آتش سوزی در مناطق نزدیک به قطب شمال
تاریخ نشر:باسمه تعالی
این روزها آب و هوای زمین دستخوش تحولات عجیبی شده و وضعیت عادی نیست. آتشسوزی های شمال سیبری، بهقدری شدید است که در منطقهای به نام Yakutia برای ساعتها خورشید قابل دیدن نبود. در حالی که در این فصل مردم به حضور خورشید در آسمان، در تمام طول روز، عادت دارند. این وضعیت مردم را نگران کرده و به دعا و استغاثه واداشته است. [1]
عکس ماهواره ای دیگری که چند روز پیش از وضعیت آتش سوزی ها در مدارهای نزدیک به قطب دیدم، شدت و گستردگی آتش را بوضوح نشان میدهد.
[caption id="attachment_3575" align="aligncenter" width="720"] Satellite image of forest fires in Amur region, Siberia[/caption]
آتش سوزیهای دیگری در مناطق شمالی زمین، مانند آلاسکا، سوئد، استانهای کبک و انتاریوی کانادا، رخ داده است. امسال میزان بارندگی در سوئد، به پایینترین میزان اندازهگیری شده از اواخر قرن ۱۹ رسید که حدود یک هفتم متوسط سالانه بود.[2] به همین دلیل شدت آتشسوزیهای این کشور به سطحی رسید که دیگر کشورهای اتحادیه اروپا، از جمله لهستان، تجهیزات آتشنشانی خود را برای کمک به مقابله با آتش در سوئد فرستادند. [3]
قبلاً در مقالهای تحت عنوان «توافق اقلیمی پاریس چیست و چه اهدافی دارد» [4] توضیح داده بودم که وقتی روند آزاد شدن گاز متان در قطب شمال شدت بگیرد، شاهد تغییرات آب و هوایی شگرفی خواهیم بود. اینکه آیا بین گاز متان آزاد شده در قطب شمال و آتشسوزیهای اخیر ربطی وجود دارد، هنوز برایم روشن نیست و مقالهای علمی در این رابطه پیدا نکردهام. تصورم این است که با شدت گرفتن آزاد شدن گاز متان موجود در کف آبهای قطب شمال باید تغییرات آب و هوایی خیلی شدیدتری را انتظار داشته باشیم.
البته همین الان هم بقیه مناطق دنیا تغییرات آب و هوایی غیر معمولی را تجربه میکنند. مثلاً در جنوب شرق استرالیا، در مرکز و غرب استان New South Wales، خشکسالی شدیدی رخ داده که از سال ۱۹۰۲ تا بحال بیسابقه بوده است. شدت خشکسالی به حدی است که مزرعهداران نمیتوانند علف برای دامهای خود تهیه کنند و هر آنچه که قابل فروش است را میفروشند. دامهای قحطی زده و لاغر را هم میکشند تا بیش از این زجر نکشند. بسیاری از این مزرعه داران دیگر حاضر نیستند از دولت وام بگیرند، چون دیگر امید و توان بازپرداخت وامهای خود را ندارند. مؤسسات خیریه نیز از مردم میخواهند که در تهیه علوفه و یا پراخت هزینه آن به مزرعهداران کمک کنند تا از میزان دامهایی که از گرسنگی تلف میشوند، بکاهند. اما در نهایت همه این مزرعه داران مجبور به ترک مزارع خود خواهند شد، چون الان در آن نیم کره زمستان است و با تغییر فصل احتمالاً این وضعیت رقت بار ادامه خواهد داشت.
آیا این تغییرات به معنی گرم شدن زمین است؟
در مقالهای تحت عنوان «ماجرای بحران آب در کشاورزی» [5] مفصلاً دراین باره بحث کردهام که این نتیجهگیری علمی نیست و ما چیزی به نام طالعبینی علمی نداریم. آنچه با ابزار علمی میتوانیم مشاهده کنیم، این است که تغییراتی در وضعیت آب و هوا در حال رخ دادن است. اما این نتیجهگیری که سمت و سوی این تغییرات حتماً به سمتی خواهد رفت که کل کره زمین به سمت گرم شدن برود، امکان ندارد. کاری که اهل تحقیق میکنند این است که یک روند تغییر را میگیرند و بعد میگویند که اگر همین روند برای مثلاً ۳۰ سال آینده با همین شدت و سمت ادامه پیدا کند، چه پیش خواهد آمد. اسم این کار را extrapolation مینامند. اما روی چنین فرضی در دنیای واقعی نمیشود حساب کرد و روند تغییرات شدت و جهت ثابت نخواهد داشت.
به عنوان نمونه عکس زیر میزان یخ قطب شمال در ۲۰ جولای ۲۰۱۸ را با همین میزان در یکسال پیش قیاس میکند. همانطور که در عکس واضح است، میزان یخهای قطبی نسبت به سال گذشته کمی بیشتر است.
