باسمه تعالی

در سالهای پیش در این باره زیاد نوشته بودم که به دوام نظام حاکم بر سوریه و شخص بشار اسد زیاد نباید امیدوار بود. کمکهای قابل توجه جبهه مقاومت از جمله ایران و حزب‌الله لبنان سهم اساسی در تداوم این نظام داشته و شخصا انتظار همین مقدار دوام را هم نداشتم. اما این نظام و شخص بشار اسد نقطه ضعفهایی دارند که باعث شده که دشمنان آن‌ها از شکست و سقوط نظام سوریه ناامید نشوند.

اولین نقطه ضعف این است که این نظام سرمایه‌گذاری جدی روی ایجاد پشتوانه مردمی برای خود نکرده است. در حالی که جا داشت حتی قبل از شروع اعتراضات مردمی، این دولت زمینه‌های شعله‌ور شدن آتش اختلافات را شناسایی و روی آن کار کند. چندی پیش صحبتهای یکی از فرماندهان ایرانی حاضر در آن میدان را گوش میدادم که می‌گفت که یکی از کارهای اصلی نیروهای مقاومت در سوریه این است که پس از تخلیه یک روستا از نیروهای معارض، برنامه‌هایی را برای تلطیف قلوب و ایجاد زمینه دوستی و آشتی با اهالی منطقه اجرا کنند. ایشان چنین می‌گفت که روش آن‌ها در عمل کاربرد خود را نشان داده و به تدریج ارتش سوریه نیز که قبلاً کاری جز سرکوب بلد نبود، از آن‌ها تقلید کرده و همان روشها را به تدریج در حال پیاده کردن است.

ایجاد نیروهای بسیج مردمی در سوریه نیز ایده مستشاران نظامی ایرانی بوده است. نقش اصلی این نیروها، این است که مردم را به مشارکت در تأمین امنیت خود تشویق کرده و این احساس را در آن‌ها بوجود می‌آورد که امنیت و آسایشی که طالب آن هستند را میتوانند در این مشارکت بدست آورند. در مقابل آن وجود ارتشی با مشتی آهنین که تنها کاری که بلد است سرکوب است، چنین احساس امنیتی را به آن‌ها نمیدهد.

نقطه ضعف دیگر نظام سوریه این است که با اسلام مشکل دارد. حزب بعث از اول تعارض جدی با میراث اسلامی داشت و حکومت کنونی سوریه نیز هنوز نتوانسته این تعارض را رفع کند. در حالی که جریان بیداری اسلامی در سالهای اخیر نشان داده که توقع همه مردم منطقه این است که خلافت واحد و فراگیر اسلامی تشکیل شود و این خلافت بتواند نقش تأثیر گذاری در صحنه بین‌المللی داشته باشد. گروههایی مانند داعش، القاعده و یا النصره نیز با درک این حس مشترک، تلاش میکنند از پتانسیل موجود استفاده کرده و خود را به عنوان گروهی که میتواند این خواسته مردم منطقه را به منصه ظهور برساند، معرفی کنند. دیگر سئوال درباره تشکیل خلافت اسلامی با چرا و آیا شروع نمیشود و فقط درباره زمان این رخداد و چگونگی آن بحث میشود.

در چنین وضعیتی یک حاکم سیاسی که اسلام را ناتوان در اداره سیاسی جامعه معرفی کند، باید عقب افتاده و از نظر سیاسی کندذهن محسوب کرد. این دقیقاً کاری بود که بشار اسد پس از کودتای مصر کرد و دلیل سقوط حکومت اخوان‌المسلمین را تکیه آن‌ها بر اسلام دانست. دولت سوریه هنوز هم رفتارهایی نشان میدهد که بر این تعارض تأکید دارند. مثلاً در زمان وقوع کودتای نظامی در ترکیه، ویدیوهایی از جشنهای میگساری در دمشق پخش شد. تصویری که دولت سوریه ابائی از ارائه آن ندارد، این است که این دولت آخرین خاکریز سکولاریسم و مقاومت در برابر اسلامگرایی در منطقه است. در حالی که همه سربازانی که تحت پرچم مقاومت در سوریه جانبازی میکنند، به خاطر انگیزه‌های مذهبی در این جنگ شرکت میکنند.

