: ناوهای هواپیمابر خراب، هواپیماهای جنگی که مرتبا سقوط میکنند، هدف قرار دادن اشتباهی اهداف و امثال آن را زیاد میشود یافت.
مطالب فوق به این معنی است که اکثر آنهایی که بخواهند از تبعات جنگهای بزرگ در امان بمانند، فرصت این را خواهند داشت که با بالا رفتن شعله های درگیری برای دور ماندن از خطر و ناآرامی هایی که در شهرهای بزرگ ممکن است رخ دهد، چارهای بیاندیشند. اگر وضعیت جنگی پیش آید، ممکن است به هم ریختگی اجتماع در شهرهای شلوغ آزاردهنده باشد. در چنین شرایطی براحتی میشود مدتی را در مناطق روستایی گذراند تا اعضای خانواده آرامش بیشتری داشته باشند.
دوماً
سناریوهایی که جنگ جهانی را پایان تکنولوژی و تمدن مدرن میدانند، فقط خیالبافی هستند. حرفی را ظاهراً از انیشتین نقل کردهاند که در جواب این سئوال که جنگ جهانی بعدی چگونه خواهد بود، چنین گفته که نمیداند چه سلاحهایی در این جنگ بکار خواهد رفت. اما میداند که جنگ چهارم با چماق خواهد بود. یعنی تلویحا جنگ جهانی سوم را چنان مخرب دانسته که میتواند به پایان تمدن موجود منجر شود. البته اگر قرار باشد جنگی رخ دهد که میلیاردها کشته داشته باشد، چنین اتفاقی کوچک نمیتواند فرض شود. اما اینکه تمدن انسان به دوران عصر حجر برگردد، قطعاً اغراق است. در بین مسلمین هم از این قبیل تخیلات میشود یافت. مثلاً بعضی چنین فرض میکنند که به علت عقبگرد تمدن و از کار افتادن تکنولوژیهای مدرن، جنگهای یاران امام مهدی(عج) با شمشیر خواهد بود. شخصاً در مورد اینکه آیا شمشیر تنها سلاح این جنگها خواهد بود، قصد پیشگویی ندارم، اما با اطمینان میشود ادعا کرد که اگر هم چنین چیزی رخ دهد، دلیل آن عقبگرد تمدن و از کار افتادن تکنولوژیهای موجود نخواهد بود.
حتی اگر جنگ جهانی سوم به کشته شدن یک سوم کل مردم عالم منجر شود، میشود انتظار داشت که تکنولوژی های بنیادی مانند صنعت هوانوردی و حمل و نقل بطور کامل تعطیل نشوند.
سوما
بسیاری از کسانی که در شهرها زندگی میکنند، درک صحیحی از سایز و اندازه عالم ندارند. خیلی از شهرنشینان، بدون اینکه خبری از دیدنی های طبیعی اطراف شهر خود داشته باشند، برای تفرج و خرید به شهرها و یا کشورهای دیگر با هواپیما سفر میکنند. همین مطلب این احساس را در ذهن آنها ایجاد میکند که دنیا جای کوچکی است. فرض کنید که به شما خبر موثق برسد که شهر سکونت شما به زودی هدف حمله قرار خواهد گرفت و نابود خواهد شد. برای فرار از خطر قطعی میتوانید با حدود یک ساعت رانندگی، خود را به جایی برسانید که برای هیچ قدرت نظامی هدف قابل حمله شناخته نشود. اگر هم با فنون تطبیق با محیط و زندگی در شرایط اضطراری آشنا باشید، خواهید توانست برای مدتهای طولانی در چنین شرایطی به راحتی زندگی کنید. با این فنون نسلهای قبلی بخوبی آشنا بودند و به تدریج در دوره معاصر در حال فراموش شدن هستند. در همین وبلاگ سعی کردهام اطلاعاتی در مورد این فنون ارائه کنم که آنها را با عنوان سبک زندگی مشخص کردهام.
نکته مهم این است که در هر شهری زندگی میکنید، خود را برای شرایط اضطراری آماده کرده باشید و در اوقات فراغت خود این مسأله را تمرین کرده باشید که در صورت رخداد اتفاق غیر قابل پیشبینی چطور از شهر فاصله بگیرید و چگونه در شرایط جدید زندگی را برای مدتی کوتاه ادامه دهید. جزوهای که سالها قبل نوشته بودم، هنوز قابل استفاده و رجوع است.