تئوری غیر قابل اثبات «گرم شدن زمین» و یا Global Warming برای سرگرم کردن مردم دنیا طرح شده و مبنای علمی ندارد. فرض anthropogenic بودن این پدیده، و یا مقصر بودن بشر، اصلاً مبنای علمی ندارد و اعداد و ارقام پوچ بودن این فرضیه را به راحتی نشان میدهند. طراحان این تئوری قصد دارند با مقصر نشان دادن بشر در این پدیده، افکار عمومی را به این سمت ببرند که همانطور که بشر توانست باعث گرم شدن زمین بشود، قادر است که برای مدیریت وضعیت آب و هوا برنامهریزی کند. با این ترتیب کشورهای صنعتی قادر خواهند بود که بازارهای جدیدی برای محصولات و صنایع خود پیدا کنند.
آنچه که ما شاهد آن هستیم تغییرات الگوهای آب و هوا است و از این قبیل تغییرات در هزاره های پیش زیاد رخ داده است. یکی از علل رشد جوامع بشری در صدههای اخیر مساعد بودن وضعیت آب و هوا و آرام بودن آن بوده است. وضعیت آب و هوا در صدههای اخیر بهقدری مساعد بوده که این توهم در بعضی از ملتهای مستکبر به وجود آمده که میتوانند سرنوشت خود را خود تعیین کنند و به اصطلاح خدایی کنند و از این به بعد کنترل آب و هوای زمین را به دست گیرند. اما وقتی این تعادل به هم بخورد و شدت گرفتن روند تغییرات ادامه پیدا کند، پوچ بودن این ادعاهای استکباری برای همه روشن شده، ملتهای زیادی از صحنه جهان محو خواهند شد و جایی برای استکبار نمیماند. اما یافتن اینکه چه زمانی این تعادل به هم خواهد ریخت، در توان علمی بشر نیست.
بعضی از اهل تحقیق، مثل Guy McPherson، که تأثیر بشر بر این تغییرات را فرض میدانند، چنین نظریه پردازی میکنند که دیگر زمان برنامهریزی برای کنترل اوضاع گذشته و بشر دیگر نمیتواند برای بهبود وضع دنیا کاری کند. لذا تنها راه این است که راه مردن مناسب را یاد بگیرد. هنرمندانی تحت تاثیر حرفهای به ظاهر علمی او فیلمی به عنوان 22After ساختند که شیوههای مختلف پایان دادن به زندگی، پس از به هم ریختن شدید وضعیت آب و هوا و رخداد قحطیهای مهلک، را به مردم یاد میدهد.
اینکه با ابزار علم تجربی نمیشود به چنین نتایجی رسید بهقدری واضح است که دلم نمیآید وقت بیشتری برای تشریح آن صرف کنم و قبلاً در مقالاتی که ذکر کردهام مطلب را شرح دادهام.
[1] Sun blanked out in Arctic Siberia https://siberiantimes.com/other/others/news/sun-blanked-out-in-arctic-siberia/
[2] Heat Wave Scorches Sweden as Wildfires Rage in the Arctic Circle https://www.nytimes.com/2018/07/19/world/europe/heat-wave-sweden-fires.html
[3] Poland joins EU countries battling Sweden’s wildfires http://www.euronews.com/2018/07/22/poland-joins-eu-countries-battling-sweden-s-wildfires
[4] توافق اقلیمی پاریس چیست و چه اهدافی دارد http://shakeri.net/3066
[5] ماجرای بحران آب در کشاورزی http://shakeri.net/1902
جناب آقای شاکری محترم
شما محقق خوبی هستید از مقالاتتون پیداست. لطفاً اگر ممکنه یک تحقیقی هم در مورد نظریه تخت بودن زمین انجام بدید و نتیجه رو اعلام بفرمایید.
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی،
من جدا بر این باورم که بشر هنوز به جایی نرسیده که بتواند در مورد اجرام آسمانی حکم نهایی صادر کند.
درک ما از هندسه و حواس پنجگانه ما محدود به چیزهایی است که با آنها سرو کار داشته ایم. اشتباهات بصری ویا به اصطلاح illusion ها محدودیت حواس ما را به خوبی نشان میدهند.
آزمایشهای زیادی روی تشخیص صدای آدم انجام شده که همه نشان میدهند درک ما از صدا در حد تجربیات گذشته ما است. این داستان Yannyو Laurel که اخیرا سرو صدا کرد، نشان دهنده همین مطلب است.
بشر فرصتی برای درک هندسه اجرام آسمانی و همچنین ذرههایی در حد الکترون را نداشته و نباید انتظار زیادی از او داشت. آنچه ما از اجرام آسمانی مشاهده میکنیم در واقع صورتی است که قوه متخیله ما، بر اساس تجربهای که از اجسام دور وبر خود داشتهایم، ایجاد میکند. ممکن است واقعیت هندسه آن اجسام با صورت ذهنی ما متفاوت باشد.
متاسفانه بسیاری از افراد به جای اینکه سعی کنند ذهن خود را تمرین دهند که پیچیدگی های یک پدیده را درک کنند، سعی میکنند اول یک مدل ساده از آن درست کنند، بعد با هم سر اینکه کدام یک از مدلهای ساده شده بهتر است دعوا کنند.
بله درست است.
ممنون از توجه و پاسخ شما.