باسمه تعالی

در این عصر انفجار اطلاعات، اکثر مردم چنان سرگرم کار دنیای خود هستند که کسی به اطلاعاتی که جلوی چشم همه است، توجهی نمیکند. اکثر افراد بجای اینکه واقعیت را با چشم خود ببینند و آن را با عقل خود تحلیل کنند، خریدار حرفهای به ظاهر زیبا و در باطن فاسد میشوند.

قبلاً در مقاله دیگری درباره اینکه چطور خاندان سلطنتی فرانسه و ارتباطهای خونی آن‌ها توانستند مالکیت همه شرکتهای بزرگ آمریکا را بدست بگیرند، نوشته بودم.[1]

دلار که در نگاه مردم یک ارز ملی تلقی میشود، در‌واقع به فدرال رزرو، که یک بانک خصوصی متعلق به خاندان سلطنتی Payseur‌ است، تعلق دارد؛ و این بانک در ازای هر دلار منتشر شده، دولت و ملت آمریکا را بدهکار میکند. بخش عمده بدهی ۲۲ هزار میلیارد دلاری آمریکا، در‌واقع بدهی به این بانک است. فرض بانک این است که وقتی دلاری را چاپ می‌کند و در اختیار دولت قرار می‌گذارد، چیزی را به دولت میدهد که مال او نیست؛ بنابراین دولت باید بدهکار محسوب شود. اما خود این بانک، وقتی فقط با تایپ کردن یک عدد، مقداری دلار را ایجاد میکند، درواقع دارد برای خودش ثروتی را خلق میکند که قبلاً وجود نداشته است. بنابراین در یک نظام عادلانه، این بانک نمیتواند ادعای مالکیت پولی که از هیچ خلق شده را داشته باشد؛ و این یک دزدی حساب میشود. این دزدی بزرگ حداقل ۱۰۵ سال است که در فرم کنونی جلوی چشم همه مردم دنیا هست و کسی به‌ آن اعتراض نکرده است.

واقعیت دیگری که از کسی مخفی نیست، مسأله مالکیت سهام شرکتها و پولهای سپرده در بانک است.

طبق قانون، وقتی میتوانید مالکیت سهام یک شرکت را ادعا کنید که برگه کاغذی سهام را در دست داشته باشید. در دوره معاصر که مردم سهام را از طریق اینترنت خرید وفروش میکنند، رد و بدل کردن اسناد کاغذی مالکیت عملی نیست؛ چون ممکن است یک سهام در طول روز چند بار دست به دست شود. به همین دلیل یک بانک متعلق به فدرال رزرو، به نام Depository Trust & Clearing Corporation ایجاد شد، که تمام سهام کاغذی را در دست داشته باشد، انتقال مالکیت الکترونیک از یک نفر به دیگری را سریع انجام دهد و این نقل و انتقالات را ثبت کند. از نظر قانونی کسی که یک سهام را به واسطه این بانک میخرد، به عنوان beneficiary یا ذینفع محسوب می‌شود و نه مالک؛ و مالکیت همچنان در دست بانک DTCC، که خود متعلق به فدرال رزرو است، باقی میماند. سپرده‌های بانکی نیز همین وضع را دارند. وقتی کسی پول خود را در بانک میگذارد، مالکیت پول به بانک مذکور تعلق میگیرد و فردی که پول گذاشته ذینفع محسوب میشود.

برای درک اندازه این بانک کافی است که گردش مالی 1700 تریلیون دلار در سال گذشته آن را در نظر داشته باشیم (به نقل از ویکی‌پدیا). بخش عمده‌ای از سهام عرضه شده در بازارهای سهام دنیا و سپرده‌های بانکی در دیگر کشورها نیز در مالکیت این بانک است.

به این ترتیب فدرال رزرو از نظر قانونی مالک تمام سپرده‌های بانکی مردم و تمام سهام شرکتها در آمریکا است. فرض مردم این است که هر زمانی که بخواهند میتوانند پول خود را از بانک درآورند و یا سهام خود را بفروشند. در شرایط عادی چنین فرضی صحیح است و فدرال رزرو برای جلب اعتماد مردم و تحریک نکردن آنها، اجازه چنین گردش‌های مالی را به مردم میدهد. اما مواردی مانند قضیه MF Global پیش آمده که فدرال رزرو به این موسسه اجازه داده که دارائیهای مشتری‌های خود را مصادره کند؛ چون مالک اصلی فدرال رزرو است. در این قضیه نه سیستم قضائی توانست دخالت کند ونه دولت؛ چون مسأله مالکیت قانونی سپرده‌های بانکی خیلی روشن است.

مطالبی که عرض شد به این معنی است که تا کنون در آمریکا، مالکیت تمام ثروتها و مؤسسات تجاری و شرکتها همه در اختیار فدرال رزرو بوده و مردم همه قانوناً برده این بانک به حساب می‌آیند. چون هر ثروتی که تولید کنند، مالکیت آن به فدرال رزرو تعلق میگیرد.

در پستهای 847 و 765، Q عبارت Watch the water را آورده است. طرفداران او میگویند که منظور او بانک DTCC است که در پلاک 55 در خیابان Water Street نیویورک قرار دارد. شاید اشاره Q به 5:5 نیز همین بانک باشد. بهرحال آنچه مشخص است، این است که نابودی این بانک، جزء اولین هدفهای ملی‌گرایان آمریکا در روزهای آتی است. چون وجود این بانک به معنی بردگی تمام مردم این کشور است.

[1] افشاگری‌های اخیر ملی‌گرایان آمریکا درباره زرسالاران و ایلومیناتی https://shakeri.net/4066