یکی از راههایی که بتوان درک بهتری از وسعت زمین داشت، این است که میزان جمعیت هر کشور را نسبت به وسعت سرزمین بسنجیم. در ایران این رقم ۵۰ نفر برای هر کیلومتر مربع است. حدود ۷۰ درصد جمعیت هم در مناطق شهری ساکن هستند. بنابراین اگر یاد گرفته باشید که چگونه در دامن طبیعت زندگی کنید، با فاصله گرفتن از شهرها براحتی خواهید توانست مناطقی را پیدا کنید که در آن بشود با آرامش و امنیت چند روز و یا چند هفته را با خانواده سپری کنید تا امنیت مناطق شهری دوباره حاصل شود.
در اروپا و آمریکا نیز وضعیت به همین منوال است و با فاصله گرفتن از شهرها براحتی مناطق سرسبز و حاصلخیزی را میشود یافت که زندگی در آنها برای مدتهای طولانی ممکن باشد. به عنوان نمونه وسعت استان بریتیش کلمبیای کانادا حدود نصف ایران است و فقط ۴ میلیون جمعیت دارد که اکثر آنها در دو شهر ساکن هستند و بقیه آن خالی از سکنه است. مناطقی حاصلخیز و سرسبز را در این استان میتوانید پیدا کنید که برای صدها کیلومتر هیچ جاده و اثری از انسان در آن نشود پیدا کرد. حتی اگر قرار باشد کل سکنه کشورهای حاشیه خلیج فارس را در ساحلهای خالی از سکنه آن مستقر کنیم، بطوریکه هیچ تماسی با ساکنین کانادایی نداشته باشند، این کار عملی است، چون آن مناطق محل عبور کسی نیست.
بنابراین حتی در سختترین شرایط جنگی هم اصلاً احتیاجی نیست که کسی از اروپا و آمریکا برای حفظ جان خود به مناطق امن تر در خاورمیانه برود.
چهارم
در بعضی از احادیث مربوط به زمان ظهور آمده که قبل از ظهور یک سوم مردم عالم از مرگ سرخ و یک سوم دیگر از مرگ سفید و یا طاعون خواهند مرد. نقلی از امام صادق (ع) توسط محمد بن مسلم دیدم به این مضمون:
امام صادق(ع) فرمود: امام زمان(ع) ظهور نمی کند، مگر این که دو سوم مردم جهان از بین بروند. عرض شد: اگر دو سوم مردم کشته شوند. پس چه تعداد خواهند ماند؟ فرمود: آیا راضی نیستید و دوست ندارید از یک سوم باقی مانده باشید؟
درواقع مفهوم بیان نقل شده از امام صادق این است که جنگ و طاعون کافران را هدف قرار خواهد داد و مؤمنین دلیلی برای نگرانی از این رخدادها ندارند. دلیل اینکه اهل کفر در اثر این حوادث آسیبپذیرتر هستند، کاملاً مشخص است.
فرض کنید در اثر جنگ و یا حوادث طبیعی تکنولوژی های موجود مثل شبکه برق از کار بیافتد. این اتفاق باعث میشود که آب تصفیه شده هم قطع شود و همین مطلب زمینه شیوع قحطی و بیماریهایی مثل طاعون را ایجاد میکند. اما نکته این است که در درجه اول این اتفاقات به کسانی ضربه میزند که بر اساس آموزه های مذهبی زندگی نمیکنند. حدود سال ۱۳۵۰ میلادی در دوره مرگ سیاه اروپا همین شیوع طاعون باعث کشته شدن بیش از نیمی از مردم آن سرزمین شد و حتی در آلمان میزان تلفات به دو سوم کل جمعیت رسید. اما طاعون در جوامع یهودی لهستان مشاهده نشد و تلفاتی نداشت. یهودیها بر اساس دستورات مذهبی موظف هستند که در طول روز بارها دست خود را بشویند و حداقل هفتهای یکبار غسل کنند.اما برای دیگر مردم آن دوران اروپا اینکه سالها بگذرد و دست خود را نشسته باشند، امری عادی بود. بنابراین همین دستورات بهداشتی مذهبی باعث میشود این بیماریها کنترل شوند.
افراد آسیب پذیر در غرب شامل این دسته ها میشوند:
- افراد معتاد و کسانی که مبتلا به بیماریهای مقاربتی جنسی هستند. آمار سال ۲۰۰۸ آمریکا چنین نشان میدهد که در آن سال ۱۱۰ میلیون نفر در آمریکا مبتلا به این بیماریها بودهاند و سالانه ۲۰ میلیون نفر دیگر نیز مبتلا میشوند. در کل از هر دو نفر یک نفر تا سن ۲۵ سالگی مبتلا خواهد شد. هزینه درمان و کنترل این بیماریها برای این کشور بیش از ۱۵ میلیارد دلار در سال است. قطعا رخداد جنگ و اختلال در شبکههای آب و برق و در دسترس نبودن دارو و بهم ریختن نظم اجتماعی باعث خواهد شد که بخش مهمی از این بیماران تلف شوند.
