باسمه تعالی

سالها است که حمله سایبری جزء لاینفک کمپین‌های نظامی است. اما شخصاً تحلیل کاملی از نقش این نوع حملات در زمان جنگ، و شیوه‌های مقابله با آن ندیده‌ام. لذا بر آن شدم که مختصری در این‌باره بنویسم، و خواندن دقیق آن را توصیه می‌کنم.

زمانی که جنگ بین دو کشور و یا دو بلوک درحال رخ دادن است، باید هدف دو طرف درگیر در جنگ را به دقت بررسی کرد. این هدف می‌تواند ساقط کردن رژیم حاکم بر کشور رقیب، تصرف سرزمین، و یا پشیمان کردن دشمن از حمله باشد. حملات سایبری به تنهایی نمی‌تواند ابزار رسیدن به چنین اهدافی باشد. بلکه فقط یک ابزار کمکی است تا تحرک رقیب را کم کرده، با ایجاد مشکلات جانبی، توان تمرکز او بر مقابله با دشمن را کم کند.

به علاوه افراط در استفاده در حملات سایبری، در نهایت به تقویت توان جنگ سایبری رقیب، و همچنین اثرات جانبی ناخواسته، منجر خواهد شد. همان‌طور که در ماجرای استاکس‌نت شاهد بودیم، این ویروس نرم‌افزاری، به‌قدری پیچیده بود که کارشناسان آن را محصول پیشرفته‌ترین مراکز تحقیقاتی برآورد کردند؛ و هدف از پخش آن نابودی مراکز غنی‌سازی اورانیوم ایران بود. اما پس از پخش، ردپای این ویروس در کشورهای دیگر نیز پیدا شد و صدماتی را به آن‌ها زد. مثلاً چنین شنیده شد که پس از سونامی سال ۲۰۱۱ ژاپن و ری‌استارت کردن دوباره سیستم‌های کنترل نیروگاه، قبل از اینکه فایروال‌ها وارد عمل شوند، این ویروس وارد سیستم‌های کنترل شد؛ و یکی از عوامل از کنترل خارج شدن این نیروگاه‌ها، همین ویروس بود. در نهایت هم ایران راه‌های مقابله با آن را یاد گرفت و چاره‌ای جز این نیافت که توان حمله سایبری خود را، جهت مقابله به مثل، تقویت کند.

اما دفاع سایبری بحث دیگری است و بالا بردن توان دفاع نیاز به آموزش عمومی و تشریح مسأله دارد.

دفاع سایبری این نیست که یک یا دو روز پس از وقوع حمله، ابزار حذف ویروس‌ها تولید و پخش شود. هر چند چنین چیزی نشان از توان فنی عوامل آن دارد؛ اما صدماتی که در همان یکی دو روز اولیه، به اطلاعات و تجهیزات، ممکن است وارد شود، معمولاً جبران ناپذیر است.

زمانی دشمن اقدام به حمله سایبری میکند که قصد حمله نظامی دارد. زیرا همان به‌هم‌ریختگی اوضاع رقیب در چند روز اولیه، فرصتی را برای دشمن ایجاد میکند که در میدان جنگ دست برتر را داشته باشد. فرض کنید در روزهای اول پس از شروع جنگ، برق و آب و تلفن قطع شود و متعاقب آن اغتشاش و ناامنی ایجاد شود. در چنین زمانی، که فرماندهان نظامی در میدان جنگ باید تمام تمرکز خود را بر مدیریت جنگ داشته باشند، نگرانی آن‌ها از وضعیت خانواده‌هایشان میتواند بر کارشان اثر بگذارد و موجب تضعیف روحیه آن‌ها شود.

بنابراین پیروزی در دفاع سایبری این نیست که سریعاً ابزار مقابله با آن تولید شود؛ بلکه پیروزی این است که میزان صدمات حمله سایبری کم شده، جلوی موفقیت دشمن در ضربه زدن گرفته شود.

حمله سایبری وسیع چه زمانی رخ میدهد؟

فرض کنید دشمن بخواهد حمله وسیعی را سازمان‌دهی کند. اگر چند روز قبل از حمله هوایی، تک سایبری را کلید بزند، قطعاً رقیب خود را هوشیار کرده، آماده دفاع تمام‌عیار میکند. غافلگیری، در همه جنگ‌های عالم از اول تاریخ، عامل مهمی در پیروزی بوده، و احتمالاً برای آینده هم چنین خواهد بود. با تک زودهنگام سایبری، دشمن خود را از عامل غافلگیری محروم میکند. بنابراین بهترین موقع حمله سایبری، یک یا دو ساعت قبل از حمله هوایی است.

