باسمه تعالی

در خیلی از بازیها، از جمله فوتبال، تعداد زیادی بازیکن در زمین حضور دارند. اما به ازای همه بازیکنها فقط یک توپ در زمین بازی هست. توپ که دست هر بازیکنی بیافتد، بقیه بازیکن ها نباید بیکار بایستند و تماشاچی باشند. بخش عمده مسابقه همین بازی بدون توپ بقیه بازیکنها است. همین بازی بدون توپ است که ابتکار عمل را از بازیکن پا به توپ میگیرد و یا امید او را از دنبال کردن یک طرح قطع میکند.

دیپلماسی هم از این نظر مانند فوتبال است. مسئولین سیاسی هم مثل بازیکن های خط حمله ای هستند که بعضی وقتها توپ دست آنها می افتد. دیپلماسی عمومی هم همان بازی بدون توپ بقیه اجتماع برای پیش بردن طرحهای سیاسی و افزایش توان بازدارندگی در مقابل دشمنان است؛ و از آن جهت میشود آنرا با بازی بدون توپ تشبیه کرد که تعهد و هزینه خاصی برای جامعه ایجاد نمیکند. به عنوان نمونه اگر یک نظامی، حتی یک درجه دار، رجزخوانی کند؛ این رجزخوانی را مسئولین دفاعی کشورهای دیگر خیلی جدی میگیرند و آنرا میشود تهدید رسمی تلقی کرد. اما وقتی همین رجزخوانی را یک بچه و یا نوجوان انجام دهد، علاوه بر اینکه تاثیر بیشتری میگذارد، هیچکدام از مسئولین نظامی و یا سیاسی دیگر کشورها نمیتواند آنرا بهانه برای انتقام جویی و یا دردسر آفرینی قرار دهد.

ویدئو کلیپ زیر که متعلق به 5 سال پیش است، نمونه ای از همین دیپلماسی عمومی است. در این ویدئو کلیپ دختر بچه ای که در آن زمان 13 ساله بود، رجزخوانی کرده، با یک سخنرانی آتشین پاکستان را تحقیر کرده و  تهدید به نابودی میکند. طبعا حرفهای این بچه را کسی نمیتواند به عنوان تهدید هسته ای هند علیه پاکستان حساب کند. اما این قدر جگرسوز هست که مردم پاکستان را متاثر کند و اشک به چشم آنها بیاورد. نکته ناراحت کننده تر این است که با گذشت 5 سال از این سخنرانی، هیچکدام از جوابیه هایی که مردم و علی الخصوص نوجوانان پاکستانی به آن داده اند، با آن هماوردی نمیکند.