باسمه تعالی

ایده استفاده از سلاح های بیولوژیک در جنگها، ایده جدیدی نیست و نمونه های تاریخی زیادی در هزاره های پیش میتوان نام برد که در آن یکی از طرفهای جنگ، برای شکست دادن حریف، بیماریهایی مانند طاعون را در شهرهای دشمن خود پخش کرده است. در سالهای اخیر هم ایده طراحی و بکارگیری چنین سلاحهایی، به نحوی که فقط بر روی یک گروه نژادی خاص مؤثر باشد، مطرح شده است. هر چند که ادعا ندارم که در این زمینه تخصص دارم، اما با همین اطلاعات عمومی می‌شود برآورد مقدماتی از اینکه چقدر بکارگیری این سلاحها عملی است، ارائه کرد.

هنگامی که درباره سلاح های بیولوژیک جستجو میکردم این لینک از وزارت اطلاعات را یافتم که تاریخچه مفصلی از کاربرد اینگونه سلاحها را ذکر کرده بود. بنابراین بجای تکرار آن، علاقه‌مندان را به رجوع به آن لینک توصیه میکنم. در دوره معاصر هم گروه‌های شیطانی که داعیه برپائی نظم نوین جهانی دارند، سیاست کاهش جمعیت جهان را دنبال میکنند و شایعاتی وجود دارد که ویروس HIV وبیماری ایدز یکی از سلاحهای بیولوژیک آن‌ها برای نیل به این هدف است.

قبل از اینکه به اصل بحث بپردازم، باید مطلبی را تشریح کنم. ایده سلاح بیولوژیک بسیار ساده است: عوامل بیماریزا را از جسد بیماری که از یک بیماری مهلک فوت کرده، استخراج کرده و منطقه هدف را با آن آلوده میکنند تا با تکثیر آن عامل کشنده، دشمن از پا درآید. در بسیاری موارد برای چنین کاری احتیاج به شناسائی دقیق عامل مهلک و تحلیل علمی رفتار آن، احتیاجی نیست. چند سال پیش مقاله‌ای دیدم که در آن ادعا شده بود که آنچه به عنوان بیماری ایدز شناخته میشود، در‌واقع حدود ۴۰ نوع بیماری مختلف است که توسط عوامل متفاوت ایجاد میشود. بعضی از بیماریهایی که به نام ایدز معروف شده در زمانی بسیار کوتاه بیمار را از پا در می‌آورد و بعضی دیگر برای سالها قابل کنترل هستند. یکی از محققان در این لینک توضیح داده که چرا هنوز اثبات علمی برای وجود ویروس HIV وجود ندارد و مشکلات چنین اثباتی چیست. وقتی وجود خود ویروس هنوز ثابت نشده، طبعا اینکه این ویروس عامل بیماری به نام ایدز باشد، هنوز زیر سئوال است. به علاوه هنوز یقین علمی در اینکه بیماری ایدز بیماری واحدی است که توسط یک عامل ایجاد میشود، وجود ندارد. متأسفانه اعتباری که مردم برای بسیاری از ادعاهای علمی که میشنوند قائل هستند، بسیار بیش از آنی است که واقعاً باید باشد.

اصل اینکه برنامه کاهش جمعیت توسط عوامل مهلک و بیماری زا، علی الخصوص در آفریقا، در حال اجرا است، قابل اثبات است. اما اینکه همه طیف بیماریهایی که به نام ایدز شناخته میشود، نتیجه چنین سلاح های بیولوژیکی باشد، بعید است.

