آیا میدانید رکورد سرعت هفت تیر کشیدن چقدر است؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
قاعدتا باید فیلمهای وسترن زیادی دیده باشید که در آن دو نفر هفت تیر کش روبروی هم می ایستند و در چشمان هم خیره میشوند. بالاخره یکی از آنها حوصله اش سر میرود و دست را به طرف هفت تیر میبرد تا شلیک کند. اما نفر مقابل سریعتر از او شلیک میکند و او را میکشد. شخصا حداقل صد مدل مختلف این دوئل ها را در فیلم دیده ام. اما سریعترین هفت تیر کش واقعی دنیا ادعا میکند که کل آنچه در فیلمها به عنوان دوئل هفت تیر کشی دیده ایم، همه اش ساخته ذهن فیلمسازها است و چنین روش مبارزه ای در تاریخ ثبت نشده است. هفت تیرکش های معروف وسترن هم یا از پشت سر تیر خورده اند و یا به روشهای دیگر کشته شده اند. این فرد که در بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۶، که مصاحبه ذیل انجام شده است، ۱۸ رکورد جهانی سریعترین هفت تیرکشی را به نام خود ثبت کرده بود. ایشان در بین صحبتهای خود به نکته ای اشاره کرد که باعث شد هم فیلم مصاحبه او را بیاورم و هم درباره آن مطلبی بنویسم. نکته ایشان این بود که رکورد سرعت هفت تیر کشیدن به قدری سریع است که اگر در فیلم آنرا بخواهند نشان دهند، ذهن مردم عادی نمیتواند آنرا به عنوان واقعیت بپذیرد.
خود ایشان در ۲ دهم ثانیه هفت تیر را از غلاف در می آورد و دو هدف مجزا را میزند و هفت تیر را سر جای خود میگذارد. این میزان سرعت و دقت چیزی نیست که مردم عادی با دیدن آن در فیلم لذت ببرند. برای همین فیلمسازان با تحریف تاریخ، نسخه ای قابل هضم تر ارائه میکنند.
شاید بعضی ها فکر کنند که عالم واقع، سیستمی بدون هیجان است که هیچ اتفاق جالبی در آن رخ نمیدهد و برای همین مردم برای ارضای نیاز خود به هیجان و دیدن چیزهای غیرعادی، به این تمایل دارند که فیلمهای تخیلی ببینند. اما واقعیت این است که رو آوردن به تخیلات نشان از ضعف قوای فکری فرد دارد. چون عالم واقع به قدری شگفت انگیز و پرهیجان است که هیچگاه قوه متخیله انسان توان تخیل چیزی در حد آنچه که در عالم واقع اتفاق می افتد را ندارد. وقتی فردی به تخیلات رو می آورد، در واقع سعی دارد که ضعف قوای فکر خود را در درک شگفتیهای عالم واقع بپوشاند.
از همان روزهای اولی که صنعت سینما به راه افتاد، فیلمهایی درباره موجودات فضایی ساخته شد. شکل و قیافه همه این موجودات فضایی هم معمولا شبیه انسان ها است که کمی آنرا تغییر داده اند. مثلا کمی بلندتر و یا لاغرتر هستند و یا سری بزرگتر دارند و یا روی گونه آنها شاخ درآمده است. اینکه سازندگان فیلمهای فضایی سعی میکنند این موجودات تخیلی تا حدی شبیه آدم باشند، نشان از این دارد که ذهن مخاطب خود را قادر به هضم تنوع و پیچیدگی بیشتر از این نمیبینند.
اگر کسی واقعا طالب این است که موجودات عجیب و غریب و خلقتهای ناشناخته ببیند، کافی است نمونه ای از بالش خواب خود بگیرد و در زیر میکروسکوپ مشاهده کند. برآورد اولیه این است که حداقل ۲۰۰ هزار نوع مخلوق مختلف میتواند پیدا کند که شکل و قیافه و نحوه زندگی هر کدام از آنها، از پیچیده ترین چیزی که درباره موجودات فضایی در فیلمها تصور شده است، هزاران بار شگفت انگیزتر باشد. برآورد چند سال پیش این بود که هنوز ۸۶ درصد از جانوران منقرض نشده در کره زمین، شناسایی و طبقه بندی نشده اند. تعداد موجودات تک سلولی و بسیار ریز هم به قدری بالا است که نمیشود اساسا برآوردی درباره آنها ارائه کرد.
