باسمه تعالی

چندی پیش یکی از دوستان، که مقاله‌ای که ۲ سال پیش در وبلاگ تحت عنوان «چرا تا به حال فروپاشی آمریکا رخ نداده است؟» نوشته بودم را خوانده بود، چنین بحث میکرد که آمریکا با داشتن یک‌چهارم اقتصاد دنیا، هنوز فاصله زیادی با فروپاشی دارد و تا دهها سال دیگر هنوز قدرت مطرح دنیا باقی خواهد ماند. جواب من این بود که اگر فقط رسانه‌های غربی را به عنوان مرجع معتبر خبر فرض کنیم و خود را محدود به اخباری که از آن‌ها پخش می‌شود کنیم، به نتیجه‌ای غیر از این نخواهیم رسید. اما اگر روایت‌های متفاوت هر خبر را از بقیه منابع خبری دنیا جمع کنیم و آن را با دقت تحلیل کنیم، به جمع‌بندی دیگری خواهم رسید.

بعضی خبرها هم شنیده می‌شود که قابل راستی‌آزمایی و معتبر است، اما در رسانه‌های ایرانی چندان بازتاب ندارد و درست تحلیل نمیشود. به عنوان نمونه شکست تحقیرآمیز دیپلماتیک آمریکا در نشست عصر جمعه ۱۰ خرداد شورای امنیت، بازتاب چندانی نداشت.

در این روز کویت قطعنامه‌ای را پیشنهاد کرد که خواستار محافظت از مردم فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه بود و حمایت 10 عضو شورای امنیت را به همراه داشت. اما آمریکا آن را وتو کرد. بعد از آن نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، پیش نویس قطعنامه‌ای را برای رای گیری پیشنهاد کرد که در آن حماس را برای تهدید اسرائیل محکوم کرده، و مسئول وقایع اخیر معرفی میکرد. اما هیچ‌کس غیر از خودش به آن رأی مثبت نداد.

خانم هیلی زحمت زیادی کشید تا رأی بقیه اعضای شورا را با خود همراه کند. خبرنگاران فیلم او را وقتی که با خواهش و التماس سعی میکرد رای نماینده پرو و یک کشور دیگر را جلب کند، گرفتند. در پایان رای‌گیری، ریاض منصور نماینده فلسطین، چنین بیان کرد که

«تا بحال در تاریخ سازمان ملل سابقه نداشته که یک کشور قطعنامه‌ای را پیشنهاد کند که تنها خودش به آن رأی دهد. اگر این نهایت شکست و تحقیر حساب نشود، پس بفرمایید که شکست چیست؟»

زمانی بود که کشورهای کوچک، مثل کویت و بولیوی و پرو، جرأت اینکه برخلاف نظر آمریکا قطعنامه‌ای پیشنهاد دهند و یا به قطعنامه آمریکا رأی مخالف دهند، را نداشتند. اما زمان عوض شده و نه تنها آمریکا اعتبار قدیمش را از دست داده، بلکه متحدان سنتی هم چندان اعتباری برای او قائل نیستند. مسائل اقتصادی تنها نقطه ضعف آمریکا نیست و در زمینه نظامی نیز آمریکا اعتبار سابق خود را ندارد. بطوریکه بسیاری از متحدان آمریکا برای تهیه تجهیزات پیشرفته نظامی، مانند رادار و هواپیمای جنگی، به سراغ دیگر عرضه‌کنندگان این تجهیزات میروند.

چرا چین به تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا تبدیل شده؟

خبرهای نگران‌کننده برای آمریکا فقط محدود به این‌ها نیست. واقعیت پشت پرده جنگ تجاری آمریکا با چین، خبرهایی است که کسی آن را منعکس نمی‌کند. به عنوان نمونه روز ۱۸ ماه می، خبری را در خبرگزاری RT دیدم مبنی بر اینکه کمیته اطلاعات کنگره آمریکا، House Intelligence Committee، چین را جدی‌ترین تهدید نسبت به امنیت و ارزش‌های آمریکا اعلام کرد. اما این خبرگزاری فقط به ذکر مواردی، مانند کسری تراز تجاری، بسنده کرد که قبلاً برای همه واضح بود؛ و توضیح نداد که چین چه کرده که تهدید مستقیم و فوری محسوب شده است.