- کسانی که سگ و گربه در خانه نگه میدارند. این جانورها ناقل بعضی بیماریها و انگلها هستند. علی الخصوص سگها ناقل انگلی به نام کیست هیداتید Hydatid هستند که روی خود آنها اثری ندارد، اما با انتقال به انسان میتواند مشکلات جدی سلامتی برای آدم ایجاد کند. در دسترس نبودن دارو باعث خواهد شد که این افراد نیز تلفات بالایی داشته باشند.
- کسانی که به آداب مذهبی و نظافت بر اساس آموزه های مذهبی پایبند نیستند.
- کسانی که کفر آنها را به ترس و ناامیدی برساند و به همین دلیل رفتارهای غیر عاقلانه نشان دهند. یکی از خواص ایمان این است که انسان خود را رها شده فرض نمیکند و میداند آن کس که ما را خلق کرده، توان روزی رساندن و حل مشکلات ما را دارد. اما آنها که اهل ایمان نیستند، از چنین نعمتی برخوردار نیستند و یأس و ناامیدی آنها را خواهد گزید.
- کسانی که نتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.
همه اینها به این معنی است که این اتفاق در نهایت خیر است و به تصفیه اهل کفر منجر میشود و چیزی نیست که از آن بترسیم.
شاید شما چنین صحنه ای را در فیلمهای کمدی دیده باشید که فردی قصد خودکشی دارد و میخواهد از پنجره ای مرتفع خود را پرت کند. بعد کسی پیدا میشود که با زحمت فراوان او را نجات میدهد و تلاش میکند که امید به زندگی را به او برگرداند. اما هرچه که بیشتر تلاش میکند، بیشتر درمییابد که چنین فردی اصلاً لیاقت زندگی ندارد و در نهایت سعی میکند او را از پنجره هل دهد، اما این دفعه کسی که میخواست خودکشی کند دیگر حاضر نیست به پایین بپرد. چنین صحنه ای حتی اگر در قالب کمدی مطرح شود، بیانگر واقعیت است و به ندرت میشود کسی را پیدا کرد که در عین اینکه لیاقت زندگی دارد، اقدام به خودکشی کند. سیاستهای غلط و گستاخانه اروپا و آمریکا در صده اخیر و همچنین حمایت از همجنسگرایی و روابط نامشروع، درواقع خودکشی است و به کاهش غیر قابل برگشت رشد جمعیت آنها منجر شده و آنها را به پذیرش مهاجر مجبور کرده که در نهایت هویت آنها را تهدید میکند. اگر روند کاهش جمعیت این ملتها در اثر جنگ و بیماری شدت بگیرد، مقصر اصلی خودشان هستند.
پنجم
در زمان جنگ دوم جهانی در آمریکا و کانادا همه ژاپنیهای مقیم را در اردوگاههای خارج از شهرها جمعآوری کردند و تا پایان جنگ به آنها اجازه خروج ندادند. بعضی از ژاپنیها هم توسط مردم کشته شدند. یکی از نگرانیهای مسلمین دوره معاصر این است که در صورت رخ دادن حمله تروریستی خیلی بزرگ و یا جنگ با کشورهای اسلامی، احتمال اینکه مانند جنگ دوم جامعه مسلمین مورد آزار واقع شود، وجود دارد.
اما چنین کاری در صحنه عمل دیگر شدنی نیست. دلیل آن هم این است که در دهه های اخیر میزان مهاجرت بهقدری زیاد بوده که در حال حاضر امکان اینکه مسلمانها را از کل جامعه جمعآوری و حذف کنند وجود ندارد. به عنوان نمونه چندی پیش در فرانسه پس از چند حمله تروریستی تصمیم گرفته شد که کارکنان مسلمان را از فرودگاهها و صنایع هوایی دیگر حذف کنند تا نشود از این طریق حمله تروریستی انجام داد. اما وقتی که خواستند این تصمیم را عملی کنند متوجه شدند که این کار به تعطیلی کامل صنعت هوایی و پروازهای فرانسه منجر میشود، چون بخش عمدهای از کارکنان این صنعت مسلمان هستند. در آمریکای شمالی نیز مهاجران مسلمان جزء طبقاتی هستند که از نظر تحصیلی و درآمد از میانگین جامعه خیلی بالاتر هستند و هر کسی که در صدد حذف همه آنها برآید، خیلی زود به اشتباه خود پی خواهد برد.
