باسمه تعالی

شهابسنگ ها و سیارک های سرگردان همیشه مایه نگرانی بسیاری از افراد بوده اند. از طرفی نظریه پردازان نیز رخداد بسیاری از حوادث طبیعی مانند انقراض موجودات ماقبل تاریخ و بعضی تغییرات جغرافیایی را به آنها نسبت میدهند. در این نوشته سعی دارم در این باره بحث کنم که واقعا چقدر جای نگرانی  وجود دارد و آیا راه مقابله و دفاع در برابر آنها وجود دارد.

اين تصور كه بشر همه شهابسنگ هايي كه احتمال برخورد به زمين را دارند را ميشناسد و مسير آنها را دنبال ميكند، تصور غلطي است. سالانه حدود 100 شهابسنگ جديد كشف ميشود و مسير بسياري از آنها ناشناخته است. تخمینی که درباره تعداد شهابسنگ هایی که به اندازه کافی بزرگ باشند که بتوانند یک شهر را نابود کنند، زده میشود رقمی حدود 10 میلیون است. بسياري از شهابسنگ ها از كنار زمين ميگذرند بدون اينكه بشر اساسا متوجه آنها شود. بعضي وقتها هم چند ساعت قبل از رد شدن آنها از كنار زمين آن را رصد ميكنند. به عنوان نمونه چندی پيش شهابسنگي از فاصله 14000 كيلومتري زمين رد شد و 15 ساعت قبلش رصد شد.

اساسا تکنولوژی های موجود توان اینکه رد همه شهابسنگ ها را دنبال کند و مسیر آنها را بشناسد را ندارد و تکامل تدریجی این تکنولوژی ها به دهها و یا حتی صدها سال زمان نیاز دارد. به فرض هم که سیارکی مثلا به قطر یک کیلومتر را یافتند که با سرعت 20 کیلومتر در ثانیه در حال نزدیک شدن به زمین است و احتمال برخورد آن به زمین بالا باشد. آیا فکر میکنید هدف قرار دادن آن به نحوی که مسیر آن عوض شود، کار آسانی است؟ متاسفانه اکثر مردم مرز بین تخیلاتی که در فیلم های سینمایی دیده اند را با واقعیت نمیتوانند درست ترسیم کنند. به فرض که بشود تکنولوژیهای موجود موشکی را توسعه داد تا توان هدف قرار دادن دقیق و از زاویه مناسب آن سیارک را داشته باشند، برای تغییر مسیر آن به نحوی که جاذبه زمین نتواند آنرا دوباره به طرف خود منحرف کند و یا خورد کردن آن به قدرت انفجاری بسیار بیشتر از توان بزرگترین بمب های هسته ای موجود دنیا نیاز است. اگر چنین سیارکی را مثلا با بمبی 15 مگاتنی هدف قرار دهند و چاله ای به عمق 100 متر در آن ایجاد کنند، اولا ممکن است که به خورد شدن سیارک منجر نشود و دوما احتمالا حتی مسیر آنرا نیز تغییر نخواهد داد. تازه همه این مطالب به فرض کوچک بودن شهابسنگ است و کسی تضمین نکرده که قطر شهابسنگ در حدی باشد که اساسا هوس هدف قرار دادن آن را داشته باشیم.

از طرفی فرض کنید بشر بتواند سیارکی نسبتا بزرگ را هدف قرار دهد و خورد کند. تکه های کوچک تر این سیارک خورد شده که به طرف زمین خواهند آمد هر کدام توان نابود کردن یک شهر را دارند و هیچکس نمیتواند مسیر حرکت آنها را دقیق پیش بینی کند و محاسبه کند که در نزدیکی کدام شهر اصابت خواهد کرد. این مطلب درباره شهابسنگ های کوچک هم صادق است. بنابراین نمیشود به اهالی هیچ شهری آماده باش داد که شهر را تخلیه کنند و به پناهگاه بروند.

