باسمه تعالی

چندی پیش، دو ساعت بعد از این که وبلاگ زادالمسافر را به دو نفر از دوستان در ایران معرفی کردم، آدرس IP این سایت در ایران فیلتر شد و هرگونه تماس با این IP بی‌جواب می‌ماند. ظاهرا در ایران مراکز متعددی متولی فیلتر کردن هستند و هرکدام روش مخصوص خود را دارند. روش مسئول اصلی فیلتر کردن سایتها این است که هنگام دسترسی به سایت فیلتر شده، صفحه‌ای دیگر را نشان دهد تا فیلتر شدن وبلاگ را اطلاع دهد؛ و راه درخواست رفع فیلتر را هم بگوید. اما وبلاگ زادالمسافر را مرکزی فیلتر کرده است که فقط HTTP Request های فرستاده شده به آدرس IP سایت را می‌کشد و به هیچ‌وجه نمیشود فهمید که چه کسی این کار را کرده و یا چطور میشود درخواست رفع فیلتر کرد. حتی انگیزه مرکز فیلتر کننده و اینکه برای چه کسی کار میکنند، هنوز برایم روشن نیست.

اما نکته‌ای که برایم بسیار تعجب‌انگیز بود این است که ایران تنها کشوری نیست که این وبلاگ را فیلتر میکند.

دیروز که چند ساعتی در فرودگاه رم برای تغییر هواپیما منتظر نشسته بودم، به فکرم رسید که وضعیت دست‌یابی به سایت‌های مختلف را امتحان کنم. اولین سایتی که امتحان کردم  همین وبلاگ بود که با تعجب دیدم که قابل دسترسی نیست و دلیل آن را ترویج خشونت دانسته است.

Rome airport site filter

اینکه چه چیزی را در این وبلاگ، در بخش فارسی یا انگلیسی، به عنوان مروج خشونت تشخیص داده‌اند، خبر ندارم. بعد از آن چند سایت نفرت پراکنی، نژادپرستی، ضد یهودی و حتی پورن را امتحان کردم و با کمال تعجب یافتم که هیچ کدام آنها فیلتر نشده‌اند.

شرکتی که مسئول فیلتر کردن سایتها در فرودگاه رم است، احتمالا لیست این سایتها را از مرکزی می‌گیرد که تصمیماتش در محدوده وسیع‌تری تبعیت میشود. بنابراین احتمال این وجود دارد که در بسیاری از سرویس‌های اینترنت اروپا همین فیلترینگ اعمال شود.

وجود آزادی بیان در دنیای کنونی فقط یک توهم است و مثال‌های نقض زیادی میشود یافت که خلاف این ادعا را نشان میدهد.

به عنوان نمونه سایت‌های دگراندیش زیادی هستند که بر علیه امپریالیسم مطلب می‌نویسند. اگر در این سایت‌ها درباره وحشی‌گری‌ها و جنایات امپریالیسم مطلبی نوشته شود، بطوریکه ذهن مخاطب جهان سومی به این سمت سوق داده شود که مقاومت در برابر آن جز نابودی هیچ نتیجه‌ای ندارد، نه تنها این‌گونه مطالب فیلتر نمیشوند، بلکه در رسانه‌های رسمی به عنوان نمونه‌ای از آزادی بیان معرفی میشوند؛ تا توجه مردم به آن بیشتر جلب شود و پیام مورد نظر بهتر به مخاطب برسد. مثلا هرازچندگاهی مطالبی درباره اثرات استفاده از اورانیوم ضعیف شده در سلاح‌های جنگی آمریکایی و به دنیا آمدن نوزادان ناقص‌الخلقه، در سایت‌های به اصطلاح دگراندیش منتشر می‌شود و بازتاب زیادی پیدا می‌کند. در حالی که اورانیوم ضعیف شده از اورانیوم طبیعی کمتر رادیواکتیو است و هیچ واکنش شیمیایی در بدن ندارد و جذب بدن نمیشود. بنابراین عامل به دنیا آمدن نوزادان ناقص‌الخلقه باید چیز دیگری، مانند استفاده از جنگ‌افزارهای شیمیایی، باشد. اما موضوع اورانیوم ضعیف شده حتی در خبرگزاری‌های رسمی تبلیغ میشود تا هیچ ملتی هوس به چالش کشیدن نظامی آمریکا را نداشته باشد و به علاوه این مطلب پوششی بر استفاده از سلاح‌های ممنوع باشد.

از طرف دیگر اگر فردی یا سایتی درباره نقاط ضعف امپریالیسم و راه‌های به زانو درآوردن آن مطلبی بنویسد و یا مبارزه با امپریالیسم را برای مردم ساده و انجام‌شدنی جلوه دهد، باید منتظر دردسر باشد. کانال‌های بسیار زیادی در یوتیوب و فیسبوک هستند که خیلی سریع بسته شده و مطالب آنها پاک میشوند؛ و حتی صاحبان آن کانال‌ها سر از زندان درمی‌آورند. اخیرا نیز روند سانسور در این شبکه‌های اجتماعی شدت گرفته است.

در غرب مفهومی به نام زندانی سیاسی وجود ندارد و وقتی بخواهند کسی را دستگیر کنند، معمولا موضوعاتی مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت، تجاوز جنسی و امثالهم را بهانه می‌کنند. شاهد این ادعا هم افرادی مانند Scott Ritter، بازرس آژانس انرژی اتمی، هستند. این فرد پس از این که اعلام کرد ماجرای سلاح‌های کشتار جمعی عراق فقط بهانه‌ای برای حمله به عراق است. به اتهام برقراری ارتباط اینترنتی با یک نوجوان دستگیر شد. افراد سیاسی زیادی بوده‌اند که به انحاء مختلف، در حوادث به ظاهر طبیعی، کشته میشوند و در مقاله‌ای در بخش انگلیسی لیستی از آنها را آورده‌ام.