بازگردیم به مبحث سلاح های بیولوژیک ضد نژادی. برای ساخت چنین سلاحهایی وجود دو شرط لازم است:

اولاً باید حداقل دو نژاد متخاصم پیدا کرد که به خاطر حفظ و یا برتری نژاد خود بخواهند چنین سلاح هایی را درست کنند. شخصاً چنین چیزی را در این دوره معاصر سراغ ندارم. مدل اصلی حاکم بر جهان امروز مدل دولت-ملت است و سرمایه و امکانات لازم برای پیشبرد چنین پروژه هایی در دست دولتها است. هیچ دولتی هم در جهان نمیشود پیدا کرد که بر اساس تفاوت نژادی تشکیل شده باشد. دعوای کشورهای قدرتمند دنیا هم مبنای نژادی ندارد. به فرض که آمریکا بتواند سلاح بیولوژیکی درست کند که بشود با آن نژاد زرد آسیایی را نابود کرد. کاربرد چنین سلاحی اصلاً مطلوب دولت آمریکا نیست. چون آن‌ها نیروی کار ارزان‌قیمت چین را، حداقل در کوتاه مدت، احتیاج دارند.

دوماً باید بشود بین گروههای نژادپرست متخاصم تفاوت ژنتیک اساسی پیدا کرد. پیدا کردن چنین وجه تمایزی چندان کار راحتی نیست. چون بین یک نژاد خاص و گروهی نژادپرست که توهم تعلق به آن نژاد را دارد، تفاوت اساسی وجود دارد. به عنوان نمونه چند سال پیش آزمایش ژنتیک رهبر یکی از گروههای نژادپرست آمریکا به نام Craig Cobb مشخص نمود که در بین اعقاب ایشان از سیاهان جنوب صحرای آفریقا هم میشود پیدا کرد. اگر جنگ بین انسان‌ها و خزندگان و یا بقول معروف reptilian ها باشد، پیدا کردن تفاوت ژنتیک شدنی است، اما بین انسان‌ها با هم چندان آسان نیست. فرض کنید کسی بخواهد نژاد سیاه را نابود کند و سلاحی بیولوژیک درست کند که هنگام یافتن یک زنجیره DNA خاص فعال شده و مرگبار شود. علاوه بر سیاهان آفریقایی، بخش قابل توجهی از جمعیت اروپا و آمریکا را سیاهان تشکیل میدهند. به علاوه به علت اختلاط نژادها، چنین زنجیره DNA را احتمالاً در یک سوم سفیدپوستان اروپایی و آمریکایی هم می‌شود پیدا کرد. بنابراین خود غربیها صدمات بالایی از چنین سلاحی خواهند خورد.

اصل وجود تفاوت نژادی یک واقعیت است. اما اختلاط نژادی باعث شده که مرزبندی بین نژادها کار آسانی نباشد.

حدود ۲۰ سال پیش خبری پخش شد مبنی بر اینکه اسرائیل در حال ساخت سلاحی بیولوژیک است که قادر است فقط اعراب را بکشد. واضحا این خبر نمیتوانست صحیح باشد و احتمالاً فقط در حد یک جنگ روانی بود. چون فرض کنید که بشود از نظر ژنتیک بین بنی اسرائیل و دیگران تفاوتی پیدا کرد. اکثر یهودیان بنی اسرائیل در همان سرزمین های اسلامی باقی ماندند و بسیاری از آن‌ها دین خود را به اسلام تغییر داده اند. در‌واقع در بین اعراب فلسطینی بیشتر می‌شود از بنی اسرائیل پیدا کرد، تا مهاجرین یهودی که اسرائیل را تشکیل داده اند. اشغالگران اسرائیلی بیشتر اشکنازیهای اروپایی هستند که اعقاب آن‌ها خزرها هستند. به علاوه بخش مهمی از فلسطینی ها بازماندگان مهاجران مسیحی اروپایی هستند و در بین آن‌ها موهای طلایی و چشمهای آبی زیاد پیدا میشود. بطور خلاصه اگر اسرائیل بتواند سلاحی بیولوژیک درست کند که فقط غیر بنی اسرائیل را بکشد، به احتمال بالا تعداد کشته های یهودیها بیشتر از فلسطینی ها خواهد بود. بنابراین ساخت چنین سلاحی بیمعنی است.

