میدانید درآمد سال 2014 گوگل چقدر است؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
ارائه یک موتور جستجو در وب که بطور مداوم اطلاعات آن به روز شود و بتواند در هر ثانیه دهها میلیونها نفر را همزمان سرویس دهد، قطعا به سرمایه گذاری بالایی نیاز دارد و هزینه عملیات آن نمیتواند پائین باشد. شاید برای خیلی از مردم این سئوال پیش آمده باشد که درآمد شرکتی مانند گوگل که چنین سرویسی را مجانی ارائه میکند، از چه راهی است و گردش مالی چنین شرکتی چقدر است؟
اطلاعات دقیق و رسمی گردش مالی گوگل را میتوانید در خود سایت گوگل بیابید. خلاصه گردش مالی سال 2014 را در ذیل آورده ام:
همانطور که ملاحظه میفرمایید، درآمد این شرکت در سال 2014 حدود 66 میلیارد دلار بوده، که از این مبلغ حدود 10 میلیارد دلار را صرف تحقیق و توسعه کرده است. در نهایت درآمد خالص این شرکت بیش از 14 میلیارد دلار بود.
وقتی تمام خدمات گوگل، از موتور جستجو گرفته، تا سیستم عامل اندروید، و دهها سرویس دیگر همه مجانی هستند، پس این درآمد بالا به چه طریقی میتواند حاصل شود؟ معمولا جوابی که ارائه میشود این است که بخش عمده این درآمد از راه تبلیغات شرکتها به دست می آید، به این صورت که وقتی درباره چیزی جستجو کنید، اول صفحه تبلیغ چند شرکت را می بینید.
اما واقعیت چیز دیگری است.
اول: گوگل از طریق موتور جستجوی خود، دقیقا میداند که مردم هر منطقه در هر لحظه در چه حالی هستند، چه محصولی را می پسندند، و چه چیز توجه آنها را جلب میکند. این دقیقا اطلاعاتی است که هر کسی که بخواهد در هر زمینه ای سرمایه گذاری کند، به آن احتیاج دارد. بنابراین هم خود شرکت گوگل میتواند از این اطلاعات برای سرمایه گذاری های خود استفاده کند؛ و هم میتواند این اطلاعات را به شرکتهای همسو بفروشد.
دوم: اکثر وبسایتهای دنیا به گوگل اجازه میدهند تا اطلاعات مراجعین به وبسایت آنها را جمع آوری کند تا بعدا بتوانند از طریق سرویس Google Analytics و Google Webmasters به درصد کمی از آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. به عنوان نمونه گوگل همه اطلاعات مربوط به کلیدواژه هایی که مردم برای جستجو استفاده میکنند را در اختیار صاحبان وبسایتها قرار نمیدهد. این یعنی گوگل تمام اطلاعات وبسایتها و مشتریان بالفعل و بالقوه شرکتها را، بدون پرداخت هزینه به آن شرکتها، جمع آوری میکند و بعد برای ارائه همان اطلاعات به خود آن شرکتها از آنها پول میگیرد. به علاوه گوگل میتواند همین اطلاعات را به شرکتهای رقیب بفروشد تا بهتر بتوانند سهم بازار رقیب را از چنگش درآورند. از طریق موتور جستجو هم میتواند مشتریان یک شرکت را به سمت شرکت رقیب راهنمایی کند.
سوم: جنبه دیگر این مطلب این است که گوگل اطلاعات تمام افراد عالم را جمع آوری میکند. یعنی کافی است که به هر وبسایتی، حتی بدون استفاده از موتور جستجو، سر بزنید و از طریق همان وبسایت، گوگل اطلاعات مدت توقف در هر صفحه و علایق شما را جمع آوری کند. بعد از آن به هر وبسایت دیگری هم که سر بزنید، از طریق cookie ها رد شما را دنبال میکند. بنابراین علاوه بر رصد کامل افراد، پروفایل کاملی از وضعیت روحی و روانی و نقاط قوت و ضعف افراد عالم بدست می آورد. شرکتهایی که درآمد آنها از طریق فروش آگهی در وبسایتها است، به این اطلاعات نیاز دارند تا وقتی به یک وبسایت رجوع میکنید، با توجه به مشخصات فرد رجوع کننده، تبلیغات مناسب را ارائه کنند. سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی نیز مشتری اصلی چنین اطلاعاتی هستند. مثلا برای این سازمان ها مهم است که بدانند اگر بخواهند در یک کشور ناآرامی اجتماعی ایجاد کنند، عکس العمل مردم چه خواهد بود.
چهارم: سایتهای اجتماعی دیگر هم سعی دارند چنین اطلاعاتی را از مراجعین خود جمع کنند. گذاشتن کلید Like و یا Share این سایتهای اجتماعی در هر صفحه وب، در نگاه اول خیلی معصومانه به نظر می آید. اما واقعیت این است که گذاشتن این کلید در صفحه باعث میشود که آن سایت اجتماعی بتواند اطلاعات مراجعین به وبسایت را جمع آوری کند. اما هیچ کدام این سایتهای اجتماعی نمیتوانند با گوگل رقابت کنند.
سلام ببخشید میدونم به متن مربوط نیس اما اگر ممکنه جواب متن زیر رو بدید
ممنون
بايد يادمان باشد روسيه هيچگاه كشور قابل اعتمادي براي ما نبوده است!
سعيد ليلاز به نكته و سوْال خوبي اشاره كرده است/
به این سوال فکر کنید
شما نگاه کنید ما به خاطر یک مشت شعار و حرف پنج قطعنامه گرفتیم ، اما در سوریه روزانه صدها نفر کشته و هزاران نفر آواره می شوند، اما این کشور هنوز یک قطعنامه نگرفته است. چرا که چند بار تا پای قطعنامه رفت، ولی روسیه و چین قطعنامه های مربوط به سوریه را وتو کردند.
شما چه نتیجه ای می گیرید؟ این که چین و روسیه پای ما نایستادند، همه حرف نیست.
واقعیت این است که چین و روسیه هم متوجه شدند که انگار یک عده ای در داخل دولت وقت دلشان می خواهد که قطعنامه بگیرند و اصلا در این مسیر حرکت می کنند.
من معتقدم این اجماع سازی جهانی علیه ایران جز با کمک های خواسته یا ناخواسته گروهی در داخل ایران ممکن نمی شد.
اهمیت ایران برای روسیه و چین بیشتر است یا سوریه؟
اقتصاد ایران بزرگ تر است یا سوریه؟
حجم مبادلات بازرگانی ما با روسیه بیشتر است یا سوریه؟
موقعیت ژئوپلیتکی ما مهم تر است یا سوریه ؟
چرا این ها پنج بار علیه ایران رای دادند، اما یک بار علیه سوریه رای ندادند؟
به این سوال فکر کنید.
(سعید لیلاز)
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی،
چون مطلبی که نوشتم طولانی شد، آنرا در قالب یک پست آورده ام. اگر ایرادی در آن ملاحظه فرمودید بفرمایید.