باسمه تعالی

دو روز پیش در خبرها دیدم که سردار نقدی درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چنین اظهار نظر کرده بود:

وی با اشاره به اینکه صهیونیزم بین الملل برای روی کار آوردن کلینتون کاملا جدی و مصمم است و ترامپ را برای ایجاد جنجال و حل بحران مشارکت مردمی به صحنه آورده‌اند، افزود: برای بعضی رسانه های شیفته غرب که مرتب سوال می کنند کدام یک از کاندیداهای آمریکا بهترند، باید ابراز تأسف کرد که چطور یک رسانه‌ای اینقدر با اوضاع آمریکا ناآشناست که نمی‌داند تصمیم گیرنده آمریکا این عروسک‌های خیمه شب بازی نیستند.

اکثر مطالبی که ایشان گفته بود صحیح بود، به غیر از این جمله که صهیونیزم بین الملل برای روی کار آوردن کلینتون کاملا جدی و مصمم است. همانطور که اظهار نظر سیاسی برای ما آزاد است، برای نظامیها هم مجاز است. اما پیش‌بینی نتایج انتخاباتی که در آن هر دو طرف به قول خود سردار عروسک خیمه شب بازی هستند، درست نیست. شخصاً با اینکه شواهد زیادی از اینکه ترامپ برنده این انتخابات است داشتم، صبر کردم تا نتیجه انتخابات معلوم شود و بعد این سطور را بنویسم.

در زمان جرج بوش پسر مردم آمریکا از سیاستهای جنگ طلبانه بوش خسته شده بودند و مجموعه حاکمیت در آمریکا به این نتیجه رسیده بود که بیش از این بیگانه سازی مردم با سیستم حکومتی به صلاح نیست. لذا اوباما را با شعار تغییر به میدان آوردند و تا مدتی مردم را به امید بهبود سیستم سرگرم کردند. اما با‌گذشت زمان برای مردم مشخص شد که در دوران اوباما هم همان سیاستهای بوش در عمل دنبال می‌شوند و چیزی تغییر نکرده است. در زمان انتخابات ۲۰۰۸ اوباما به عنوان مصلحی نجاتبخش که از بالاترین سطح تحصیلات و فرهنگ برخوردار است، معرفی میشد. اما در عمل مردم میدیدند که هر وقت دستگاه TelePrompter او خاموش می‌شود و ارتباطش با آن کسی که جواب سئوالها را به او دیکته میکند قطع میشود، به لکنت می‌افتد و جوابهای احمقانه میدهد. شخصاً فیلمهای زیادی از این قبیل دیده‌ام و با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌شود تعداد زیادی از آن‌ها را یافت.

در این دوره انتخابات نیز سر‌خوردگی عمومی از حکومت بسیار بالا است. بنابراین بازی حاکمان این بود که چنین وانمود کنند که مجموعه صاحب قدرت در آمریکا همه طرفدار این هستند که هیلاری کلینتون روی کار بیاید و دونالد ترامپ هم نقش رابین هودی را بازی کرد که در برابر حاکمیت سر به شورش برداشته و به طرفداری از مردم میخواهد سربلندی و خوشبختی را به مردم آمریکا برگرداند. با این کار به مردم چنین القاء کردند که با شرکت در انتخابات و رأی به ترامپ توانسته اند صاحبان قدرت و ثروت را شکست دهند و از دموکراسی حراست کنند.

اما ترامپ کسی نیست که بتواند نقش رابین هود را بازی کند. او سرمایه داری است که بسیاری از سرمایه‌گذاری های اخیرش موفق نبوده و به حضور در کاخ سفید به عنوان راهی برای حفظ سرمایه هایش و فرار از ورشکستگی فکر میکند. حتی یکبار خود او در جمع مردم اقرار کرده که اکثر افراد غیر تحصیلکرده و نادان به او رأی میدهند و او بیسوادها را دوست دارد.

شواهد زیادی حاکی از این بود که حاکمیت از اول به دنبال انتخاب کلینتون نبود. بیماری هیلاری کلینتون از چند سال پیش جدی بود و فیلمی از اقرار بیل کلینتون در این رابطه موجود است. هیچ حاکمیتی نمیتواند کسی را به عنوان مسئول اجرایی، حتی در حد عروسک خیمه شب بازی، بپذیرد که بیماری جدی مغزی داشته باشد. خود همین مطلب نشان از این دارد که امیدوار کردن کلینتون به بردن انتخابات فقط برای این بود که رأی دهندگان هیسپانیک و زنان به شرکت در انتخابات تشویق شوند.

از طرف دیگر ترامپ تاجری است که بدون دلیل پول خرج نمیکند. با این حال از مدتی پیش هتل برگزاری جشن پیروزی در انتخابات را رزرو کرده و برای این جشن خرج کرده بود.

هنوز درباره اینکه انتخاب ترامپ تا چه حد میتواند جامعه آمریکا را سرگرم نگه دارد و آنرا از فروپاشی و جنگ داخلی حفظ کند، نمیشود نظر قطعی داد. اما حدس شخصی ام این است که به دلیل مشکلات مالی شدید و بیکاری گسترده، و همچنین چند قطبی شدن جامعه، حاکمین آمریکا نمیتواند این فروپاشی را برای مدت طولانی به تأخیر بیاندازد. یکی از دلایل اینکه آمریکا سطح درگیری هایش با روسیه و چین را بالا برده و اعلام کرده که قصد ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه دارد، این است که از طریق راه اندازی جنگ و ایجاد شرایط بحرانی، بتوانند بر مشکلات داخلی فایق آیند. هدف قرار دادن هواپیماهای ارتش سوریه قطعاً به درگیری با روسیه نیز منتهی می‌شود و احتمال دارد که گستره درگیری به اروپا و یا بقیه نقاط خاورمیانه نیز کشیده شود.

یکی از خبرهای امشب این بود که سایت مهاجرت کانادا به خاطر هجوم آمریکایی ها برای درخواست مهاجرت به کانادا، از کار افتاده است. خود همین مطلب نشان از این دارد که آمریکایی های زیادی هستند که انتظار شرایط بدتر در آن کشور را دارند.