باسمه تعالی

برای آن‌هایی که واقعاً میخواهند درباره آینده پیش روی اقتصاد آمریکا مطالعه کنند و به دوراز حب و بغض و اظهارنظرهای شخصی، تصویری دقیق داشته باشند، مقاله دو هفته پیش آقای David Stockman قابل توصیه است. [1] ایشان دو دوره نماینده کنگره و در زمان رونالد ریگان یکی از مدیران مالی کاخ سفید بود. در اینجا خلاصه‌ای از مطالب مهم این مقاله را می‌آورم:

شکست در انتخابات ۲۰۱۶ روحیه جناح چپ آمریکا را به شدت خراب کرده و آن‌ها را از نظر روانی پریشان کرده است. آن‌ها نمیخواهند باور کنند که عامل اصلی این شکست، سیاستهای خود آن‌ها بوده؛ و به دنبال مقصر خارجی میگردند. پرونده سازی برای متهم کردن روسیه به دخالت در انتخابات آمریکا، به کمک سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس، نقطه شروع بود و پس از اجلاس هلسینکی، این نفرت از روسیه به اوج خود رسیده است. این نفرت و ترس آثار خودش را در اعداد و ارقام نشان میدهد.

بودجه نظامی تصویب شده برای سال ۲۰۱۹ میلادی ۷۱۶ میلیارد دلار است. در حالی که با احتساب تورم، بودجه نظامی سال ۱۹۹۰ میلادی، آخرین سال امپراطوری شوروی و اوج جنگ سرد، ۵۵۰ میلیارد دلار بود. یعنی در حال حاضر، که روسیه تهدید نظامی حساب نمیشود، بودجه نظامی آمریکا ۳۰٪ بیشتر از اوج جنگ سرد است. در آن زمان شوروی با ۵۵ هزار تانک و ۹ هزار سلاح هسته‌ای یک تهدید واقعی محسوب میشد.

تولید ناخالص داخلی ۲۹ کشور عضو ناتو (GDP) سرجمع ۳۶ هزار میلیارد دلار است و این رقم ۲۶ برابر GDP روسیه است. بودجه نظامی ۲۸ کشور ناتو حدود ۲۸۰ میلیارد دلار است که اگر آن را با بودجه نظامی آمریکا جمع بزنیم، بودجه نظامی ناتو حدود هزار میلیارد دلار می‌شود . این رقم ۱۶ برابر بودجه نظامی روسیه است. روسیه پس از سالها بودجه نظامی خود را به ۶۱ میلیارد دلار رسانده و این رقم کمتر از بودجه نظامی عربستان است.

بنابراین آنچه اعداد و ارقام نشان میدهند این است که روسیه نباید تهدیدی استراتژیک برای ناتو حساب شود و دامن زدن به ترس از روسیه بی‌پایه است.

در سال ۱۹۷۹ در اوج جنگ سرد، بودجه نظامی آمریکا به پول امروز ۳۸۵ میلیارد دلار بود. حتی در سال ۱۹۶۰ که نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی وعده داده بود که آمریکا را با خاک یکسان میکند، پرزیدنت آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، بودجه نظامی را افزایش نداد و همان مقدار بودجه را برای دفاع از آمریکا کافی دانسته، حتی نسبت به خطرات افزایش غیرقابل توجیه این بودجه هشدار داده بود. اما بودجه نظامی کنونی آمریکا ۸۵٪ نسبت به سالهای دهه ۷۰ بیشتر است.

آیا آمریکا توان داشتن چنین بودجه نظامی را دارد؟

روز ۳۰ جون بدهی دولتی آمریکا بالغ بر 19.65 هزار میلیارد دلار بود. در روز ۱۷ جولای این رقم به 20.9 هزار میلیارد دلار میرسد. یعنی در ۱۷ روز رقم بدهی عموسام ۱۲۵۰ میلیارد دلار افزایش می‌یابد. در سال مالی ۲۰۱۸، که در آخر جون پایان یافت، بهره بدهی دولت فدرال ۴۱۴ میلیارد دلار بود و این رقم ۱۸٪ بیشتر از رقم ۳۷۶ میلیارد دلار سال گذشته بود. میزان بودجه‌های صرف شده و اعلام شده وزارت دفاع، یا به اصطلاح outlay، در این سال تا کنون به ۴۵۰ میلیارد دلار رسیده که ۶٪ بیشتر از سال گذشته است و برآورد می‌شود تا پایان سال به ۶۱۳ میلیارد برسد که نسبت به سال گذشته ۸٪ بیشتر است.

میزان مالیات‌های جمع‌آوری شده از شرکتها در بازه زمانی اول ماه می تا ۱۷ جولای، به 51.5 میلیارد دلار رسید که ۳۶٪ کمتر از رقم 80.3 میلیارد دلار سال گذشته است. برآورد می‌شود در کل میزان مالیاتها 16.6% کل GDP باشد. این کاهش درآمد به علت تخفیف‌های مالیاتی اخیر برای شرکتها بود تا به رونق اقتصادی کمک شود. کل رقم مالیات بردرآمد و بیمه‌های اجتماعی در این بازه زمانی به 492.2 میلیارد دلار رسید که 4.5% کمتر از رقم ۵۱۵ میلیارد سال گذشته است.