فرض کنیم که هدف از بکارگیری چنین سلاحی این باشد که سیاهان را فقط در محدوده آفریقا از بین ببرد. در این صورت اصلاً تفاوتی بین سلاح های متداول بیولوژیک و یا هر سلاح متعارف و غیر متعارف دیگری نیست و احتیاج نیست که سلاحی طراحی شود که فقط به زنجیره DNAخاصی حساس باشد.

چرا اساساً چنین ایده‌هایی مطرح میشود؟

اطلاعات کم علمی سیاستمداران در کنار بیدینی آن‌ها زمینه را فراهم میکند تا سوداگرانی پیدا شوند که بخواهند از این بی اطلاعی و بیدینی سوء‌استفاده کنند. انگیزه این سوداگری‌ها هم میتواند خیلی سطح پایین باشد. مثلاً استاد دانشگاهی که کرسی علمی خود را در خطر میبیند، ایده ای جاه طلبانه را مطرح میکند و خود میداند که چنین ایده ای هیچ‌گاه نتیجه عملی نخواهد داد. اما مثلاً تا ۱۰ سال می‌شود پروژه ای را ادامه داد تا زمان بازنشستگی آن استاد برسد. در پایان هم حداکثر یک مقاله علمی منتشر میکنند که حاصل کار ما این بود که دریافتیم این روش نتیجه بخش نیست.

شرکتهایی زیادی در دنیا وجود دارند که تلاش میکنند با تعریف پروژه های تخیلی، بخشی از بودجه های دفاعی را به خود اختصاص دهند، حتی در مواردی که شکست پروژه از نظر علمی تضمین شده است. از طرفی دیگر سیاستمدارانی پیدا می‌شوند که به منظور جلب بیشتر افکار عمومی، از معرفی و تبلیغ چنین پروژه هایی ابا ندارند. به علاوه چنین پروژه هایی به این دلیل که کمتر کسی پیدا می‌شود که دریابد بودجه پروژه به چه نحوی مصرف شده، زمینه خوبی برای اختلاس هستند. به خاطر دارم که حدود ۱۴ سال پیش، بیش از ۳۰۰۰ میلیارد دلار بودجه پنتاگون مشخص نبود در چه پروژه هایی صرف شده است. در مقاله‌ای درباره سلاح های لیزری توضیح داده‌ام که هنوز ساخت چنین سلاح هایی با کیفیتی که قابل استفاده در میدان نبرد باشد، قابل تصور نیست. اما خبرهایی درباره ساخت این سلاحها توسط شرکتهای مختلف و خرید آن‌ها توسط کشورها هنوز مشاهده میشود. در آمریکا براحتی میشود صدها پروژه نظامی را نام برد که هیچ توجیه علمی و فنی ندارد و حاصل سوداگری شرکتهای تحقیقات نظامی است که از بی اطلاعی و بیدینی سیاسیون سوء استفاده کرده اند. وجود این پروژ ه ها به این معنی نیست که حتما به اهداف ادعایی خودمیرسند.

در پایان

هرچند بکارگیری سلاح های بیولوژیک در تعارض بین دولتهای جهان، کاملاً محتمل است، هنوز هیچ شاهد قابل اعتنایی برای احتمال جنگهای نژادی و تلاش برای از بین بردن یک نژاد توسط نژاد دیگر، وجود ندارد، و راه اندازی جنگ نژادی عملی نیست. گروه‌های شیطانی تلاش بسیاری دارند تا با ایجاد جنگ و درگیری ابناء بشر را به جان هم بیاندازند و نسل بشر را نابود کنند. اما روند درگیری‌های جهانی حاکی از آن است که انتظار جنگهای عقیدتی را بیشتر باید داشت تا اینکه اختلافات نژادی دستمایه ایجاد اختلاف شود.