با این اوصاف جایی برای آن نمیماند که آدم ذهن خود را مشغول چنین تخیلات کودکانه ای کند. شخصا فکر میکنم لذت بردن از این فیلمهای تخیلی را باید در رده معلولیت ذهنی دسته بندی کرد.
سلام
باید عرض کنم که جدیدا هنگامی که به سایت شما سرمیزنم،اگر مطلب جدیدی نبینم دچار افسردگی میشم!
موضوع دیگر اینکه مطلبی که در مورد کروی بودن زمین گذاشتید،بخش هایی از آن دارای پیچیدگی هایی است که آن را تا حدودی غیر قابل هضم میکند. هجم زیاد فرضیات و حدسیات موضوع را شبیه ماشین نامتناهی کرده است. به عنوان مثال اینکه فرض را بر این بگذاریم که جو زمین باعث صاف دیده شدن سطح آن میشود و یا اینکه باعث میشود که از بندرعباس قله دماوند را دید،خود ناقض خیلی از فرضیات است. به نظرم باید راهی وجود داشته باشد که بتوان دلیل چنین پدیده ای را به صورت قطعی بیان کرد.
اینکه بشر نتوانسته به فضای ماورای جو دست بیابد کاملا قابل اثبات است. در سوره الرحمن هم آمده که یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلا بِسُلْطَانٍ که این آیه یک جور رجز خوانی محسوب میشود و بعید هم هست که دشمنان خدا چنین توانی داشته باشد.
به نظرم باید به قرآن اعتماد کرد و إلی الارض کیف سطحت را مبنای فکری خودمان قرار دهیم. همان طور که در پست های گذشته نیز آورده بودید که در قرآن آمده که افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها و در مورد پیوند قلب مطالبی بیان فرموده بودید و نتیجه گرفتید که بخشی از حافظه و درک بشر در قلب اوست، در این مورد هم بعید است که قرآن منظور دیگری غیر از مسطح بودن زمین داشته باشد.
اما یک سوال برای من باقیست و آن اینکه پس ماهواره ها چگونه عمل میکنند و حرکتشان چگونه است. قبلا هم در این مورد سوال برای من ایجاد شده بود که اگر حرکت چرخشی به دور زمین برای ماهواره ها قائل باشیم، چگونه همواره از روی زمین برای ارتباط با آن ها یک زاویه خاص و مشخص را استفاده میکنیم. البته شاید این سوال به نظر شما بچگانه باشد اما من اطلاعات کمی در این مورد دارم.
در زندگینامه شهیدی آمده بود که درجایی به دوستش گفت که گوشت را به زمین بچسبان تا یقینت افزایش یابد. دوستش که چنین کرد،زمین با وی سخن گفت. گمان کنم باید به چنین کرامتی دست پیدا کنیم تا جواب قطعی این سوالات را بدست آوریم (البته خودم و امثال خودم را عرض میکنم و الا شما خیلی فراتر از مرتبه ما هستید )
اگر لطف بفرمایید و موضوع را در پست های آینده با مستندات بیشتر ادامه دهید بسیار ممنون میشوم.
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی
اتفاقا من هم وقتی می بینم که دوستان در بحثها شرکت نمیکنند، دچار افسردگی میشوم.
دو روز پیش فیلمی از مصاحبه با استانلی کوبریک، سازنده فیلم اودیسه فضایی و طراح صحنه های سفر به کره ماه، دیدم که سه روز قبل از مرگش انجام شده بود.در این فیلم، که پس از گذشت زمان از رده بندی محرمانه خارج شده، او ابراز پشیمانی میکرد که وقتی جوان بود متوجه نبود که این تقلب آنها چه عواقب وخیمی برای بشر دارد. او میگفت که حالا در این فکر است که روزی که معلوم شود همه این قصه دروغ بوده، چه شوک روانی به جوامع غربی وارد خواهد شد. بعضی معتقدند که همین مصاحبه به قتل او منجر شد تا حداقل برای مدتی بیشتر بشود روی این قضیه سرپوش گذاشت تا شاید شرایط بهتری در آینده پیش آید که مطلب را به نحو دیگری حل کنند. مثلا بتوانند با نمایش تقلبی فرود موجودات فضایی و قصه پردازی های بعد از آن، قضیه تقلب در سفر به ماه را از ذهن مردم خارج کنند.