از طرف دیگر در این دوران امکان غافلگیری در حملات هوایی خیلی محدود است. علیرغم اینکه ادعا می‌شود هواپیماها و بمب‌افکن‌های رادارگریزی وجود دارد که به هیچ وجه نمیشود ردپای آن‌ها را مشاهده کرد، زمانی که این هواپیماها از پایگاه های خود شروع به پرواز کنند، کسانی هستند که این اتفاق را سریعاً گزارش می‌کنند. یک سری از سایت‌های خبری اینترنتی وجود دارند که بر گزارش تحرکات نظامی تمرکز کرده‌اند.

به علاوه نشانه‌های دیگری وجود دارد که از روی آن‌ها می‌شود به آماده شدن یک ماشین نظامی برای عملیات پی برد. مثلاً سوخت هواپیماهای جنگی برای مدت طولانی قابل انبار کردن نیست. بنابراین زمانی که یک ناو هواپیمابر محموله بزرگی از سوخت هواپیما دریافت میکند، نشان از این دارد که برای عملیات در یک یا دوهفته آینده آماده میشود. پیش از عملیات زمینی نیز، محموله خون آخرین چیزی است که قبل از عملیات به خط مقدم فرستاده میشود؛ بنابراین رصد محموله خون به معنی شروع عملیات زمینی در چند ساعت آینده است.

بهترین دفاع در مقابل حمله سایبری

زمانی که مشخص شد که دشمن در چند ساعت آینده قصد حمله هوایی دارد، انتظار حمله همزمان سایبری را نیز باید داشت. بهترین دفاع در مقابل این حمله این است که سریعاً اطلاع‌رسانی شود و قدم اول این است که ارتباط سیستم‌های آسیب‌پذیر با شبکه‌ها قطع شود؛ تا در معرض ویروس‌ها قرار نگیرند. صدمه‌های ناشی از قطع ارتباط این سیستم‌ها با شبکه، به مراتب کمتر از صدمات ناشی از نفوذ ویروس به آن‌ها است. بنابراین حتی اگر احتمال حمله دشمن قریب به یقین نباشد، قطع ارتباط این سیستم‌ها با شبکه توجیه‌پذیر است. اتصال مجدد سیستم‌های آسیب‌پذیر، پس از رفع خطر و یا تولید شدن ابزار مقابله با ویروسها بی‌مشکل خواهد بود.

مسأله دوم خطر ضربه الکترومغناطیس و یا Electromagnetic Pulse، و یا به اختصار EMP است. در حال حاضر روش‌های متنوعی برای این نوع حمله وجود دارد. اما روش اصلی آن این است که یک انفجار هسته‌ای در ارتفاع چند ده کیلومتری رخ دهد و تشعشعات ناشی از آن در کسری از ثانیه، تمام دستگاه‌های الکتریکی و الکترونیکی را در منطقه بزرگی از کار انداخته و یا بسوزاند. در دوره معاصر سیستم‌های الکترونیک، در بسیاری از خودروها نیز بکار میرود؛ و این به این معنی است که علاوه بر از کار افتادن برق و آب و ارتباطات در شروع جنگ، شبکه حمل و نقل نیز صدمه خورده، تحرک مردم کم خواهد شد. استفاده از ماشین‌های قدیمی که سیستم جرقه آنها الکترونیک نیست، در زمانی که احتمال حمله EMP میرود، توصیه میشود.

مقاوم کردن کامپیوترها در مقابل این نوع حملات بسیار هزینه‌بر بوده، فقط برای سیستم‌های نظامی توجیه‌پذیر است. اما تمهیدات ساده‌ای وجود دارد که با بکارگیری آن‌ها می‌شود خسارات را تا حد قابل قبولی کنترل کرد. راه اصلی جمع شدن و دریافت انرژی امواج الکترومغناطیس، سیم‌هایی است که به کامپیوترها وصل هستند. سیم‌های کیبرد و ماوس و سیم برق، اگر از ۷۵ سانتی‌متر بیشتر باشند، احتمال سوختن قطعات داخل کامپیوتر را زیاد می‌کنند. بنابراین زمانی که حس شود که حمله هوایی نزدیک است، می‌شود سیستم‌های کامپیوتری را خاموش کرد و تمام سیم‌های متصل به آن‌ها را جدا کرد. بعد از رفع خطر، اتصال دوباره به برق را می‌شود انجام داد. ورق‌های آلومینیومی، که مصارف زیادی در آشپزخانه دارند، گزینه خوبی برای محافظت سیستم‌های مهم الکترونیکی نیستند. اما در شرایط اضطراری می‌شود پس از جدا کردن تمام سیم‌ها، یک دستگاه باارزش الکترونیک را با این ورق‌های آلومینیومی پوشاند، تا احتمال صدمه خوردن آن در حمله EMP کم شود.

اطلاعات بیشتری در مورد حمله EMP را می‌توانید در جزوه‌ای که لینکش را در مقاله ای با عنوان مهارتهای لازم برای گذار از شرایط اضطراری و بحرانی گذاشته‌ام بیابید.