جمع بندی:
به قول آقای جوادی آملی ما اسلامی حرف میزنیم ولی مادیگرایانه فکر میکنیم. مومن اگر مومن باشد باید دستور قرآن را آویزه گوش خود کند که فقط باید از رب جلیل ترسید و نه هیچ چیز دیگر. قرآن در سوره مائده آیه ۴۵ میفرماید:
فلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ
یعنی از مردم نترسید و از خدا بترسید. رخداد جنگهای بزرگ و حوادث طبیعی تلخ نیز از حوزه قدرت الهی خارج نیست و بنابراین ترس جایی ندارد.
البته انسان باید در هر شرایطی خود را برای تطبیق با شرایط جدید و اضطراری آماده کند و تکنیکهای لازم برای ادامه زندگی در شرایط سخت را یاد بگیرد.
سلام
با تشکر فراوان از مطلبتون. خیلی استفاده کردیم.
ممکنه تکنیک های مواجهه با شرایط اضطراری رو بیشتر منتشر کنید. و یا حتی اینکه منابع و سایت هایی رو در این زمینه معرفی بفرمایید؟
مثلا برای من خیلی سواله که در شرایط اضطراری چطوری استحمام کنیم و یا غذای مورد نیازمون رو تهیه کنیم و یا نظافت شخصی رو رعایت کنیم. موهای زائد بدن رو از بین ببریم و یا صورتمون رو مرتب کنیم و ...!!!
همچنین حفظ بدن از سرما و بیماری و زنده نگه داشتن روحیه و ایمان و تغذیه روح با علم و خبر و تذکر و... موارد دیگه ای هست که غیر ممکن به نظر میرسه!
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی
آن جزوهای که لینکش را در بالا گذاشتهام راه خوبی برای برنامهریزی معرفی میکند و این کار به تمرین و مانور شخصی و خانوادگی نیاز دارد.
اما در مورد گرم کردن آب و پختن غذا، چند پست را با عنوان سبک زندگی در منوی بالا مشخص کردهام.
انشاءالله در آینده هم موارد دیگری را به این مجموعه اضافه خواهم کرد.
محسن.
باسلام. مقاله جالبی بود بنطر شما سند احادیث که درباره مرگ سرخ و سفید وجود دارد تا چه حد معتبر است؟ اصلا نمیتونم قبول کنم که خدا اجازه بده بشر اسیب اساسی به زمین بزنه مثل پخش رادیواکتیو حاصل از انفجار هسته ای. بنطرم اگه جنگ هسته ای بشه در سطح وسیع نخواهد بود. ضمن اینکه کفار بدنیا و تمدنی که ساختن سخت دلبندن مگر اینکه خدا بخواد اینارو درگیر هم کنه.
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی
این احادیث را در کتابهای معتبر زیاد دیدهام، اما تایید و یا رد آن کار من نیست.
برای مرگ سرخ و سفید هم اصلا نیازی به توان بالای هستهای نیست. حدود ۶۰۰ سال پیش در اروپا بیش از نیمی از جمعیت آنها از بین رفته، بدون اینکه کسی سلاحی بر ضد دیگری استفاده کند.
سلام و عرض ادب مطالبتون خیلی امیدوار کننده بود عطر خوش ایمان به خدای متعال در مطالبتون هست . خیلی خیلی استفاده میکنیم . خدای متعال امثال شما را در جامعه اسلامی زیاد بفرماید تا مومنین به خدا باوری و خود باوری برسند ان شاء الله
ضمن عرض سلام،
از عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارم. انشاءالله خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
سلام
نمیگم تمام واو به واو مطالب، ولی اکثر قسمتهای مطالبی که از وبلاگتون خوندم، فکر میکردم خودم نوشتم. الحمدلله رب العالمین که هم فکر یافتم. انشالله در راه خدا و دین خدا قوت ایمان و ثبات قلبی بیشتری پیدا کنیم و استوار باشیم.
ایام فاطمیه نیز تسلیت...
در پناه حق و استوار برای حق
ضمن عرض سلام
از عنایت و لطف جنابعالی متشکرم.
اگر در زمینه همین موضوعاتی که در وبلاگ مطرح شده، جنابعالی مطالبی ارائه کنید، میتوانم با نام خودتان عرضه کنم.
با تشکر
مسعود