مطلبی که در مورد عدم سفر سفینه های حامل سرنشین به خارج از جو فرمودید، کاملا صحیح است. متاسفانه بسیاری از علمای دین هم به این نکته توجه نکردند که هدف غربیها از طرح داستان سفر به ماه، بی اعتبار نشان دادن همین آیه قرآن بود. بنابراین جا داشت که به جای اینکه به توجیه مقصود این آیه بپردازند، به بررسی فنی شواهد سفر به کره ماه بپردازند تا بشود این دروغ را زودتر برای همه روشن کرد.
در مورد این بحث که زمین واقعا کروی است و یا صاف است، تصورم این است که درک بشر از مفهوم فضا هنوز به بلوغ نرسیده است. ما در مواجهه با اشیاء دور و بر خود میتوانیم سه بعد را مشاهده کنیم. اما آیا میشود همین طول و عرض و عمق را به تمام وسعت خلقت گسترش دهیم؟ در دوره معاصر نظریه نسبیت کمی در رشد ذهنیت بشر درباره مفهوم فضا کمک کرد. جدا از اینکه این نظریه چقدر درست یا غلط است، این ایده را که میشود فضایی تصور کنیم که در شرایطی منحنی شود و شکل آن تغییر کند، را معرفی کرد. یعنی برای کسی که داخل آن فضا هست، همان سه بعد معتبر باشد، اما ناظر خارجی آن را منحنی ببیند.
احتمال دارد که با رشد بیشتر توان ذهنی بشر و رشد علم، به درک بهتری از فضا برسیم که بشود دو مطلب کروی بودن زمین و صاف دیده شدن آن را با هم جمع کنیم. تا چنین وقتی باید اعتبار نظریه های خود را فقط در جنبه عملی و کاربردی بدانیم.
اگر فرض کروی بودن زمین میتواند مسئله گردش ماهواره ها را توجیه کند، فقط از دید کاربردی میتوانیم آنرا اخذ کنیم. اما باید همیشه به یاد داشته باشیم که مسائل بیشمار دیگری خواهد ماند که این فرض نمیتواند جوابی برای آن داشته باشد.
سلام
این فیلم ساختگی به نظر می رسد به دو دلیل:
1- تغییر جهت لوله حتی در دور آهسته دیده نمی شود
2- فیلم بردار که به طور واضحی دوربین را در تمام مدت در دست دارد بین دو هدف ایستاده است. با هر درجه ای از اعتماد به مهارت تیرانداز، قرار گرفتن در چنین موقعیتی فقط نشان دهنده حماقت این فرد می تواند باشد (آن هم در یک شلیک 0.2 ثانیه ای)
ضمن عرض سلام،
اصراری بر واقعی بودن آن ندارم. اما چند ماه صبر کردم تا مطمئن شوم درست است و بعد آنرا اینجا گذاشتم.
در مورد این گزاره که اگر کاری احمقانه باشد، کسی آنرا انجام نمیدهد، شک دارم. علی الخصوص که این فیلم مال سال ۱۹۸۶ است و مثل حالا مردم اینقدر حساب و کتاب نمیکردند.
اگر خاطرتان باشد آن سالها وقتی سربازها به میدان جنگ میرفتند از آنها میخواستند که پالتو خود را تحویل دهند که اگر کشته شدند، بشود آنرا به سرباز بعدی داد. اما الان سرباز باید با جلیقه ضد گلوله و ماشین ضد بمب به میدان برود.
در ویکیپدیا میتوانید درباره این فرد Bob Munden اطلاعات بیشتری پیدا کنید.
به شما توصیه میکنم قدری فلسفه هنر بخوانید و از برج عاجتان پیاده شوید...
لزوما هرکس که مثل شما فکر کند حتما عقب مانده نیست.
خیال عنصر بسیار مهمی از وجود آدمی است. حتی مهمتر از عقل و در واقع عقل جزیی انسان کاری جز بازی با اشیایی ندارد که در عالم خیال درون انسان و عالم خیال بالا(ملکوت سفلی یا عالم مُثُل) ساخته شده است.
کدام برج عاج؟