سومین نقطه ضعف حکومت بعثی این است که روی روابط سیاسی بین‌المللی بیش از اندازه سرمایه‌گذاری میکند. اجازه تاسیس پایگاه نظامی به روسیه و دعوت از آن‌ها برای انجام عملیات هوایی از این نمونه است. ورود روسیه در این صحنه عملاً به این منجر شده که روسیه نقش نماینده این جبهه در مذاکرات با دیگر طرفهای ذینفع بین‌المللی را به عهده بگیرد و هرگونه که منافعش اقتضا کند، شرایط را به نفع خود تمام کند. روسیه تعهدی به حفظ اسرار نظامی دیگر شرکا و حفظ نیروهای آن‌ها ندارد و برای کاهش اصطکاک با نیروهای غربی، اطلاعات وضعیت استقرار دیگر نیروها را به غربیها میدهد. موارد زیادی را می‌شود نام برد که دستیابی غربیها به همین اطلاعات باعث شده که خساراتی به جبهه مقاومت وارد شود. بمباران چهار ماه گذشته مقر فرماندهی ایرانیها در خان طومان و کشته شدن تنی چند از فرماندهان ایرانی، و یا ترور مصطفی بدرالدین فرمانده نظامی حزب الله، فقط نمونه‌هایی از این قبیل حوادث هستند.

در حمله شنبه‌شب گذشته چهار جنگنده آمریکایی به مواضع ارتش سوریه در اطراف فرودگاه نظامی دیر الزور و ارتفاعات الثرده 62 سرباز سوری کشته و بیش از 100 تن دیگر زخمی شدند. نیروهای داعش که قاعدتاً باید از قبل در جریان این حمله قرار گرفته باشند، از فرصت استفاده میکنند و ارتفاعات الثرده را که مشرف به فرودگاه دیرالزور است، تحت سلطه خود میگیرند. منابع نظامی سوریه گفته‌اند که بعد از حملات هوایی مذکور نیز بالگردهای آپاچی آمریکا اقدام به موشک باران تیم‌های نجات و تخلیه قربانیان این حادثه کردند. این موضوع نشان می‌دهد که فرضیه اشتباه بودن حادثه مذکور کاملاً مردود است. علاوه بر این منابع روسی نیز خبر داده‌اند که نیروهای آمریکایی نقشه دقیق استقرار نیروها و مواضع ارتش عربی سوریه را در اختیار دارند.

مقصر اصلی این اتفاق در واقع خود نظام سوریه است که دست روسیه را در تحویل نقشه استقرار نیروها به آمریکایی‌ها باز گذاشته و به روسیه اجازه داده که به عنوان صاحب اختیار و تصمیم گیر، هر تصمیمی که خواست از طرف آنها در مذاکرات بین المللی بگیرد. مجموع این ضعفهای جدی باعث شده که جبهه غربی به موفقیت خود در سقوط نظام بعثی امیدوار بماند تا از این طریق بتواند بازوهای استراتژیک ایران را در منطقه قطع کرده و در نهایت حکومت را سرنگون و ایران را تجزیه کند.

تحرکات اخیر اسرائیل در جنوب سوریه و بمباران مواضع ارتش آن و پذیرش معارضین در بیمارستانهای سرزمین های اشغالی، به منظور جلوگیری از تسلط کامل ارتش بر اوضاع و جلوگیری از مأیوس شدن معارضان است. هرچند دولت سوریه با هدف قرار دادن یک جنگنده و یک هلیکوپتر اسرائیلی در هفته گذشته خواست که این پیام را به اسرائیل دهد که از این به بعد باید انتظار مقابله به مثل را داشته باشد، اما این اقدام باعث کاسته شدن از تحرکات اسرائیل نشد و همین دیروز نیز جنگنده های اسرائیلی به مواضع ارتش در جولان حمله کردند. به علاوه خبرهای دیگری حاکی از این است که آمریکایی ها به همراه عربستانی ها، اماراتی ها و اردنی ها در حال آموزش یک گروه شبه نظامی و امنیتی در اردن هستند که بتواند به تغییر معادلات حاکم بر سوریه منجر شود. البته هنوز اطلاعات تکمیلی از این گروه در دسترس نیست.