چین با داشتن ۲۰٪ جمعیت دنیا، فقط ۸٪ زمین‌های قابل کشت را دارد. بنابراین در کشورهای دیگر به دنبال خرید و یا اجاره زمین‌های کشاورزی می‌رود. یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاری های چین در آمریکا، خرید زمین‌های قابل کشت است. آمار سال ۲۰۱۴ نشان میدهد که تا آن سال ۱۱ میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی مرغوب در آمریکا به تملک کشورهای خارجی درآمده بود؛ و این رقم بیش از مساحت ایالت تنسی است[1]. چین در سال ۲۰۱۳ بزرگترین شرکت کشاورزی، به نام Smithfield foods را خریده و خرید شرکت‌های بزرگ دیگر و سرمایه‌گذاری در این زمینه را از آن زمان ادامه داده است. طبعا در کنار این زمینها، واحدهای مسکونی زیادی را برای اِسکان کارمندان خود خریداری کرده‌اند. در سالهای اخیر حدود ۴۰ هزار واحد مسکونی در سال توسط چینی‌ها خریداری شده اند[2]. تا اینجای کار نکته‌ای که چندان نگران کننده‌ باشد، وجود ندارد. اما نکته نگران کننده این است که چین برای اداره املاک خود، دهها هزار افسر ارتش و پلیس و مقامات اطلاعاتی و اداری غیر بازنشسته را فرستاده است. این افراد در آنجا خانه خریده‌اند و فرصت کافی برای یادگیری زبان و آشنایی با جامعه داشته اند[3]. آنچه که ظاهراً کمیته اطلاعات کنگره را نگران کرده، این است که چین در زمین‌های صدها مزرعه بسیار بزرگ خود، ۳۷۰ ساختمان ساخته که تنها مصرفی که میتوان برای آن فرض کرد زندان، و یا به اصطلاح Concentration camp، است. اگر این خبر آخر درست باشد، به این معنی است که چین گرفتار شدن آمریکا در گرداب مشکلات داخلی را نزدیک می‌بیند و در حال برنامه ریزی برای بسط سلطه خود در آن سرزمین و حتی حمله زمینی و اشغال سرزمین آمریکا است و برای دستگیری و کنترل حدود ۵۰۰ هزار نفر از نخبگان جامعه، ساختمانهایی را از قبل آماده کرده است. از حالا هم کادر مدیریت آینده جامعه در آمریکا را آماده کرده است.

مشکل مکزیک

انتخابات ریاست جمهوری مکزیک در اول جولای برگزار میشود. در این دوره کاندیدایی که برنده شدنش حتمی است، فردی است به نام Andrés Manuel López Obrador که به ALMO معروف است. او یک کمونیست است که به خاطر وضع نابسامان آن کشور و ناامیدی مردم از بهبود اوضاع، و وعده تغییر شرایط، توانسته آراء مردم را جلب کند. روی کار آمدن یک دولت کمونیست در مکزیک، کابوس آمریکا حساب میشود. چون از همین حالا بازار سهام مکزیک شروع به سقوط کرده و سرمایه‌ها در حال فرار از این کشور هستند. جمع این شرایط به این منجر میشود که در آینده نزدیک میلیون‌ها نفر دیگر در این کشور شغل خود را از دست بدهند و بنابراین به همسایه شمالی برای پیدا کردن شرایط بهتر زندگی هجوم ببرند.

مکزیک در سال‌های اخیر گرفتار مشکل کارتلهای مواد مخدر و اغتشاش و  بی‌نظمی بوده، به حدی که پس از سوریه، مقام دوم را در قتل و کشتار داشته است[4]. آمار کشته‌های درگیری‌های مربوط به کارتل‌های مواد مخدر در سال گذشته بالغ بر ۲۵ هزار نفر بوده است.[5] این وضعیت به حدی رقت‌بار بوده که بعضی شهرها، مثل Tancítaro، از دولت اعلام استقلال کرده‌اند و اداره کامل خود را بدست گرفته‌اند.

دولت آمریکا هنوز نتوانسته که مرزهای جنوبی خود را، با ساخت دیوار، کنترل کند. بنابراین برای دخالت نظامی در مکزیک، در آینده نزدیک، آماده میشود. ارتش آمریکا نیز درحال تقویت نیروها و تجهیزات در جنوب است تا بتواند در زمان لازم وارد عمل شود. در ماه‌های اخیر دولت ترامپ امید داشت که با ماجراجویی نظامی جدید در خاورمیانه، امتیازات زیادی از ایران گرفته و یا حتی نظام را سرنگون کند؛ و با این کار شانس موفقیت خود در هر دو جبهه داخلی و بین‌الملل را افزایش دهد. اما به تدریج باید با چالش‌هایی که در مرزهای خود در حال رشد است، روبرو شود. اگر در کوتاه مدت آمریکا نتواند در این منطقه کاری کند، مجبور خواهد بود که نیروها را از این منطقه جمع کرده، روی مرزهای جنوبی خود متمرکز کند.

دولتهای دیگر منطقه کارائیب نیز از این نگران هستند که لشکرکشی آمریکا به مکزیک محدود نشود و آمریکا از این فرصت به دست آمده، برای سرنگونی آنها نیز استفاده کند. به همین دلیل دولت ونزوئلا در تلاش است که توان نظامی خود را تقویت کند و به روسیه پیشنهاد کرده که چند پایگاه دریایی در اختیار آن کشور قرار دهد تا از ونزوئلا حمایت کند.[6] بنابراین این احتمال وجود دارد که درگیری بین قدرتهای بزرگ بین‌المللی، به تدریج از خاورمیانه دور شده، روی آمریکای مرکزی متمرکز شود.

[1] https://modernfarmer.com/2017/07/theres-foreign-owned-american-farmland-size-tennessee-know/

[2] https://www.citylab.com/life/2017/07/chinese-investmment-in-us-real-estate/534894/

[3] http://theeconomiccollapseblog.com/archives/meet-your-new-boss-buying-large-employers-will-enable-china-to-dominate-1000s-of-u-s-communities

[4] http://www.newsweek.com/mexicos-drugs-war-created-worlds-deadliest-conflict-zone-after-syria-survey-606558

[5] https://www.opslens.com/2018/01/25/mexicos-2017-murder-rates-highest-ever/

[6] http://www.mcclatchydc.com/news/politics-government/white-house/article177108796.html