حتی با دید سکولار اگر بخواهیم با ریاضی و حساب احتمالات درباره میزان موفقیت روش های مختلف مقابله با چنین بلایای طبیعی برآوردی بیطرفانه داشته باشیم، هنوز گناه نکردن و دعا کردن در صدر جدول این روش هاست و شانس جواب گرفتن از این روش از همه بیشتر است.

البته نکات مثبت را هم باید ذکر کرد. زمین در برابر  هجوم شهابسنگها بیدفاع نیست.

شاید تا بحال این نقاشی را که تصور ذهنی اهل نجوم از برخورد سیارکی بزرگ به زمین است، دیده باشید:

asteroid

تصور عمومی همانطور که در فيلم ها وشبيه سازي هاي كامپيوتري آمده براین است كه اگر شهابسنگي بزرگ به زمين برخورد كند، در اثر برخورد حتي تكه هايي از زمين چنان به هوا پرتاب ميشوند كه از ميدان جاذبه زمين هم فرار ميكنند.

واقعيت اين است كه چنين پديده اي قابل رخ دادن نيست.

اگر شهابسنگي بزرگ به طرف زمين بيايد و وارد ميدان magnetosphere زمين شود، اولين اتفاقي كه رخ ميدهد اين است كه بين آن شهابسنگ و زمين كه جرم بزرگي محسوب ميشود تخليه الكتريكي رخ ميدهد كه قاعدتا باعث انفجار شهابسنگ ميشود. حتي تئوري ها و محاسباتي وجود دارد كه حداكثر سايز شهابسنگي كه امكان برخورد با زمين را دارد را محاسبه كرده اند كه حداكثر چند ده متر است. در مورد شهابسنگ shoemaker-levy كه چند سال پيش به مشتري برخورد كرد نيز همين اتفاق افتاد. اين شهابسنگ در ارتفاع بالا منفجر شد و نورهاي ناشي از انفجار بسيار درخشان و قابل ديدن بود. اگر اين شهابسنگ فقط داخل مشتري كه جنس آن از گاز است فرو رفته بود، دليلي براي چنين درخشندگي وجود نداشت.

عكس زیر مربوط به حفره اي در آريزونا است كه از صد سال پيش حفاريهايي در آن انجام شده تا شهابسنگي كه باعث ايجاد اين حفره شده را استخراج كنند.

arizona_crater

اما آنچه يافتند اين بود كه لايه هاي زيرين سنگ در اين حفره دست نخورده است و بنابراين توسط ضربه شهابسنگ و يا توسط عوامل دروني زمين ايجاد نشده است. اين مطلب باعث شد تا تئوري ايجاد اين گونه حفره ها توسط تخليه الكتريكي مطرح شود، مشابه يك صاعقه فقط در مقياسي بسيار بزرگتر. بطور كلي تا بحال حفره اي كه ثابت شده باشد كه توسط برخورد شهابسنگ ايجاد شده، مشاهده نشده است. متاسفانه بعضي ها چنان با استحكام از برخورد شهابسنگ ها با زمين و ايجاد حفره ها حرف ميزنند كه آدم باور ميكند اين موضوع ثابت شده علمي است.

به عنوان جمع بندی، احتمال اصلی در برخورد شهابسنگ ها به زمین این است که قبل از رسیدن به زمین در اثر تخلیه الکتریکی زمین، متلاشی شوند و قطعات کوچکتر و غبارهای بجا مانده از آن فقط در یک ناحیه محدود از زمین باعث خرابی شوند؛ و زمین به حول و قوه الهی به خاطر داشتن جو فشرده و بار الکتریکی بالا توان محافظت از چنین شهابسنگ هایی را دارد. اتفاقاتي مانند آنچه در Tunguska رخ داد، مهم محسوب ميشوند، اما چنین حوادثی اولا در یک منطقه خاص رخ میدهد و دوما به شرطی خرابی آن بالا خواهد بود که در نزدیکی یک شهر بزرگ رخ دهد. احتمال اینکه برخورد شهابسنگی بزرگ در وسط اقیانوس باعث ایجاد سونامی با امواج چند صد متری بشود که بتواند تمام شهرهای اطراف اقیانوس را تخریب کند، بسیار پایین است.