باسمه تعالی
صوت زیر از دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد متفلسف (مدعی فلسفه) دانشگاه، است. ایشان امور را به دو دسته دینی و عرفی تقسیم کرده، و تأکید بر راهحلها و تجربههای دینی را موجب محرومیت از تجربه عرفی و تاریخی بشر معرفی کرده است.
این تقسیمبندی اصلاً معنا ندارد، و گوینده چنین حرفی یا هیچ درکی از علم و فلسفه و دین ندارد، و یا «قلم به مزدی» است که برای استحمار مخاطبین ترهات میبافد.
برای نشان دادن غلط بودن این تقسیمبندی، چند دوگانه دیگر را بررسی میکنم.
فرض کنید کسی بخواهد امور را به عاقلانه و عرفی تقسیم کند. یعنی کارهایی که بر اساس عقل و منطق و علم انجام میشوند، را در مقابل آن کارهایی که بر اساس تجربه عرفی مردم انجام میشوند، قرار دهد.
آیا چنین تقسیمبندی معنا دارد؟ آیا میتوان فرض کرد که مردم برخلاف عقل و علم کاری کردهاند که از قضا درست درآمده و به عنوان راهحلی در مقابل علم و عقل ثبت شده است؟ اگر مردم کاری بکنند که با درک آنها از علم و عقل مطابق نیست، و درست بودن آن بعداً ثابت شود، به معنی این است که باید درک خود را از علم و یا عقل بهبود بدهند. معنی آن این نیست که تجربه عرفی آنها به عنوان راهی جدید در مقابل علم و عقل قرار داشته باشد.
✍ این یازده نفر، واقعاً ترسناک هستند! 📍 #مزبان_حبیبی، ریاضیدان ماجرای آن یازده نفر دارد حسابی بیخ پیدا میکند، کسی…
یک سال و اندی از این مقاله گذشت. هنوز هم به این معتقدین که کانادا بهترین نمونه تامین امنیت شهروندان…
سپاسگزارم امکان توضیح بیشتر هست؟ چون با این تفاسیر بیشتر ما ایرانی ها باید یهودی باشین و خودمون خبر نداریم.
سلام و عرض ادب آیا چیزی درباره نهضت سفید می دانید و تحقیقی انجام داده اید
در متون اسلامی به تابوت عهد اشاره شده . گمانم منظورتان آن باشد