هدف کاهش مالیات این بود که شرکتها به استخدام کارمندان جدید راغب شوند. اما آمار دستمزد نشان میدهد که این مطلب به افزایش درآمد مالیاتی دولت منجرنمیشود. برآورد پرداخت کل حقوق سالانه در آمریکا در ژانویه ۲۰۱۸ بالغ بر ۸۵۸۴ میلیارد دلار است و این رقم 4.8% از رقم ۸۱۹۰ میلیارد دلار سال گذشته بیشتر است، که رشد ثابتی را نشان میدهد. این به این معنی است که کاهش مالیات در عمل نتوانسته تغییر مهمی را ایجاد کند و فقط درآمد دولت را کم کرده است. درحالیکه سایر هزینه‌های دولت سرجای خود باقی‌مانده است. در سال پیش رو حدود ۲۶۴۰ میلیارد دلار برای بیمه‌های اجتماعی و بازنشستگی و کهنه‌سربازان باید پرداخت شود؛ ۸۰۰ میلیارد برای امنیت ملی و اجرای قانون باید خرج شود و ۴۰۰ میلیارد هم بهره net interest باید پرداخت شود. در کل دولت آمریکا باید ۳۸۵۰ میلیارد دلار برای تعهدات اینچنین در سال آینده بپردازد.

اگر اداره امور مالی به همین منوال در آمریکا برای ده سال آینده ادامه داشته باشد و بحران اقتصادی پیش نیاید، رقم کسر بودجه سالانه، از ۷۵۳ میلیارد دلار امسال به ۲۴۰۰ میلیارد در سال ۲۰۲۸ خواهد رسید؛ و در پایان ده سال ۱۷ هزار میلیارد کسر بودجه خواهیم داشت که باعث می‌شود رقم بدهی دولت فدرال به ۳۷ هزار میلیارد برسد. اما فرض عدم رخداد بحران اقتصادی فرض درستی نیست و قاعدتاً چنین اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین باید روی ۲۰ هزار میلیارد دلار کسر بودجه و ۴۰ هزار میلیارد بدهی دولت در سال ۲۰۲۸ حساب کرد.

جمع‌بندی شخصی

آمریکا آن‌قدر مشکل دارد که نیازی به تراشیدن دشمن خارجی برای خود و ترس از روسیه ندارد. چند سال پیش بعضی از اقتصاددان‌ها چنین بحث میکردند که اگر رقم بدهی دولتی آمریکا از رقم GDP آن بیشتر شود، این کشور هرگز نخواهد توانست بدهی دولتی خود را پرداخت کند. چون میزان بهره‌ای که باید بپردازد آنقدر بالا می‌رود که دولت برای پرداخت بهره باز باید قرض بگیرد. سالها است که آمریکا از این نقطه غیر قابل بازگشت عبور کرده است. اگر همه چیز مطابق میل آمریکا پیش رود و هیچ دشمن خارجی نتواند در صحنه بین‌المللی برای آمریکا چالشی ایجاد کند، میزان بدهی آمریکا و مشکلات اقتصادی داخلی آن به‌قدری زیاد است که فروپاشی از درون این کشور را تضمین میکند. این مطلب از نظر بسیاری از صاحبان سرمایه در آمریکا دور نیست و بسیاری از آن‌ها در حال خارج کردن سرمایه‌های خود و فرار از این کشور هستند.

افزایش بی‌منطق بودجه نظامی آمریکا به این معنی نیست که قدرت نظامی این کشور بیشتر شده است. بلکه نشان از گسترش فساد سیستماتیک در تمام ارکان این کشور دارد. بخش عمده بودجه نظامی آمریکا صرف تجهیزاتی می‌شود که در صحنه جنگ هیچ کاربرد و کارآیی ندارند. صرف بودجه چند صد میلیارد دلاری روی هواپیمای F35 و طراحی کشتی‌های جنگی رادارگریز و ناوهای هواپیمابر جدیدی که در جنگهای مدرن کارآیی ندارند، همه نشان از کاهش کارآمدی این ماشین نظامی دارند.

ورود نیروی هوایی روسیه به صحنه جنگ سوریه امکان مقایسه کارآیی هواپیماهای جنگی این دو کشور را فراهم کرد. هزینه و زمان مورد نیاز برای تعمیر و نگهداری هواپیماهای جنگی غربی به‌قدری بالا است که اگر آمریکا میخواست همان تعداد عملیات هوایی روسیه در سوریه را انجام دهد، به چهار برابر تعداد هواپیما و صرف هزینه‌های خیلی بالاتری نیاز داشت.

در سال ۲۰۰۱ وزارت دفاع آمریکا نمیتوانست درباره صرف ۳ هزار میلیارد دلار از بودجه خود توضیحی ارائه کند و بگوید که این پول در چه پروژه‌هایی خرج شده است. عده‌ای از سیاسیون آمریکایی تلاش میکردند مقامات وزارت دفاع را به پاسخگویی وادار کنند. در همان زمان در واقعه ۱۱ سپتامبر، چنین صحنه سازی کردند که یک جت خود را به ساختمان پنتاگون کوبیده است. نکته جالب توجه این بود که این به اصطلاح جت، درست به محل اداره مالی پنتاگون و محل حفظ اسناد مالی اصابت کرده بود. با این اتفاق مقامات پنتاگون چنین بهانه آوردند که تمام اسناد مالی بودجه‌های صرف شده از بین رفته است و موضوع منتفی شد.

[1] The New Handmaids of the Warfare State – Dems and the Liberal Media https://original.antiwar.com/David_Stockman/2018/07/19/the-new-handmaids-of-the-warfare-state-dems-and-the-liberal-media/